سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

من خودم هستم, فتحعلی اویسی


من خودم هستم, فتحعلی اویسی

ساعتی با بازیگر محوری سریال «دارا و ندار»

اگر دو کار یا سه کار متفاوت همزمان اجرا شوند هم برای مردم جذاب است و هم اینکه یک مقایسه‌ای می‌شود بین کارها، که کدام کار بهتر و جذاب‌تر بوده است. حتی می‌توانم بگویم برای بازیگران هم خوب است و سطح کارها را می‌سنجند. این اتفاق هم مفید و هم جذاب خواهد بود که دو یا سه کار با هم پخش شود

▪ همه شما را به عنوان یک بازیگر صاحب سبک می‌شناسند، چه تفاوتی بین نقش‌های طنز یا جدی که بازی کردید وجود دارد؟

ـ من چه در مواقعی که نقش جدی و چه درمواقعی که نقش به زعم خودم «شیرین» داشته باشم، خودم هستم. سبکی را دنبال نمی‌کنم به عبارتی سبک خودم را بازی می‌کنم. یعنی همان چیزی که هستم را بازی می کنم. بنابراین خودم هستم. آن زمانی که جدی بازی می‌کردم، خودم نبودم اما حالا در کار طنز خودم هستم. معتقدم که بازیگر باید خودش باشد. دلم می خواهد آنچه در طبیعت کار وجود دارد به تماشاچی القا شود. من از این روش استفاده می‌کنم. روش و سبکی که در بازی من می‌بینید در این چیزهایی که گفتم خلاصه می‌شود.

شما حدوداً یک ده، دوازده‌سالی است که نگاه مخاطبین را به طرف خودتان جذب کرده‌اید. قبلاً نقش‌های تاریخی بازی کرده‌اید و یا تماشاگران شما را با نقش‌های ضد قهرمان قصه شناخته‌اند، چگونه به یکباره این استعداد طنز یا به قول خودتان «شیرین‌کاری» در چندساله اخیر به شکوفایی رسید؟

خب همینطور است، وقتی بازیگری در یک ژانری قرار می‌گیرد،ممکن است از ایفای نقشش به خوبی برآید و تا یک مدت طولانی آن را تکرار کند، گاهی تازمانی که زنده است تکرار می‌شود. اصولاً کسی که در قالب نقشش تغییر روش ایجاد کندخیلی کم پیدا می شود. این مسئله کاملاً اتفاقی بود. قرار نبود این چنین شود، اما پیش آمد و من هم انجام دادم. وقتی بازیگری در یک موقعیتی، نقشی را ایفا می‌کند که آن را خوب بازی کرده است، همه فکر می‌کنند که آن بازیگر فقط همان نوع بازی را بلد است و باید همان راه را ادامه دهد اما به باور من می‌توان به آن شاخ و برگ داد، تغییر روش داد و من این کار را انجام دادم و شد.

▪ نظرتان را در مورد نقشی که در سریال دارا و ندار دارید بیان کنید؟

ـ اینجا هم خودم را بازی کرده‌ام یعنی همان چیزی که هستم؛ در واقع همان فتحعلی اویسی هستم.

▪ شما دیالوگ‌هایتان را در موقعیت می‌سازید، یعنی در موقعیت، دیالوگ سازی می‌کنید؟

ـ وقتی جلوی دوربین خودم هستم، پس باید دیالوگ‌هایی که می‌گویم هم دیالوگ‌های خودم باشد. آنها را تبدیل به چیزی می‌کنم که از فیلتر من گذشته باشد. اگر با کارگردان به این نتیجه برسیم که من را در بازی آزاد بگذارد، آن زمان می توانم خودم باشم. وقتی یک دیالوگ از فیلترهای فتحعلی اویسی می‌گذرد، در واقع همان دیالوگ‌ها را خودم گفته ام. یک مقدار اضافه و کم می‌‌کنم تا با طبیعت کار سازگاری بیشتری داشته باشد. در واقع سعی نمی‌کنیم که تصنع را وارد کار کنیم بلکه تلاش می کنیم تا دیالوگ‌ها با ماهیت کار همخوانی بیشتری داشته باشد و ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار کند.

▪ در بازی‌هایتان چه دستمایه‌ای وجود دارد، مثلاً شما اهل سفر هستید، اهل مطالعه یا اهل ورزش هستید و درواقع مواد و متریال این سبک بازی را از چه روشی به دست آورده‌اید؟

ـ به عقیده من همه بازیگران این دستمایه را دارند. این مواد حاصل عمر انسان است. هر کسی به نوعی از این چیزهایی که شما گفتید بهره‌مند می‌شود. مطالعه، سفر و یا هر چیز دیگری می‌تواند کمک کند. گیرنده انسان وقتی این مسائل را ضبط می‌کند، در سال‌های بعد از آن بهره می‌برد. این داده‌ها و موارد می‌تواند دستمایه چیزی باشد که بازیگر آن را به کار می‌برد حتی شناخت از هنرهای دیگر مثل نقاشی و موسیقی هم به بازیگر کمک می‌کند.

▪ در مورد بچگی صحبت کردید، لطفاً بگویید بچه کجا و کدام محله هستید؟

ـ در یک روستا به نام فردو به دنیا آمدم. فردو بین قم،اصفهان و کاشان قرار گرفته است.

▪ فکر می‌کنید بازی چه کسی به شما نزدیکتر است، من خودم فکر می‌کنم بازی سیروس گرجستانی به بازی شما نزدیکتر باشد.

ـ گرجستانی. مگر سیروس زنده است! (اویسی با آن لحن دوست‌داشتنی تلویزیونی می‌خندد، انگار جلوی دوربین است.) گرجستانی پسر خوبی است و من دوستش دارم. شاید کار ایشان به کار من نزدیک باشد ولی من خودم هستم و از کسی تقلید نمی‌کنم.

▪ کار با مسعود ده‌نمکی چگونه است، چون ایشان قبلاً ژورنالیست بوده‌اند و به نوعی متن محور.

ـ خوب است و من با او راحت هستم.

▪ نظرتان در مورد کارهای قبلی خودتان چیست، آن کارهایی که سکانس در دست خودتان بود و آخرش هم آواز می‌خواندید. به باور من خود شما محور آن کارها بودید و چند بازیگر هم که با شما شناخته شدند مثلاً آقای جعفری.

ـ من کاری برای آنها نکرده‌ام و آنها خودشان کارشان را خوب انجام دادند. گاهی اوقات آواز هم می‌خوانم.

▪ شما تئاتری هم هستید؟

ـ خیر.

▪ فقط به سینما و تلویزیون علاقه دارید؟

ـ من به همه این کارها علاقه‌مندم.

▪ شما در ۱۲-۱۰ سال اخیر خیلی محبوبیت کسب کرده‌اید و استعداد شما در بین مخاطبین دیده شده است.

ـ بله، خیلی‌ها آخر عمری استعدادشان گل می‌کند.البته باید شاکر بود.

▪ نظرتان را در مورد نوروز بگویید.

ـ «نوروز یعنی روز از نو روزی از نو». به هر حال نوروز یک رویداد سنتی و تاریخی محسوب می‌شود که باید به آن احترام بگذاریم. من هم به عنوان یکی از اهالی این سرزمین از آمدن نوروز خوشحال می‌شوم.

▪ نوروز چه کاری انجام می‌دهید؟

ـ خب من تنها نیستم، در جمع خانواده تصمیم می‌گیریم. معمولاً به شمال سفر می‌کنیم.

▪ چه نوع موسیقی گوش می‌کنید؟

ـ موسیقی آرام را دوست دارم اعم از ایرانی و غیرایرانی. عاشق موسیقی لایت هستم. موسیقی جدید گوش نمی‌دهم؛ البته نه این که دوست نداشته باشم؛ در واقع وقت ندارم. موسیقی آرام و ملایم را می‌پسندم برای این که آرامش‌دهنده است.

▪ از موسیقی که گوش می‌کنید الهام هم گرفته‌اید؟

ـ موسیقی خیلی الهام‌دهنده است. حتی علاقه به ساخت موسیقی هم دارم ولی خب موزیسین نیستم. هر وقت چیزی را زمزمه می‌کنم احساس می‌کنم، می‌توان آن را به شکل آهنگ درآورد و شکل موسیقیایی به آن بخشید. گاهی وقت‌ها همین چیزهایی را که زمزمه می‌کنم ضبط می‌کنم حالا شاید بعدها به منصه ظهور برسند.

▪ چه کتاب‌هایی مطالعه می‌کنید؟

ـ خیلی وقت است که فرصت نکرده‌ام کتاب بخوانم.

▪ بیشتر به چه حوزه‌ای علاقه دارید؟

ـ کتاب‌های روانشناسی را دوست دارم. برای اینکه مربوط به روح، روان و درون انسان است.

▪ ممکن است این کتاب‌های روانشناسی که خوانده‌اید در نقش‌هایی که ایفا کرده‌اید هم تأثیر بگذارد؟

ـ من کلاً انسان درونگرایی هستم. با روح و روان مأنوس هستم تا جسم و چیزهای مادی که وجود دارد. چون معتقدم «انسان است و فقط روان او» این روح و روان است که همه چیز را می‌سازد. به همین دلیل کتاب‌های معروف روانشناسی را خوانده‌ام و کتاب‌هایی که مربوط به این حوزه هستند را می‌پسندم. به نوعی این آثار الهام‌بخش هستند ولی یکی دو سالی است به دلیل مشغله کاری نتوانسته‌ام زیاد مطالعه کنم.

▪ چه فیلم‌هایی می‌بینید؟

ـ جسته گریخته سی دی‌هایی که بچه‌ها می‌خرند را در منزل می‌بینیم.

▪ سینمای خاصی را دنبال نمی‌کنید؟

ـ سینمایی برای من جذاب است که پایان آن منجر به یک نتیجه خوب شود.

کارهای اکشن را دوست ندارم.این نوع کارها من را اذیت می‌کند. اگر فیلم حامل پیامی باشد حتماً نگاه می‌کنم. مثلاً باید پیام انسانی، عاطفی داشته باشد. کارهای لطیف را ترجیح می‌دهم، کاری که آرامش منتقل کند. فیلمی را می‌پسندم که نهایتاً به یک نتیجه برسد. به طور کلی فیلم‌های خانوادگی را دوست دارم.

▪ به کارهای تاریخی و نقش‌های گذشته علاقه دارید یا به کارهای اخیرتان که ماهیت طنز داشته‌اند؟

ـ خب هم پیش نیامده است و هم اینکه دیگر توانش را ندارم که نقش‌های تاریخی و آن نقش‌های سابق را بازی کنم. به این کار که الآن بازی می‌کنم علاقه دارم چون به نوعی زندگی است. نقش‌هایی را انتخاب می‌کنم که بیشتر با من عجین و مأنوس شده است.

▪ نقشی که بازی کرده باشید و الآن در ذهن‌تان ماندگار باشد چه نقشی است؟

ـ سرهنگ ناخدا خورشید را خیلی دوست دارم و هنوز در ذهنم است. یکی هم مشدعلی شاه که در سریال میرزاکوچک‌خان بود را دوست دارم. این جور تیپ‌ها را می‌پسندم.

▪ یعنی هنوز نوعی خاطره و حس نوستالژی از آن دارید؟

ـ البته آن سرهنگ ناخدا خورشید تاریخی نبود ولی مشدعلی شاه میرزاکوچک خان تاریخی است ،از میان نقش‌های تاریخی آن را می‌پسندم و این دو از نقش‌هایی است که به یادگار برایم مانده‌اند.

▪ چه شد که طنز را به عنوان پروژه اصلی نقش‌هایتان انتخاب کردید؟

ـ قبلاً اشاره کردم که بیشتر یک اتفاق بود. از طرفی خودم احساس می‌کردم می‌توانم این نقش‌ها را بازی کنم.

نوروز امسال دو گروه و دو تیم متفاوت به ساخت سریال طنز نوروزی مبادرت می‌ورزند. یکی تیم مهران مدیری و این طرف ده نمکی و اویسی هستند. ▪ این دو را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ـ اگر دو کار یا سه کار متفاوت همزمان اجرا شوند هم برای مردم جذاب است و هم اینکه یک مقایسه‌ای می‌شود بین کارها، که کدام کار بهتر و جذاب‌تر بوده است. حتی می‌توانم بگویم برای بازیگران هم خوب است و سطح کارها را می‌سنجند. این اتفاق هم مفید و هم جذاب خواهد بود که دو یا سه کار با هم پخش شود.

▪ آیا اصلاً تصور می‌کردید اینگونه شود و آن طرف مهران مدیری قرار بگیرد و شما در طرف مقابل او ظاهر شوید. از طرفی تصور مخاطبین با این حجم استقبال در دهه اخیر را چگونه می‌بینید؟

ـ مردم به ما لطف دارند و علاقه آنها سطحی و صوری نیست، بلکه عمیقاً به ما علاقه دارند و اگر بازیگری صداقت داشته باشد؛ مردم صداقت را حس می‌کنند.

▪ آیا آن چیزی که شما می‌گویید همان چیزی است که تئوریسین‌های بازیگری مثل استانیسلاوسکی گفته‌اند یا یک چیزی است که براساس تجربیات شخصی به آن رسیده‌اید. البته گاهی اوقات یک نگاه بومی هم در آن وجود دارد؟

ـ من خیلی به این نکته توجه دارم که اطرافیانم به چه چیزهایی حساس هستند و از چه چیزهایی بدشان می‌آید و یا خوششان می آید. می‌توانم بگویم خیلی به شناخت این کار علاقه‌مند هستم؛ که چه کاری انجام دهم تا کسی از من بدش نیاید.دلم می‌خواهد محبت دیگران را نسبت به خودم جلب نمایم. شاید در روانشناسی این را کمبود محبت تعبیر کنند اما من از آن لذت می‌برم و خوشم می‌آید اگر یک زمانی پشت سرم به نیکی یاد کنند. به همین دلیل من سعی کرده‌ام که خوب باشم و شاید این دلیل استقبال مردم از کارهایم است. این را باید به عنوان یک الگو پذیرفت.

▪ به چه بازیگری در سینمای دنیا علاقه دارید؟

ـ از مرحوم فنی زاده خوشم می‌آمد. نوع بازی و کارش را قبول داشتم. از بازیگرهای خارجی به مارلون براندو و آلپاچینو علاقه دارم.

ایلیا آریایی‌نژاد