فیلترینگ و قایق سواری

خب در این جا قرار است با نظرات تعدادی از جوانان برومند درباره فیلتر کردن سایت ها آشنا شوید یک وقتی اشتباه نشود که چون این افراد نظرشان موافق بوده است, پس مورد تایید ما نیز هست, ما صرفا انعکاس دهنده نظرات موافقان و مخالفان فیلترینگ هستیم, این رسالت مان است

خب در این‌جا قرار است با نظرات تعدادی از جوانان برومند درباره فیلتر کردن سایت‌ها آشنا شوید. یک وقتی اشتباه نشود که چون این افراد نظرشان موافق بوده است، پس مورد تایید ما نیز هست، ما صرفا انعکاس دهنده نظرات موافقان و مخالفان فیلترینگ هستیم، این رسالت‌مان است. پس هیچ مسئولیتی در قبال این عقاید نداریم. باهم چکیده و خلاصه‌ای از این نظرات را می‌خوانیم:

فکر نکنم کسی پیدا شود که مخالف فیلتر شدن سایت‌های غیر اخلاقی باشد. شاید هم به خاطر محتوای این نوع سایت‌ها کسی مخالفت عمومی نداشته باشد. برخی گاه حتی در این مورد نیز بحث حریم خصوصی و شخصی را پیش می‌کشند. این‌که مردم اختیار چشم و دل خودشان را دارند و همه چیز باید آزاد باشد. اما بازهم باید همان مثال قدیمی را گفت، همه ما سوار یک قایق هستیم و کسی نمی‌تواند به قسمت خودش صدمه بزند و بگوید به کسی مربوط نیست. رواج برخی جرایم که شأن و حرمت‌های انسانی را زیر پا می‌گذارد و از هم پاشیده شدن کیان بسیاری از خانواده‌ها نتیجه تماشا و در دسترس بودن سایت‌های غیراخلاقی و ماهواره بوده است.

ای بابا، واقعا چرا ما برخی مباحث را باهم قاطی می‌کنیم؟ مثلا بعضی مواقع تا بحث فیلتر کردن سایت‌ها پیش می‌آید، عده‌ای سریع ربطش می‌دهند به رفتارهای کشور جهان سومی، جامعه مدنی، آزادی بیان و غیره. خیلی زود و بدون ارائه هیچ سند و مدرکی از آزادی اینترنت در کشورهای پیشرفته دم می‌زنند. در حالی که فیلترینگ سایت‌ها در همه جای دنیا رایج است.

متاسفانه بسیاری از مسئولان ما نیازسنجی دقیقی از خواسته‌های نسل جوان نداشته و ندارند. به همین سبب اقدامات مفید برای مقابله در برابر محصولات وارداتی برای جایگزین کردن آن‌ها ندارند. بعد وقتی مثلا در فضای اینترنت شبکه اجتماعی مثل فیس‌بوک و توییتر ظهور می‌کنند، بعد از مدتی همین شبکه‌ها دست مایه سوءاستفاده دشمن قرار می‌گیرد، تا مسئولان بخواهند تکانی بخورند و جایگزینی به همان کیفیت ارائه دهند، ممکن است اتفاقات ناگواری بیفتد، پس ما مجبور به فیلترینگ هستیم ولو به طور موقت و کوتاه مدت.

مطمئنا این دلیل محکمی برای فیلتر کردن سایت‌ها نیست اما باید توجه داشت که جوانان با دور شدن از فضاهای حقیقی جامعه، کم‌کم تمرکزشان بر فضای مجازی قرار گرفته است. فرد در برقراری مهارت‌های ارتباطی دچار نقصان و از جامعه دور می‌شود و سعی می‌کند تمام نیازهای خود را در همین فضا تامین کند.

ساده‌ انگاری است فرض کنیم غرب یک بنگاه خیریه است. شاید راه‌انداختن محافلی مثل فیس‌بوک در فضای مجازی از اول به قصد سوءاستفاده نبوده باشد، اما وقتی همین شبکه ۶۰۰ میلیون در کل دنیا عضو دارد که ۳ میلیون آن‌‌ها ایرانی می‌باشند. قطعا سعی خواهد کرد به نفع خودش استفاده کند. مخصوصا شبکه‌های اجتماعی که در آن افراد معمولا جزئی ترین اطلاعات خود از اول دبستان تاکنون، عادات، سلایق، عقاید و دوستان خود را در این شبکه به‌طور علنی ابراز و ارائه می‌کنند. این موارد حتما مورد استفاده سرویس‌های اطلاعاتی قرار خواهد گرفت.

هم‌چنین عده‌ای معتقدند مثلا فیس‌بوک و امثالهم مثل زمین بازی فوتبال است. ما نیز باید وارد این گود شده و از طریق همین زمین به طرف مقابل گل بزنیم. ولی آیا کسی می‌تواند به ما اطمینان دهد که اسیر ضد حمله‌های آن‌ها نمی‌شویم و گل‌های بیشتر نمی‌خوریم؟ صورت مسئله را نباید پاک کرد اما حقیقتی است غیر قابل کت‌مان که ما برای مقابله فعالیت سازماندهی شده نداشته‌ایم و ورودمان با استعدادهای فردی افراد، مانند عمر یک شهاب سنگ زودگذر خواهد بود.

برخی گمان می‌کنند در مقوله فیلترینگ نیز مثل آموزش استفاده از کلاه ایمنی و کمربندایمنی فرهنگ سازی جواب می‌دهد و نیازی به فیلتر کردن سایتی نیست. اولا استفاده از کلاه ایمنی تنها یک تذکر است و هیچ کجای دنیا مخالفی نخواهد داشت، اما در اینترنت یک سایت یا همین شبکه‌های اجتماعی قصد براندازی کشور و بی ثبات کردن آن را دارند، مطمئنا در کشور برخی با این عقاید همسو هستند، ما هیچ وقت نمی‌توانیم عقایدمان را با فرهنگ سازی باورپذیر یا تحمیل کنیم، نمی‌توانیم به امید تاثیر کارهای فرهنگی، فیلترینگ را حذف کنیم، بلکه مسدود کردن این‌گونه سایت‌ها راهی است که تمامی کشورها در پیش گرفته‌اند.