دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
دین عامیانه یا دینداری موروثی
دین عامیانه واقعیتی اجتماعی گسترده، تأثیرگذار و غیرقابل چشمپوشی است. از اینرو در مطالعات جامعهشناختی دین، در کانون توجه و پژوهشهای جامعهشناسان قرار میگیرد. بیتوجهی به دین عامیانه و عدم شناخت نسبت به آن، فهم ما را نسبت به جامعه، دچار نقصان خواهد کرد.
● دین عامیانه چیست؟
ادیان غالباً، توسط ساختارها و نهادهای رسمی و روحانیتی تعلیم یافته، میان پیروان خود نشر و توسعه یافته و مییابد. وظیفهی اصلی روحانی یک دین، تفسیر متون دینی و دفاع از آئین عقیدتی در برابر آئینهای عقیدتی رقیب است. علاوه بر آن، یک روحانی "وظیفه دارد نگذارد تودهی مردم غیرروحانی نسبت به دین سرد گردند. امروزه این وظیفه را غالباً به صورت موعظه و ارشاد انجام میدهند". روحانیت در خدمت یک سنت دینی پایدار و تاریخی است که توسط پیشینیان در طول زمانی طولانی پیریزی شده است. به همین دلیل است که نسبت به معارف جدید و ارزشهای نو، روحیه و موضعی محافظهکارانه مییابد. از نظر تاریخی، سازمان، مکان و محل اصلی نشر معارف دینی و بروز انواع رفتارهای دینی و همچنین محل اجتماع دینداران، مسجد، کلیسا و سایر معابد بوده است.و هم اکنون نیز چنین است. مسجد در اسلام نه تنها محل عبادت ،بلکه مکان ترویج و نشر معارف دینی، ارتباطات دین و در نهایت ظهور احساسات دینی است. نقش اصلی و مستمر روحانیت در ادارهی مساجد و ارائه موعظه و ارشاد دینی، سبب نزدیک شدن جماعت مؤمن و دیندار با روحانیت گردیده است. عموم مردم باورها و اعتقادات دینی خود را در پای منابر و وعظ واعظان دریافت میکرده اند. جریان آموزش دینی مساجد، در چارچوب سنت دینی و مبتنی بر تفاسیر و اندیشههای بزرگان دین که از گذشته بر جای مانده است، یکی از عاملان مهم جامعه پذیری دینی محسوب می شود.
باورهاو آموزه های دینی در پروسهی اجتماعی شدن است که به نسلهای بعدی منتقل میشود، به نحوی که از نظر جامعه شناسی، دین آموختهای اجتماعی است وافراد، دین و مذهبشان را از در جریان اجتماعی شدن، میآموزند و کسب میکنند. به واقع در فرایند اجتماعی شدن است که اشخاص به جذب و درونی کردن عناصر بیشمار فرهنگ مشغول میشوند. فرایندی ناخودآگاه، که از طریق آموختن غیررسمی ارزشها، اعتقادات و باورها ، جریان مییابد. «عاملان اجتماعی شدن و یا اجتماعی کردن» از قبیل والدین، مربیان، همسایگان، دوستان بیشترین تأثیر را در انتقال باورها و اعتقادات دارند. این افراد که به مثابه «افراد مهم» محسوب میشوند نقش و تأثیری دائمی بر افراد دارند، و «تقریباً همیشه این افراد مهم در زندگیمان هستند که نقش عمده در معرفی یک دین به ما و تعیین هویت دینی خاص ما بازی میکنند». ما همه ی چیزهای مهم و باورهای پایهایمان را از "دیگران مهم" میآموزیم. محصول فرایند انتقال باورها، اعتقادات و ارزشهای دینی به نسلهای بعدی را میتوان با عنوان «دین ارثی» شناخت. دین ارثی، عبارت است از، مجموعهی باورها، اعتقادات، مناسک، شعائر و آموختههایی که بدون وارسی کردن و بدون سنجش، آنها را میپذیریم و درونی میکنیم. ما همانگونه که آداب و رسوم، زبان و . . . را از دیگران مهم میآموزیم، به همین ترتیب دینمان را از آنان میگیریم. و همان گونه که ویژگیهای جسمانیمان را مانند رنگ چشم، رنگ مو و چهره، قد، و . . . . از والدین مان میان به ارث میبریم، دینمان را نیز به ارث میبریم. سقراط میگفت: اگر در احوال خودمان دقت کنیم میبینیم از ابتدای زندگی و وقتی که به دنیا میآییم، آهسته آهسته از اطرافیان خود ـ از اعضای خانواده گرفته تا مربیان و مردمی که در محیط زندگی با آنها سرو کار داریم یک سلسله باورها و عقاید دریافت میکنیم. و براساس همین عقاید و باورهای تلقینی است که زندگیمان را سامان میدهیم. اما هیچ وقت به سراغ آزمون و محک زدن این باورها نرفتهایم و هیچکدام را به بوتهی آزمایش ننهادهایم تا ببینیم آیا این باورها واقعاً درست هستند یا نادرست، صادقند یا کاذب، حقند یا باطل، و نکتهی مهم این است که هر چه به سمت باورهای مهم میرویم، این نیازمودگی بیشتر میشود و هر چه عقیدهای مهمتر باشد، بیدلیلتر قبول میکنیم.
مهمترین ویژگی باورها و اعتقادات دین موروثی که در پروسهی اجتماعی شدن میآموزیم ،پذیرش سهل و روان و نیازمودن آنان است. دین عامیانه همان دین موروثی است که از پیشینیان بر جای مانده و در بستر تاریخ تداوم مییابد و از آن جا که دین از سرزمین فرهنگهای مختلف و شرایط اجتماعی متفاوت تاریخی عبور میکند تا به دست نسلهای بعدی برسد، به انواع باورهای بیپایه و شائبههای محلی و فرهنگی، آلوده میگردد. از این رو دین عامیانه، اختلاط و امتزاجی از اعتقادات اصیل و باورهای غیر اصیلی (خرافی) است که در قرون متمادی بر آن اضافه میشود، به نحوی که تمایزیابی بین دوگونه باور اصیل و غیراصیل، سخت، دشوار و گاه غیرممکن مینماید. دین عامیانه، مجموعهای از اعتقادات، خرافات، اعمال و تجارب فرهنگی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. دین عامیانه، التقاط و اختلاطی از باورهای بومی ـ محلی، آداب و رسوم و سنتهای کوچک است. زیر چتر تقدس است که باورهای عرفی مانند عقیده به افسون، تأثیر ستارگان بر سرنوشت، جادو وخرافات، رشد و نمو میکند. به واقع، دین عامیانه محل مناسبی برای کشت و رشد باورهای خرافی و اعتقاداتی است که ارتباطی با سرچشمه اصلی معارف دینی ندارد.
"دین عامیانه عموماً فاقد ساختار رسمی است و بیشتر شامل گفتهها، ضربالمثلها و کلمات قصار است". در دین عامیانه استدلالهای عقلانی بسیار ضعیف است، بنابراین، دین عامیانه بیشتر به صورت حکایتها و داستانها و بیان تجاربی است که فاقد پیوستگی و انسجام درونی است. باورهای دین عامیانه (عموماً) خردستیزاست و تضادی روشن با عقلانیت دارد. آن هنگام که مشکلات، رنجها، بنبستها و دشواریها بر سر راه زندگی عمومی مردم به روشهای ساده و قابل فهم، درمان نمیشوند، آنگاه دین عامیانه است که به نوعی آرامش درونی و تحمل در برابر شداید را در بین پیروانش ایجاد میکند. دین عامیانه است که در برابر ابهام آینده و تنشهای واقعی کنونی ، راهحلهایی ساده انگارانه میآفریند. مرز بین دین عامیانه، جادو و خرافات، تاریک و مبهم است دین عامیانه بدنبال جستجوی راههای برون رفت سریع و کم هزینه از مصیبتها، بدبختیها و در نهایت التیام رنجهایی است که مردم را میآزارد. دین عامیانه، پدیدهای جمعی است، از این رو، کارکرد اصلی این گونه از دینورزی، تخلیه روانی، اجتماعپذیری و افزایش حس همبستگی و دلبستگی به دیگران است. احیاهمبستگی سنتی است که در مناسبات جدید زندگی شهری منقطع شده است. وقتی روابط و مناسبات قبلی افراد که در نظامهای سنتی شکل گرفته بود و نقش و جایگاه همه را معلوم میکرد، فرو ریخت و افراد خود را تنها و بیپناه یافتند، آن گاه با حضور در این گونه مجامع و هم رنگی و هم صدایی با جماعت، نقصانهای روحی خود را که ناشی از انقطاع پیوندهای اجتماعی بوده است، جبران میکنند. به واقع این گونه مجامع نقش گره زدن و نقطه اتصال افراد را با جامعهی بزرگتر، بر دوش دارند. گروههای مختلف، گردهم جمع میشوند و با تظاهر شدید عواطف، افرادی را که به فردیت مستقل نرسیدهاند و از تنهایی خویش میهراسند، به اجتماع بزرگ پیوند میدهند. نیاز روانی و درونی افراد به پیوند زدن خود با اجتماعات هم دل و همنوا، باعث میشود که جریان پذیرش مدعیات دیگران ـ ولو بدون دلیل و قرینه ـ تسهیل گردد. در این اجتماعات است که از گویندگان، دربارهی آنچه ادعا میکند، مطالبهی دلیل نکنند و وظیفهی عقلانیشان را برای پذیرش باورهای جدید، در پرتو فوران احساسات و عواطف به دست فراموشی بسپارند و اخلاق باور، یکسره به نفع تهییج و ظهور عواطف و مکنونات قلبی، کنار زده شود.
علی زمانیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست