سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
خدا می داند درد را به چه کسی بدهد
هوالباقی
"خدا می داند درد را به چه کسی بدهد"
استاد و دوست بزرگوارم، علیرضا نادری عزیز
نا ملایماتی که از این روزگار پست ،همواره بر تو ناروا رفته است سئوالی در ذهن ناقص و حقیر من پدیدار می کند که :" چرا علیرضا نادری؟" این همه درد چرا برای تو؟برای تویی که شاگردانت را چون پدر، دوستانت را چون استاد و هرآن کس را که با تو سلامی کرده است چون آشنایی هزاران ساله می پذیری.
این چند خط ناقص، پیام تسلیت نیست.اینها تنها یادآوری حرف های خود توست که این روزها مدام در گوش دوستان و شاگردانت پژواک میشود.اینکه بارهاو بارها تمام صفات و القاب و عنوانها را پس زدی و یادآوری کردی که تنها یک "معلم" هستی ، معلمی برای تدریس تئاتر زندگی در مقابل پارتنر بی رحمی چون روزگار. به ما آموختی که چگونه باید زیست و چگونه ایمان آوردن به خدا را از تو آموختیم. از تویی که معجزه را درکلامت و ایمان را در تنگاتنگ نبرد با بیماری سینا ورزیده کردی. این حرف خود توست که "خدا بزرگتر از این دردهاست" و در ماه صفر که در فرهنگ ما ، ماه تحمل رنج های عظیم است، تو این درد بزرگ را چه مردانه غلطان خاک میکنی، روسیاهش میکنی، خوارش میکنی ، حقیرش میکنی تا به ما بیاموزی "خدا بزرگتر از این دردهاست". این درس را فقط تو میتوانی به ما بیاموزی چون تعلیم، حرفه تو نیست، عشق توست و البته عشق همواره قربانی داشته و دارد.
تعلیم و تربیت رسالت توست.اما نه فقط برای سینا و نیما و خانواده ات، بلکه برای تمام کسانی که روزی روزگاری خطی از تو خواهند خواند. شاید برای همین است که حتی الان که در غم بزرگ فرزندت هستی ،حتی روی اعلامیه ترحیم پسرت، هنوز که هنوز است غم مردمان مظلوم را داری.غم مردمانی که صدایشان در همهمه ی شهر خفه میشودو ضجه هایشان در لابلای روزمرگی ها، خاموش. غم مردمانی که بارها و بارها بخاطر دفاع از آنها زخم خوردی، خط خوردی، سانسور شدی اما دست از دفاع نکشیدی.
قطع به یقین خدا می داند درد را به چه کسی بدهد. اصلاَ خدا باید درد را به تو بدهد. دردی از جنس هزاران هزار مردم دیگر که در سوگ فرزندانشان آرام آرام می سوزند و دم برنمی آورند که البته اگر حرفی، فریادی ، شکوه ای هم داشته باشند صدایشان و قلمشان آنقدر قدرت ندارد که بتوانند این درد را فریاد کنند.اما آن حکیم متعال، درد را به علیرضا نادری می دهد تا طعم تلخ آن را بچشد و با قلمش،کلامش و هنرش این درد را تسلی بخشد.
علیرضای عزیز حکایت سوگ سینا یک حکایت از چندین حکایت توست. این حکایت همچون رسالت تعلیم وتربیت، بار عظیمی ست. بر دوش بکش آن را که شانه هایت گسترده تر از این دردهاست. صفت "علی" بودن را همراه با "رضا" بودن آراسته کن که معلمی همچون تو، در این وانفسای درد و مصیبت"نادر" است.
شاگرد همیشگی ات
مالک شیخی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست