یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
درنگی در تشابهات و تفاوت های پل ریكور و ژاك دریدا
ژاك دریدا و پل ریكور، در نگاه نخست، چهره های چندان مشابهی به نظر نمی رسند. از این دو، یكی از چند چهره سرشناس «نظریه نوین فرانسوی» است (رویكردی اغلب رادیكال كه متفكرانی همچون فوكو، لكان، بارت، دولوز، لیوتار، و بودریار را شامل می شود) و دیگری ظاهراً برای هواداران بی تاب این نظریه چهره ای چندان شناخته شده، یا دست كم چهره ای مسأله ساز نیست، چهر ه ای است كمابیش سنتی كه با مسائلی كمابیش سنتی كار می كند. این تفاوت هم علت و هم معلول واگرایی دریدا و ریكور می تواند باشد، چون آثار ریكور اغلب ارتباط متنی تنگاتنگی با دغدغه های پساساختارگرایی نداشته اند و متقابلاً پساساختارگرایان نیز كار او را اغلب در بحث های اساسی خود لحاظ نكرده اند. با این همه، به نظر می رسد كه با توجه به یك بستر یا دست كم یك آبشخور فكری مشترك، آثار ریكور و دریدا را می توان به منزله واكنشی اغلب غیرمستقیم به یكدیگر در نظر گرفت، واكنشی كه البته در معدود مواردی كه در ادامه اشاره خواهم كرد صورت مستقیم و روشنتری نیز یافته است. ریكور و دریدا هردو در ستیز با «فراروایت ها» دست به قلم برده اند، هردو علناً هیچ نظام سراسر منضبطی خلق نكرده اند، اكثر آثار هر دو شامل مجموعه مقالاتی است كه در بهترین حالت شكل یك منظومه دقیق را به خود می گیرند. آثار هردو در نهایت نماینده نوعی «راهبرد خوانش» برای «فهم روایت ها» است. هردو به رغم اشتهار فلسفی و اشتغال آكادمیك خود، ادبیات را بسیار جدی گرفته اند و مهم تر، هر دو، هرچند با تقدم و تأخری معنادار، پی آمدهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی آثار خود را مورد توجه و تأمل قرار داده اند.
لازم است به گرایشی اشاره كنم كه دریدا را از سایر پساساختارگرایان دور و از جهاتی به ریكور نزدیك می كند. از میان دو سنت فكری مسلط در فرانسه بعد از جنگ، یعنی پدیدارشناسی و ساختارگرایی، دریدا هم مانند ریكور به پدیدارشناسی گرایش داشت. جالب توجه است كه اولین اثر این هر دو برگردانی از آثار هوسرل بوده _ ریكور در زندان آلمانی ها كتاب «ایده هایی راه گشا برای نوعی «دیگری»، دوزخ نیست
پل ریكور فیلسوفی چندچهره است و پرداختن به چهره های چندگانه او هم طبعاً در حوصله این بحث نیست. در این مجال عجالتاً به سراغ شماری از چهره های ریكور خواهم رفت كه شباهت ها و تفاوت هایی با یكی دیگر از فیلسوفان چندچهره فرانسوی دارد، كه او هم به تازگی از میان ما رخت بر بست. ژاك دریدا و پل ریكور، در نگاه نخست، چهره های چندان مشابهی به نظر نمی رسند. از این دو، یكی از چند چهره سرشناس «نظریه نوین فرانسوی» است (رویكردی اغلب رادیكال كه متفكرانی همچون فوكو، لكان، بارت، دولوز، لیوتار، و بودریار را شامل می شود) و دیگری ظاهراً برای هواداران بی تاب این نظریه چهره ای چندان شناخته شده، یا دست كم چهره ای مسأله ساز نیست، چهر ه ای است كمابیش سنتی كه با مسائلی كمابیش سنتی كار می كند. این تفاوت هم علت و هم معلول واگرایی دریدا و ریكور می تواند باشد، چون آثار ریكور اغلب ارتباط متنی تنگاتنگی با دغدغه های پساساختارگرایی نداشته اند و متقابلاً پساساختارگرایان نیز كار او را اغلب در بحث های اساسی خود لحاظ نكرده اند.با این همه، به نظر می رسد كه با توجه به یك بستر یا دست كم یك آبشخور فكری مشترك، آثار ریكور و دریدا را می توان به منزله واكنشی اغلب غیرمستقیم به یكدیگر در نظر گرفت، واكنشی كه البته در معدود مواردی كه در ادامه اشاره خواهم كرد صورت مستقیم و روشنتری نیز یافته است. ریكور و دریدا هردو در ستیز با «فراروایت ها» دست به قلم برده اند، هردو علناً هیچ نظام سراسر منضبطی خلق نكرده اند، اكثر آثار هر دو شامل مجموعه مقالاتی است كه در بهترین حالت شكل یك منظومه دقیق را به خود می گیرند. آثار هردو در نهایت نماینده نوعی «راهبرد خوانش» برای «فهم روایت ها» است. هردو به رغم اشتهار فلسفی و اشتغال آكادمیك خود، ادبیات را بسیار جدی گرفته اند و مهم تر، هر دو، هرچند با تقدم و تأخری معنادار، پی آمدهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی آثار خود را مورد توجه و تأمل قرار داده اند. لازم است به گرایشی اشاره كنم كه دریدا را از سایر پساساختارگرایان دور و از جهاتی به ریكور نزدیك می كند. از میان دو سنت فكری مسلط در فرانسه بعد از جنگ، یعنی پدیدارشناسی و ساختارگرایی، دریدا هم مانند ریكور به پدیدارشناسی گرایش داشت. جالب توجه است كه اولین اثر این هر دو برگردانی از آثار هوسرل بوده _ ریكور در زندان آلمانی ها كتاب «ایده هایی راه گشا برای نوعی پدیدارشناسی» را به فرانسه ترجمه كرد، و همان طور كه می دانیم نخستین كار مهم و مكتوب دریدا، یعنی رساله دكترایش، ترجمه «منشأ هندسه» هوسرل بود. ریكور و دریدا هردو با سنت پدیدارشناسی هوسرلی آغاز كردند و هردو هم در جایی از آن جدا شدند. همچنین، هیچ كدام چنان كه انتظار می رفت تحت تأثیر سارتر قرار نگرفتند. ریكور به كارهای امثال گابریل مارسل و موریس مرلوپونتی علاقه مند شد و بعد هم كار هایدگر را به طور مشروح و مستمر پیگیری كرد. دریدا هم پیگیر كار هایدگر شد و از این رهگذر به اندیشه گرانی چون ژرژ باتای، نیچه، و هگل رسید. همچنین باید اشاره كرد كه ریكور و دریدا هردو كار فروید را جدی گرفتند و تقریباً همزمان واكنش هایی كمابیش مشابه به روانكاوی فرویدی نشان دادند: رویكرد ریكور در رساله «فروید و فلسفه» (۱۹۶۵) از جهات مهمی با بحث متعاقب دریدا در «نوشتار و تفاوت» (۱۹۶۷) همسویی داشت، از جمله درباره نقش اساسی زبان در كاركرد ناخودآگاه و دست كم گرفتن آن از جانب فروید (از یاد نبریم كه هردو، با ملاحظاتی متفاوت، این حكم هایدگری را پذیرفته بودند كه «انسان زبان است»). سوای این آبشخورهای اشتراكی باید به مضامین مشتركی اشاره كرد كه در كار هردو نمود یافته، و تفاوت و تعارض دیدگاه آن دو را هم رقم زده. یك مضمون مشترك و محوری همان «دیگری» است كه می دانیم ترجیع بند كار دریدا است و ریكور هم البته با لحاظ كردن فاصله فكری چشمگیری به آن پرداخته. در واقع اگر یكی از دو پرسش اصلی پروژه فلسفی ریكور را این بدانیم كه «من كه ام؟» آنگاه درك خواهیم كرد چرا «هستی شناسی» هایدگری او دغدغه «خویشتن» یا همان «هویت» را دارد _ همان تعبیری كه امروزه به یمن دریدا و همفكران اش بدنامی رسواكننده ای یافته. اما از نظر ریكور این پرسشی درست و بل ناگزیر است، هرچند كه هیچ پاسخ سرراست و هیچ ختم كلامی در این باره در كار نیست.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست