چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
حدسی که نمی توانید بزنید
تا دیروز ما مردمی شفاهی بودیم، یعنی به جای اینکه متن مکتوبی را <بخوانیم>، عادت داشتیم جزئیات آن را به طور خلاصه از کسانی که خوانده بودند <بشنویم.> این راحتالحلقوم به قدری جالب و جاذب بود و این روند به قدری فراگیر شد که دیگر کسی حاضر نبود هیچ متن مکتوبی را بخواند تا دیگران جزئیات آن را به طور خلاصه از او بشنوند، چرا که همه میخواستند از شنوندگان باشند نه از خوانندگان! در چنین وضعیتی که کسی داوطلب پذیرش رنج ناشی از خواندن نبود، <مردم شفاهی> چارهای اندیشیدند که نتایج را <حدس بزنند>، یعنی در قبال یک متن آماده، بدون خواندن آن، حدس بزنند که منظور چیست! به عبارت دیگر جامعهشعری ما به طور کامل از ظن خود، یار همهنظریههای ادبی شد.
من این تجربه را درخصوص خیلی از نظریهها به یاد دارم. حداقل از آغاز دهههفتاد نظریههای گوناگونی پیشنهاد شد که در نهایت هر کس ساز خود را به دلخواه کوک کرد و با حدسیات خود وارد میدان شد تا آنکه کار بدانجا رسید که میبینید؛ هر کس بنا به دلخواه درخصوص نظریههای ادبی حدس میزند. برای مثال فلان کس درخصوص فلان نظریهشعر حدس میزند که یعنی...(حالا هر کس به جای نقاط تعلیق، دلخواه خود را بنویسد)! چرا ما مردم راحتطلب ـ اکثریت را میگویم، وگرنه عدهای نیز هستند که رنج خواندن و جستوجو و تفحص را پذیرفتهاند ـ آری چرا ما مردم، راحتطلب هستیم و با شنیدن یک عنوان، توضیحات ذیل آن را نمیخوانیم؟ این قضیه در همهجوانب زندگی ما موجود است. فیالمثل مردم عنوان مسابقهای را میبینند و بدون آنکه به جزئیات ذیل آن توجه کنند، فورا گوشی تلفن را برمیدارند و با شمارهتلفنی که در انتهای آگهی دیده میشود، تماس میگیرند و انتظار دارند همه چیز به صورت یک لقمهآماده در اختیارشان گذاشته شود! این قضیه طبق توضیحاتیکه علاوه شد، در جامعهادبی ما به ایجاز رسیده است و اکثریت مردم جامعهادبی از این نیز فراتر رفتهاند، به طوری که مندرجات یک کتاب را نمیخوانند و چون دیگر کسی نیست که از او بشنوند، پس همه چیز را حدس میزنند!
من این قضیه را درخصوص نظریه<شعر حرکت> نیز دیدم. فلان کس که میخواست درخصوص کتاب <حرکت و شعر> با من مصاحبه کند، آن را نخوانده بود و صرفا میخواست بنا به فرضیات و برداشتهای شخصی خود مصاحبه کند و جالب این بود که در سوالها به جزئیات کتاب اشاره میکرد! یا آنکه فلان کس دیگر که میخواست با یک مقاله، مشکل شعر امروز را حل کند و همه چیز را به <خوب> و <بد> تقلیل دهد، نوشته بود که <شعر حرکت> نتوانسته است اقبال و استقبالی به دنبال داشته باشد!
دوستان عزیز! حدس نزنید، بلکه بخوانید< !شعر حرکت> به دنبال اقبال و استقبال نیست. اصلا <شعر حرکت> نمیخواهد یار جمع کند، بلکه <نظریهشعر حرکت، معرفی نوعی شعر موفق در دهههفتاد است که تا قبل از این دهه، نمونههای مشابه آن را نمیتوان پیدا کرد. واحدهای سازندهاین شعر چنان به تعادل و تعامل رسیدهاند که به یک استحاله ختم میشوند.> همهآنچه در گیومه خواندید، خلاصهای از نظریه<شعر حرکت> است که ملاحظات آن به طور مفصل، به اضافهنمونههایی از <شعر حرکت> و نیز بازخوانی آنها به همراه توضیح چگونگی این استحاله، در کتاب <حرکت و شعر> و یادداشتها و مصاحبههایبعد از آن کتاب آمده است و علاقهمندان اگر نخواندهاند میتوانند بخوانند.
حالا فرض را بر آن میگذارم که عدهای خلاصهاین داستان را نمیدانند، پس برایشان میگویم که نظریه<شعر حرکت> بر پایهشناخت شعر دهههفتاد صورت میگیرد، یعنی آنکه شناسایی آن، بدون اینکه ایجاب شعر دهههفتاد درک شود، قابل حصول نیست.
هر کس که این ایجاب و این نیاز را دانست میتواند با نظریه<شعر حرکت> همگام شود و بداند که هر شعر موفقی از دهههفتاد، ویژگیهای بیرونی <شعر حرکت> را داراست و اگر علاوه بر آنها، یک ـ و حتی چند ـ واحد سازندهآن استحاله پیدا کند، از زمرهشعرهای حرکت به حساب میآید. همهاینها که توضیح داده شد برای آن است که <شعر حرکت> بدون این تقسیمبندی قابل شرح نخواهد بود. پس آنگاه مخاطب فرضی نباید حدس بزند که همهاین ویژگیهای بیرونی در هر شعر موفقی وجود دارد! آری دوست عزیز! وجود دارد، اما ویژگی درونی <شعر حرکت> که به استحاله میانجامد، در تاریخچهشعر نو فارسی وجود ندارد. این مهم در دهههفتاد به کارنامهشعری ما افزوده شد و <شعر حرکت> پا به عرصهوجود گذاشت.
و نکتهمهم دیگر بحث تقویمی است. اینکه تاکید میکنم دهههفتاد، به معنای آن نیست که <شعر حرکت> در دهههفتاد خلاصه میشود، بلکه بدان معناست که <شعر حرکت> از دهههفتاد آغاز شده است و تا زمانی که روند زندگی دگرگون نشده باشد، <شعر حرکت> میتواند در دهههشتاد و در دهههای بعدی باز هم متولد شود و نمونههای جدیدتری را به جامعهشعری ما پیشنهاد کند. در یک مفهوم وسیعتر باید اضافه کنم که اغلب ویژگیهای مهم شعر دهههفتاد، در دهههای بعد نیز تداوم داشته یا خواهد داشت.
یکیاز مهمترین آنها <شعر حرکت> است، چنانکه این ویژگی به طور ناخودآگاه در شعر شاعرانی که بعد از شاعران نیمهنخست دهههفتاد حضور خود را اعلام کردند به راحتی قابل مشاهده است. و در پایان تاکید کنم که <شعر حرکت> به معنای خلاصهدهه هفتاد و دهههای بعد از آن نیست، بلکه معرفی نوعی شعر موفق و توضیح ویژگیهای آن است. پس شعر دهههفتاد و دهههای بعد از آن، نیاز به توضیح بیشتری دارد که باید بدان همت گماشت
ابوالفضل پاشا
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی شهدای خدمت شهید جمهور ابراهیم رئیسی رئیسی شهادت ایران سقوط بالگرد حسین امیرعبداللهیان
کنکور مترو سازمان تامین اجتماعی تهران امتحانات نهایی شهرداری تهران سانحه بالگرد رئیسی بارش باران آموزش و پرورش هلال احمر سیل قوه قضاییه
قیمت دلار خودرو ارز قیمت خودرو بورس قیمت طلا یارانه بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان سایپا یارانه نقدی
شهید تلویزیون سینمای ایران سینما آیت الله سید ابراهیم رئیسی هنرمندان شعر رسانه ملی لیلا حاتمی سریال
کنکور ۱۴۰۳ دانش بنیان
اسرائیل روسیه غزه رژیم صهیونیستی امیرعبداللهیان جنگ غزه ترکیه فلسطین آمریکا ولادیمیر پوتین چین عربستان
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید باشگاه پرسپولیس لیگ برتر لیگ برتر ایران فدراسیون فوتبال والیبال لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال لیورپول
اپل هوش مصنوعی مایکروسافت گوگل سامسونگ ناسا انسان تبلیغات موبایل آیفون
سلامت سرطان مغز آلزایمر طول عمر کاهش وزن مغز انسان افسردگی سلامت روان