پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

یک انتخاب مناسب و بجا


یک انتخاب مناسب و بجا

گفت وگو با نیکلاس کیج

نیکلاس کیج گوش دادن به "یکشنبه سیاه"را دوست ندارد. ترجیح می­دهد به صدای آسمانی کارن کارپنتر دل بسپارد. او بسیار متنوع وغیرقابل پیش بینی است.

به دنبال نقش­های اولیه­اش در فیلم­های "بزرگ کردن آریزونا" و "ماه زده" وی نمایی نامتعارف ازخود در فیلم "قلب وحشی" و "بوسه خون آشام" به نمایش گذاشت.

سپس فیلم درام تلخ "ترک کردن لاس وگاس" باعث شد تا موفقیتی در اسکار داشته باشد. کیج پیش از آن که در فیلم های رمانتیکی مثل "ماندولین کاپیتان کورلی" ظاهر شود، خود را در قالب قهرمانان اکشن در فیلم­هایی مانند "هواپیمای محکومین" و "صخره" بازیافت. در آخرین فیلمش "گوست رایدر"، رضایت خاطر او مانند یک رویای شیرین کودکی مشهود است.

▪ نام شما در طول سال­ها با تعدادی از اقتباس­های سینمایی از کتاب­های مصور تداعی می­شود. آیا این یکی از چیزهایی است که شما از سرنوشت خواسته بودید؟

ـ بحثی نیست! من قصد داشتم نقش کوچکی در "سوپرمن" بازی کنم که بنا به دلایلی نشد. وقتی سوپرمن جدید را دیدم متوجه شدم از آن فیلم خوشم می­آید و واقعاً براندون روث را دوست ستایش می­کنم . در این فیلم تصاویر سنتی و خاطره انگیزی وجود داشت. قصد من این بود که برگردم و در شخصیت او دقیق شوم و سعی کنم تا کارهای جدیدی انجام دهم.

گوست رایدر یک داستان مصور بود و من وقتی پسربچه ای بیش نبودم، همزمان با هالک آن را خوانده بودم. پس این یک انتخاب مناسب و بجا بود علاوه بر این موضوع که من قادر بودم در قالب او فرو رفته و شخصیت او را به درستی به مردم عرضه نمایم.

▪ شما حقیقتاَ توانستید در شخصیت جانی بلیز رسوخ کنید و او را وقتی به کارن کارپنتر گوش می دهد، به تصویر بکشید. آیا از پس این کار برآمدید؟

ـ من سعی کردم راهی پیدا کنم و آن را چیزی سرگرم کننده یافتم نه خیلی جدی. در ضمن اینکه باورکردنی هم بود. همه تلاش می کنند تا برای به زانو درآوردن نیروهای شیطانی که تسلیم نمی شوند، همه کاری انجام دهند. او مطمئن است که آن­ها را دعوت نکرده و نیز نمی خواهد به "یکشنبه سیاه "هم گوش کند ...او به صدای آسمانی کارن کارپنتر گوش می­دهد.

و نیز نمی خواهد تا فیلم­های خشونت آمیز و وحشتناک تماشا کند.می­خواهد تا به تماشای شامپانزه­هایی بنشیند که کاراته بازی می­کنند و دلش می­خواهد در حباب کوچک خودش باشد تا شیطان نتواند او را بدست آورد.

▪ وقتی جوان­تر بودید فکر می کردید روزی این نقش را بازی کنید؟

ـ ( لبخند می زند) وقتی پسربچه بودم میلیون­ها بار این نقش را بازی کردم. تمام تمرین­هایی را که نیاز داشتم قبلاً انجام داده بودم. کتاب مصور را به خانه آوردم و در اتاق خوابم گذاشتم و تا ساعت ها به آن خیره شدم و شروع به خیال پردازی کردم، شگفت انگیز است که چطور چیزهایی که خیلی ترسناکند می توانند جذاب باشند.

▪ برای رسیدن به عملکرد تغییر جانی بلیز به گوست رایدر چه کردید؟

ـ من تصمیم داشتم به سرعت چیزی باشم که جانی می خواست . برای دو سه لحظه بیش­­تر از هر کس دیگری درعالم خوش بودن و اما بعد رنج سردرگمی و دردی از نوع خلسه. پس من در این قالب فرورفتم که اظهار شعف زیادی کنم و خندان باشم و سپس در حالتی از رنج و عذاب پیچ بخورم و آن­ها نیز در رایانه با تصویر یک جمجمه و حالات من هماهنگی و مطابقت ایجاد کردند. من پیوسته به احساس مالکوم مک داول و جیغ های او روی صندلی در فیلم یک ساعت کوکی نارنجی رنگ فکر کردم.

▪ خارج از دنیای گوست رایدر ، می توانید برای ما از نقش­تان در فیلمwerewolf women of ss ( قسمتی از فیلم "گریندهاوس" ساخته جدید کوئنتین تارانتینو و روبرت رودریگوئز صحبت کنید؟

ـ ( می خندد) : فقط می توانم بگویم که از شخصیت و نقشی که داشتم خیلی راضی و خوشحال هستم... پیش پرده ای از یک فیلم بود که می­توانست وجود نداشته باشد. راب زامبی دوست من است واو را بسیار دوست دارم.

وی از من پرسید آیا می توانم نقش یک نازی را در فیلمش بازی کنم و من گفتم با این نقش راحت نیستم. بعد او از من خواست که فو- مانچوFu-Mancho باشم. و من هم پذیرفتم به شرطی که نخواهد با یک چهره آرایی نه چندان دلچسب مشرقی به نظر بیایم.

من هیچ پولی بابتش نگرفتم این فقط یک تشکر دوستانه یک دوست بود با دیگری و من فقط می خواستم به این برسم که رسیدم.

ترجمه : بهناز کشاورز بهستانی