یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

تاملی در باب صدور انقلاب و نسبت آن با جنگ


تاملی در باب صدور انقلاب و نسبت آن با جنگ

در حقیقت جنگ تحمیلی كه در تاریخ انقلاب ها طولانی ترین جنگ بر ضد یك انقلاب محسوب می شود به دلیل این كه جامعه جهانی تحولات آن را دنبال می كند,بستر مناسبی برای صدور انقلاب است

« هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم . ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم ، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم ، ما در جنگ ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم ... ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم ، ما در جنگ ریشه های انقلاب پربار اسلامی مان را محکم کردیم ... ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می توان مبارزه کرد ، - جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت ، از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.» (منشور روحانیت – اسفند ۶۷)

شاید نبش قبرهایی این چنین ، آن هم در دوره ای كه همه بر طبل گفتگو یا مخاصمه می كوبند و درصدد حفظ جایگاه فعلی در نظام بین الملل هستند ، كاری عبث و خنده دار باشد. شاید حتی در برخورد با برخی از نیروهای ارزشی نیز صدور انقلاب و طرح مسئله آن كاری بی فایده جلوه كند چرا كه « مگر چیزی از انقلاب برای صادر كردن باقی مانده است ؟!» . این مقاله درصدد آن است كه با نگاهی دوباره به این آرمان فراموش شده و برقراری نسبت آن با جنگ به ضرورت احیای دوباره آن تأكید نماید.

پیروزی انقلاب اسلامی ایران و گره خوردن آن با مفاهیمی چون " استكبار ستیزی " و حمایت از " پابرهنگان " عالم ، امید تازه ای در دل جنبش های اسلامی و آزادی خواه دنیا به وجود آورد . پیدایش یا تحرك دوباره بسیاری از حركت های اسلامی پس از وقوع انقلاب از جمله حزب الله ، جنبش توحید اسلامی لبنان ، جهاد اسلامی ، حماس ، حزب الدعوه و سازمان پیكار اسلامی عراق ، سازمان الجهاد و جناح الیسار اسلامی در مصر ، جبهه اسلامی در بحرین ، در ابعاد فكری – ایدئولوژیك یا سیاسی – روان شناختی را ، می توان از تأثیرات اولیه انقلاب دانست . پس حداقل تا مقطع چند ماهه پس از پیروزی خواسته یا نخواسته انقلاب اسلامی ایران به صدور اندیشه " ظلم ستیزی " و " استكبار زدایی " پرداخته است بدون دخالت هیچ نهاد یا حكومت یا اندیشه و استراتژی خاص از سوی انقلابیون ایران .

اما بعد از استقرار حكومت در ایران و رسمی شدن آن و پا گرفتن دستگاه دیپلماسی كشور در ارتباط با دیگر كشورها دو تفكر عمده درباره صدور انقلاب پدید آمد . قبل از اشاره به این مسئله باید تذكر داد كه تأكیدات مكرر حضرت امام در چند ماهه پس از پیروزی و وارد كردن ادبیات " صدور انقلاب " در جبهه انقلاب از مهمترین دلایل موضع گیری های نیروهای داخل نظام بود.

● صدور انقلاب یك كار نظامی

جنبه نظامی كه با حمایت عملی از نهضتها و جنبش های مبارز در كشورهای مختلف – به طور علنی – وارد فاز درگیری مسلحانه می شود . شاید یكی از دلایلی را كه می توان برای به فراموشی سپرده شدن صدور انقلاب برشمرد همین نگاه بوده است .

گری سیك كه عضو سابق شورای امنیت ملی آمریكا در دوره ریاست جمهوری جرالد فورد ، جیمی كارتر و رونالد ریگان بود و كتاب " همه سقوط می كنند : رویارویی تراژیك آمریكا و ایران " را نیز در سال ۱۹۸۵ نوشت ؛ در این باره می گوید كه سیاست صدور انقلاب توسط ایران پس از جنگ عراق و ایران از دستور كار استراتژیك « حاكمان تهران » خارج شد . به نظر گری سیك هزینه های فراوان صادرات انقلاب ، علت اصلی این چرخش بود .

سیك می گوید : من فكر می كنم ایده صدور انقلاب هم از منظر عملی بودن اولیه و هم نتیجه عملی ای كه بدست داد ، یك شكست كامل بود و هم از این منظر كه برای ایران شهرت بسیار بدی بوجود آؤرد و آن را خطرناك و غیرقابل اعتماد جلوه داد . هیچ كشوری در هیچ زمینه ای حاضر به همكاری با جمهوری اسلامی نبود . ده تا پانزده سال طول كشید كه جمهوری اسلامی در نگاهش به ایده صدور انقلاب تجدیدنظر كند "

این تصور و برداشت از صدور انقلاب یك مصادره به مطلوب است برای به فراموشی كشاندن ایده ای كه امام آن را مطرح می كرد . گرچه این تصور در اذهان نیروهای انقلابی مبنای عمل در دوره بعد از جنگ نیز شد . اما باید گفت شرایطی مانند آنچه در ابتدای انقلاب اتفاق افتاد ، نقش فعال ایران را در این زمینه می طلبیده كه شرایط امروزه چنین نیست . تبلیغات وسیع غرب خصوصا آمریكا در ابتدای انقلاب كه ایران را تهدیدی برای كشورهای منطقه معرفی می كرد و اعتمادی كه سران این كشورها به دولتمردان آمریكایی داشتند ، فضا را برای تشكیل یك اتحاد منطقه ای بسیار تاریك می ساخت . لذا حمایت تند و رسمی جمهوری اسلامی از نهضتهای جهادی ، مناسبترین گزینه پیش روی سیاستمردان انقلاب اسلامی بود . به طور مثال سازمان انقلابی توده های جمهوری اسلامی ایران (ساتجا) به رهبری محمد منتظری در هنگامه دولت مهندس بازرگان كه بخشی از عملیات این سازمان در جهت صدور انقلاب و ارسال دلارهای نفتی ایران به لیبی و لبنان بود . یا گروه دیگر سازمان جنبش های آزادیبخش جهان اسلام بود كه توسط مهدی هاشمی رهبری می شد ، از سوی حكومت حمایت می شدند .

البته این موضع در اول انقلاب مخالفانی نیز داشت . « دولت موقت با استناد به رویه ها و مقررات پذیرفته شده بین المللی تكیه بر صدور انقلاب و حمایت از نهضتهای آزادی بخش را مغایر اصل عدم مداخله در امور داخلی سایر كشورها می دانست و معتقد بود به جای تكیه بر صدور انقلاب بهتر است جامعه ای نمونه و الگو بسازیم تا دیگران آن را سرمشق قرار دهند و از آن تقلید كنند . دكتر یزدی وزیر خارجه دولت موقت به صراحت اعلام كرد كه : « ما قصد صادر كردن انقلاب خود را نداریم .» و این گفته مغایر نظر صریح رهبر انقلاب بود كه اعلام می كردند ، « انقلابمان را به تمام دنیا صادر می كنیم .» در این مورد معارضه شدیدی میان شهید محمد منتظری كه در این زمینه فعالانه وارد میدان شده و اولین كنگره نهضتهای آزادیبخش را در ایران تشكیل داده بود – و دولت موقت به وجود آمد .»

شاید حالا بتوان دوباره به عبارات حضرت امام بازگشت . وقتی كه می فرماید : ما انقلابمان را در جنگ صادر كردیم » ، یك برداشت از آن نیز می تواند این باشد كه آقایان ! سیاست ما بعد از جنگ دیگر نمی تواند " حمایت نظام " از گروه های جهادی باشد . چون اولا با گذشت زمان و افشای سیاست های واقعی آمریكا ، اعتماد سران كشورهای منطقه به دولتمردان ایالات متحده كاهش یافته و از طرفی با آشكار شدن حقانیت ایران در جنگ هشت ساله ، بی اعتمادی های سابق رو به افول گذاشت . پس دیگر سیاستهایی مانند آموزش چریكهای فلسطینی در اوائل انقلاب در سپاه و ... لازم نمی باشد .

در حقیقت جنگ تحمیلی كه در تاریخ انقلاب ها طولانی ترین جنگ بر ضد یك انقلاب محسوب می شود . به دلیل این كه جامعه جهانی تحولات آن را دنبال می كند ، بستر مناسب و كاملی برای صدور انقلاب است و در این مورد با پایان جنگ می توان گفت ، انقلاب اسلامی نسبت به سایر انقلابهای جهان در قرن بیستم ، شناخته شده ترین آنهاست كه در پایداری و دفاع قدرتمندانه موفق می شود صدای خود را به همه جای جهان منعكس كند. اگر یك نیروی ضد غربی از مصر و تونس و شمال آفریقا گرفته تا خاورمیانه و بخشهای عمده ای از شبه قاره و جنوب شرقی آسیا از اصول انقلاب اسلامی پیروی می كند ، می تواند درجه تحقق اصول انقلاب را تعیین كند . امروز این صدور الگوی انقلاب در ابعاد فرهنگی در شرف تكوین است و به قول پرفسور لوی باترا در كتاب « بحران بزرگ دهه ۹۰» بزرگترین رمز سستی و سقوط فرهنگ ماتریالیستی غرب در مقابله با فرهنگهای اصیل جهان سومی است كه ماجرای سلمان رشدی و فتوای تاریخی امام آغازگر این حركت اصیل فرهنگی است و چالش با غرب در قالبهای جدیدی باید شكل بگیرد كه در بخش " نگاه فرهنگی به صدور انقلاب " به آن اشاره می كنیم . اما باید دقت كرد ؛ گرچه ما بر " اولویت نداشتن " این نگاه به صدور انقلاب در دوره حاضر اشاره كردیم ، اما نباید مانند دیگران باب این مطلب را ببندیم .

● صدور انقلاب یك استراتژی فرهنگی

اما نگاه دیگری كه در اوایل انقلاب – بنا به اقتضای شور انقلابی موجود – طرفداران كمتری داشت ، نگاه فرهنگی به صدور انقلاب بود . گرچه از بیانات حضرت امام در این باره بیشتر تفسیر فرهنگی برداشت می شد . در این نگاه صدور تفكر انقلاب اسلامی عملی می شد و فرهنگ مقابله با ظلم و عربده كشی و مبارزه برای استقلال خواهی و عزت مداری ترویج می گردید . در این مرحله با تبیین پیام حقیقی نهضت ایران و پایه های شكل گیری حكومت اسلامی و اصول سیاست خارجی و داخلی آن ، فكر تشكیل جبهه واحد اسلامی و مبارزه هماهنگ برای رهایی از سلطه دولتهای متخاصم باید فراگیر می شد .

در دوران مهندس موسوی در وزارت خارجه بود كه به این نگاه بهای بیشتری داده شد . به عنوان مثال فعالیتهای انجمنهای اسلامی در جذب جنبش های دانشجویی جهان اسلام ( مراجع كنید به مصاحبه سید عباس نبوی در همین شماره ) یا به طور مصداقی یكی از اصلی ترین سلاح ها در جهت صدور انقلاب اسلایم ، توسط همان گروههای نظامی كه به آنها اشاره كردیم ، افكار دكتر شریعتی بود . به ویژه دو كتاب او كه به دهها زبان جهان ترجمه و به طور رایگان در دسترس همه قرار می گرفت . كتاب « شهادت » و كتاب « پس از شهادت » كه نقش بسیار مهمی در ترویج و تشویق مرگ مقدس و شهادت طلبی شیعی اسلامی داشت .

پژوهشگر: جمال یزدانی

ماهنامه هفت قفل


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.