چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
زندگی خود را تغییر دهید
وقتی که به دنیا میآییم مغز ما تقریباً خالی از هر گونه اطلاعات و برنامه است. هیچ نوزادی قادر به خواندن و نوشتن و یا حل مسایل ریاضی نیست. این قابلیتها را ما در طول زندگی و به دنبال برنامههای آموزشی و تمرین آنها میآموزیم. یاد گرفتن برای نوزاد از همان لحظه تولد شروع میشود و انسان کوچک با آموختن پشت سر هم چیزهای ساده رفته رفته موضوعات پیچیده و پیچیدهتر را میآموزد. چیزهایی را میآموزد که هر نوزادی خودش کشف میکند. به جز چیزهایی که خودش کشف میکند چیزهایی را نیز میآموزد که پدر و مادر و محیط زندگی وی آنها را برای کشف کردن و فهمیدن در جلوی راه او قرار میدهند، بنابراین برنامه ریز مغز کودک محیط زندگی اوست با همهٔ امکاناتی که در آن محیط برایش وجود دارد.
نوزاد از زمان تولد تا چند ماهگی تنها دو احساس را میشناسد و این دو احساس را به لحاظ بیولوژیکی با خود دارد:
ارضا شدن و ارضأ نشدن. یعنی وقتی گرسنه است احساس ارضأ شدن دارد و وقتی به او غذا داده میشود احساس ارضا شدن میکند. وقتی نیازهای طبیعیاش برآورده نمیشود، احساس ارضأ نشدن میکند و این را به شکل گریه نشان میدهد و وقتی این نیازها برآورده شدند احساس ارضأ شدن میکند و آرام است و بازی میکند. احساسات دیگر، چیزهایی مانند ناامیدی، خشم، حسادت، احساس گناه، احساس درماندگی و... احساساتی هستند که کودک در طول زندگی خود و بنا بر تجربه هایی که میکند با آنها آشنا میشود. این احساسات چیزهایی هستند که ما در طول زندگی مانند خواندن و نوشتن یاد میگیریم. آنها را به شکل افکار افسرده کننده در مغزمان ذخیره میکنیم و به صورت یک کلیشه در روابط خود با دیگران و با خودمان از آنها استفاده میکنیم.
اگر کسی بیاموزد که آدم دوست داشتنیای نیست این موضعِ او در روابطش با دیگران یعنی زمانی که با کسی برخورد میکند به صورت اتوماتیک برانگیخته میشود و رنگ خود را بر فضای آن رابطه و برخورد میزند.
همهٔ ما انسانها در طول شبانه روز با خود گفتگوهای درونی میکنیم. مضمون این گفتگوها روشن کننده مواضع ما نسبت به خودمان است. با هشیار بودن به مضمون این گفتگوها میتوان فهمید که افکار اتوماتیکی که یاد گرفتهایم چه چیزهایی هستند. با آگاه بودن بر این افکار و اقدام با برنامه برای تغییر مضمون این گفتگوهای درونی میتوان نوع این احساسات را تغییر داد. یک راه بسیار ساده برای تغییر موضعمان در این گفتگوها سؤال کردن از خود است. به وسیلهٔ این سؤالات است که میتوانیم از خودمان بپرسیم آیا میتوانیم مسیر افکاری را که داریم و از آنها در گفتگوهای درونی استفاده میکنیم را تغییر دهیم؟ مطمئناً قصد ما از تغییرات این است که افکار قبلی دیگر به صورت اتوماتیک عمل نکنند و ارادهٔ روح و روان خود را در دست بگیریم و راه پیشنهادی و بسیار مؤثر که برای ثبت دایمی این تغییرات این است که برای چند سؤال مطرح شده در پایین حداقل سه جواب پیدا کنید. با این کار متوجه میشوید که احساسات ناخوشایندتان اگر چه از بین نرفتهاند ولی به سرعت کم رنگ میشوند و از فشار آنها بر روح شما کاسته میشود. بسیار ساده است و شما به راحتی میتوانید به خودتان کمک کنید.
۱) در این لحظه چه چیزهای خوشایندی برایم وجود دارند؟ اگر میخواستم و امکانش برایم وجود داشت چه چیزهایی میتوانستند مرا در این لحظه شاد سازند؟
۲ ) به چه چیز به خصوصی در خودم و در زندگیام افتخار میکنم؟ اگر میخواستم و امکانش برایم وجود داشت به چه چیز به خصوصی میتوانستم افتخار کنم؟
۳) در چه محیطهایی احساس آرامش و راحتی خاصی میکنم؟
۴) دوست داشتم در حال حاضر پیش چه کسی باشم؟
۵) چه کسانی را دوست دارم؟ و دلم میخواهد که چه کسی مرا دوست داشته باشد؟
۶) چه کارهایی را با اشتیاق کامل انجام میدهم!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست