پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
كردهای عراق و بحران هویت

اگر عراق مهمترین مساله بینالمللی كنونی است، كردها نیز مهمترین مساله داخلی برای عراق تلقی میشوند. كردها كه قومی تاریخی با پیشینه چندهزار سالهاند، علیرغم گزندها و دشواریها و اختلافها و تغییر و تحولات فراوانی كه پیرامونشان رخ داده است و با وجود محصورماندن در میان ملتهایی چون تركها و عربها و ایرانیان، همچنان بر هویت قومی، زبانی و سرزمینی خودش پای میفشارند. اما پافشاری آنها بر هویت سرزمینیشان و قصدشان بر بنای سرزمینی مستقل از دیگر اقوام، آنها را برای دولتهای محلی به خطر و تهدید مبدل نموده است.
اما كردهای ساكن در عراق به دلایل خاصی، از لحاظ ژئوپلیتیكی اهمیت و حساسیت بیشتری دارند. از جمله این دلایل نفتخیز بودن منطقه كردستان عراق و یكی هم، آزادی عمل نسبی كردهای عراق نسبت به كردهای ساكن در سایر كشورها در دهههای اخیر است.
در مقاله زیر با مساله كردهای عراق و بلاتكلیفهای سیاسی و جغرافیایی كردستان عراق بیشتر آشنا خواهید شد.
بزرگترین مشكل دولت عراق در گذشته تا سال ۱۹۹۱ م مساله كردهای این كشور بود. این معضل، خود را در قالب تلاش و فعالیت كردها برای حفظ هویت قومی و زبانی خویش، در حكومتی كه بیشترین آن را عربها تشكیل میدهند؛ نشان داده است. و تا بدان جا پیش رفته؛ كه وجود نگرشهای افراطی در این خصوص، حكومتهای مختلف عراق را با مساله جدایی خواهی كردها مواجه كرده است.
كردها، ملت اصیلی هستند، كه از هزاران سال پیش در مكان كنونی خود زندگی كردهاند. بعد از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، دولت جدید عراق، از به هم پیوستن سه ایالت موصل، بصره و بغداد تشكیل گردید. از آن زمان تاكنون، موصل قدیم --- منطقه كردستان عراق --- پیوسته، دو مشكل اساسی را برای حكومت جدید عراق به وجود آورده است. نخست، ادعاهای تركیه درباره این ایالت است. تركیه، موصل را بخش جداییناپذیر خاك خود میداند، سبب اصلی این ادعا، ذخیره نفتی عظیمی میباشد؛ كه در منطقه موصل وجود دارد. مشكل دیگر نیز ساكنان كرد این منطقه هستند. این منطقه، از سلیمانیه، اربیل و دهوك تشكیل میگردد. كردهای ساكن این منطقه، خواهان هویت مستقلی میباشند و این امر، یكی از مشكلاتی است، كه دولتهای محلی را با خود درگیر كرده است.
درحقیقت، خواسته كردها، در سال ۱۹۲۰ م جان تازهای گرفت. در این سال، معاهده «سیفر» بین دو دولت عراق و بریتانیا امضا شد و در بندهای ۶۲،۶۳و۶۴ این معاهده تصریح شده بود؛ كه كردها، حق ایجاد یك حكومت كرد در منطقه كردستان، در همسایگی مرزهای تركیه را دارند. در آن زمان، باطل خواندن این معاهده از سوی تركیه و علاقه بریتانیا، برای زیر سلطه كامل داشتن عراق، باعث گردید؛ كه این قرارداد تنها روی صفحههای كاغذ باقی بماند. پس از آن، معاهده لوزان در سال ۱۹۲۳ م، تمام آرزوی كردها را بر باد داد. در این قرارداد، منطقه كردنشین به صورتی كه امروزه، شاهد آن هستیم، تقسیم شد و مرزهای آن مشخص گردید.
در نتیجه، منطقه كردستان در سه كشور تركیه، ایران و عراق قرار گرفت و مناطق كوچكی از آن نیز داخل خاك جمهوری آذربایجان و سوریه واقع شد. كردها كه مسلمان هستند، زبان قومی خاص خود را دارند. آنها ادعا میكنند؛ كه نژادشان آریایی است، اما بیشتر دولتهایی كه كردها در آن مناطق سكونت دارند؛ این ویژگی را انكار میكنند. این مساله، سرشماری و تعیین دقیق جمعیت كردها را با مشكل مواجه ساخته است. در حالی كه، كردها، ادعای جمعیت بیش از ۲۵ میلیون نفر را دارند؛ منابع غیركرد، جمعیت آنها را بیشتر از ده میلیون نفر نمیدانند.
الف: كردهای عراق
هنگامی كه بریتانیا، در سال ۱۹۱۸ م عراق را به اشغال كامل خود درآورد؛ ایالتهای موصل، بغداد و بصره را به استانهای مختلفی تقسیم كرد. در این تقسیمبندی جدید، موصل به چهار استان موصل، اربیل، سلیمانیه و كركوك تقسیم شد و در سال ۱۹۷۰ م استان دهوك نیز به آنها اضافه گردید. در حالی كه، در دو استان اربیل و سلیمانیه بیشتر مالكین كرد بودند، در استانهای كركوك و موصل اقوام دیگری نیز زندگی میكردند.
نخستین رویارویی مسلحانه بین كردها و دولت بریتانیا در سال ۱۹۱۹ م روی داد. این درگیریها، به صورت پراكنده تا سال ۱۹۴۶ م ادامه یافت؛ كه عوامل متعددی، اسباب آن را فراهم میكردند. در این دوران، كردهایی كه با حضور بریتانیاییها در عراق مخالفت میكردند؛ با گسترش نفوذ نظام شاهنشاهی عراق به مناطق كردنشین نیز مخالف بودند. این جنبشها، ابتدا نیز به وسیله نیروهای بریتانیایی و پس از آن نیز به وسیله ارتش تازه تاسیس عراق، سركوب شدند. عوامل بسیاری كردهای عراق را به مخالفت و قیام علیه نیروهای بریتانیایی و عراقی وامیداشت. دلیل این درگیریها، مسائل قومی و قبیلهای و انگیزههای دینی بوده است. در بدو امر، مسائل قبیلهای، دلیل این درگیریها به شمار میرفت؛ اما در دهههای ۳۰ و ۴۰ م انگیزههای ملی، تاثیر عمدهای بر آن گذاشتند. در این زمان، احزاب سیاسی كرد از جمله، حزب هیوا (۱۹۳۹)، حزب رزكاری (۱۹۴۵) و حزب دمكرات كردستان (۱۹۴۶) تشكیل شدند.
در آغاز حكومت پادشاهی، مقامات عراقی، بریتانیا را متهم میكردند؛ كه كردها را علیه قدرت مركزی تحریك كرده و آنها را به عدم همكاری با دولت مركزی عراق تشویق میكند. در آن زمان، انگیزه بریتانیا از انجام این اقدامات، علاقه به كردها و یا تلاش برای برآوردهساختن خواستههای آنها نبود، بلكه دولت بریتانیا سعی میكرد؛ از این طریق، دولت مركزی عراق را مجبور به امضا معاهدههای بلندمدت به نفع بریتانیا كند. این در حالی بود، كه در این زمان دولت عراق به شدت در پی كسب استقلال بود. بریتانیا، از این هم فراتر رفت و دولت عراق را تهدید نمود؛ كه در صورت امتناع از امضا این قراردادها و دشمنی با بریتانیا، نه تنها مانع الحاق مناطق كردنشین به عراق خواهد شد؛ بلكه تمام ایالت موصل را نیز به تركیه ملحق خواهد كرد. این تهدید، در حالی صورت میگرفت؛ كه تركیه درباره منطقه موصل، ادعای ارضی داشت. حكومت عراق، برای اینكه با كمك انگلیس به منطقه موصل دست یابد؛ مجبور به قبول معاهدات تحمیلی این كشور گردید و در نهایت، با امضای معاهده سال ۱۹۲۲ بین بریتانیا و عراق، منطقه موصل و سایر استانهای كردنشین، زیر حاكمیت دولت عراق قرار گرفتند.
در این بستر خاص تاریخی و پس از استقرار و ثبات دولت جدید عراق در مجموع كشورهای منطقه، به عنوان تنها كشوری شناخته شد؛ كه ساكنان مناطق كردنشین خود را به رسمیت شناخته و كردها را از كاربرد زبان و تمسك به هویت ملی خود محروم نكرده است. حال آنكه، در كشورهای دیگر از جمله، تركیه و اتحاد جماهیر شوروی سابق، كردها از كلیه حقوقی كه بر هویت قومی آنها صحه میگذاشت؛ محروم بودند. در برخی موارد، كردها، حتی حق پوشیدن لباسهای محلی خود را هم نداشتند. نظام پادشاهی عراق بین كردها و عربها تبعیض قائل نمیشد. در این نظام، كردها به بالاترین مقامات حكومتی دست یافتند و در سطوح وزرا و مدیران كل دیده میشدند.
بعد از سقوط نظام پادشاهی در عراق و تاسیس نظام جمهوری در سال ۱۹۵۸ م افقهای جدیدی پیش روی كردها گشوده شد. در این زمان، رهبران كرد به گونه بیسابقهای آزادانه، به فعالیت میپرداختند و به مهاجرین كرد اجازه داده شد؛ به عراق باز گردند. در راس این افراد ملامصطفی بارزانی بود. در این زمان، كردها به انتشار روزنامه، مجله و بیانیههای سیاسی پرداخته و جشنوارههای فرهنگی و سیاسی خاص خود را برگزار میكردند. در سال ۱۹۶۰ م عبدالكریم قاسم نخستوزیر وقت اجازه تاسیس حزب دمكرات كردستان به رهبری ملامصطفی بارزانی را صادر كرد. همچنین قانون اساسی جدید، برای نخستینبار، بر مشاركت عربها و كردها در حكومت كشور عراق تاكید كرد و تا به امروز، این نص صریح در قانوناساسی عراق با بیانهای گوناگون به چشم میخورد.
به هر حال، اختلافات درخصوص چگونگی برقراری مناسبات بین حكومت مركزی عراق و نهضت قومی كرد كه در حزب دمكرات كردستان تبلور یافته بود ---- به بروز تنشها منجر شد. در آن زمان، حكومت مركزی عراق معتقد بود؛ آزادیی كه كردها از آن برخوردارند و مطالباتی كه كسب كردهاند؛ برای اینكه آنها، زیر نظر حكومت مركزی عراق قرار داشته باشند؛ كافی به نظر میرسد. حال آنكه، حزب دمكرات كردستان، تاسیس یك منطقه خودمختار را به عنوان حل اساسی مشكل كردها میدانست. انقلاب سال ۱۹۶۱ كردهای عراق در واقع، یك نهضت قبیلهای بود، كه علیه قانون اصلاحات اراضی صورت میگرفت. این قانون، از سوی حكومت جمهوری عراق تصویب شده و به اجرا درآمده بود و سرمایهداران كرد از این قانون متضرر میشدند. از آنجا كه جامعه كردها، یك جامعه كشاورزی بود و سرمایهداراندر جایگاه روسای قبایل بیشتر زمینهای كشاورزی را در تملك داشتند؛ موفق شدند؛ دهقانان كرد را علیه این قانون بشورانند.
در آن زمان، حكومت مركزی عراق، به جای برخورد حكیمانه با این مساله، تلاش كرد؛ از این واقعه، به عنوان بهانهای برای از بین بردن حركت قومی كردهای عراق بهرهبرداری كند. حركتی كه دیگر، دولت عراق، آن را تهدیدی برای حكومت مركزی میدانست. در نتیجه، دولت مركزی حكم به انحلال حزب دمكرات عراق داد و به خشونت و عملیات نظامی علیه نیروهای ملیگرای كرد متوسل شد. این مساله، بهویژه با قبیله برزانیه نمود یافت. برخورد خشن و نظامی دولت مركزی عراق با كردها، به همبستگی كلیه نیروهای كرد عراق علیه حكومت مركزی انجامید. جغرافیای خاص منطقه و وجود كوهستانهای پهناور كه نوعی حفاظ طبیعی را فراهم میكرد؛ كردها را به استفاده از سلاح علیه حكومت مركزی ترغیب نمود.
از سوی دیگر، دولت مركزی عراق، بریتانیا را متهم به دخالت در موضوع كردها و برانگیختن آنها علیه حكومت مركزی نمود و از سفیر بریتانیا خواست؛ كه كشور را ترك كند. اقدامات مسلحانه كردها علیه حكومت مركزی، پس از خروج نیروهای بریتانیایی از كویت و مطالبه عراق درخصوص این كشور، دیگربار شدت گرفت. در همین زمان، مصوبه شماره ۸۰ دولت عراق در سال ۱۹۶۱ م، دست شركتهای انگلیسی را كه در اراضی عراق فعالیت میكردند؛ كوتاه كرده بود. با توجه به نتیجه این اقدامات، ضرر كننده اصلی انگلیس بود، بنابراین اتهامات منتسب به انگلیسیها درخصوص تحریك كردها، بعید به نظر نمیرسید.
سعد ناجی ؛
ترجمه: مسعود رجبی
منابع
---۱ جلال طالبانی، كردستان و الحركهٔ القومیهٔ الكردیهٔ، دارالطلیعهٔ، بیروت، ۱۹۷۱.
---۲ جوناثان راندل، امهٔ فیشقاق، ترجمهٔ فادی حمود، دارالنهار، بیروت، ۱۹۹۷. (انظر النص الانكلیزی ادناه)
---۳ سعد ناجی جواد، العراق و المسالهٔ الكردیهٔ، دارالكلام، لندن، ۱۹۹۰
---۴ سعد ناجی جواد، دراسات فی الحركهٔ القومیهٔ الكردیهٔ، سیصدر عن الاهلیهٔ للطباعهٔ، عمان، الاردن.
---۵ شلومر نكدیمون، الموساد فی العراق و دول الجوار، انهیار الامال الاسرائیلیهٔ و الكردیهٔ، ترجمهٔ بدر عقیلی، دارالجلیل، عمان، ۱۹۹۷.
- Ghassemlou, A. and others, People Without London ۸۷۹۱, a Country.۶
- Gunter, Michael, The KDP-PUK conflict in Northern. Iraq, Middle East Journal,۷ .۰۱۹۹۶. No. ۲. Spring ۵Vol.
.-۱۹۹۷ Gunter, M, The Kurds of Iraq, Mac Milan Press Ltd. U.K. ۸
- Jawad, S, The Kurdish revolt in Iraq: An assessment of the its Failure, Inter- State,۹ .۱۹۸۱.۱UCW- ABERYSTWYTH, U.K. No.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست