دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

اعتراض كلاه مال های دارالدوله


اعتراض كلاه مال های دارالدوله

تكلف در لباس به جایی كشید كه عایدات مشروع و حلال هشتاد درصد وفا به ایفای مد نمی كند لباس صبح, لباس ظهر, لباس عصر, لباس شب, كفش و جوراب و كلاه فرنگ, دامن سابق وسمه می كشیدند سر انگشتان را حنا می بستند و چون پول به خارج نمی رفت وحشیگری بود, حال كه مبلغی گزاف به بهانه ماتیك می رود نشانه ترقی و تمدن است بگوییم مد هم وسیله انتشار ثروت است در صورتی خواهد بود كه از متاع داخله باشد, نه از جنس خارجه و منحصر به ثروتمندان

در سنت تاریخ نگاری ایران اسلامی جایگاه چندانی برای توده های مردم و از جمله اقشار مولد مفروض نشده است. اما از اواخر سلسله قاجار و طی تحولات تدریجی در مبانی و اصول بنیادی جامعه، تغییرات بطئی نیز در شیوه تاریخ نگاری ایجاد شده. بعدها با مراجعت اولین دوره های محصلان ایرانی از اروپا و تاسیس رشته دانشگاهی تاریخ، اساتید این فن در برخی نحله های فكری تاریخ نگاری را نیز به ارمغان آورده بودند و آن شیوه ها را در دانشگاه های ایران تدریس كردند. در آن مقطع جاذبه و شكوه ایران باستان از یك سو و محدودیت منابع و مآخذ مورد نیاز در حوزه زندگی توده های مردم از سوی دیگر مانع رویكرد جدی مورخان به این حوزه پژوهشی شد. البته ناگفته نماند كه ماركسیست های ایرانی با خلق آثاری اعم از ترجمه و تالیف گام هایی هر چند اندك در این راه برداشتند. اما به نظر می رسد یكی از گام های اساسی برای نیل به این مقصود، حفظ و نگهداری اسناد و بهره برداری علمی از آنها است. دوره رضاشاه به یمن دیوان سالاری نوین و به خصوص ایجاد بایگانی های ادارات و مراكز نگهداری پرونده های اداری تحولی اساسی در این خصوص محسوب می شود.

به گونه ای كه امروز مراكز اسنادی متعددی نظیر سازمان اسناد ملی، مركز اسناد نهاد ریاست جمهوری، موسسه مطالعات تاریخ معاصر و غیره، نگهداری اسناد این دوره را در آرشیوهای خود مایه فخر و مباهات مركز خود می دانند. مركز اسناد ریاست جمهوری از زمره این مراكز یكی از غنی ترین مراكز اسنادی كشور است كه در آن گزارش های ارسال شده از اقصی نقاط كشور به نخست وزیران _ از آغاز و به خصوص با شروع سلسله پهلوی تا سال های اخیر- نگهداری می شود. سیاست این مركز همچون سایر مراكز اسنادی، چاپ و نشر گزیده اسناد موجود در آرشیو آن در قالب موضوعات مختلف است. از جمله یكی از این آثار كتاب دو جلدی «اسنادی از انجمن های بلدی، تجار و اصناف (۱۳۲۰-۱۳۰۰ ه ش) است كه به جرات می توان ادعا كرد بررسی علمی اوضاع اجتماعی و اقتصادی عصر رضاشاه بدون مراجعه به این كتاب ناقص خواهد بود. اسنادی چند در این كتاب راجع به عرایض برخی از صاحبان صنوف به دربار و رئیس الوزرا در جریان اتحاد شكل لباس است كه این امر بیانگر بحران شغلی آنها در خلال برنامه های مدرن سازی كشور از سوی سیاستگزاران عصر رضاشاهی است.

چنین به نظر می رسد كه لباس مردمان هر كشور معرف هویت و فرهنگ آن كشور است. در كشوری مثل ایران كه دین در تمام ابعاد زندگی مردم نقش دارد و جان مایه فرهنگ مردم را نیز تشكیل می دهد، لباس و نوع پوشش نیز از این مولفه تاثیری عمیق پذیرفته است. از این رو صیانت از این فرهنگ نه تنها دارای بعد ملی بلكه یك ارزش دینی نیز تلقی می شود. از همین منظر می توان مقاومت توده ها در قبال تغییر پوشش در دوره رضاشاه را تبیین كرد. یكی از نكات قابل تامل در میان منادیان و متولیان تجددگرایی و مدرنیسم در كشورهای پیرامونی ایران طی یكی، دو سده اخیر این بود كه آنان نقطه عزیمت مدرن سازی جامعه را از تغییر در نوع پوشش مردمان آن كشورها آغاز كردند. گزارش های تاریخی چند حاكی است كه پطركبیر در روسیه، آتاتورك در تركیه و امان الله خان در افغانستان چنین رویكردی داشتند.

دو كشور نخست قبل از رضاشاه و امان الله خان همزمان با او، این برنامه را در دستور كار خود قرار دادند. قوانین مصوبه در این خصوص در كشور افغانستان تحت عناوین «ملایی مشروط به داشتن شهادت نامه است» و«رفع حجاب آزاد گذاشته شد» به مورد اجرا درآمد.۱ قوانینی مشابه نیز در ایران تصویب و اجرا شد. رضاشاه و سیاستگزاران عصر او چنین تصور می كردند كه با تغییر پوشش می توان گامی اساسی در راه تجددگرایی مردم ایران برداشت. این تصور غلط باعث شد كه نه تنها آنان خود را بیش از یك دهه درگیر چالشی بیهوده كنند و بسیاری از ظرفیت های بالقوه اداری و انسانی را هزینه آن نمایند، بلكه فرصتی به ظهور و ابراز وجود جناح های سنتی جامعه بدهند. به هر حال در همین راستا و به موازات برخی اقدامات نوگرایانه نظیر تاسیس نهادها و مراكزی كه نقطه پایانی بر ساز و كارهای سیطره علما بر جامعه تلقی می شد، قانون اجباری شدن لباس متحدالشكل نیز به تاریخ ششم دی ماه ۱۳۰۷ در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. براساس این قانون پوشیدن لباس های یكدست برای كاركنان دولتی و به خصوص بر سر گذاشتن كلاه پهلوی (كلاه لبه دار از جلو) اجباری و استفاده عبا و عمامه از سوی روحانیون _ به جز برخی موارد استثنایی- ممنوع اعلام شد.

البته برخی گزارش ها از اجرای غیررسمی این قانون در میان مستخدمین ادارات از یك سال پیش از آن خبر می دهند ولی تعمیم این برنامه در میان مردم از فروردین ۱۳۰۸ آغاز شد و در سال های بعد و به خصوص در پی سفر تاریخی رضاشاه به تركیه در خردادماه ۱۳۱۳ و ملاحظه كشف حجاب در آن كشور به اوج خود رسید. قانون مربوط به كشف حجاب كه به طور رسمی از هفدهم دی ماه سال بعد اجرا شد _ كه از آن زمان به بعد هر ساله روز مذكور به عنوان روز آزادی زن در ایران جشن گرفته می شد- ناظر بر پوشیدن لباس یكدست (كت و شلوار) و بر سر نهادن كلاه شاپو (مشهور به اسامی دیگری چون كلاه لكنی، كلاه تمام لبه و كلاه بین المللی) برای مردان و نیز كشف حجاب برای زنان به علاوه بر سر نهادن كلاه زنانه به جای چارقد بود.

صرف نظر از پیامدهای مختلف این قانون، آنچه كه از منظر اقتصادی و اجتماعی حائز اهمیت است، تهیه و تولید لباس و كلاه متناسب با كشف حجاب است. زیرا پوشیدن چادر برای زنان باعث می شد كه لباس های آنان از دید دیگران مخفی بماند. از این رو نوع آن پوشش در آن مقطع اهمیت چندانی نمی توانست داشته باشد. حال آنكه وقتی چادر كنار گذاشته شد، آن پوشش از ابعاد مختلف اهمیت پیدا می كرد. به تعبیر دیگر از این زمان لازم بود كه تغییر و تحول اساسی در طرح و دوخت و تولید البسه برای زنان و مردان ایجاد شود. بررسی اسناد و گزارش ها نشان می دهد كه متولیان این برنامه ها در آغاز راه به كلی از این مسائل غفلت ورزیده بودند.

صدور دستورالعمل های متناقض و بعضاً ارائه راهكارهای مقطعی برای حل برخی معضلات مبتلابه موید این نظر است.اصناف و روحانیت: به عنوان پیش درآمد این بحث به گزارش های چندی كه در آستانه این تغییر و تحولات در حوزه اقتصادی برخی شهرهای شمالی و مركزی ایران به وقوع پیوست و صاحبان صنوف مربوطه را به یاری طلبیدن از علما واداشت، اشاره می شود. ماجرا از این قرار بود كه در سال ۱۳۰۵ در پی حجم عظیم واردات كالاهای روسی از كشور شوروی، سران اصناف در برخی شهرها به تكاپو افتاده و با صدور اعلامیه ها و ایجاد تشكل هایی درصدد مقابله با این بحران برآمدند. آنان در قالب تشكل هایی نظیر: «نهضت اقتصاد خراسان»، «نهضت اقتصاد رشت»، «نهضت اقتصاد قزوین» و غیره به متحد سنتی خود یعنی علما روی آوردند. در این میان «اتحادیه اصناف اصفهان» در پی تشكیل جلسات متعدد صنفی، اقدام به صدور قطعنامه ای تحت عنوان «وطن در خطر است» كرد. این اعلامیه كه «راجع به امتعه وطنی و مضرات ورود امتعه خارجی» در ۱۱ آذر ۱۳۰۵ صادر گردید.

با اشاره به عجین شدن حس وطن پرستی با خطرات انسانی، وطن پرستی فرانسویان را در جریان انقلاب كبیر مثال زده و در ادامه با تشریح پیامدهای سوءاقتصادی و اجتماعی واردات فراوان كالاهای روسی به كشور خاطرنشان كرده اند: «ما اعضای اتحادیه اصناف اصفهان در جلسه مورخ ۱۱ آذرماه ۱۳۰۵ به نام ترقی و تعالی ایران و حفظ شعائر اسلام تصحیح قطعی نمودیم كه من بعد حتی المقدور از خرید امتعه اجانب احتراز كرده و با آنچه در وطن مقدس خودمان تهیه می شود قناعت نماییم.» در پایان نیز همكاران را به این اعتصاب فراخوانده اند كه در پی آن بلافاصله از سوی حاج آقا نورالله اصفهانی لایحه ای به عنوان «اتحادیه اصناف اصفهان شرف صدور یافت كه حاوی نكات عالیه و حقایق اسلامیه» بود. آیت الله با انتخاب عنوان «اسلام در خطر است» برای اعلامیه خود بر نهضت ملی اقتصادی اصناف مشروعیت دینی بخشید و عموم را به حمایت از آنان فراخواند و در پایان آن ابراز امیدواری كرد: «امتعه داخله رواح و احتیاجات از خارجه بالمره مقطوع و ثروت مملكت زیاد و شوكت و اقتدار و عزت اسلام و مسلمین فوق العاده بشود و توازن صادرات و واردات ایران كاملاً بشود.»۲ ایجاد تشكل های صنفی و انجام تبلیغات و اعتراضات مذكور بیانگر رشد و آگاهی سیاسی و اهتمام صنفی به دفاع از منابع اقتصادی و اجتماعی است. چنانچه در یكی، دو سال بعد نیز در پی رسمیت یافتن كلاه پهلوی چنین اعتراضاتی صورت گرفت.

پی نوشت ها:

۱- سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ،۱۳۶۱ ص ۳۵

۲- رضا مختاری اصفهانی (گردآورنده)، اسنادی از انجمن های بلدی، تجاری و اصناف (۱۳۲۰- ۱۳۰۰ ش)، تهیه: مركز اسناد نهاد ریاست جمهوری، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ،۱۳۸۰ سند شماره ۳۹ و ۱/۳۹ و ۲/۳۹ و ،۴۰ صص ۱۶۸-۱۶۳

۳- همان، سند شماره ،۵۶ ص ۲۳۳

۴- مهدیقلی خان (مخبر السلطنه) هدایت، خاطرات و خطرات، تهران، انتشارات زوار، ،۱۳۴۴ ص ۵۱۹

۵- تغییر لباس و كشف حجاب به روایت اسناد، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ،۱۳۷۸ سند شماره ،۲ صص ۱۱-۱۰

۶- م. س. ایوانف، تاریخ نوین ایران، با مقدمه احسان طبری (فاقد سایر مشخصات)، ص ۸۷

۷- اسنادی از انجمن های بلدی، تجار و اصناف، پیشین، سند شماره ۹۵ و ۱/،۹۵ صص ۳۶۱- ۳۵۹

۸- تغییر لباس و كشف حجاب به روایت اسناد، پیشین، اسناد شماره ۶۴ و ۱۹۲- ،۱۹۰ صص ۳۸۶- ۳۸۴ و ۱۶۷- ۱۶۲

۹- خاطرات و خطرات، پیشین، ص ۳۸۳

رحیم روح بخش


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.