پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

از نسل بحران


از نسل بحران

رحمت الله مقدم مراغه ای متولد سال ۱۳۰۰ است که پس از گرفتن دیپلم در داخل, در رشته علوم جغرافیایی و روزنامه نگاری در پاریس تحصیل کرده است

رحمت الله مقدم مراغه‌ای متولد سال ۱۳۰۰ است که پس از گرفتن دیپلم در داخل، در رشته علوم جغرافیایی و روزنامه‌نگاری در پاریس تحصیل کرده است. وی نماینده میاندوآب در دوره بیستم مجلس شورای ملی بود. در سال ۵۶ و ۵۷ در کانون نویسندگان و جمعیت طرفدار آزادی فعالیت می‌کرد و بعد از انقلاب در مقام استانداری آذربایجان شرقی فعالیت کرده و از جمله نمایندگان آذربایجان در خبرگان قانون اساسی بود. از کارهای علمی پیش از انقلاب هم به ترجمه کتاب دمکراسی در آمریکا (۱۳۴۷)، سیر آزادی در اروپا (۱۳۴۶)، نوسازی جامعه (۱۳۵۰)، خطابه‌های سیسرون (۱۳۴۱) و مکاتبات گوبینو (۱۳۵۲) می‌توان اشاره کرد. اکنون خاطرات وی در حالی‌که در آستانه ۸۷ سالگی قرار دارد، انتشار یافته است. بخش عمده این خاطرات حدودا ۹۵۰ صفحه‌ای، (بیش از ۷۰۰ صفحه) اختصاص به دوران مبارزات ملی- مذهبی دارد. در ادامه از جریان‌های خرداد ۴۲ و بعد از آن سخن به میان آمده و سپس درباره رویدادهای سال ۵۵ تا ۵۷ بحث شده است.

در این بخش از جریان‌های مخالف شاه یاد شده و از نهضت رادیکال که خودش دبیر آن بوده و از کانون نویسندگان (چهار صفحه)‌ و شب شعر معروف یاد شده است. از تلاش‌های حاج سیدجوادی و مظفر بقایی و شریعتی (در یک سطر و نیم)، جامعه روحانیت (دو سطر و نیم)، وکلای دادگستری و انجمن ایرانی طرفدار آزادی و حقوق بشر و غیره سخن به میان آمده است (۷۷۹- ۷۸۵). در ادامه با تیتر «رهبری نهضت وسیله ملی‌گرایان» از شروع ماجرا با روزنامه اطلاعات سخن گفته و اینکه «چون بعد از وقایع مسجد فیضیه (کذا) در قم زمینه مساعد بود مردم در قم به تظاهر‌کنندگان پیوستند» (ص ۷۸۹). تاکید بر اینکه «در پایان ۱۳۵۶ روحانیت در داخل کشور هنوز در حاشیه قرار داشت و جز تعداد معدودی از طلاب جوان روحانیت طبق سنت‌ها از مراجع تقلید در قم اطاعت می‌کردند» (ص ۷۹۱). بعد از رویدادهای سال ۵۷ و سخنرانی مرحوم آقای شریعتمداری و اینکه ایشان «مشهورترین و بانفوذترین مراجع تقلید بود» سخن گفته‌اند (۷۹۵). وی در ادامه مروری بر هفدهم شهریور دارد که خود ایشان هم در آن حوالی بوده‌اند. ایشان هم پس از آن دستگیر شده که از آن یاد کرده‌اند. تسلیم شدن شاه، مرور بر نقش آمریکا که به تفصیل از آن بحث شده در ادامه آمده است. وی شرح دیدار خود را با امام در پاریس نوشته‌اند و اینکه امام با او چه گفتند و از جمله اینکه بعد از آنکه ریشه فساد کنده شد، من طلبه‌ای هستم و در قم به کار مشغول می‌شوم و حکومت با شماهاست. وی تحلیلی هم از شخصیت زاهدانه امام داده و اینکه کاملا در شرایطی قرار داشت که یک انقلاب را رهبری کند.(۸۳۲)

استانداری آذربایجان اولین مقام رسمی مقدمه مراغه‌ای بود که شرحی از آن را به دست داده است (۸۷۱ - ۸۴۰). زین پس آقای مراغه‌ای به شرح مواضع خود بر اساس آنچه آن زمان از وی انتشار یافته، پرداخته و از گروه‌های مختلف سیاسی و مخالفان و موافقان خود یاد کرده است. بیشتر مطالب از روزنامه‌های وقت گرفته شده است. وی در نهایت از استانداری استعفا داد.

وی در مرحله بعد در انتخابات خبرگان شرکت کرد و به عنوان چهارمین نفر از شش نفری که انتخاب شدند به مجلس خبرگان رفت. آیت‌الله انگجی، آیت‌الله جعفر سبحانی، آیت‌الله اشراقی، مقدمه مراغه‌ای، دکتر علی زاده و دکتر ابوالفتحی نمایندگان خبرگان بودند. خاطرات این بخش مربوط به شکل‌گیری مجلس خبرگان و مسائلی است که در روزهای نخست رخ داد و نحوه کار مجلس خبرگان. وی اولین نطق قبل از دستور خود را نیز آورده است (ص ۸۷۸). صفحات چندی به مذاکراتی که ایشان در آن نقش داشته‌اند اختصاص یافته است. از آن جمله مباحثی است که درباره اصل ولایت فقیه در آنجا مطرح گردید و ایشان به عنوان تنها مخالف اصل پنجم قانون اساسی در خبرگان سخنرانی کرده که متنش هم آمده است (۸۸۹- ۸۹۳).

داستان اشغال سفارت آمریکا در ادامه آمده و درخواست سفیر انگلیس برای ملاقات و خاطرات مربوطه پس از آن بحث شده است. همین طور خاطره‌ای از دیدار با سفیر فرانسه و اینکه گلایه کرده است که به‌رغم کمک او به انقلاب ایران، دولت ایران پس از انقلاب برای عقد قرارداد به سراغ شرکت‌های آمریکایی رفته است (۹۰۷).

مجلس خبرگان آخرین روز خود را در ۲۴ آبان ۵۸ تمام کرد. پس از آن بحث رفراندم بود. آقای مقدم با تیتر موج اعتراض به مخالفت‌هایی که با رفراندوم قانون اساسی به خصوص در تبریز از سوی طرفداران آیت‌الله شریعتمداری شد، پرداخته است (۹۱۶). در این زمینه درگیری‌هایی پیش آمد. دیداری میان امام و آیت‌الله شریعتمداری رخ داد و آقای مقدم مراغه‌ای در این رویدادها جانب آیت‌الله شریعتمداری داشتند و حتی در میان آنچه توافق شده بود، بازگشت وی به استانداری آذربایجان بود (ص ۹۱۹). اوضاع سامانی نیافت و درگیری‌ها به خصوص در تبریز ادامه یافت و به دفتر نهضت رادیکال آقای مراغه در آن شهر حمله شد و... چندی بعد هم افشاگری درباره رابطه مقدم مراغه‌ای با سفارت آمریکا از طرف دانشجویان خط امام. در آن صحبت‌ها از «دو بطری ویسکی هم یاد شده بود که در خانه او به دست آمده که مقدم می‌گوید اینها را سفیر ژاپن که به خیال خودش برای تحکیم دوستی آمده بود، با توجه به عقاید دینی و مذهبی، به عنوان هدیه شخصی آورده بود!! (۹۲۷). اوضاع چنان پیش رفت که آقای مقدمه مخفیانه و البته از طریق مهرآباد از کشور خارج شدند (ص ۹۳۴). زین پس شرحی کوتاه درباره آنچه در خارج از کشور به عنوان مقابله با جمهوری اسلامی گذشت به دست داده‌اند و اینکه در حاشیه بوده‌اند. اقامت چند ماهه در پاریس و پس از آن رفتن به آمریکا و اقامت ۱۱ ساله در آنجا در کنار فرزندان اشارت کوتاهی است به این دوره (۹۳۸). متنی را که در سال ۱۳۶۸ در تحلیل دوران انقلاب به اسم نهضت رادیکال داده‌اند و مروری است بر تحولات سیاسی دوره معاصر در ادامه درج کرده‌اند. (۹۳۹- ۹۵۰)

آقای مقدم مراغه‌ای در خرداد ۷۳ با گرفتن گذرنامه ایرانی و در پی ۱۵ سال دوری از ایران به این کشور بازگشتند.

روشن است که خاطرات، تاریخ نیست اما برای کار پژوهشی در تاریخ، یک دانش کمکی مهم است، به ویژه خاطرات افرادی که درگیر مسائل جاری بوده‌اند، بسیار سودمند است. نوشته آقای مراغه‌ای روان و گذراست و در عین حال حاوی مهم‌ترین دیدگاه‌های او. با این حال باید گفت که ایشان از گفتن بسیاری از مسائلی که به خصوص مربوط به حزب خلق مسلمان بوده طفره رفته و از آنها یاد نکرده‌اند. در واقع می‌توان گفت که بخش بعد از انقلاب آن بیشتر یک دفاعیه آن هم در برخی از مسائل است.

و البته به طور کلی باید گفت این اثر در کنار آثار دیگر می‌تواند روشنگر برخی از زوایای تاریخ معاصر ما باشد.