یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
تاکسی از راندن تا خواندن
چند دقیقهای میشود که گوشه خیابان ایستادهام تا یک تاکسی تروتمیز از راه برسد و اگر مسیرش با من یکی بود، سوار شوم، اما متأسفانه یا ظاهر و داخل ماشینها چنگی به دل نمیزند یا راه من به آنها نمیخورد. بالاخره یکی از راه میرسد؛ هم تمیز است، هم مسیرش به من میخورد و هم رنگ زردش از دور داد میزند که تاکسی است و نه ماشین شخصی. جلوی پایم ترمز میکند.
وقتی سوار ماشین میشوم، راننده چیزی میگوید که اول فکر میکنم اشتباه شنیدهام. او دوباره حرفش را تکرار میکند و وقتی سکوت مرا میبیند، با خنده میگوید: «ببخشید؛ سلام عرض کردم.»
خیلی مودب صحبت میکند. پس از آن مکث که به نظر خیلی طولانی میآید جواب سلامش را میدهم و هنوز در فکرم که جملهاش را درست شنیدهام یا نه که چشمم به برگهای میافتد.
روی داشبورد ماشین چسبیده شده است که با حروف درشت نوشته: «Please speak English» جمله را که میخوانم خیالم راحت میشود.
پس حرفش را درست شنیدهام. او سلام کرده بود، اما به زبان انگلیسی. راستش اول که وارد ماشین شدم با خودم فکر کردم سلام کردن به زبانی دیگر حتما یا برای مسخره کردن است یا میخواهد شوخی کند و بیشتر از همه هم احتمال میدادم اصلا جمله را اشتباه شنیده باشم، اما حالا خیالم راحت شده بود.
در همین حین، مسافر دیگری هم سوار ماشین شد. مرد میانسالی که در نگاه اول به نظر میرسید یا استاد دانشگاه است یا دبیر بازنشسته. به محض اینکه نوشته داخل ماشین را دید، لبخندی به راننده زد و چشم و ابرویش را کج و کوله کرد که این یعنی چی؟!
راننده هم خوشحال از اینکه یک گوش شنوا پیدا کرده است، از علاقهاش به یاد گرفتن زبانهای مختلف گفت و از مسافرهای خارجی که سوار ماشینش شدهاند. او فقط به مسافرهای انگلیسیزبان دلخوش نکرده بود و دوست داشت با ایرانیها هم به زبان دیگری صحبت کند، البته اگر آنها هم با او همراه شوند و به او اجازه همصحبتی بدهند.
میگفت از ساعت شش صبح تا ۱۰، ۱۱ شب مسافرها را جابهجا میکند و تنها تفریحش هم همین صحبت کردن با آنهاست. میگفت وقتی به زبان دیگری با من حرف میزنند، انگار دنیایشان هم عوض میشود و آن حرفهای تکراری که همیشه توی تاکسیها ردوبدل میشود ـ از گرما و سرمای هوا گرفته تا آلودگی و شلوغی و ترافیک ـ دیگر جایی برای گفتن ندارد.
این راننده طوری درباره مسافرانش صحبت میکرد که انگار با همه آنها یک عمر زندگی کرده است. میگفت خارجیها از اینکه او میتواند به زبان دیگری حرف بزند خیلی تعجب میکنند و به همان اندازه هم خوشحال میشوند؛ چون دیگر لازم نیست برای اینکه منظورشان را به او بفهمانند، کلی دردسر بکشند. برای همین هم بارها پیش آمده در طول سفر افرادی که از کشورهای دیگر به ایران آمدهاند، او بهعنوان راننده همراهیشان کرده است.
● چند نفر را در یک روز میبینیم؟
خیلیها از صبح که به محل کارشان میروند تا شب که به خانه برگردند، با چند نفر که هر روز همدیگر را میبینند، سلام و علیکی میکنند و گپوگفت کوتاهی با هم دارند، اما گروهی از افراد مانند رانندگان محترم تاکسی، برخلاف دسته اول، هر روز از صبح اول وقت تا آخر شب با صدها نفر آدم جدید روبهرو و همسخن میشوند، آدمهایی جدید با روحیههایی متفاوت.
علی آقا که یکی از همین رانندگان زحمتکش است، میگوید: هیچوقت نشمردهام از صبح چند نفر در این ماشین داخل و پیاده میشوند. راستش هیچوقت به این چیزها فکر نکردهام.
او از مسافرانی شکایت دارد که با بداخلاقی و بهانههای مختلف، حسابی خلقش را تنگ میکنند. مسافرانی که فقط میخواهند ایراد بگیرند و دائم با او بحث میکنند.
اما جالب اینجاست که رانندگان تاکسی در طول روز با طیف گستردهای از انسانها در تماس هستند و با آنها همصحبت میشوند؛ از دکتر و مهندس و کارمند و قصاب و خواربارفروش و کارگر گرفته تا بیکار و معتاد و حتی دزد! شاید رانندگان تاکسی بیشتر از هر فرد دیگری با مردم ارتباط داشته باشند و از نزدیک با آنها همکلام شوند.
مسلما چنین شغلی با همه این سختیها و دشواریها، هم از نظر روحی و هم جسمی، شرایط خاصی را میطلبد؛ شرایطی که اگر نادیده گرفته شود، نه تنها رانندگان را به دردسر میاندازد که مسافران را هم دچار مشکل میکند.
● رانندگی؛ شغلی سرشار از هیجان
متأسفانه بسیاری از افراد از شغلشان راضی نیستند و خیلی راحت بیان میکنند فقط برای کسب درآمد این کار را ادامه میدهند. این موضوع در مورد رانندگان تاکسی هم صدق میکند و گروهی از آنها از روی اجبار کار میکنند، در حالی که خیلیها هم اینطور نیستند.
آقا مهدی یکی از همین رانندههاست که به قول خودش عاشق رانندگی است. او میگوید: «هر روز از صبح تا شب آدمهای مختلفی را میبینم و با آنها حرف میزنم؛ اگر میتوانستم خاطرات این روزهای کاری را بنویسم، مطمئنم کتاب پرفروشی میشد.»
او از خانم مسنی میگوید که یک روز در خیابان شریعتی سوار ماشینش شد و چون آلزایمر داشت تا شب مجبور شد دنبال خانه پیرزن بگردند یا از پیرمرد میوه فروشی تعریف میکند که یک روز مغازهاش آتش گرفته و تمام زندگیاش را از دست داده بود، حالا هم تک و تنها در تهران زندگی میکند و به عنوان کارگر در یک میوهفروشی مشغول کار است.
او اعتقاد دارد اگر رانندهای کارش را دوست داشته باشد، میداند هیجان و لذت و تنوعی که در این کار وجود دارد با هیچ شغل دیگری قابل مقایسه نیست. البته خستگیها و دردسرها و زحمتهای این شغل هم سر جایش است ولی به قول آقا مهدی اگر همیشه چشممان به نیمه خالی لیوان باشد، زود پیر میشویم!
● مسافر باید راضی باشد
این روزها صنعت تاکسیرانی همپای دیگر صنایع در سراسر جهان دستخوش دگرگونی و تغییر است و روز به روز شرایط و وضع رانندگان تغییر میکند، تغییراتی که به آنها اجازه میدهد بهتر و راحتتر کار کنند و البته درآمد بیشتری داشته باشند. حالا رانندگان تاکسی دیگر فقط یک راننده معمولی نیستند؛ آنها باید بتوانند به بهترین شکل ممکن با مسافرانشان ارتباط برقرار کنند و رضایت خاطر آنها را به دست آورند.
بهعنوان مثال در استرالیا، آلمان و فرانسه رانندگان حتما باید براساس منطقهای که در آن زندگی میکنند یا میخواهند مشغول کار شوند، آزمونهای خاصی را در مورد شناخت محل و دیگر موارد پشتسر بگذرانند. این موضوع در انگلستان بسیار جدیتر و البته گستردهتر است، بهطوری که بعضی از رانندگان انگلیسی تا سه سال در حال آموزش و گذراندن امتحانات مربوط به آن هستند.
علاوه بر این، رانندگان تاکسی باید توانایی برخورد صحیح با مسافران بدخلق، عصبانی، خسته و حتی بددهن را داشته باشند و بتوانند با آنها به بهترین شکل ممکن رفتار کنند. البته اگر رانندهای بتواند این شرایط را داشته باشد، مسلما بیشتر به نفع خودش خواهد بود تا مسافری که نمیداند چطور باید با دیگران برخورد کند!
در کنار این موارد، رانندگان تاکسی در کشورهایی مانند انگلستان، آمریکا، استرالیا، آلمان، ایتالیا و فرانسه میآموزند چطور باید با مسافرانی که از نظر جسمی دچار معلولیت هستند برخورد کنند و چگونه میتوانند به آنها کمک کنند که راحتتر سوار ماشین شده و به مقصد برسند.
● رشته تاکسیرانی در ایران
چندی پیش در خبرها آمده بود که «تاکسیرانی» به رشتههای دانشگاهی پیوست. شاید دیدن این خبر برای بسیاری از ما کمی عجیب باشد یا رانندگان تاکسی احساس کنند نیازی به اینگونه آموزشها ندارند.
در حالی که به گزارش روابط عمومی سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران، میثم مظفر مدیرعامل این سازمان از صدور مجوز دانشکده تاکسیرانی خبر داده و گفته است در این دانشکده رشتههای تخصصی مربوط به این حرفه به رانندگان و تاکسیرانان ارائه میشود.
براین اساس، دانشکده تاکسیرانی در رشته حرفهای تاکسیرانی در مقطع کاردانی به دو روش اجرایی پودمانی و نیمسالی دانشجو میگیرد. در این دوره فارغالتحصیلان باید ۷۲ واحد را براساس مقررات آموزش عالی کشور بگذرانند که علاوه بر دروس عمومی و اصلی، دروس تخصصی را نیز شامل میشود.
اما اینکه این واحدها شامل چه مواردی است نیز موضوع جالبی به نظر میرسد که به گفته مظفر، فرهنگ اقوام ملل، مکالمه زبان انگلیسی، عربی، ترکی استانبولی، مشتریمداری، سرویس و نگهداری خودرو، شهرشناسی و جغرافیای شهری از جمله این موارد است.
به نظر میرسد ایجاد چنین تغییری در سیستم تاکسیرانی ما ضروری است و حالا شاید بهتر باشد رانندگان عزیز برای آرامش هر چه بیشتر خود و مسافرانشان موارد دیگری را نیز بیاموزند.
بنابراین نباید فراموش کنیم در این دوره که تاکسیرانی مانند دیگر صنایع و پابهپای آنها در حال گسترش و تغییر است، رانندگان محترم تاکسی نیز به آموزش موارد خاصی نیاز دارند تا خدمات هرچه بهتر و مناسبتر به مسافران ارائه شود بنابراین شرکتهای خصوصی نیز باید همراه و همگام با شرکت تاکسیرانی، دست به کار شوند و در مورد مشتریمداری و آموزش رانندگان گرامی برنامههایی دقیق و حسابشده داشته باشند.
نیلوفر اسعدیبیگی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست