سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مجله ویستا

نام این عملیات مخفی است


نام این عملیات مخفی است

داستان غم انگیز کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ از جهات گوناگونی قابل تامل و بررسی است

داستان غم انگیز کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ از جهات گوناگونی قابل تامل و بررسی است. حوادث پیش آمده پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری در کشور لزوم بازخوانی و عبرت آموزی از این واقعه را دوچندان می کند.

سران اغتشاشات در حوادث اخیر به شدت دخالت عوامل بیگانه و دست های پنهان در این ماجراها را انکار می کنند و عده ای نیز به هر دلیلی - اعم از بی بصیرتی یا مغرض بودن- با دلیل تراشی به حمایت از ادعای مذکور می پردازند.

به عنوان مثال آقای عماد افروغ در مقالات خود انقلاب رنگی را توهم توطئه دانسته و می گوید اجرای چنین طرحی در ایران از اساس غیرممکن بوده و اصلاً غرب چنین برنامه ای برای کشور در سر ندارد. نمونه دیگر مقاله صادق زیبا کلام است که در آن به تطهیر جاسوسان پرداخته و اگر خوشبین باشیم با ساده لوحی می نویسد اعمال کارمندان محلی سفارت انگلیس در تهران، جزء وظایف ذاتی آنان بوده است!

با مروری بر رخدادهای تابستان داغ ۶۶ سال پیش در تهران و تحلیل و بررسی دلایل و زمینه های این رخدادها، بهتر می توان در مورد چنین فرضیه هایی قضاوت کرد.

۱) اختلاف داخلی مجالی برای رخنه

بدون شک یکی از عوامل محوری شکست نهضت ملی شدن نفت، بروز اختلاف داخلی در کشور به ویژه میان نخبگان جامعه بود. فارغ از میزان سهم گروه ها و اشخاص مختلف در این تقصیر، اختلافات مذکور چنان عمیق و گسترده شد که زمینه را برای شیطنت و اجرای طرح توطئه بیگانه فراهم کرد.

در ماجرای کودتای ۲۸ مرداد اساسی ترین شکاف میان مصدق و آیت الله کاشانی بوجود آمده بود. شکافی که باعث شد دولت مصدق اصلی ترین حامی خود را از دست بدهد و زمینه را برای دخالت دشمنان مهیا کند.

۲) غفلت از عوامل مشکوک

غفلت از اعمال مشکوک برخی افراد و مماشات با آنان از سوی دولت مصدق از دیگر عوامل کودتای ۲۸ مرداد بود. مصدق نه تنها این عوامل را مورد پیگرد و مجازات قرار نداد بلکه به برخی از آنان امتیازاتی نیز داد و این رفتار تعجب آمیز حتی باعث شد عده ای معتقد باشند کوتا با همکاری مصدق انجام شده است!

از جمله این موارد می توان به نوع برخورد وی با افرادی مانند قوام و سرلشگر زاهدی (از عوامل جنایت رژیم در قیام ۳۰ تیر) اشاره کرد. اما شاید بحث برانگیزترین برخورد، مورد سرتیپ دفتری باشد.

دفتری برادر داماد مصدق بود. وی از جانب رزم آرا معدوم به ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد و به تعقیب نیروهای جبهه ملی و هواداران مصدق پرداخت. اما مصدق دفتری با به ریاست گارد مسلح گمرک منصوب می کند. رفتار دفتری کاملا قابل

پیش بینی است وی با خیانت به مصدق در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ یعنی سه روز قبل از کودتای اصلی در نیم چه کودتایی که علیه دولت رخ داد شرکت می کند.

بلافاصله اسناد خیانت دفتری رو می شود. این اسناد به مصدق ارائه می شود. همگان منتظر مجازاتی سخت برای دفتری بودند اما ...

مشکوک ترین اقدام مصدق در تمام سال های حیات سیاسی مصدق در ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ صورت

می گیرد. مصدق که گویی اصلا سندی را ندیده است تنها یک روز قبل از کودتا دفتری را به ریاست شهربانی منصوب می کند و هم او در اولین روز کاری خود از عوامل اصلی کودتا می شود!

فرزند مصدق در این رابطه

می نویسد:«سرتیپ دفتری، در کودتای ۲۵ و ۲۸ مرداد با سرلشکر زاهدی و دیگر کودتاچیان ارتباط و همکاری داشت» ۱

۳) عامل تعیین کننده مردم

آیت الله کاشانی یک روز قبل از کودتا در نامه ای تاریخی به مصدق

می نویسد: «... بر من مسلم است که می خواهید مانند سی ام تیر کذایی، یک بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید ... زاهدی را که من با زحمت تحت نظر و قابل کنترل نگه داشته بودم، با لطائف الحیل خارج کردید و حال همان طور که واضح بوده، در صدد به اصطلاح کودتاست ... این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد بود که من شما را با وجود همه بدی های خصوصی تان نسبت به خودم، از وقوع حتمی یک کودتا بوسیله زاهدی که مطابق با نقشه خود شماست، آگاه کردم.»

اما جواب مصدق به این نصیحت مشفقانه خواندنی تر است: « مرقوم حضرت آقا بوسیله آقای حسن آقای سالمی زیارت شد. این جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم. والسلام.»!

اما یک روز بعد عده ای قلیل به خیابان های پایتخت ریخته و به راحتی مصدق را از مسند قدرت به زیر

می کشند. این مسئله نشان می دهد عدم آگاهی مردم و به دنبال آن غیبت آنان در بزنگاههای تاریخی می تواند لطمات غیرقابل جبرانی به هر کشور و ملتی وارد کند.

۴) شعبان بی مخ ها

پدیده «شعبان بی مخ ها» و نقش آنها در کوتای ۲۸ مرداد از موارد جالبی است که خود بطور مستقل جای بررسی دارد. وقتی کرمیت روزولت با چمدان پر از دلار خود با نام جعلی از مرز عراق وارد ایران شد، بدون شک به تنهایی نمی توانست کودتایی موفقیت آمیز را ترتیب دهد.

دسته ای از اراذل و اوباش تهران به سرکردگی فردی معروف به شعبان

بی مخ با مبلغ اندکی به استخدام طراحان کودتا درآمده و مسئولیت خشونت فیزیکی کودتا را برعهده گرفتند. مروری بر تاریخ نشان می دهد همیشه چنین افرادی در هر جامعه ای بوده اند که برای پول حاضرند آتش بزنند، خون بریزند، عربده بکشند و زنده باد، مرده باد بگویند.

در گزارش تحولات روز ۲۸ مرداد آمده است: صبح این روز شعبان جعفری(شعبان بی مخ) و دار و دسته اش که مجهز به چوب و چماق بودند با همراه عده ای بیکاره سوار بر کامیون و اتوبوس ها به مرکز شهر آمده و تظاهرات به راه انداختند. در این تظاهرات برخی از فواحش معروف تهران مانند رقیه آزادپور، پروین آژدان قزی و ملکه اعتضادی هم حضور داشتند.

نکته قابل تامل در این اغتشاشات حضور برخی از نیروهای ارتش و پلیس با لباس مبدل بود. سران کودتا با ترفندهای مختلف، فرماندهان نظامی را یا با خود همراه یا ساکت و خنثی کرده بودند.

۵) عوامل بیگانه

در باب نقش عوامل بیگانه در کودتای ۲۸ مرداد گفتنی های بسیاری وجود دارد چرا که از اساس این حرکت توسط انگلیس و آمریکا طراحی شده بود. دولت مصدق

نمی توانست جلوی فکر و توطئه خارجی ها را بگیرد اما اگر نسبت به عوامل خارجی که به ایران عازم می شدند دقت بیشتری به خرج می داد به احتمال زیاد می توانست مانع رخ دادن این کودتا شود.

به عنوان نمونه در بیست و هفتم تیر ماه سال ۱۳۳۲ پنجاه و سه نفر از کارکنان اداره اصل چهار و سفارت آمریکا، تهران را ترک کردند و به دنبال آن، مقادیر معتنابهی سلاح برای کودتا مخفیانه و تحت عنوان کمک های انسان دوستانه اصل چهار وارد کشور شد.

یا ماجرای ژنرال نورمن شوارتسکف، مستشار سابق ژاندارمری، که با وجوه اعطائی سازمان سیا به مبلغ پنج میلیون دلار، به منظور سازماندهی کودتا وارد تهران شد و پس از ملاقات با جمعی از افسران و سرلشکر زاهدی از کشور خارج شد. او در این سفر، پنج میلیون دلار به زاهدی بابت هزینه های کودتا پرداخت.

رزولت نیز که از مرز کرمانشاه و با اسم جعلی وارد ایران شد علاوه بر پول، حجم قابل توجهی مقاله، کاریکاتور، و امکانات لازم برای فضاسازی نیز به همراه خود آورده بود.

البته بررسی عوامل کودتای ۲۸ مرداد تنها به عوامل فوق محدود نمی شود و می توان دلایل دیگری نیز برشمرد اما نگاهی گذرا به همین عوامل نشان می دهد چگونه ۶۶ سال قبل یک دولت مردمی به سادگی توسط بیگانگان سرنگون شد. اینکه چرا لندن و واشنگتن برخلاف سال ۱۳۳۲ در حوادث اخیر تیرشان به سنگ خورد، دلایل متعددی دارد اما یکی از مهم ترین آنها وجود رهبری مدبر است که آن روزها جامعه از داشتن آن محروم بود.

بعد از کودتا، شاه نسبت به دخالت بیگانه در ماجرای ۲۸ مرداد تجاهل کرد و حتی آن را قیام ملی خواند.(همانطور که عده ای در داخل و دشمنان خارجی نظام جمهوری اسلامی، اغتشاشات اخیر را قیام و انقلاب خواندند.) آن روزها تصور اینکه فردی مانند شعبان بی مخ عامل آمریکاست، سخت می نمود. یعنی سازمان سیا با شعبان بی مخ بی سواد وارد مذاکره و معامله شده است؟ چطور؟ کجا؟ چگونه؟ آن ایام شعبان بی مخ ها، شهروندانی بودند که ظاهراً طرفدار شاه و سلطنت بوده و برای ابراز آزادانه این عقیده به خیابان ریخته بودند. نیم قرن بعد بود که انتشار برخی از اسناد طبقه بندی شده اینتلیجنت سرویس و سیا، میزان نفوذ و توطئه لندن و واشنگتن را نشان داد.

لندن ابتدا با طرح «چکمه» وارد میدان شد و تکمیل این طرح به پروژه «آژاکس» و سقوط مصدق منتهی شد. ۶۶ سال قبل «بی بی سی» نقش تاریخی خود را با اعلام پیام آغاز کودتا به عوامل خودفروخته در ایران ایفا کرد. بدون شک سالها بعد ابعاد حوادث خرداد۸۸ نیز افشا خواهد شد. شاید آنوقت کسانی که امروز از توهم توطئه حرف می زنند، نباشند تا اسناد رد ادعای خود را ببینند اما آیندگان صفحات تاریخ را ورق می زنند و اگر آنان را به سوء نیت متهم نکنند حتماً به ساده لوحی شان خواهند خندید.

البته در دنیای جدید شعبده بازی های بیگانگان زودتر آشکار می شود (مانند ادعای کشته شدن علیرضای ۱۴ ساله توسط ماموران یا خانم ترانه موسوی) اما برای حل برخی معماهای پیچیده تر (مانند مرگ مشکوک خانم ندا آقا سلطان) و تکمیل پازل توطئه باید تامل و صبر کرد.

آن روز که دولت ملی ایران ساقط شد، نام چکمه و آزاکس به گوش هیچکس نخورده بود و حتی بسیاری از عوامل کودتا نیز نمی دانستند در کدام میدان بازی کرده و چه نقشی دارند. گذر زمان نام عملیات سال ۸۸ و نقش عوامل داخلی و خارجی آن را روشن خواهد کرد.

محمد صرفی

پی نوشت:

۱- نقش مصدق در کودتای ۲۸ مرداد! - محمدعلی صدرشیرازی