سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
بهشتی یك ملت بود

شهید مظلوم دكتر بهشتی از چهرههای درخشان فكری و سیاسی بود كه انقلاب اسلامی به تاریخ اسلام هدیه كرده است. عظمت شهید مظلوم دكتر بهشتی در این است كه از یك سو همواره بر لزوم تشكیلات تاكید ورزیده و در جهت تحقق آن كوشیده است چرا كه از قرنها پیش نیروهای اسلامی فاقد تشكیلات منسجم بودند و از همین ناحیه ضربههای خوفناك و مهلكی را متحمل بودند، و از سوی دیگر انقلاب را از انحراف و توقف مصون نگه داشت. شهید مظلوم دكتر بهشتی را میتوان یكی از معماران بزرگ تجدید بنای تفكر انقلابی و تشكیلاتی انقلاب اسلامی ایران به شمار آورد زیرا كه در زیر لوای رهبری امام امت به هدایت انقلاب در جهت اسلام پرداخت و آن را از انحراف و انزوا یا توقف و ركود محفوظ داشت و در همین راه سرانجام خون پاكش در تداوم بخشیدن به انقلاب و رسواكردن چهره اهریمنان و منافقان بر خاك ریخته است. شهید مظلوم دكتر بهشتی از چهرههای بزرگ، سیاسی و فكری تاریخ معاصر اسلام است او استراتژیست و طراح بزرگ انقلاب و دور اندیش و تیزبین بود و با بینش عمیق اسلامی تشخیص میداد كه راه درست كدام و جهت و سمت صراط مستقیم الهی كجاست.
بینش سیاسی نیرومند از موانع را تشخیص و برای رفع آن اقدامات لازم را به عمل میآورد. آگاهی سیاسی شهید مظلوم دكتر بهشتی عظیم و گسترده بود، او انگیزههای محوری و اصلی آن سوی موضعگیریهای نفاقآمیز گروهكها را به سرعت تشخیص میداد و برای خنثی ساختن آن مبادرت میورزید و در یك كلام دكتر بهشتی مرد عمل بود و نه مرد گفتار، سخنران بود اما به مرز سخن بسنده نمیكرد، منطق شهید مظلوم بهشتی استوار و به كنه مسائل آگاه بود مسائل را تحلیل میكرد و به طور مستدل راههای حل را به یاران پیشنهاد مینمود. تدبر یكی از ویژگیهای دیگر دكتر بهشتی بود، او میدانست كه در كدام موقع، كدام سخن یا اقدام مناسب است و سخن را چگونه باید گفت و كار را تحت چه عنوانی باید به انجام رساند كه هم وصول به هدف سهل باشد و هم بهانهای به دست مخالفان داده نشود. شهید مظلوم دكتر بهشتی طراح عمده انقلاب و خط امام بود وی در اكثر موارد در به راه انداختن جریانهای اصیل اسلامی پیشتاز بوده است. تا پیروزی انقلاب دكتر بهشتی در تحقق خواستهای امام و خنثی ساختن مانورهای سازشگرانه لیبرالها نقش اصلی را ایفا میكرد. او در مقابل روشنفكران وابسته و لیبرالها نقش اصلی را ایفا میكرد. او خطاب به روشنفكران وابسته و لیبرالها نهیب میزد كه: انقلاب اسلامی ما به متولیانی این چنین نیاز ندارد. دكتر بهشتی در شكست این گونه خطوط انحرافی و در استقرار نظام جمهوری اسلامی نقش كلیدی و حساس داشت. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خونبهای بهشتیهاست. شهید مظلوم دكتر بهشتی نقش مهمی در تأسیس مجلس خبرگان و حفظ اصالت آن داشت. او شدیداً اصرار میورزید كه باید ملت به كسانی رأی دهند كه سوابق آنها نشان داده باشد كه معتقد به اسلام انقلابیاند.
در تحقق این هدف او سهم به سزایی در ایجاد ائتلاف سازمانهای اصیل اسلامی در جهت معرفی كاندیداهای مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی اسلامی به ویژه اصول مربوط به ولایت فقیه داشت و سرانجام بهشتی بود كه خطرناكترین آفت انقلاب یعنی خط لیبرالیسم و نفاق را رسوا و پرچمداران آن را مفتضح ساخت.
اندیشه و مشی سیاسی و اجتماعی شهید مظلوم بهشتی ناشی از ایدئولوژی اسلامی و نحوه برداشت او از تعالیم اسلام بود، او را باید یك عالم اسلامشناس و یك مصلح روحانی دانست كه به شیوه صد در صد اسلامی بدون دنبالهروی از غرب یا التقاط میان اسلام و شیوههای غربی، طالب اصلاح جامعه بود، او میاندیشید كه اسلام، هم دین است و هم دولت، هم ایدئولوژی است و هم نظام حكومت. اسلام دین و دوله، هم دین است و هم زندگی، اسلام دین و حیاه، بنابراین عالمی ربانی بود از تبار ابوذر و عمار، كه آرزو داشت بار دیگر اسلام با همه ابعادش از جمله بعد سیاسیاش، مجدداً در جامعه اسلامی و در جهان پیاده شود و خود واحدی مستقل از گرایشهای شرقی و غربی و نیرویی منفرد در قبال دو ابرقدرت و اقمارش در عرصه جهانی حضور داشته باشد.
پیش از قیام شكوهمند روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی، مبارزات عقیدتی و سیاسی شهید مظلوم دكتر بهشتی به طور رسمی و به صورت سازمان یافته و حاد با تكیه به رهبری امام كه خود تربیت یافته مكتب او بود در ابعاد گوناگون آغاز شد، مبارزات عقیدتی وی بر این اساس بود كه در مجامع روشنفكران راجع به مسائل اسلامی، آرا و نظرات نوینی اظهار میكرد كه با طرز تفكر قشریون سنتی وفق نمیداد و لهذا برخی از آنان با وی به نزاع پرداختند و او را هدف تیرهای تهمت و افترا قرار دادند و از سوی دیگر آماج تیرهای سهمگین وابستگان به شرق و التقاطیون ماتریالیست و منافقان بیچهره قرار گرفت كه در ۷ تیر به صورت انفجار عقدهها و احقاء جاهلی در آمد. شهید مظلوم بهشتی، شیوهای را در مبارزه با رژیم پیش گرفته بود كه جز معدودی از انقلابیون سرشناس ایرانی كسی مانند وی عمل نكرده است. او از پیشوایان راستین اسلام و امامان اهلبیت، این درس را آموخته بود، شیوه سیاسی وی یك نوع تاكتیك مكتبی و هدفدار بود، وی در نوشتهها و گفتارهایش پرخاشگر و متظاهر به انقلابی بودن شهرت نیافت او معتقد بود مبارزه باید از روی نقشه صحیح و با تمهید مقدمات و همراه با تشكیلات منسجم باشد تا به نتیجه برسد. او در فكر پایهریزی بنیادهای اصیل برای انقلاب بود تا اسلامیت انقلاب حفظ شود. او مرد حقی بود كه از مولایش علی علیهالسلام اخلاص عمل آموخته و به راه امامان بر حق گام بر میداشت. آیا میتوان نقش سازندگی وی را در انقلاب، از راه بیان و قلم و سازمان و ایدئولوژی ساختن نادیده گرفت.
شهید مظلوم دكتر بهشتی بسیار خونسرد و بردبار بود لذا از تهمتها باك نداشت و با همان روش حكیمانه خود مردانه ایستادگی میكرد كه مبارزه حق با چیزی شبیه حق بود، اما رنج میبرد و از كسانی كه او را میشناختند و سالها همكار و همنشین او بودند و به ناحق، حقش را ندیده گرفته و نقش او را در سازندگی نسل جدید اسلامی با شناخت اسلام راستین به آب میدادند شكایت و گله میكرد و خوب میدانست كه از كجا ضربه میخورد، او رژیم شاه و صهیونیزم بینالمللی را دشمنان قسم خورده تجدید تفكر اسلامی و محرك اصلی آن اعمال ناروا میدانست كه با چند واسطه این طرز فكر جدید اسلامی و حامیان و ناشران آن را میكوبیدند. او گاهی چنان از طرف مخالفین با اتهامات ساختگی در فشار قرار میگرفت كه حوزه واكنش در برابر آنها برایش تنگنا میآفرید، بخصوص كه او قبل از همهچیز یك روحانی سرشناس بود، حرمت را جلب مینمود و این امر به خویشتنداری، مردمداری و رعایت عواطف و احساسات و آداب و رسوم مردم و روحانیت نیاز داشت. بهشتی یك مصلح واقعی بود، كه با اخلاق علوی خویش و سكوت علیوارش درس وارستگی و تهذیب را القاء مینمود.
او در تأسیس . سازمان دادن و هماهنگ كردن و تاكید بر تشكیل احزاب و مجامع اسلامی مهارت شگرفی داشت اما نقش عمده وی جهت دادن و توجیه این مجامع به سمت اسلام راستین انقلابی و هدایت آنها در كانال واقعی و صراط مستقیم و جلوگیری از انحرافات و برداشتهای غلط از غربگرایی و شرقگرایی قشر روشنفكر میباشد. شهید مظلوم دكتر بهشتی یكی از مغزهای متفكر و مؤثر در سازماندهی روحانیت مبارز بود. شهید مظلوم در میان قشر مبارز اعم از روحانی و روشنفكر مقام و موقعیت والایی داشت شاید بیش از اكثر دوستانش در ایجاد رابطه میان این دو عنصر اصلی انقلاب اسلامی نقش داشت این دو قطب را كه به حكم سیاست استعماری در برابر هم و جدای از یكدیگر بودند، آشتی داد تا آنجا كه زبان یكدیگر را درك و دو بازوی توانای انقلاب را تشكیل دادند.
در خصوص رابطه دكتر بهشتی با امام گفتنی است كه سابقه او با امام و اعتماد كامل به وی او را در سالهای مبارزه به صورت یكی از صاحبان سِر امام و رازدار انقلاب درآورده بود و نقش خود را از این رهگذر به خوبی ایفا میكرد او یكی از بهترین افرادی بود كه میتوانست رابطه میان امام و قشرهای مبارز اعم از روحانی و روشنفكر باشد و خط مشی امام را به گروهها، گرایشها و افكار و پیغامهای گروهها را به عرض امام برساند. شهید مظلوم آیت الله بهشتی را باید یكی از چارهاندیشان ضرورت انقلاب و حلال مشكلات روزمره كه به دست عمال رژیم و اعوان و انصارش یا به دست خود انقلابیون از روی خامی و ندانمكاری صورت میگرفت دانست. ایشان بسیار تیزهوش و كاردان و مدبر بود. و در كارهای انقلابی مانند اعتصابها و راهپیماییها، نوشتن اعلامیهها، جبههگیریها و برخوردها صاحبنظر و قطب ارشاد و مرجع رجوع و تصمیمگیرنده بود. آنچه گویا در شیوه فعالیتهای سیاسی مرحوم بهشتی از قلم افتاده، آن است كه وی در انجام كارهای حساس همواره از دوستان نزدیك و باوفای خویش مدد میگرفت و كارها را به نام و به دست آنان اجرا میكرد و خود به طور مستقیم و غیرعلنی حساب كار را داشت.
● از سخنان و اندیشههای بهشتی:
▪ هجرت و نقش آن در تكوین نهضتها:
قبل از هر انقلابی هجرتی دیده میشود و آن یعنی بیرون رفتن از حیطه و حصار بودنی كه در آن بوده است. چرا كه بودن و پذیرفتن بود در حقیقت مطلق كردن آن است و در نتیجه تسلیمپذیر شدن در برابر آن، پذیرفتن بود یعنی نفی آگاهی و این اساس سلطهگری است. چرا كه در ورطه نبودن آگاهی، دیگر نمیتوان خوب و بد و زشت و زیبا، ظلم و عدل و۰۰۰ راتشخیص داد. چرا كه آگاهی زندگیبخش است. روشنفكر است و مصور طغیان. در نتیجه هر كه بدان مسلح شد، دیگر بودن را نتواند تحمل كردن زیرا شوری و نوری در وجودش جلوهگر میشود كه میراننده سكوت و ظلمت در وجودش است. نقش آگاهی را به هیچ عنوان در ایجاد مبارزات روشنگر موضع حق و باطل نمیتوان انكار كرد، چرا كه نتیجه عینی و مسلم هجرت است. بدین ترتیب آنكه بودن را مطلق نمیانگارد و آن را دائمی و علی الدوام نمیپندارد در پی تغییر آن است، و برای ایجاد این تغییر نقطه شروعی لازم است و این نقطه شروع كجاست؟ امام در بیانات خود و در نوشتار معروف خود این نقطه شروع را بیان كرده است و آن مبارزه با بود و سكون خویش است. كسی كه در پی اعطای رهایی و آزادی و نمودار ساختن حقیقت است، چگونه میتواند آن را بنمایاند در صورتی كه بر حقیقت نزدیك به خودآگاهی ندارد و چگونه میتواند قبل از روشنگری وجود دیگران بپردازد؟ آیا این امكان دارد كه خود از بند نرسته و لذت آزادی را نچشیده در پی اعطای آزادی به دیگران و رهانیدن آنها اقدام كند؟ بدرستی كه دانستن چنین اندیشهای و چنین تصوری خطا و باطل است.
باید لذت آزادی را چشید و باید آزاد بود تا آزاد كرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست