دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

حادثه ها تصادفی نیستند


حادثه ها تصادفی نیستند

یکی از چیزهایی که بر تلخی حوادث می افزاید , تصادفی پنداشتن و خارج از برنامه دانستن آنهاست

یکی از چیزهایی که بر تلخی حوادث می‏ افزاید ، تصادفی پنداشتن و خارج از برنامه دانستن آنهاست . معمولاً هنگامی که حادثه ناخوشایندی رخ می‏ دهد ، آن را تصادفی و خارج از قاعده می ‏دانیم و معتقدیم نباید چنین اتفاقی می‏ افتاد ؛ اما اگر بدانیم سختی‏ ها و حادثه ‏ها بخشی از زندگی‏ اند و همه اینها تحت یک برنامه منظّم و دقیقْ قرار دارند ، آن گاه ، واکنش ما متفاوت خواهد بود .

امام علی علیه‏السلام نامه‏ای به ابن عباس می ‏نویسد و در آن ، جمله‏ای بیان می ‏کند که ابن عباس می‏ گوید : «بعد از سخن پیامبر خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله از هیچ سخنی به این اندازه ، بهره‏مند نشدم!». جمله حضرت ، در توصیف همین حالت یاد شده انسان است . ایشان می‏فرماید:

أمّا بَعدُ ، فَإنَّ المَرءَ قَد یَسُرُّهُ دَرک ما لَم یَکن لِیَفوتَهُ ویَسوءُهُ فَوتُ ما لَم یَکن لِیُدرِکهُ . (۱) ؛ اما بعد ، پس همانا آدمی گاهی به دست آوردن چیزی ، او را خرسند می‏سازد که بنا نبوده به او نرسد ، و نداشتن چیزی ، او را ناراحت می‏کند که بنا نبوده به او برسد .

به خوبی روشن است که «غیر منتظره دانستن» پدیده‏ها، موجب خرسندی یا ناخرسندی ما می‏شوند ؛ چیزی که با واقعیّت، سازگاری ندارد. واقعیّت، این است که همه چیز بر اساس تقدیر الهی رقم می‏خورد . تلخ و شیرین زندگی ، تحت برنامه‏ای منّظم ، هدفمند و حکیمانه قرار دارد . اگر انسان، زندگی را به جای این‏که یکپارچه شیرین بخواهد و یا یکپارچه تلخ ببیند، تحت برنامه‏ای هوشمند و حکمیانه بداند، واکنش متفاوتی به خوشایند و ناخوشایندی زندگی ابراز می‏کند؛ دیگر نه از آن سرمستی‏ها خبری خواهد بود و نه از آن بی‏تابی‏های طاقت‏فرسا و مأیوس‏کننده. وقتی بدانیم سختی‏های زندگی، بر اساس مقدّرات خداوندی رخ داده که رحیم، علیم و حکیم است، بدون شک، این باور، تنیدگی و رنج مصیبت را کاهش می‏دهد و موقعیّت ناخوشایند را تحمّل‏پذیر می‏سازد. وقتی مسلمانان صدر اسلام، دچار بحران می‏شدند، منافقان، خوشحال می‏شدند و به آنان طعنه می‏زدند .

گاهی ممکن است تصوّر کنیم وارد شدن مصیبت ، به معنای خارج شدن ما از دایره ولایت و حمایت الهی است و لذا دچار ترس و نگرانی می‏شویم ؛ اما اگر بدانیم که خدا در همه حال ، مولای ماست و آنچه اتّفاق افتاده ، خارج از کنترل و تصادفی نیست ، راحت‏تر می‏توانیم سختی را تحمّل کنیم

خداوند متعال برای تسکین آنان، آنها را به مسئله تقدیر الهی توجّه می‏دهد و خطاب به رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم می‏فرماید:

قُل لَّن یُصِیبَنَآ إِلاَّ مَا کتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَـلـنَا وَعَلَی اللَّهِ فَلْیَ تَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ (۲) ؛ بگو هیچ حادثه‏ای برای ما رخ نمی‏دهد ، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته است ؛ او مولای ماست ، و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند .

گاهی ممکن است تصوّر کنیم وارد شدن مصیبت ، به معنای خارج شدن ما از دایره ولایت و حمایت الهی است و لذا دچار ترس و نگرانی می‏شویم ؛ اما اگر بدانیم که خدا در همه حال ، مولای ماست و آنچه اتّفاق افتاده ، خارج از کنترل و تصادفی نیست ، راحت‏تر می‏توانیم سختی را تحمّل کنیم . این «توانایی»، بستگی به آن «دانایی» دارد.

در آیه دیگری آمده است :

«مَآ أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَن یُؤْمِنم بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُو وَ اللَّهُ بِکلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ .» (۳) ؛هیچ مصیبتی وارد نمی‏شود مگر به اذن خداوند و هر کس به خدا ایمان آورد ، قلبش را هدایت می‏کند و خداوند ، به هر چیزی آگاه است .

در آیه دیگری خداوند متعال ، به مقدّر بودن حوادث اشاره می‏کند و فایده آن را این می‏داند که انسان ، نه از ناخوشی‏ها غمگین می‏شود و نه از خوشی‏ها سرمست:

«مَآ أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاَ فِی أَنفُسِکمْ إِلاَّ فِی کتَـبٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَآ إِنَّ ذَ لِک عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ * لِّکیْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَی مَا فَاتَکمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَآ ءَاتَـلـکمْ » (۴) ؛ هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در نفسْهای شما [ به شما ]نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی است. این [ کار ]بر خدا آسان است * تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده است شادمانی نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشی را دوست ندارد .

باور به این حقیقت ، نقش مهمّی در کاهش تنیدگی‏ها و آسودگی زندگی‏ها دارد . یکی از سخت‏ترین مصیبت‏های عالم ، مصیبت کربلا و کاروان اسیران است . وقتی کاروان اُسرای کربلا به شام و دربار یزید رسید ، یزید ، به امام سجاد علیه‏السلام رو کرد و با خواندن آیه‏ای (۵) خواست بگوید این حادثه ، کیفر اعمال خودتان بود ! امام سجاد علیه‏السلام در پاسخ وی فرمود:

کلاّ ، ما فینا هذِهِ نَزَلَت ، وإنَّما نَزَلَت فینا : مَآ أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاَ فِی أَنفُسِکمْ إِلاَّ فِی کتَـبٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَآ إِنَّ ذَ لِک عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ * لِّکیْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَی مَا فَاتَکمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَآ ءَاتَـلـکمْ . هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در نفسْهای شما [ به شما ] نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی است. این [ کار ] بر خدا آسان است * تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به [ سبب ] آنچه به شما داده است شادمانی نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشی را دوست ندارد .

سپس حضرت با استناد به این آیه فرمود :

«فَنَحنُ الذَّینَ لا نَأسی عَلی ما فاتَنا مِن أمرِ الدُّنیا ولا نَفرَحُ بِما اُوتینا .» (۶) ؛پس ما آنانی هستیم که بر آنچه از دنیا از دست داده‏ایم ، افسوس نمی‏خوریم و به خاطر آنچه به دست می‏آوریم ، سرمست نمی‏شویم .

در این کلام ، تأثیر شگفت‏انگیز باورِ به تقدیر الهی ، نمایان است . این باور ، آن چنان تأثیری دارد که اسیران مصیبت زده کربلا را این چنین مقاوم ، آرام و حتّی نسبت به ظالم ، پرخاشگر می‏گرداند .

همین منطق را در کلام فاطمه صغرا در کوفه می‏بینیم. وی حدود بیست سال سن دارد و با آن همه سختی، مصیبت و داغی که دیده است، در دربار فرد جلاّد و خون‏آشامی همچون عبیداللّه‏ بن زیاد ، مثل شیر می‏خروشد و علیه کوفیان و حاکم کوفه سخنرانی می‏کند. راز این ایستادگی، مقاومت و دلیری چیست؟ او خود در سخنانش پرده از این راز برمی‏دارد و می‏گوید:

فَلا تَدعُوَنَّکم أنفُسَکم إلَی الجَذَلِ بما أصَبتُم مِن دِمائِنا ونالَت أیدیکم مِن أموالِنا ، فَإِنَّ ما أصابَنا مِنَ المَصائِبِ الجَلیلَةِ وَالرَّزایَا العَظیمةِ فی کتابٍ مِن قَبلِ أن نَبرَأَها ، إنَّ ذلِک عَلَی اللّه‏ِ یَسیرٌ ، لِکیلا تَأسَوا عَلی ما فاتَکم ولا تَفرَحوا بِما آتاکم وَاللّه‏ُ لا یُحِبُّ کلَّ مُختالٍ فَخورٍ (۷.۸) ؛

بدون تردید ، نباید دل‏هایتان شما را به خاطر خون‏هایی که از ما ریختید و اموالی که از ما به غارت بردید ، به خوش‏حالی و شادمانی فراخواند ؛ زیرا آن مصیبت‏های سخت و گرفتاری‏های بزرگی که ما دیدیم ، پیش از آن که رخ دهد ، در کتابی (لوح محفوظ) ثبت بوده است و این ، بر خداوندْ آسان است ؛ تا این که به خاطر آنچه از دست داده‏اید ، تأسف مخورید و به خاطر آنچه به دست می‏آورید، سرمست نشوید، و خداوند ، هیچ متکبّر فخر فروشی را دوست ندارد.

وقتی بدانیم همه حوادث ، تحت یک برنامه منظّم و حکیمانه است ، احساس راحتی می‏کنیم و رنج و دردمان کاهش می‏یابد

همچنین روزی امّ سلمه به پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله عرض کرد که : شما هر سال به بیماری‏ای سخت دچار می‏شوید؟! حضرت در پاسخ وی فرمود:

ما أصابَنی شَیءٌ مِنها إلاّ وهُوَ مَکتوبٌ عَلَیَّ وآدَمُ فی طینَتِهِ . (۹) ؛ هیچ مصیبتی به من نمی‏رسد مگر این‏که آن مصیبت ، وقتی آدم در حالت گل بود ، برای من نوشته شده است .

وقتی بدانیم همه حوادث ، تحت یک برنامه منظّم و حکیمانه است ، احساس راحتی می‏کنیم و رنج و دردمان کاهش می‏یابد.

در برخی روایات ، توصیه شده است که به خاطر آنچه از دست می‏دهید ، یا به دست نمی‏آورید ، افسوس نخورید . مثلاً امام علی علیه‏السلام در وصیّتشان به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام می‏فرماید:

لا تَأسَفا عَلی شَیءٍ مِنها زُوِیَ عَنکما . (۱۰) ؛ بر آنچه در دست شما نیست تأسّف مخورید !

و یا امام سجاد علیه‏السلام در دعای خود از خداوند می‏خواهد که او را در همه حال ، ستایشگر خود قرار دهد ، تا نه رویکرد دنیا او را خرسند سازد و نه رویگرد آن ، او را محزون گرداند :

اللّهُمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ وَاجعَل ثَنائی عَلَیک ومَدحی إیّاک وحَمدی لَک فی کلِّ حالاتی حَتّی لا أفرَحَ بِما آتَیتَنی مِنَ الدُّنیا ولا أحزَنَ عَلی ما مَنَعتَنی فیها . (۱۱) ؛ خدایا! بر محمد و آل او درود فرست، و ثنای من و مدح من و ستایش مرا در همه حال ، برای خودت قرار ده تا به خاطر آنچه به من داده‏ای ، سرمست نشوم و به خاطر آنچه از من بازداشته‏ای ، غمگین نشوم.

رسیدن به این مرحله، مستلزم داشتن باور به تقدیر الهی است . کسی که به این باور برسد ، در برابر این موقعیّت‏ها آسیب‏ناپذیر می‏شود . در حقیقت ، این باور ، انسان را در برابر ناخوشی‏ها و خوشی‏های زندگی ، ایمن می‏سازد که از راه تأثیرناپذیری از دو موقعیّت یاد شده ، حاصل می‏شود . رسیدن به این مرحله و ایمن شدن در برابر هر دو موقعیّت خوشایند و ناخوشایند ، آن چنان مهم است که از آن به عنوان «حقیقت ایمان» یاد شده است .

پی نوشت ها

۱- نهج البلاغة ، نامه ۲۲ ؛ خصائص الأئمّة ، ص۹۵ ؛ تحف العقول ، ص۲۰۰ ؛ ر . ک : الکافی ، ج۸ ، ص۲۴۰ ح۳۲۷ ؛ عیون الحکم والمواعظ ، ص۱۶۰ ؛ نهج البلاغة ، نامه ۶۶ .

۲ - سوره توبه ، آیه ۵۱ .

۳ - سوره تغابن ، آیه ۱۱ .

۴ - سوره حدید ، آیه ۲۲ ـ ۲۳ .

۵ - «وَ مَآ أَصَـبَکم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کسَبَتْ أَیْدِیکمْ» (سوره شورا ، آیه ۳۰) .

۶ - تفسیر القمی ، ج۲ ، ص۲۷۷ ؛ بحار الأنوار ، ج۴۵، ص۱۶۸ .

۷ - قسمت پایانی کلام وی با استفاده از این آیه شریفه بیان شده است: « مَآ أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاَ فِی أَنفُسِکمْ إِلاَّ فِی کتَـبٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَآ إِنَّ ذَ لِک عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ * لِّکیْلاَ تَأْسَوْاْ عَلَی مَا فَاتَکمْ وَلاَ تَفْرَحُواْ بِمَآ ءَاتَـلـکمْ» (سوره حدید ، آیه ۲۲ ـ ۲۳) .

۸ - الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۹۵.

۹ - کنز العمّال ، ج۱، ص۱۰۹، ح۵۰۴ .

۱۰ - نهج البلاغة ، نامه ۴۷ ؛ بحار الأنوار ، ج۴۲ ، ص۲۵۶ .

۱۱ - الصحیفة السجادیّة ، دعای ۲۱ .

منبع :کتاب رضایت از زندگی ، عباس پسندیده