یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

آسیب های اجتماعی محصول توسعه ناموزون


آسیب های اجتماعی محصول توسعه ناموزون

در حالی كه هر روزه, شمار فزاینده آسیب ها, از پوسته نازك اجتماع سربرمی آرود نمی توان بر واقعیتی سرپوش نهاد كه از راز همبستگی بین آسیب های اجتماعی و ناموزونی ساختار اجتماعی جوامع پرده برمی دارد

در حالی كه هر روزه، شمار فزاینده آسیب ها، از پوسته نازك اجتماع سربرمی آرود نمی توان ‏بر واقعیتی سرپوش نهاد كه از راز همبستگی بین آسیب های اجتماعی و ناموزونی ساختار ‏اجتماعی جوامع پرده برمی دارد. ‏ اغلب، گمان می رود كه ریشه اصلی فزایندگی آسیب های اجتماعی را باید در لایه های زیرین ‏اجتماع جست وجو كرد و اندیشه ای كه در این جایگاه حاكم است این است كه... ‏

مفهوم آسیب، بی دامنه است ‏

از منظر جامعه شناسی، هیچ جامعه ای را نمی توان به سادگی به كسانی كه از هنجارها منحرف ‏می شوند و كسانی كه با آنها همنوایی می كنند، تقسیم كرد. دامنه مفهوم آسیب های اجتماعی ‏بسیار گسترده است. در عین حال برخی كارشناسان اجتماعی و متخصصان در این حوزه بر این ‏باور هستند كه باید جامعه را از انواع آسیب های درگیر پاك كرد. ‏ البته شاید بتوان فضایی ساخت كه به رغم تمام ناهنجاری های اجتماعی به آنجا نگریست پناه ‏جست، در آن نفس كشید و زندگی كرد، ولی به طور قطع نمی توان از ناگزیری بروز و رشد ‏انواع آسیب ها در لایه های زیرین جامعه ای كه در خلاء بین سنت و مدرنیته درجا می زند، راه ‏به جایی برد. ‏این در حالی است كه توجه به مفهوم آسیب های اجتماعی و بی هنجاری های ناشی از آن و ‏ارایه انواع آمارهای قابل استناد از آسیب ها، بدون توجه به طبقه بندی جوامع و سادگی و ‏پیچیدگی آنها، امكانپذیر است. ‏دكتر محمدصادق فربد، جامعه شناس و عضو هیا ت علمی دانشگاه در این باره می گوید: در ‏جامعه ساده، میزان و شیوع انحرافات و آسیب های های اجتماعی اندك است و این نوع باور در ‏این جوامع حاكم است كه آنچه با هنجارها و ارزش های جامعه مطابقت نداشته باشد، آسیب ‏شناخته می شود. در حالی كه در جامعه پیچیده، تنوع و تكثر وجود دارد و وجود برخی ‏گرایش ها و رفتارها كه ممكن است منحرفانه تلقی شوند، امری طبیعی ناشی از طبیعت جامعه ‏است. ‏در تحلیل دكتر فربد، طبقه بندی و تفكیك آسیب های اجتماعی در دو جامعه ساده و پیچیده، ‏دیدگاه های مختلفی را شامل می شود. وی می گوید: برخی جامعه شناسان معتقدند برای پیشگیری ‏از آسیب های اجتماعی و كنترل رفتارها و اعمال منحرفانه، باید از بودجه عمومی و منابع ‏دولتی هزینه كرد. عده ای دیگر معتقدند آسیب های اجتماعی به تعداد و گوناگونی حوادث ‏جامعه، قابل تفكیك هستند و ساختار جامعه در آن دخیل نیست. گروه سوم نیز اعتقاد ‏دارند كه هر پدیده ای كه عدم تعادل در جامعه را موجب می شود، در شمار آسیب های اجتماعی ‏جای می گیرد. ‏ سپس وی دو نوع صورت كلی برای آسیب های اجتماعی معرفی می كند و می گوید: دسته اول ‏آسیب های اجتماعی در فرآیند پرهزینه توسعه اقتصادی و اجتماعی ایجاد می شوند. این نوع ‏پدیده ها، هیچگونه تقابلی با ارزش های جامعه ندارند. دسته دوم آن دسته از آسیب های ‏اجتماعی هستند كه در تعارض و تقابل با ارزش های جامعه قرار می گیرند و رفتارهای ‏منحرفانه تلقی می شوند. ‏كنكاشی ساده در بطن جامعه، اندیشه را لحظه ای پشت درهایی نگه می دارد كه از آن سو، ‏نگاه جامعه شناسان به منشاء اجتماعی آسیب ها و انحرافات موجود دوخته شده است و... ‏

ماهیت جامعه، تسلیم می كند ‏

یك روی داستان آسیب های اجتماعی در حالی برگ می خورد كه گفته شود هیچ كس از مادر، مجرم ‏متولد نمی شود. ولی این یك واقعیت است كه همیشه، همه كس با انتظارات اجتماعی همنوایی ‏نمی‌كند.نچنانكه در تعبیر جامعه شناسی، اگر امكانات و فرصت های اقتصادی و اجتماعی به ‏عدالت بین افراد جامعه قسمت نشود، جامعه آبستن بروز رفتارهای ضداجتماعی و بی هنجاری ‏می شود. دكتر فربد، جامعه شناس معتقد است: توزیع نامناسب فرصت ها و امكانات اقتصادی و اجتماعی ‏یكی از ریشه های اصلی بروز و رشد آسیب های اجتماعی است. ‏به نظر می رسد بنابر همین دلیل باشد كه تحقق عدالت اجتماعی از گذشته تاكنون یكی از ‏آرمان های اصلی مصلحان اجتماعی است و راهبردهای مختلفی هم برای تحقق عدالت اجتماعی تجربه ‏شده است. ‏ به گفته این جامعه شناس، عدالت اجتماعی به مفهوم یكسانی فرصت ها و امكانات اجتماعی و ‏اقتصادی برای همه و فراهم شدن شرایطی است كه هر كس بتواند به اندازه ای كه تلاش می كند، ‏از مواهب اقتصادی و منزلت اجتماعی جامعه برخوردار شود.دكتر فربد می افزاید: فرمول یا قاعده خاص و تعریف شده ای برای علت بروز و رشد آسیب های ‏اجتماعی در جوامع وجود ندارد ولی توجه به ساختار كلی جامعه ضروری است. چنانچه ممكن ‏است، سازمان های رسمی، تمام امكانات و فرصت های اقتصادی و اجتماعی را برای افراد جامعه ‏ایجاد كنند ولی رفتارهای تبعیض آمیز خانواده در چگونگی تربیت افراد اثری منفی بر جای ‏بگذارد. ‏وی همچنین می افزاید: اگر در جوامع در حال توسعه، آسیب های اجتماعی نمود بیشتری دارند، ‏به این دلیل است كه روش های توسعه به صورت ناگزیر در برخی موارد موجب ایجاد شكاف ‏طبقاتی شده و باعث می شود كه یك عده، فرصت های بیشتری برای بهره مندی از امكانات و ‏فرصت های اجتماعی و اقتصادی داشته باشند. ‏ ولی داستان آسیب های اجتماعی روی دیگری نیز دارد. براساس نظر روان شناسان و ‏روانپزشكان روی دوم این داستان نیز به تصویر كشیده می شود. ‏دكتر فربد فدایی، روانپزشك و عضو هیا ت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در مقابل ‏مفهوم آسیب های اجتماعی قائل به مفهوم آسیب های فردی است و می گوید: برخلاف گذشته یك ‏حیطه آسیب های اجتماعی را مختص به جامعه شناسان می دانستند، امروزه روانپزشكان و روان ‏شناسان سهم بیشتری در مطالعه این زمینه دارند، زیرا تمام آسیب های اجتماعی، تظاهری از ‏اختلالات شخصیتی هستند و تنها زمانی كه در سطح كلان ارزیابی می شوند، جنبه آسیب به خود ‏می گیرند. ولی در سطح خرد، محصول نظام شخصیتی است. ‏وی افزاید: در دهه ۱۹۸۰، میزان خودكشی بین نوجوانان و جوانان در اروپا و آمریكا ‏افزایش یافت. پس از ارایه داروهای جدید و مؤ ثر ضدافسردگی از سوی روانپزشكان، میزان ‏خودكشی به صورت چشمگیری كاهش یافت. این نمونه خود دلیل بر این مدعاست كه سایر آسیب ها ‏از قبیل بزهكاری، روسپیگری، اعتیاد، كودك آزاری و همسرآزاری به طور مستقیم با مسائل ‏روانپزشكی ارتباط دارد. ‏ دكتر فدایی علت ناكامی دولت ها در كاهش و كنترل آسیب ها را صرفاً توجه به عوامل اجتماعی، ‏اقتصادی و فرهنگی می داند و می گوید: در حال حاضر، در كشورهای پیشرفته، این ‏روانپزشكان هستند كه رهبری كنترل و كاهش آسیب های اجتماعی را به صورت علمی برعهده ‏دارند .از این رو توسعه درمانگاه های روانپزشكی در سطح شهرها برای تشخیص زودهنگام ‏اختلالات روانی كه منجر به بروز و رشد آسیب های اجتماعی می شود، ضرورت تام دارد. ‏وی می افزاید: همچنین توصیه می شود كه در وزارت رفاه و تامین اجتماعی كه یكی از اهداف ‏آن، ایجاد سلامت روانی ذكر شده است، از وجود روانپزشكان، استفاده شایسته ای به عمل ‏آید. چرا كه با تشخیص اختلالات روانی و خلق و خو در دوران كودكی، بسیاری از آسیب های ‏اجتماعی قابل پیشگیری است. ‏

ادعایی كه بی پاسخ نیست ‏

شاید اینگونه عنوان شود كه سرپوش گذاشتن بر آسیب های اجتماعی و فرو بردن آنها در ‏لایه های زیرین جامعه ای كه در گذر بین سنت و مدرنیته درجا می زند، سبب می شود تا این ‏آسیب ها و ناهنجاری های ناشی از آن به طور پنهانی رشد كنند، اما دكتر فربد، جامعه شناس ‏معتقد است: آگاهی بخشی و توضیح انواع آسیب های اجتماعی، لزوماً به پیشگیری از این ‏آسیب ها و كنترل آنها نمی انجامد، حتی در مواردی هم ممكن است موجب بروز آسیب های دیگر شود. ‏در تعبیری هماهنگ بین جامعه شناسان و روان شناسان، ضرورت وجود ضمانت های اجرایی برای ‏كنترل آسیب ها و جلوگیری از رشد و بروز آنها احساس می شود، ولی آنچه بیش از هر چیز مورد ‏توجه جامعه شناسان و روان شناسان قرار دارد این است كه ضمانت های اجرایی غیررسمی از ‏نوع تا یید یا تنبیه خانواده، دوستان و همكاران یا پاداش ها، اثربخشی بیشتری نسبت به ‏ضمانت های اجرایی رسمی از نوع نظام های كیفری زندان ها و دادگاه ها دارند.دكتر فدایی، روانپزشك نیز معتقد است: تنبیه و كیفر، به تنهایی نمی تواند نقش مؤ ثری در ‏كاهش جرایم و كنترل آسیب های اجتماعی داشته باشد. همچنانكه از چند دهه پیش در كشورهای ‏اروپایی و تا حدودی در ایالات متحده به دو رشته نوین در حقوق كیفری توجه شده است ‏یعنی روانپزشكی كیفری و روان شناسی كیفری. این دو رشته علاوه بر توجه بر نقش اختلالات ‏روانی در بروز پدیده بزهكاری، علل و موجبات روان شناختی ارتكاب جرم را نیز بررسی ‏می كنند و به درمان و اصلاح مجرم می پردازند. ‏

گزارش:‏ ناهید حسینی