پنجشنبه, ۱۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 6 June, 2024
مجله ویستا

هرمن وایل و یگانگی معرفت


جان آرچیبالد ویلر در سال ۱۹۳۳ از دانشگاه جان هاپكینز فارغ التحصیل شد وی استاد بازنشسته فیزیك در دانشگاه پرینستون, استاد فیزیك دانشگاه تگزاس, جانشین معاون انجمن فلسفه آمریكا و جانشین جامعه فیزیك آمریكا است

جان آرچیبالد ویلر در سال ۱۹۳۳ از دانشگاه جان هاپكینز (فقط با درجه دكترا) فارغ التحصیل شد. وی استاد بازنشسته (كرسی ژوزف هنری) فیزیك در دانشگاه پرینستون, استاد (كرسی اشپل اسمیت) فیزیك دانشگاه تگزاس, جانشین معاون انجمن فلسفه آمریكا و جانشین جامعه فیزیك آمریكا است. او برنده مدال ملی علم و برنده جوایز نیلز بوهر, آلبرت اینشتین, انریكو فرمی, فرانكلین, هرتز فلد, اورستد و اُپنهایمر بوده و در بسیاری از زمینه های فیزیك تحقیق نموده و مؤلف ۳۲۴ مقاله تحقیقی و هشت جلد كتاب است. وی از مشاهیر و صاحب نظران برجسته فیزیك جدید و فلسفه كوانتومی است و بسیاری از بزرگان معاصر پهنه علم و تحقیق از دانش آموختگان نظرات و تعالیم وی هستند. این نوشتار, متن سخنرانی وی در كنگره ای است كه به مناسبت یكصدمین سال تولد هرمن وایل, در سوم جولای ۱۹۸۵ در دانشگاه كییل (Kiel), ترتیب داده شده بود.

در ارتباط میان چهار معما و راز: چگونگی وجود, زمان, پیوستگی ریاضی و (آری یا خیر) ناپیوستگی در مكانیك كوانتوم, ممكن است كلید آگاهی و بینشی عمیق نهفته باشد.

برای من و بسیاری از ما, هرمن وایل۱ یك دوست, یك معلم و یك قهرمان بود. او اهل شمال آلمان بود و پس از آن كه یك آمریكایی مشتاق شد, برای ریاضیدانان به صورت چهره ای نامدار و برای فیزیكدانان یك پیشرو در نظریه كوانتوم, نظریه نسبیت و كاشف نظریه پیمانه ای۲ درآمد.

امروزه او نه تنها برای ما هنوز زنده است, بلكه در آینده نیز حیات او در كشفیات بزرگش, در مقالاتش, در كتابهایش و در تأثیرش بر انسانها, حاضر و برجا خواهد بود.

در میان مقالات وایل سخنرانی وی در دویستمین سالگرد تأسیس دانشگاه كلمبیا, تحت عنوان (یگانگی معرفت) به یادماندنی است. یگانگی؟ جهانی كه ما در آن هستیم در نظر او چه بود؟ این سخن شاعر, نه فقط برای او, بلكه برای همه پر معنا است:

افلاك بر سر تو می گردند

و عظمت ابدی خویش را نمایشگرند

و هنوز چشمان تو بر خاك است

جهان در نظر او, مغاكی افسرده و غمناك نیست, بلكه چشم اندازی است معجزه آسا كه در وی احساس و تمنای عمیقی را برای تسخیر زیبایی, نظم و یگانگی آن برمی انگیزد.

در جستجوی وی برای این یگانگی و یكپارچگی, چه می توان آموخت؟

موضوعات برجسته ای كه درباره معمای وجود, در میدان تفكر وی موج می زدند, هنوز مسائل مهم علم امروز ما را تشكیل می دهند. از میان آنها چهار موضوع اساسی و بویژه قابل توجه را مورد بحث قرار می دهیم:

۱. ساختمان و ساز و كار هستی چیست؟

۲. بنیانهای عمیق تر اصل كوانتوم چیست؟

۳. جایگاه مناسب عقیدتی در مورد وجود (پیوستگی) اعداد طبیعی چیست؟

۴. چگونه می توان ماهیت زمان را, نه با دقت بالا و مستقل از مفهوم بار در فیزیك, بلكه به طور تخمینی و مشتق از یك مفهوم عمیق تر فیزیكی مستقل از زمان, درك كرد؟

به طور خلاصه تر, چرا زمان؟ در مورد پیوستگی, چه می توان گفت؟ چرا كوانتوم؟ هستی چیست؟ در موضوع بحث وایل در این زمینه, در سال ۱۹۵۴, خواهیم دید كه چگونه تصویر و تصور توحیدی وی ارتباط این موضوعات را روشن می كند و خواهیم دید كه قلمرو جوهر وجود, نه تنها بسته نیست, بلكه بس فراخ و باز است.

اجازه بدهید كه قدری به عقب بازگردیم و قبل از آن كه چهار سؤال فوق را مطرح كنیم, در چگونگی وقوع این چهار سؤال و به عبارتی, در پدیدآمده های علمی مرتبط با آنها, در زمان وایل و نیروهای محرك حاصل از عصر روشنفكری بحث كنیم. زیرا تمام متفكران, از گذشته تا آن زمان, وی را بر آن داشتند تا در مورد چنین موضوعاتی با یاری جستن از منطق, پیشرفتهایی را عرضه كند.

در آغاز, شخصیت خود وایل را بررسی می كنیم:


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 8 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.