پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ضرورت تأسیس فلسفه دین, منطق اكتشاف دین و فلسفه معرفت دینی, و ترابط و تمایز آن ها با همدیگر


ضرورت تأسیس فلسفه دین, منطق اكتشاف دین و فلسفه معرفت دینی, و ترابط و تمایز آن ها با همدیگر

امروز پرسش های تازهٔ بسیاری در باب امهات مسائل دین, اكتشاف قضایای دین, دین, و نیز معرفت دینی, پیش روی ما قرار گرفته است از جمله این كه دین چیست , قلمرو دین كجاست , غایت دین كدام است منابع دین چیست آیا دین كشف پذیر است

● چكیده

در روزگار ما، پرسش‌های جدید بسیاری، در باب امهات مسائل دین، اكتشاف قضایای دین، و نیز دربارهٔ معرفت دینی، پدید آمده است. پاسخ‌‌گویی به این پرسش‌ها، نیازمند بسط نوفهمی و نوآوری در ساحات چهارگانهٔ "تفهّم"، "مفاهیم"، "تفهیم" و "تحقق" دین است. تأسیس و تنسیق "فلسفهٔ دین"، "منطق كشف دین"، و "فلسفهٔ معرفت دینی"، از مبرم‌ترین مصادیق نوآوری علمی در حوزهٔ دین‌پژوهی و دینداری است.

محقق محترم، در پی شش سال تلاش و تأمل علمی، برای كشف/ فهم دین، به دستگاه روشگانی جامعی دست یافته است كه آن را "منطق اكتشاف گزاره‌ها و آموزه‌های دینی" نامیده است؛ همچنین با تفطن به ضرورت مطالعهٔ فرانگر/ عقلانی معرفت دینی؛ وی دانش دیگری را با عنوان "فلسفهٔ معرفت دینی"، پیشنهاد می‌كند. از آن‌جا كه مؤلف مقاله، معتقد است: به دلیل این كه فیلسوفان دین، نوعاً ادیان محقَّق ـ و نه منزَّل ـ را موضوع فلسفهٔ دین می‌انگارند، فلسفهٔ دین مطلق، ممكن نیست، لهذا بر ضرورت تأسیس فلسفهٔ دینِ (اسلامی) انگشت تأكید می‌نهد. مؤلف، در این مقاله، سعی كرده است ضمن شرح ضرورت تأسیس و ذكر تعاریف و غایت و رسالت دانش‌های پیشگفته، ترابط و تمایز، و نسبت و مناسبات آنها را با یكدیگر تبیین نماید.قبسات، از نقد و نظرات علمی ارباب فضل، در باب مدعیات مقاله، استقبال می‌كند.

واژگان كلیدی: نوفهمی دینی، دانش دینی، فهم دین، مبانی كشف دین، دین‌پژوهی، فلسفهٔ دین، منطق اكتشاف دین، فلسفهٔ معرفت دینی.

● مقدمه:

امروز پرسش‌های تازهٔ بسیاری در باب امهات مسائل دین، اكتشاف قضایای دین، دین، و نیز معرفت دینی، پیش روی ما قرار گرفته است؛ از جمله این كه: دین چیست؟، قلمرو دین كجاست؟، غایت دین كدام است؟ منابع دین چیست؟ آیا دین كشف‌پذیر است؟ اگر كشف/ فهم دین ممكن است، آیا اكتشاف دین از قواعد و ضوابط شناخته‌ای پیروی می‌كند؟ اگر كشف/ فهم دین روشمند است، راز تنوع و تطور معرفت‌ دینی چیست؟ مبادی و عوامل موثر در ظهور تفاوت‌ها و وقوع تحول‌ها كدام است؟ و نیز آیا برداشت‌های مختلف از دین، از ارزش معرفتی یكسانی برخوردارند یا قابل رتبه‌بندی‌اند؟ اگر ارزش دریافت‌های مختلف، یكسان نیست، تفكیك سره از ناسره در معرفت دینی چگونه ممكن است؟ در صورت وقوع خطا، روش‌های شناخت رخنه‌گاه‌های معرفت دینی چیست؟ و به تعبیر دیگر: چه عوامل و آفاتی موجب خطا در كشف صائب دین می‌شوند؟ و چگونه می‌توانیم از دخالت عواملی كه ذهن و فهم ما را از دین به‌ خطا می‌برند، جلوگیری كنیم؟

همچنین پرسیده می‌شود: دین به عنوان مجموعه‌ای از گزاره‌ها و آموزه‌هایی كه در مقطع تاریخی خاصی، از ناحیهٔ مبدائی قدسی فرود آمده است، چگونه می‌تواند با تطورات زمان و تحولات حیات انسان ـ كه صورت تكاملی هم دارد ـ همساز شود و همواره پاسخگوی نیازها، پرسش‌ها و مسائل جدید بشری باشد؟ آیا متطوّر و انطباق‌پذیر بودن و نیز وجود تعارض میان برداشت‌های بشر از دین در ادوار مختلف، مستلزم سیالیت و نسبیت دین یا معرفت دینی نخواهد بود؟

برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های پیش‌گفته و نیازهای نوپدید دیگر، نیازمند نوفهمی و نوآوری در همهٔ ساحات دین‌پژوهی و دینداری هستیم؛ به هر گونه ابداع علمی (بنیادی، راهبردی یا كاربردیِ) روشمند در عرصهٔ "تفهّم"، "مفاهیم"، "تفهیم" و "تحقق" دین، نوآوری دینی اطلاق می‌كنیم؛ نوآوری، شامل تأسیس، تنسیق، تنقیح، تقریر و تنقید جدید، و اعم از نوفهمی و نوپردازی، و غیر از نوگرایی (= اصاله التجدد) و بدعت‌گزاری و اصلاح دینی است؛ با احیاگری دینی نیز نسبت عام من وجه دارد.

در زیر، فهرست سطوح نوآوری‌ در ساحات چهارگانهٔ دینی را می‌آوریم؛ (روشن است هر یك از این موارد، حاجتمند شرح و بسط كافی است كه به لحاظ رعایت جانب ‌اختصار، به فرصتی فراخ و فراخور احالت می‌كنیم.)

نوآوری دینی می‌تواند در ساحات و سطوح زیر صورت گیرد:

۱. در ساحت تفهّم (منطق اكتشاف دین):

۱/۱. ارائهٔ تقریری تازه از دلیلی كهن (در باب ادراك و اثبات گزاره‌ها و آموزه‌های دینی)

۲/۱. ابتكار دلیلی جدید برای ادراك و اثبات آموزه‌های دینی،

۳/۱. پردازش قاعده‌ یا ضابطه‌ای نو، یا ابداع اصلی جدید، در قلمرو منطق اكتشاف دین،

۴/۱. تبیین رهیافتی تازه برای اكتشاف دین،

۵/۱. تأسیس روشی جدید برای اكتشاف دین و منابع (مدارك/ دوال) دینی،

۶/۱. كشف و كاربرد دال و مدركی نو برای اكتشاف دین،

۷/۱. پدیدآوری دستگاه معرفتی بدیع برای اكتشاف دین،

۸/۱. طراحی دانشی تازه برای ادراك دین.

۹/۱. نقد كارساز میراث روشگانی موجود.

۱۰/۱. پرداخت سنجه‌های كارآمد جدید برای درستی‌آزمایی یافته‌های دینی در سطوح و ساحات گوناگون.

۲. در ساحت كشف مفاهیم و معارف دین (مفهوم‌سازی دینی):

۱/۲. كشف گزاره یا آموزه‌ای جدید از مدارك/ دوال معتبر دینی،

۲/۲. استنباط نظریه‌ا‌ی بدیع، در یكی از حوزه‌های معرفتی دین، از مدارك/ دوالّ معتبر،

۳/۲. تأسیس علم دینی تازه، (با استنباط سامان‌بخشی پاره‌ای از مفاهیم و داده‌های دینی در رشتهٔ مربوط)،

۴/۲. تبیین و تنسیق حوزهٔ معرفتی‌ای نو در دین (با استنباط و سامان‌دهی بخشی از معارف دینی)۵/۲. ارائهٔ نقد كارساز جدید در مفاهیم اكتشافی از دین از سوی سلف.

۳. در ساحت تفهیم دین (انتقال دین به غیر):

۱/۳. استخدام نثر نو در بازگفت معارف دینی،

۲/۳. ابداع و استخدام زبان تازه برای سخن گفتن از دین،

۳/۳. تأسیس روشی جدید برای تفهم دین،

۴/۳. طراحی چیدمانی بدیع برای تفهیم در یك حوزهٔ معرفتی دین یا یك بخش از معارف یك حوزه، یا در یكی از علوم دینی،

۵/۳. ایجاد تحول در ساختار كلان معارف دینی و ارائهٔ چینشی جدید و جامع برای تبیین تمام معارف،

۶/۳. نقد كارآمد ابزارها و روش‌ها و ساختارهای تفهیمی موجود.

۴. در ساحت تحقق دین (اجراء):

۱/۴. استنباط و تنسیق نهاد اجرایی جدید در یك "بخش" خاص از یك "حوزهٔ ‌معرفتی" در "حكمت عملی" دین، (مانند نهاد قرض‌الحسنه در حوزهٔ اقتصاد)،

۲/۴. استنباط و طراحی سامانهٔ اجرایی تازه برای تحقق یك بخش از یك حوزهٔ معرفتی (مانند بخش اقتصاد) یا برای اجرای مجموع یك حوزهٔ معرفتی از حكمت عملی دین (مانند حوزهٔ احكام یا اخلاق‌دینی)،

۳/۴. استنباط و پردازش نظامی جامع برای كل حوزه‌های حكمت عملی دین (احكام، اخلاق و تربیت‌دینی)،

۴/۴. نقد موثر سامانه‌ها و نظام‌های اجرائی دینی موجود.

به نظر ما، از جملهٔ ضروری‌ترین نوآوری‌ها، تأسیس و تنسیق برخی دانش‌های دینی جدید است، سه دانش "فلسفهٔ دین" (مشتمل بر مبانی همهٔ حوزه‌های هندسهٔ معرفتی دین)، "منطق اكتشاق گزاره‌ها و آموزه‌های دینی" و "فلسفهٔ معرفت دینی" و از مهم‌ترین آن‌ها است كه در این مقاله به اختصار به بیان تعاریف، ساختار، غایت و رسالت هر یك و نسبت و مناسبات آن‌ها با همدیگر می پردازیم.

تكون یك علم، گاه حاصل قرن‌ها تأمل و تحقیق مولد دانشمندان و دغدغه‌داران یك حوزهٔ معرفتی است. سرآغاز پیدایش یك دانش، تولد پاره‌ای پرسش‌های جدید و تلاش برای پاسخ‌گویی بدان‌ها است، كه تدریجاً توسعه و تكامل می‌یابد و با انضمام به بخشی از میراث علمی موجود، سرانجام در هیأت یك علم مستقل سامان می‌پذیرد. امروز با علوم بی‌شماری مواجه هستیم كه از رهگذر ظهور پرسش‌ها و پاسخ‌های نو، و تركیب شدن با معارف موجود، انسجام گرفته و به صورت سامانهٔ معرفتی جدیدی بر منصهٔ ظهور نشسته‌اند، چنان‌كه گاه می‌توانیم برای صد علم، ریشهٔ واحدی سراغ كنیم. این ویژگی (فرآیند ظهور و توسعهٔ مسائل و معارف، و بسط و تجزیهٔ دانش‌های موجود و تولد علم جدید) در همهٔ رشته‌ها و علوم رخ می‌دهد و امری كاملاً طبیعی است.

اینك، نگاهی گذرا می‌افكنیم به سه دانش ضروری‌التأسیس: فلسفهٔ دین [اسلامی]، منطق اكتشاف دین، و فلسفهٔ معرفت دینی.

● فلسفهٔ دین

هر چند، فلسفهٔ دین، به مثابه یك دانش یا گرایش مطالعاتی در حوزهٔ دین‌پژوهی، هم اكنون موجود است، اما به نظر ما علاوه بر آن كه فیلسوفان دین، ادیان محقَّق ـ و نه منزَّل را، كه تا مرز تناقض از همدیگر دواند، موضوع این دانش انگاشته‌اند، (رك: ه?ك، ۱۳۷۸: مقدمهٔ مؤلف) امكان "فلسفهٔ دین" واحد و مطلق قابل تأمل است؛ به دلیل آفت اعمی و حداكثری اندیشی، یا اخصی و مصداقی‌نگری (آلنابی، ۱۳۸۲، ص۲۲) بانیان و باحثان این رشته دربارهٔ، تلقی از دین، كه نوعاً بر مصداق اسلام انطابق ندارد، "فلسفهٔ دینِ" موجود، ـ كما هو حقه ـ پاسخ‌گوی مسائل سئوالات دربارهٔ دین اسلام نیست. از این‌رو ما نیازمند تنسیق فلسفهٔ دین [اسلامی] هستیم. در فصل نخست كتاب فلسفهٔ دین، این انگاره را به اجمال توضیح داده‌ام (رشاد، ۱۳۸۳: فصل اول).

فلسفهٔ دین، با علم كلام و كلام جدید تفاوت دارد. هرچند مباحث و مسائل مشترك بسیاری میان آن دو وجود دارد اما حیث ورود و روش و رویكرد دو دانش در مسائل، متفاوت است. كلام، دانشی است كه دین را از درون ـ یا توأماً از درون و برون ـ مورد مطالعه قرار می‌دهد. مهندسی گزاره‌های لاهوتی و دفاع از دین برعهدهٔ این علم است. فلسفهٔ دین عهده‌دار مطالعهٔ فرانگر و عقلانی امهات مسائل دین است.

دانش‌های فرانگر دیگری نیز در قلمرو دین‌پژوهی وجود دارند كه به دین و دینداری، از بالا می‌نگرند و آن‌ها را از بیرون مطالعه می‌كنند، مانند جامعه‌شناسی دین كه تحركات و كنش و واكنش‌های جامعهٔ دینداران و رفتار جمعی متدینان را از آن جهت كه جمع دیندارند، از بالا و از بیرون آن جامعه مورد مطالعه قرار می‌دهد. همچنین مانند روانشناسی دین كه یك دانش فرانگر است و رفتار فرد دیندار را از آن حیث كه دیندار است مطالعه و توصیف می‌كند. اما رویكرد مطالعاتی آن‌ها لزوماً عقلانی نیست؛ زیرا جامعه‌شناسی دین در مطالعات خود از قواعد جامعه‌شناختی، و روانشناسی دین از قواعد روان‌شناختی، ـ كه عمدتا تجربی‌اند ـ بهره می‌گیرند؛ نیز موضوع مطالعهٔ این دانش‌ها نفس دین و امهات مسائل آن نیست، و فقط این فلسفهٔ دین است كه به روش، رویكرد و با قواعد عقلانی، و نفس دین را مورد مطالعه قرار می‌دهد.

هرچند فلسفهٔ دین در جامهٔ جدید خود، در مغرب زمین تكون و توسعه یافته است و فیلسوفان دین غرب، نوعاً هشت تا ده مسأله را به ‌عنوان مسائل فلسفهٔ دین برمی‌رسند (رك: ه?ك،۱۳۷۲). اما به اعتقاد ما و براساس تعریفی كه ارائه شد، محدود كردن مباحث این دانش به مسائل مزبور، توجیهی ندارد؛ و به رغم نقش تأسیسگر فرنگیان در این رشته، تأیید همهٔ دیدگاه‌ها و مدعیات آنان الزامی نیست.

دین‌پژوه برای كشف قضایای دین و فهم متون دینی، نخست باید تلقی روشنی از مبادی پایه و متغیرهای تأثیرگذار بر تكون معرفت دین كسب كرده باشد سپس به كشف و فهم بپردازد؛ مسائلی همچون مصدر و منشاء، ماهیت و گوهر، غایت و قلمرو، مدارك و منابع، زبان، معناداری و عقلانیت دین و . . .، عمدهٔ مباحثی‌اند كه مبادی عزیمت برای اكتشاف دین و گزاره‌ها و آموزه‌های دینی را تشكیل می‌دهند. اگر تلقی از این مبادی غلط باشد، لاجرم معرفت دینی به خطا خواهد رفت، مباحث فلسفهٔ دین، بخش قابل توجهی از مبادی اكتشاف را تشكیل می‌دهد؛

به نظر ما مباحث درخور بررسی در فلسفهٔ دین به شرح زیر است:

● مباحث فلسفهٔ دین

۱. چیستی دین (= دربارهٔ دین)

در این فصل مباحثی مانند عنوان‌های زیر قابل درج است:

۱-۱. تعاریف دین.

۲-۱. گوهر و صدف یا حاق و حاشیهٔ دین.

۳-۱. هدف یا اهداف دین.

۴-۱. قلمرو دین.

۵-۱. كاركردهای دین.

۶-۱. پلورالیزم دینی (= مسألهٔ وحدت و تنوع ادیان).

۷-۱. كمال، جامعیت و جاودانگی دین.

۸-۱. ایمان.

۹-۱. تجربهٔ دینی.

۱۰-۱. عبادت.

۲. منشأ دینس

زیر این عنوان، انگاره‌های: روان‌شناختی، زبان‌شناختی، تاریخی، جامعه‌شناختی و . . .، در باب ظهور دین در بوتهٔ پژوهش قرار می‌گیرد.

۳. معرفت دین

در این بخش مسائلی همچون:

۱-۳. فهم‌پذیری دین.

۲-۳. منابع و مدارك شناخت دین.

۳-۳. زبان دین (= وحی)

۴-۳. تطور فهم دین و هرمنوتیك متون.

مختصات "منطق كشف" مطلوب.

۴. نسبت و مناسبات دین با: فلسفه، علم، عرفان، اخلاق، فرهنگ، هنر و . . .

نویسنده:علی اكبر رشاد

منابع و مآخذ

۱.آلنابی . اف . سل، تاریخ فلسفه دین (۱۹۸۰-۱۸۷۵)، حمیدرضا آیت‌اللهی، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ۱۳۸۲، ص۲۲.

۲.رشاد علی‌اكبر، فلسفهٔ دین، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندبشه اسلامی، تهران، ۱۳۸۳؛ فصل اول.

۳.سروش، عبدالكریم؛ قبض و بسط تئوریك شریعت، تهران، مؤسسهٔ فرهنگ? صراط، پنجم، ۱۳۷۵ش.

۴.شبستری، محمد؛ هرمنوتیك كتاب و سنت، تهران، طرح نو، ۱۳۷۵ش.

۵.هیك، جان، فلسفهٔ دین، بهرام راد، انتشارات بین‌المللی المهدی، ۱۳۷۲، تهران.

۶.هیك، جان، مباحث پلورالیسم دینی، عبدالرحیم گواهی، موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان؛ تهران، ۱۳۷۸، مقدمهٔ مولف.

منبع:فصلنامه قبسات ، شماره ۳۸


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.