دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
IDC ایرانی
شاید در صورت اجرای این تمهیدات، در سالهای آینده ایران نیز به یکی از تامینکنندگان اصلی پهنای باند در منطقه تبدیل شود، چرا که در صورت وجود IDCهای قدرتمند در ایران و وجود سرورهای وب، کشورهای منطقه مجبور به برقراری ارتباط اینترنتی با ایران خواهند بود و بدین ترتیب علاوه بر منافع اقتصادی، ایران به هاب دیتا در منطقه نیز تبدیل خواهد شد
سالهای ابتدایی دهه ۸۰ شمسی بیشک در تاریخ حوزه IT ثبت خواهد شد. گسترش یکباره کاربران اینترنتی، معرفی وبلاگها و استقبال شدید از آن در ایران تصویب بودجه تکفا و جا افتادن فرهنگ سایتهای اینترنتی برای شرکتها اتفاقاتی بود که همه در این سالها شدت گرفت.
همزمان من اولین کار دوران دانشجویی را با فروش هاست و پشتیبانی شروع کردم. از آن زمان نکتهای در ذهنم شکل گرفت که چرا برای خدمات هاستینگ باید از شرکتهای خارجی استفاده کنیم؟ چرا این امکان در ایران فراهم نیست که سرورهای هاستینگ از شبکه داخلی کشور استفاده کند؟
بعد از بررسی فراوان به این نتیجه رسیدم که هیچ یک از سازمانهای دولتی، برنامهای در این زمینه ندارند. پس از ۴ ماه تحقیق جزوهای با عنوان طرح راهاندازی IDC در ایران را آماده کردم و با توجه به بودجه عظیمی که در اختیار شورای عالی اطلاعرسانی آن زمان قرار گرفته بود، طرح را با شماره ۱۱۰۲۱۶ به عنوان ایده ثبت کردم و منتظر شدم تا نتیجه این طرح اعلام شود.
پس از فراز و نشیبهای فراوان و گذشت ۶ ماه این طرح از نظر کارشناسان این شورا «بدون توجیه فنی» اعلام شد و پیگیریهای بعدی نیز نتیجهای در بر نداشت.
دو سال بعد، شرایط اعطای پروانه IDC از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام شد و سه شرکت پارس آنلاین، دادهپردازی و فنآوا برای راهاندازی IDC ها با سیستم قرعهکشی انتخاب شدند که از این میان دو IDC در مرحله سرویس دهی به کاربران هستند. این نوشتار به بررسی بازار هدف IDC ها در ایران و بررسی شرایط موجود و آینده میپردازد.
● IDC ایرانی، ضرورتی انکار ناشدنی
با توجه به اهمیت IDC راهاندازیهای داخلی از لحاظ فنی و اقتصادی و سودی که راهاندازی آن به کشور میرساند، کمتر کسی است که با راهاندازی IDC ایرانی مخالفت داشته باشد. با راهاندازی IDC ایرانی میتوان در مصرف پهنای باند کشور تا حد زیادی صرفهجویی کرد، چرا که میتوان ترافیک مربوط به سایتهای ایرانی را به داخل کشور منتقل کرد و بدین ترتیب ترافیک gatewayهای اصلی شرکت فناوری ارتباطات به میزان گستردهای کاهش پیدا خواهد کرد.
از طرف دیگر با توجه به غیرقابل اطمینان بودن لینکهای ارتباطی ایران به اینترنت میتوان مطمئن شد که حداقل در زمان قطعی گسترده این لینکهای ارتباطی، برخی سایتهای ایرانی برای کاربران قابل دسترس خواهد بود.
امنیت سرورهای ایرانی نکته قابل توجه بعدی است که با توجه به تحریم ایران و مشکلاتی که به تبع آن پیش آمده است، ضرورت وجود IDC ایرانی را بیش از پیش مشخص میسازد.
راهاندازی سرویسهای آنلاین منطبق با طرح دولت الکترونیک، مخصوصا برخی سازمانها مانند بانکها و سازمانهایی که به نوعی اطلاعات شخصی افراد در آنها قرار دارد، ضرورت این راهاندازی این IDC را کاملا مشخص میسازد.
از نظر اقتصادی نیز با توجه به استفاده بیش از ۹۰ درصد شرکتهای هاستینگ از خدمات خارجی که باعث خروج ارز از کشور میشود، استفاده از IDCهای داخلی به نفع اقتصاد کشور است. نکته مهم د یگر، بیاستفاده ماندن بیش از ۷۵ درصد پهنای باند Send از سمت gatewayهای اصلی کشور است.
در حال حاضر ایران با پهنای باندی حدود ۲۰۰۰ mbps به اینترنت به صورت متقارن متصل است که از این میان در بهترین حالت تنها ۵۰۰ mbps از پهنای باند send کشور مصرف میشود و بقیه ظرفیت خالی است. در صورت راهاندازی IDCهای داخلی و سرویس دهی این IDC ها به کشورهای خارجی این پهنای باند بلااستفاده مصرف خواهد شد.
این پهنای باند توانایی سرویس دهی سطح A به حدود ۴۰۰ سرور متعلق به کشورهای خارجی را داراست که میتوان با آن حداقل ماهانه ۲۰ هزار دلار درآمد کسب کرد.
از سوی دیگر، راهاندازی IDC داخلی امکان ارائه سرویسهای مختلف مانند VOD را به شرکتها و کاربران میدهد. علاوه بر این، با توجه به وجود نیروی متخصص در ایران، بازار کار خوبی برای اجاره سرور، نگهداری و پشتیبانی سرور به وجود میآید، اما متاسفانه با گذشت دو سال از اعطای مجوز به IDCهای ایرانی، هنوز هیچیک در مرحله سرویسدهی حرفهای قرار ندارند و دو شرکتی که اقدام به راهاندازی پایلوت IDC کردهاند، هنوز طرح اصلی IDC خود را راهاندازی نکرده اند.
دلائل عدم موفقیت آنها در چند نکته خلاصه میشود که به آنها میپردازم:
▪ ناهماهنگیهای مربوط به وزارت ارتباطات
طبق شرایط پروانه میبایست پس از راهاندازی طرح پایلوت از طرف شرکتهای دارای پروانه، وزارت ارتباطات میبایست به مدت دوسال پهنای باند رایگان در اختیار IDC ها قرار گیرد.
پس از کش و قوسهای فراوان، تاکنون دو شرکت وام خود را دریافت کردهاند، اما استفاده از پهنای باند رایگان هنوز در ابهام قرار دارد. درحالی که استفاده از پهنای باند رایگان در شرایط پروانه IDC ها قرار داشت، مدیر عامل شرکت مخابرات ایران، این موضوع را منتفی کرد و پهنای باند را جزو بیتالمال دانست و اعلام کرد که استفاده از پهنای باند رایگان منوط به اجازه مجلس است!
شایان ذکر است که بنا به دستور وزیر ارتباطات، تا کنون دانشگاههای کشور را به صورت رایگان به اینترنت متصل شدهاند و اتصال رایگان بیمارستانها و مساجد را نیز در برنامههای اصلی وزارت قرار دارد! حال چگونه است که پهنای باند رایگان در اختیار مصرفکنندگان خاص قرار میگیرد و از سوی دیگر استفاده آن برای IDC ها که به نوعی تولیدکننده محسوب میشوند، استفاده غیرمحاز از بیتالمال محسوب میشود، موضوعی است که بهتر است مدیران شرکت مخابرات به آن پاسخ دهند.
مهمترین نکته در راهاندازی IDCهای استاندارد، در اختیار داشتن پهنای باند بالا برای ارتباط با اینترنت میباشد. در حال حاضر IDCهایی با پهنای باند کمتر از ۱ Gbps بی معنی است. در حالیکه هزینه خریداری چنین پهنای باندی از شرکت فناوری اطلاعات ماهانه بیش از ۱ میلیارد تومان بودجه نیاز دارد که برای IDC ها کاملا غیراقتصادی است.
حتی اجاره ۱۵۵Mbps در ماه که حدود ۱۵۵ میلیون تومان است را در نظر بگیریم، در صورتی که نیاز هر سرور را به طور متوسط ۱۰۰۰GBps در ماه بگیریم، این پهنای باند قابلیت سرویسدهی به حدود ۱۰۰ سرور را خواهد داشت که تنها هزینه پهنای باند هر سرور ماهانه حدود ۵/۱ میلیون تومان خواهد شد و به نسبت قیمت ۴۰ تا ۵۰ دلاری هزینه پهنای باند سرورهای خارجی، غیر اقتصادی است.
در حالی که اگر شرکت فناوری اطلاعات پهنای باند مورد نیاز سرورهای داخلی را به صورت رایگان یا حتی با قیمت معقولانهتری دریافت کند، مطمئنا به میزانی که پهنای باند در اختیار IDC ها قرار خواهد داد، از ترافیک Gateway های این شرکت کاسته میشود و عملا نیازی به پرداخت هزینه برای برقراری اتصال به اینترنت به شرکتهای خارجی نظیر flag یا falcon نخواهد بود!
▪ استقبال کم از سرویسهای IDCهای ایرانی
برای ایجاد IDC نیاز به دو ساختار مهم است. ایجاد بنای مناسب و همچنین تهیه پهنای باند لازم برای سرویسدهی به سرورها.
مورد اول به طور کامل مربوط به شرکتهای دارای پروانه است و مورد دوم کاملا در اختیار شرکت فناوری اطلاعات است.
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد در مقیاس جهانی ، بسته به نوع سرور بین ۲۵ تا ۵۰ درصد هزینه اجاره سرور به هزینه پهنای باند مربوط میشود. اما این موضوع در ایران با توجه به گران بودن پهنای باند به شکل دیگری است. همانطور که اشاره شد، برای ایجاد پهنای باند پایه مورد نیاز برای سرویسدهی، هزینهای حدود ۵/۱ میلیون تومان در ماه مورد نیاز است که به هیچ وجه توجیه اقتصادی ندارد و به این ترتیب مطمئنا هیچ یک از شرکتهای هاستینگ رغبتی برای استفاده از سرورهای داخلی ندارند.
در حال حاضر با توجه به محدودیتهای موجود در پهنای باند IDCها، سرورهای با قیمت استاندارد را میتوان با یک دهم پهنای باند سرورهای خارجی تهیه کرد که مطمئنا در بازار تجاری حرفی برای گفتن ندارند. تا زمانی که قیمت سرورهای داخلی یه قیمتهای جهانی نزدیک نشوند، نباید این انتظار را داشت که شرکتهای هاسینگ از سرورهای داخلی استفاده کنند.
همانطور که گفته شد دلیل اصلی تفاوت قیمت، فروش پهنای باند به ۱۰ برابر قیمت متوسط جهانی است. با این وضعیت شرکتهای IDC تنها میبایست امید به فروش به سازمانهای دولتی را داشته باشند.
نکته دیگری که در این میان میتوان به آن اشاره کرد، عدم توجه IDCهای داخلی به شرایط بازار ایران است. در حال حاضر IDCهای ایرانی به فروش هاست مشغول شدهاند و تلاش خود را در این جهت معطوف کردهاند. در صورتی که به نظر نگارنده، استفاده از سازوکارهای موجود در بازار و فروش خدمات به شرکتهای هاستینگ امکان فروش بیشتر را برای آنها به ارمغان میآورد، چرا که در این صورت امکان استفاده از شبکه فروش شرکتهای هاستینگ برای IDC ها فراهم میشود.
▪ IDCها و طرحهای ملی
یکی از پرسروصداترین طرحهای وزارت ارتباطات، طرح موسوم به «اینترنت ملی» است. یکی از مهمترین ابعاد این طرح، راهاندازی IDCهای استانی است که طبق خبرها تاکنون IDC اصفهان راهاندازی شده و در مرحله بعد،IDC مربوط به مشهد نیز به زودی راهاندازی میشود.
در رابطه با این طرح چندین نکته اساسی مطرح میشود:
در حال حاضر حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار سایت ایرانی در اینترنت وجود دارند و تخمین زده میشود که بازار هاستینگ ایران، بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ سرور اختصاصی در حال حاضر نیاز داشته باشد. در بهترین حالت و در صورت آنلاین شدن تمامی واحدهای صنفی کشور، رقم سایتهای ایرانی به حداکثر ۲ میلیون سایت خواهد رسید که بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سرور برای سرویسدهی به این سایتها نیاز است.
یک IDC متوسط در دنیا بین ۵ تا ۱۰ هزار سرور را سرویسدهی میکند. حال با وجود دو شرکت فعال در این زمینه و در نظر گرفتن صادرات احتمالی، میتوان به این نتیجه رسید که عملا این دو شرکت نیاز ۵ ساله آینده ایران را تامین خواهند کرد و راهاندازی IDCهای استانی اسراف بیتالمال است.
نکته دیگری که معمولا مدیران بلندپایه وزارت ارتباطات در رابطه با راهاندازی IDCهای استانی به آن اشاره میکنند، بالا بردن سرعت دسترسی به اطلاعات در استانهاست. در صورتی که فرضا یک IDC در تهران قرار داشته باشد و کاربری از جزیره خارک قصد بازدید از یک سایت در IDC تهرانی را داشته باشد، میزان زمان تلف شده در مقایسه با IDC در بندعباس به قدری ناچیز است که در محاسبات وارد نمیشود!
موضوع دیگر اینکه طرحهایی که از آن به عنوان IDC استانی نام برده میشود، عملا با توجه به استاندارها، در اندازه IDC نیستند و بهتر است آنها را server room تعریف کنیم.
از همه مهمتر، با توجه به ابلاغ مقام معظم رهبری در خصوص اصل ۴۴، هزینههای گزاف دولت در این زمینه، پرسش برانگیز است و دیگر این که آیا برای پهنای باند اختصاص داده شده به این IDCها نیز هزینه دریافت میشود یا خیر؟ آیا این پهنای باند به صورت رایگان در اختیار شرکتهای مخابرات استانی قرار گرفته است؟ به هرشکل پاسخ به این سوالات ابهامات زیادی را در رابطه به خصوصیسازی در وزارت ارتباطات و همچنین طرحهای پروژه اینترنت ملی را رفع خواهد کرد.
● نتیجهگیری
با توجه به این مطالب، مشخص میشود در صورتی که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قصد انتقال سایتهای ایرانی به داخلی کشور را دارد از شرکتهای داخلی حمایت کند. در اختیار گذاشتن پهنای باند رایگان یا با قیمت عادلانه، نکتهای است که میتواند صنعت IDC در ایران را دگرگون کند.
در این میان میتوان به شرکت فناوری اطلاعات پیشنهاد کرد که دیدی که نسبت به شرکتهای خارجی عرضه کننده پهنای باند در این شرکت وجود دارد، نسبت به IDCهای داخلی به وجود آید و این شرکتها را نه مانند ISPها و ICPها که به عنوان مصرفکننده پهنای باند ببیند، بلکه میبایست این شرکتها را به عنوان تولیدکنندگان پهنای باند در نظر گیرد.
نکته دیگر، با توجه به بلااستفاده بودن پهنای باند send کشور، هزینه پهنای باند این شرکتها را با تفضیل پهنای باند دریافتی به نسبت پهنای باند ارسالی در نظر گرفت. همانطور که گفته شد، IDCها از پهنای Send استفاده میکنند و نسبت این استفاده بیش از ۱۰۰ به یک به نسبت پهنای باند recieve خواهد بود. به این شکل میتوان پهنای باند مصرفی این شرکتها را تامین کرد و در صورت تخلف آنها، هزینه آن را دریافت کرد.
شاید در صورت اجرای این تمهیدات، در سالهای آینده ایران نیز به یکی از تامینکنندگان اصلی پهنای باند در منطقه تبدیل شود، چرا که در صورت وجود IDCهای قدرتمند در ایران و وجود سرورهای وب، کشورهای منطقه مجبور به برقراری ارتباط اینترنتی به ایران خواهند بود و بدین ترتیب علاوه بر منافع اقتصادی، ایران به هاب دیتا در منطقه نیز تبدیل خواهد شد.
به امید روزی که با درایت مدیران ایرانی، شاهد درخشش کشور عزیزمان به عنوان قطب IT منطقه باشیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست