چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
دین داری و دین ورزی در عصر حاضر ـ گفت و گو با استاد عبدالله ایرانی
استاد عبد الله ایرانی را شاید بتوان یکی از برجستهترین شاگردان نسل پیشین اساتید علوم دینی منطقهی کردستان دانست هر چند محاسن وی سنی بیش از ۵۱ سال را نشان میدهد اما طراوت سخن و لبخند زیبایی که هنگام گفتو گو حتی هنگام طرح مسائل بسیار جدی بر لب داشت اثری از پیری بر خود نداشت. بعدازظهر روزی از روزهای مرداد مهمان استاد در سنندج بودیم و نوشتهی حاضر چکیدهایست از گفتوگویی مفصّل با ایشان، شما را به ادامهی آن دعوت میکنیم.
▪ جناب ماموستا برای آغاز بحث از دین شروع کنیم لطفاً دین را تعریف کنید؟
ـ دین در تعریف خدایی آن، دینی است که خداوند به وسیله فرشتگان بر پیامبران نازل فرموده است و آن مجموعهای است از اعتقادات، اهداف و قوانین که به صورت تدریجی و متناسب با زمان و مکان هر پیامبر به صورت خاص خود نازل شده است که البته تبیین و نحوه اجرای این قوانین و دستورات، توسط پیامبر هم جزء دین میباشد.
▪ یعنی شما مکاتب غیر توحیدی مثل هند و یا برهمایی، آتشپرستی و غیره را دین نمیدانید؟
ببینید برای این که به معنای درست هر واژهای پی ببریم باید به اصل کلمه بنگریم. باید بدانیم این کلمه از کجا آمده و چه کسی برای اولین بار آن را استفاده کرده و مراد او از آن کلمه چه بوده است؟
ـ وقتی به طور دقیق به کلمه دین مینگریم، درمییابیم که دین واژهای الهی و اسلامی است. اسلام به معنای آن بر نامهای که از آدم تا خاتم فرستاده شده است- در این وادی دین معنایی به جز آن برنامهای که به صورت تدریجی در طول تاریخ فرستاده شده را نمییابد. خداوند میفرماید:«ان الدین عند الله الاسلام»
ممکن است افراد دیگری این واژه را برای مکاتب و بر نامههای غیر الهی به کار ببرند و این البته فقط مشکل این واژه نیست، واژههای بسیاری هستند که معنایشان عوض شده است واژهی شهید را ببینید واژهای کاملاً اسلامی است اما امروزه در همین کردستان ما، حتی گروههای که اصولاً دین را قبول ندارند برای جانباختگان مسیر فکریشان از واژهی شهید استفاده میکنند.
استعمال نابجای واژه نباید سبب برداشت معنایی نادرست شود. این مکاتب فکری و روحی هم قوانین انسان برای رسیدن به حقیقت و تعالی میباشند. که امروزه البته در افکارمسلمانان هم رسوخ یافته و باعث بوجود آمدن افکار التقاطی شدهاند.
▪ جامعهی امروز ما با جامعهی صدر اسلام تفاوت زیادی دارد، به نظر شما تفاوت مسلمانی که در قرن بیست و یکم میلادی زندگی میکند با مسلمانی که مثلاً در قرن سوم هجری زندگی کرده است در چیست؟
ـ امروز عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات میباشد. مردم دارای امکانات اطللاعاتی گستردهای هستند یعنی میدانند دورو برشان چه میگذرد و سخن موافق و مخالف بر سر چه مسألهای است. به همین دلیل امروزه دینداری امری آگاهانه و اختیاری است.
فرد مسلمان امروزی دسترسی گستردهای به امکانات، برای جواب به سؤالاتش را دارد یعنی در هر کدام از علوم دینی که بخواهد میتواند اطلاعات بگیرد و علاوه بر این مسلمان امروزی میراثدار ۱۴ قرن تحقیق، تألیف و مدارسه است، او میراث فکری علمای بزرگی را در دسترس دارد که در زمان پیشینیان نبودهاند و حتی در صورت همزمان بودن امکان ارتباط به معنای وسیع کلمه با آنان را نداشت. امکانات ارتباطی امروزه باعث ایجاد گسترهی بیشتری برای نظر وعمل شده است به همین دلیل تفکرات گوناگون دینی امروزه وسعت بیشتری پیدا کردهاند. نکته حائز اهمیت در این جاست که تفکرات دینی را باید از دین جدا کرد.
یعنی میان برداشتهایی که از قرآن و سنت میشود با خود قرآن و سنت تفاوت قائل شد. قرآن و سنت (منظور از سنت بخشی از آراء، نظرات و اعمال پیامبر میباشد که در تبیین قرآن آمده) مقدساند اما تفکرات دینی مقدس نیستند. قرآن و سنت لازمالإتّباع میباشند اما تفکرات دینی خیر. مثلاً وقتی به امام شافعی(رح) به خاطر یکی از آراء فقهی او ایراد میگیرند که رأی شما مخالف اجماع صحابه است ایشان میگویند چگونه اجماع صحابه را قبول کنم در حالیکه اگر در زمان آنها بودم با دلیل به آنها ثابت میکردم که رأی من درست است.
▪ یعنی حتی سخن صحابه مقدس نیست، بلکه یک مسلمان امروزی میتواند بدون تقدیس قائل شدن به سخن افراد پیشین با ملاک قرآن و سنت از افکار سلف استفاده کند در حالی که پیشینیان ما این امکانات را نداشتن با توجه به گسترش امکانات ارتباطی و تعدد بسیار زیاد افکار دینی، آمارهای رسمی حاکی از دورتر شدن جوانان از مباحث دینی به طور کلی میباشند چند سال پیش یکی ازمراجع تقلید تشیع اعلام کرده بود که نزدیک ۷۵ درصد جوانان از دین گریزاناند با اندکی تفاوت این وضعیت در مناطق اهل سنت هم وجود دارد تا جاییکه گروهی به ضدیت با دین برخاستهاند یعنی از اساس با دین مخالفند این وضعیت را شما هم با اندکی تفاوت در مناطق اهل سنت مشاهده میکنید. چرا و چگونه جامعه ما به سوی این بحران کشیده شده است؟
ـ متأسفانه این مسائل وجود دارد و ابعادش روز به روز گستردهتر میشود اما من طرح این گونه مسأله را صحیح نمیدانم. ببینید آنچه که وجود دارد فرار از دین نیست، فرار از وضعیت موجود است باید وضعیت موجود را موشکافی کرد. امروزه در جامعه ما بسیاری از مسائل به اشکال گوناگون و در رنگ و لباسهای مختلف منتشر میگردد و چون تابلوی دین بر پیشانی آنهاست، مردم همه را به اسم دین مینگرند. جامعه پر از شعائر اسلامی است اما از محتوای اسلامی اثری نمیبینید. باید متوجه این نکته بود که قداست دین به خاطر محتوایش است که متأسفانه جامعه ما اعم از شیعه و سنی آنرا فدای شعائر کرده است.
ارزشهای اسلام را ببینید عدل، احسان، آزادی، رأفت و هیچ کدام از اینها در جامعه نقشی ندارند، اصلاً ردپایی از آنها را نخواهید دید. کیست که از این ارزشها بگریزد آنچه جوانان از آن میگریزند این است که به نام اسلام عدالت را ظلم معنا کردهاند، این است که آزادی اسلامی را زندان معرفی کردهاند و اصلاً آزادی آدمی معنایی در فرهنگ جامعه ندارد. محملی برای محبت نیست و همه اینها در بستهبندی اسلام به مردم عرضه شده است. به عنوان مثال جوانها امروز یک فاصله طبقاتی وحشناک را تجربه میکنند، گروهی اندک در اوج امکانات مادی و گروهی اکثریت که از حداقل امکانات رفاهی برخوردارند.
این مشکلات خود، مشکلات دیگری را به دنبال آورده است به عنوان مثال در شرایط این چنینی عملاً امکان ازدواج برای جوانان وجود ندارد و آنچه که به آن پرداختهاند هر چه بیشتر محدود کردن جوانان به نام اسلام بوده است و یا پدری که شب هنگام با وجود خستگی مفرط خوابش نمیبرد چون باید برای فرزندی که تازه ازدواج کرده سرپناهی بیابد ناچاردست به دامان وام بانکی میشود اما خطیب جمعه بر سرش فریاد میزند که رباگیرنده و ربادهنده در آتش جهنم میباشند. این گونه حکم قرآنی و سختگیریها را بیان کردن، بدون توجه به شرایط امروزین جامعه بیان کردن، اندک اندک آتش سوزانی میشود که ریشه دینداری را در جامعه میسوزاند. وقتی که نمیتوانیم مشکلات مردم را درمان کنیم لااقل گره کوری بر مشکلات نزنیم. با توجه به این مسائل و به طور خلاصه باید گفت دین امری فطری است که هنوز پیاده نشده است تا از آن گریز داشته باشند آنچه که از آن گریز دارند شبحهایی است که بنام دین در جامعه پخش شده است و هر انسان سلیمالعقلی از آن گریزان میباشد.
▪ آن وقت اجرای حدود الهی در این جامعه چه میشود، نظرتان در مورد اجرای حدود در این برهه از زمان چگونه است؟
ـ حدود شرایطی دارد که تا به جای نیایند اجرای آن صحیح نیست. علاوه بر این ما هنوز نتوانستهایم دین را به مردم بشناسیم چه طور میتوان از مردمی که دین را نمیشناسند انتظار داشت که مرزهایش را رعایت کنند. اجرای حدود در این جامعه، چشمپوشی بر مسائلی هم چون عدم وجود دین در جامعه است.
▪ وضعیتی را که توصیف کردید آیا فقط خاص منطقه کردستان ایران است یا دیگر ممالک اسلامی مانند عربستان، پاکستان، سودان و ... هم با ما همداستاناند؟
ـ ببینید همه مشکل دارند حتی عربستان که قلب جهان اسلام است این یک مشکل عقیدتی است که متأسفانه دیگر در جهان اسلام نمیتوان برای آن استثنایی یافت. البته درجاتش متفاوت است بدین معنی که در کشوری نمیتوان اعلام کرد که مردم این کشور دین را درک و قبول کردهاند و جامعه یک جامعه اسلامی است البته درمیان حرکتهای بیداری اسلامی گامهای بسیار خوبی برای اصلاح برداشته شده که امیدواریم در آیندهایی نزدیک ثمراتش را ببینیم.
▪ نظرتان در مورد پیشرفت سریع اسلام در غرب چیست؟
ـ در غرب خلأ روحی وجود دارد. آنها از نیازهای اولیه خود فارغ شدهاند و اکنون به دنبال مسائل عالیتری هستند. ارزشهای آنها به ارزشهای دینی نزدیک شده است و چون جواب سؤالهایشان را در اسلام مییابند به ندای فطرتشان پاسخ داده و به اسلام میگروند. اما در آنجا هم دو عامل، باعث کاهش محبوبیت اسلام و فشار بر مسلمانان شده است. اول آنکه گروهی که به طور بر نامهریزی شده در خدمت گروههای صهیونیستی و مسیحیان افراطگرا قرار دارند و به نام اسلام دست به اعمال جنایتآمیزی میزنند و آنرا به نام اسلام ثبت میکنند و دوم گروههایی که هر چند زیر نظر صهیونیستها و مسیحیان نیستند و به نظر خود در راه خدا جهاد میکنند اما عملاً آب به آسیاب دشمن میریزند. این دو گروه به انگارههای مثبت غربیان از اسلام لطمه وارد کردهاند یعنی نتیجه کارشان در فرانسه منع حجاب، در انگلیس اخراج مسلمانان و در امریکا حمله به کشورهای مسلمان میباشد.
▪ جناب ماموستا فقط استفاده از نام اسلام نیست آنها به سنت پیامبر و بعضی آیات صریح قرآن رجوع و به آنها استناد میکنند؟
ـ این افراد از قرآن دور هستند و برداشت آنها از قرآن و سنت بسیار ساده و بدون در نظر گرفتن لوازم آن است نباید این گونه به قرآن و سنت نگاه کرد. قرآن کتاب رحمت الهی است و در این راستا باید تفسیر شود در ضمن احادیث مورد استناد آنها احادیث ضعیفی هستند اما به طور کلی موضعگیری ما نسبت به این قضیه این است که این قضایا را اسلامی نمیدانیم و معتقدیم نه پیامبر و نه صحابه این چنین اعمالی نداشتهاند اگر شما به قضایای اخیر کردستان عراق نگاه کنید متوجه این نکته خواهید شد که حتی افرادی که دید عمیقی از اسلام ندارند، میدانند که اینها به نام اسلام میخواهند به مسلمانان ضربه بزنند.
▪ در آخر چه باید کرد و راه چاره چیست؟
ـ سید قطب میفرماید باید مبارزه ریشهای را شروع کرد، مبارزهای بیامان با آداب، رسوم و عقاید انحرافی جامعه، باید از عقیده شروع کرد. نسلی که با عقیده سالم و صحیح پرورده شود هر کاری را میتواند انجام دهد بعد از آن به عبادات به معنای دقیق کلمه توجه کرد سپس نوبت به شناخت علم، تکنولوژی جدید و فرهنگ جامعه میرسد و این چنین دینی است که میتواند پاسخگوی نیاز مردم باشد.
منبع: نشریهی هلال مدرسهی علوم اسلامی خانقاه پاوه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست