سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
موفقیت, بدون برنامه ریزی امکان پذیر نیست
امروزه نقش برنامهریزی در موفقیت آدمها، انکارشدنی نیست. اگر از هر انسان موفقی دلایل موفقیتش را بپرسید، بدون شک یکی از کلیدهای موفقیت خود را برنامهریزی میداند. برنامهریزی که هم برای زمان حال و هم برای آینده انجام میشود. وجود برنامهریزی براساس ۳ اصلی که خدمتتان ارائه خواهم کرد، در زندگی ما ثابت میشود. به عبارتی اگر این ۳اصل را در برنامهریزی لحاظ کنیم، به این معناست که دارای یک برنامه خوب هستیم، در غیراینصورت چندان نمیتوان به آن برنامهریزی اعتماد کرد.
● ویژگیهای یک برنامهریزی خوب
بسیاری از صاحبنظران مدیریت و برنامهریزی معتقدند که هر نوع برنامهریزی باید ۳ ویژگی ذیل را داشته باشد. بدون این ۳ ویژگی، آن برنامهریزی چندان مفید نیست. این ویژگیها عبارتند از:
اول اینکه برنامه حتما باید مکتوب شود. دوم اینکه در برنامه باید عدد و رقم وجود داشته باشد و سوم اینکه زمان داشت و دارای ضربالعجل باشد. به عبارت دیگر دارای محدوده زمانی باشد یا به قول خارجیها (time-bounded) باشد. پس اگر این ۳ شاخصه در برنامهریزی شما وجود داشته باشد، برنامه خوبی خواهید داشت. پس اگر شما امروز برای زندگیتان چنین برنامهای با این ویژگیها دارید، زندگیتان بر پایه برنامهریزی بنا شده است اما اگر چنین چیزی ندارید به صراحت میتوان گفت که نه برنامهریزی دارید و نه برنامه. وقتی هم که شما برای زندگی خودتان برنامه ندارید، چگونه میتوانید برای دیگران برنامهریزی کنید. این دیگران میتوانند خانواده شما، مشتری شما یا هر کس دیگری باشند پس اول باید برای خود برنامه داشته باشید تا بتوانید برای دیگران هم برنامه تجویز کنید. با برنامهریزی ما نسبت بهخودمان، شناخت پیدا خواهیم کرد. بهعبارتی اگر ما برنامه مکتوبی که دارای عدد، رقم و زمان است، راجع به اهداف، کار، ازدواج، تحصیل، پیشرفتها، کارهایمان در این هفته و راجع به خیلی از مسائل دیگر داشته باشیم، افرادی هستیم که برنامهریزی در زندگیمان جریان دارد. ولی اگر چنین چیزی نیست پس برنامهریزی نداریم و برنامهریزینداشتن در زندگی، همان قانون سکون است. قانون سکون را اگر از دوران تحصیل به یاد داشته باشید به این معناست که جسم در حال حرکت یا ساکن، مایل به حرکت یا سکون است؛ مگر آنکه اتفاقی آن را از حرکت یا سکون باز دارد. به بیان دیگر جسمی که در حال حرکت است تمایل دارد به حرکت خود ادامه دهد و جسمی که در حال سکون است نیز تمایل دارد در حالت سکون باقی بماند. در زندگی چنین است. ما در زندگی در حال حرکتیم پس حرکت میکنیم؛ ولی با یک اتفاق ممکن است از حرکت بایستیم. این نوع زندگی، زندگی ۲ قدم به جلو، یک قدم به عقب نام دارد. به این سبک زندگی، زندگی بدون برنامهریزی میگویند. دو قدم به جلو یک قدم به عقب؛ این کار باعث میشود که ما مدام از مسیرهایمان منحرف بشویم، مدام کج برویم و مدام برگردیم و اصلاح کنیم. حرکتی کند، کند و کند. شاید شما هم شنیده باشید که میگویند هر آنچه از اول خلقت بشر تاکنون، علم تولید شده است، ۳سال و نیم دیگر این حجم علوم شناخته شده، ۲برابر خواهد شد! به عبارت دیگر نرخ رشد علم انسان در ۳ سال و نیم آینده، ۲برابر نرخ رشدی است که علم بشر تاکنون داشته است. پس عصر حاضر عصر سکون و ثبات نیست. بلکه عصر حرکت و پیشرفت است. عصر حاضر عصر موفقیت است. اگر حرکت نکنید، اگر تغییر نکنید و اگر شتاب نکنید، مطمئنا سهمی از موفقیت نخواهید داشت.
● مزایای برنامهریزی
پس از اینکه ویژگیهای یک برنامهریزی خوب و قابل اتکا را بیان کردیم، بهتر است در مورد مزایای برنامهریزی هم صحبت کنیم. برخی از مزایای برنامهریزی عبارتند از:
افزایش احتمال رسیدن به اهداف: برنامهریزی صرفا احتمال رسیدن به اهداف را زیاد میکند و رسیدن به اهداف را تضمین نمیکند. بر خلاف بسیاری از افراد که با فریب، تضمین قبولی در کنکور، تضمین لاغری و... را میدهند، برنامهریزی و برنامه تضمینی ارائه نمیکنند. با برنامهریزی میتوانیم احتمال رسیدن به موفقیت و دستیابی به اهداف را بالا ببریم.
صرفه جویی در هزینهها و استفاده صحیح از منابع: با برنامهریزی میتوان از سردرگمی نجات پیدا کرد و منابع را به هدر نداد. افرادی که برنامه ندارند، مرتب کارهای بیهوده و بینتیجه میکنند و منابع و نیروهای خود را در جهات مختلف و بدون انسجام هدر میدهند. برنامهریزی باعث میشود، منابع ما در یک راستا و یک جهت، همسو شود.
انطباق با شرایط متغیر محیطی: با برنامهریزی میتوان خود را با شرایط متغیر محیطی تطبیق داد. اگر قدرت پیشبینی بالایی داشته باشیم، میتوانیم وقایع را قبل از وقوع شناسایی کنیم و به آنها واکنش مناسب بدهیم.
فراهم شدن ابزارهای کنترل: با برنامهریزی دقیق میتوان، فعالیتهای خود را کنترل کرد. تنها درصورت داشتن یک برنامه دقیق و صحیح است که میتوانیم فعالیتهای خود را طی زمان مورد ارزیابی قرار دهیم و با توجه به برنامه از پیش تعیین شده، آنها را کنترل و اصلاح کنیم.
امکان سنجش میزان پیشرفت:براساس برنامه میتوان میزان پیشرفت خود را در طول دوره برنامهریزی، سنجید. به این ترتیب که کارهای خود و موفقیتهای خود را با آنچه از قبل در برنامه پیشبینی کرده بودیم، مقایسه میکنیم و میزان پیشرفت یا عدمپیشرفت خود را شناسایی میکنیم.
● انیشتن:
(اگر میخواهی تغییرات کوانتومی (کـــوانـــتم به کوچکترین واحد از یک کمیت فیزیکی گسسته گفته میشود) باشد، حتما نگرشت را عوض کن.)
شخصی به سقراط مراجعه میکند و میگوید:
- سقراط راه موفقیت را به من بگو.
سقراط مرد را به کنار دریا برد، همراه با او وارد آب شد و تا جایی که آب به سر شانه مرد میرسید او را پیش برد. ایستاد و سر مرد را به زیر آب فرو برد. مرد دستوپا زنان، سر خود را از آب بیرون آورد و گفت:
- من از تو راه موفقیت را پرسیدم، این چه کاری است؟
سقراط مجدد سر او را به زیر آب برد. این کار را چندبار انجام داد تا جایی که مرد علت کار سقراط را پرسید و گفت:
- مگر روی آب چه چیزی وجود دارد که میخواهی آن را زیر آب به من نشان دهی؟
- سقراط گفت: هوا.
من هم به شما میگویم برای موفق شدن باید به اندازه کافی بهدنبال موفقیت باشید تا راه آن به سویتان هموار شود. هر زمان موفقیت همانند هوا برایتان ضروری باشد، موفق خواهید شد. به همین راحتی!
● عصر حاضر، عصر طلایی برای موفقیت
بنده معتقد هستم که زمان حاضر، بهترین زمان و عصر طلایی بشر برای رسیدن به موفقیت است. چرا؟ بهعلت اینکه محدودیتهایی که در گذشته برای بشر بوده از بین رفته است. اما ممکن است این سوال را بپرسید که این محدودیتها چیست؟ یکی از این محدودیتها، ارتباطات در حوزههای مختلف است که امروزه روشهای ارتباطی بسیار توسعه یافته و دیگر تقریبا محدودیتی برای ارتباطات نداریم. با وجود تلفن فکس، موبایل، ماهواره، اینترنت و... دیگر تقریبا هیچ محدودیت ارتباطی وجود ندارد. خصوصا اینترنت و موبایل که انقلابی عظیم در عرصه ارتباطات ایجاد کردهاند.
دوم، نظامهای اجتماعی است. میدانید که در سالهای گذشته که برده داری وجود داشت، برده بدون اجازه صاحبش حق آب خوردن هم نداشت. بنابراین امکان رشد و پیشرفت هم برای آن شخص وجود نداشت. مثالی دیگر از سایر محدودیتهای نظامهای اجتماعی عرض کنم. مثلا شما اگر در صد سال پیش در یک روستازاده میشدید، تحت هیچ شرایطی نمیتوانستید به علوم مختلف دست پیدا کنید. چون امکانش نبود. نهایتا تنها برخی افراد بودند که میتوانستند قرآن بخوانند، گلستان و بوستان سعدی را مطالعه کنند یا دیوان اشعار شاعران دیگر را یاد بگیرند که معمولا میرزایی در روستا بود و به مردم اینگونه کتابها را یاد میداد اما دیگر هیچ امکانی برای یادگیری علوم مختلف نبود. مگر اینکه فرد از روستای خود، فرسنگها بایستی سفر میکرد و با کلی مشقت علوم مختلف را از علمای مختلف در شهرهای گوناگون کسب میکرد.
ولی امروزه دیگر این محدودیتها وجود ندارد. عصر امروز، عصر طلایی است. افراد باهوش، زیرک و البته توانمند میتوانند طلای موجود در این عصر را استخراج کنند. اگر تعداد میلیاردرهای جهان و آدمهای موفق را در هر جایی بررسی بکنید از هر نژادی، از هر طایفهای، از هر گروهی و با هر سنی، هیچیک از آنها بهدلیل داشتن پدر و مادر پولدار یا شانس نیست که موفق شدهاند. اتفاقاً اکثر آنها دارای خانوادههای بسیار فقیری هم بودند. نه بزرگ مرد اپل، استیو جابز و نه بنیانگذار باهوش مایکروسافت، بیل گیتس، نه مایکل دل، مؤسس شرکت دل و نه مارک زاکربرگ جوان، بنیانگذار فیس بوک، نه پروفسور حسابی پدر فیزیک ایران، نه محمود خیامی بنیانگذار ایران خودرو و به قول بسیاری پدر صنعت خودروسازی ایران و نه خیلی از افراد موفق دیگر در ایران و سایر کشورهای دنیا، هیچیک در خانوادهای ثروتمند متولد نشدهاند. این افراد خودشان خواستهاند و تلاش کردهاند تا به خواسته شان برسند.
به عبارتی اگر کسی بخواهد موفق شود، این زمان بهترین زمان ممکن هست. اما به شرطی که واقعاً بخواهد و از جان و دل مایه بگذارد. البته این گفته بنده به این معنا نیست که در عصر حاضر هیچ تهدیدی هم وجود ندارد. بزرگترین تهدید در عصر حاضر بعد از تنبلی و تن پروری و بیبرنامگی، وجود رقیب است. مطمئناً عصر حاضر عصری است که رقبا در هر زمینهای بسیار زیادند. در صنعت و کسب و کار، در تحصیل، در استخدام و... رقبا زیاد شدهاند. اما هنر ما این است که بتوانیم این تهدید را به فرصت تبدیل کنیم. بسیاری از علمای بازاریابی و مدیریت معتقدند که اتفاقاً رقیب، پدیده بدی نیست. به شرط اینکه رقیب خوبی هم باشد. به عبارت دیگر رقیب خوب، خوب است و رقیب بد هم بد. از رقبای خود میتوان درس گرفت و موجب پیشرفت خود شد و از رقبای بد اجتناب کرد. پس رقیب شناسی و بهرهگیری از پدیده رقابت خود هنری است که خیلیها ندارند و تنها انسانهای باهوش، حرفهای و دانا چنین هنری را دارند.
● از ناپلئون میپرسند آیا به شانس اعتقاد دارید؟
ناپلئون در جواب گفت: (آری به بدشانسی اعتقاد دارم و همیشه فکر میکنم که بد شانسترین انسان روی کره زمین هستم و براساس همین بد شانسیها اهداف زندگی خود را برنامهریزی میکنم.)
گاندی:
درد من تنهایی نیست بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت، بیعرضگی را صبر و با تبسمی بر لب، این حماقت را حکمت خداوند مینامند.
● رموز موفقیت
بهنظر شما رمز موفقیت آدمهای موفق چیست؟ نظم، برنامهریزی، سخت کوشی، هوش، شانس، جسارت، خلاقیت، هدف داشتن، ناامید نشدن یا... شاید بتوان گفت در نگاه اول همه اینها از جمله رموز موفقیت است. اما بهنظر من اینها رموز موفقیت نیستند بلکه عوامل دستیابی به موفقیت هستند زیرا موفقیت اصلاً رمزی ندارد. هیچ رمزی، هیچ جعبه سیاهی، هیچ جادویی و هیچ جام مقدسی وجود ندارد. فقط کافی است برای موفقیت از الگوبرداری آگاهانه و هوشمندانه استفاده کنید. پس رمزی وجود ندارد. شاه کلیدی هم وجود ندارد بلکه دسته کلید وجود دارد دسته کلید بزرگی که پر است از کلیدهای مختلف. هنر فرد موفق این است که میداند کدام کلید مناسب کدام قفل است. انسان موفق اول کلیدهای مختلف را درک میکند و اشراف کافی بر آنها پیدا میکند، سپس برای هر موقعیت یا به قولی برای هر قفل از کلید مناسب آن استفاده میکند. اما برای موفق بودن یک عامل دیگر هم وجود دارد و آن توکل به خداست. با توکل به خدا، عزم راسخ و تلاش و پشتکار فراوان، به همراه الگوبرداری آگاهانه (نه کورکورانه) و با هوش و درایت میتوان موفقیت را در چنگال خود اسیر کنید!
● تعیین هدف در برنامهریزی
وقتی از برنامهریزی حرف میزنیم، اول باید مشخص کنیم که هدف ما از برنامهریزی چیست؟ هر کسی برای خودش هدفی در زندگی دارد که این هدف میتواند مبنای برنامهریزی قرار گیرد. هدف شما از برنامهریزی چیست؟ رسیدن به موفقیت، زود رسیدن به موفقیت، ایمن رسیدن به موفقیت یا... در هر صورت هر کسی که برنامهریزی میکند در انتها میخواهد به موفقیت برسد. پس میتوان گفت همه بهدنبال موفقیت هستند. البته خود موفقیت نیز در بین آدمهای مختلف، تعاریف مختلفی دارد. برخی ازدواج کردن را موفقیت میدانند، برخی خریدن خانه یا یک خودرو را موفقیت میدانند، بعضیها با راهاندازی شرکت و کسب و کار خود، موفقیت را در دستان خود میبینند، برخی اصلاً بهدنبال مادیات نیستند و اینکه یک زندگی نسبتاً راحت و آرام داشته باشند خود را موفق میدانند و برخی نیز هیچگاه از به دست آوردن موفقیت سیر نمیشوند!! و تشنه کسب موفقیتهای جدید هستند. به هر حال هر هدف، آرزو، خواسته و... داشته باشیم، برای برنامهریزی خود باید هدفگذاری کنیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست