سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا

«سال های مشروطه» تولیدی شتابزده و خودخواهانه


«سال های مشروطه» تولیدی شتابزده و خودخواهانه

مجموعه تلویزیونی «سال های مشروطه» را در یک عبارت می توان خلاصه کرد: «یک خودخواهی آشکار در ساخت سریال»! «سال های مشروطه» اگرچه نوآوری هایی هم دارد اما در واقع، «یک خودخواهی آشکار» در …

مجموعه تلویزیونی «سال های مشروطه» را در یک عبارت می توان خلاصه کرد: «یک خودخواهی آشکار در ساخت سریال»! «سال های مشروطه» اگرچه نوآوری هایی هم دارد اما در واقع، «یک خودخواهی آشکار» در ساخت سریالی است که می توانست با اندکی تامل به اثری قابل قبول تبدیل شود.

نکته اول بحث فیلمنامه و انواع و اقسام غلط های آشکار بر زبان پرسوناژها به ویژه بازیگر نقش میرزای آشتیانی است که عبارات «بای نحوکان» (درباره فتوای میرزای شیرازی)، «سلام الله علیه» (درباره حضرت فاطمه زهرا) و «عجل الله تعالی» (درباره حضرت مهدی) و «لا حول و لا قوه الا بالله» از آن جمله است.

به جز اینها دیالوگ های دیگری هم هست که کاملا احساسی نوشته شده است مثل اینکه «امیر باید می رفت تا کبیر شود» که بیش از آنکه تامل برانگیز باشد، مضحک است. همچنین صحنه هایی مثل قرآن خواندن میرزا رضای کرمانی برای سیدجمال الدین اسد آبادی و انتخاب آن صدا برای قرائت قرآن که کاملا نامناسب درآمده است.

اشکالات تاریخی هم در این سریال کم نیست از جمله محل صدور فتوای تحریم تنباکو که در سامرا بوده و نه در نجف. جالب آن است که دست اندرکاران سریال حتی از انتخاب گریم مناسب برای بازیگر نقش امینه ناتوان بوده اند!

نکته دوم این است که محمدرضا ورزی کارگردان جوانیست که البته مولف نیست لذا ضروری بود تا با استفاده از انواع مشاوره ها به ویژه مشاوره مذهبی و بازنویسی های متعدد فیلمنامه، به متنی یکدست می رسید و آن را مبنای کار خود قرار می داد تا برخی از نوآوری های او در کارگردانی هم جواب می داد.

اینکه او کارهای مختلفی را در سریال خود به چند نفر محدود واگذار کرده، باعث شده تا افراد نتوانند در کارهای خود تمرکز لازم را پیدا کنند مثل آنکه یک نفر هم بازی می کند هم منشی صحنه است، هم طراحی می کند هم...! نکته عجیب دیگر این است که ورزی در مصاحبه ای، هدفش را از روایت تاریخ در تلویزیون، تنها و تنها جلب رضایت مردم می داند! اگر اینگونه است پس احتمالا تحریف تاریخ در نظر او امری مجاز تلقی می شود!

همچنین مقایسه ای که او بین سریال خود و سریال ماندگار «هزاردستان» انجام داده، قیاسی مع الفارق است و باید گفت ورزی در حد و اندازه ای نیست که بخواهد خود را با مرحوم علی حاتمی مقایسه کند.

کوتاه سخن آنکه «روایت تاریخ در قاب تصویر» همیشه جذاب بوده و خواهد بود. تلویزیون هم نشان داده که در پرداختن به حوادث تاریخی و بیان آن برای مردم، همیشه پیشتاز بوده است اما آن چه امروز در سریال های تاریخی تلویزیونی اتفاق می افتد، تنها بخش کوچکی از توانمندی های هنری ایران عزیز است. تردیدی نیست که «کار تیمی» و پرداختن به این مقوله ها در پدیده ای نه چندان جدید به نام «اتاق فکر» بسیار ضروری است، پدیده ای که مدیریت تازه تمدید شده صداوسیما هم نسبت به آن بی تفاوت نشان می دهد. بدیهی است نتیجه این بی توجهی چیزی جز کاهش مخاطب در دراز مدت نیست حتی اگر نظر سنجی های امروزی این سازمان نشان از اقبال فراوان مخاطبان به سریال ها بدهد اما آشکار شدن مشکلا ت مجموعه های تلویزیونی، چیزی است که اگر امروز هم برای عامه مردم اتفاق نیفتد، اما گذر زمان و بالا رفتن سطح فهم مخاطب عام باعث خواهد شد تا اتفاق بیفتد. به هر حال این اتفاق قابل مدیریت کردن و قابل پیشگیری است.

نویسنده : حسن حائری