چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آرامش و آسایش در اخلاق اپیکوری
نظریه اخلاقی اپیکوریان در وهله نخست برای تامین آرامش روانی طرحریزی شده است. بر اساس این نظریه، انسان باید سعی کند تا به حالت و وضعیتی تشویش ناپذیر برسد و به عبارت دیگر، بکوشد تا به آرامش باطنی دست یابد و تلاش نماید تا جسم او نیز مانند جانش در آسایش باشد. آسایش و آرامش کامل بزرگترین لذت است. لیکن باید توجه داشت که سکون خاطر و آرامش روحی غایت اخلاق نیست. تنها غایتی که اپیکور به آن معتقد است عبارت است از لذت. آرامش روحی و سکون خاطر تا آنجا که از این غایت تبعیت میکنند، یعنی تا جایی که موجب تولید لذت شوند معتبر و ارزشمند هستند و الا به خودی خود دارای ارزش ذاتی نیستند.
آرامش بیش از هر چیزی مبتنی است بر فهم جهان. فهم جهان، بر اساس جهانشناسی اپیکوری به ما نشان میدهد که بر خلاف باورهای عامیانه و انسانهای جاهل دلیلی برای هیچ ترسی وجود ندارد.در مکتب اخلاقی اپیکور تعقل و تفکر برای انتخاب لذات و هماهنگ کردن و موزون ساختن حیات نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. وی معتقد است که باید از میان لذات متعدد و متنوعی که در پیش روی ما قرار دارد با تکیه بر عقل و اندیشه دست به گزینش و انتخاب بزنیم. اپیکور میگفت: هر لذتی به حکم طبیعت خاصه خود خیری به شمار میرود و لیکن هر لذتی به حکم اراده اختیار نمیشود. به همین ترتیب هر المی شری به شمار میرود، و لیکن از هر المی به حکم اراده احتراز نمیشود. و در تبیین این مدعا میگفت: حیوانات نیز مانند انسان به حکم طبیعت از ابتدای ولادت به طلب لذت برمیخیزند و از اقسام آلام میگریزند بی آنکه چنین کاری را بیاموزند.
و این یکی از اقسام امور بدیهی است که دیدن آن برای پذیرفتن کفایت میکند و محتاج اقامه برهان نیست. از طرفی معتقد بود که حکیم کسی است که به فقدان اضطراب یعنی به سکون خاطر واصل آید و آرامش درون و صفای نفس حاصل کند. و چنین نمیشود مگر اینکه آدمی خود را از آنچه مایه اضطراب اوست، یعنی از انواع مختلف شوق و خوف که به عامه بشر روی آور شده است رها سازد. و این همان صفای مقرون به مناعت است که اختصاص به صاحب نظران و روشنبینان دارد که با استفاده از آرای حکما جهان اندوهبار ادیان و قصص را به یک سوی نهادهاند و اینک نه از خدایان میترسند و نه پروای مرگ را دارند و چون امیال خود را محدود میسازند میتوانند به سعادت نایل آیند.
در عین حال اپیکور این نکته را به خوبی دریافته بود که اولا لذتها در جهان با آلام و رنجها عجین شدهاند و لذا نمیتوان لذایذ خالص و به دور از هر گونه درد و رنجی داشت. لازمه برخورداری از برخی لذایذ، تن دادن به پارهای از آلام و دردها است. به عبارت دیگر، وی به درستی میدانست که نظام این عالم به گونهای است که نمیتوان در آن لذایذ خالص پیدا کرد، برخورداری از هر لذتی، مستلزم تن دادن به الم یا آلامی است و ثانیا در پارهای اوقات میان لذتها تزاحم وجود دارد و نمیتوان همه آنها را استیفاء کرد. بنابراین لازم است برای گزینش یا ترجیح لذتی از میان لذایذ دیگر، و یا چشم پوشی از لذت یا لذایذی دست به یک سری محاسبه زد و نمیتوان صرفاً به ندای طبیعت گوش سپرد و به دنبال غرایز طبیعی رفت. یعنی بر خلاف آریستیپوس که حکم اخلاقی را صرفاً با تکیه بر طبیعت به دست میآورد و معتقد بود که یگانه منشاء ارزشهای اخلاقی «طبیعت و ساختار وجودی انسان» است اپیکور بر این باور است که باید با همکاری عقل و طبیعت، حکم اخلاقی را کشف کرد. وی میگفت «طبیعت هر عضوی حکم میکند که خیر خود را بر خیر اعضای دیگر ترجیح دهد».
حسین راضی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست