چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
آن که شد کشته او...
بارها از زبان اندیشمندان و شخصیتهای علمی، سیاسی، مذهبی و... مسلمان و غیرمسلمان درباب اهمیت و عظمت قیام عاشورا و منحصر بفرد بودن آن و دستاوردها و نتایج آن برای تاریخ بشریت شنیدهایم.
شاهد بودهایم که چگونه این قیام امام(ع) و اصحابش را پیشتازان و شهسواران عرصه شرافت و نیکنامی در تاریخ ساخته است و چگونه تصمیم ابراهیمگونه حسین(ع)، نام او را بسا بیش از خلیل خدا در اعصار تاریخ بر سر زبانها انداخته است و دانستهایم که اثربخشی این قیام بر ابنای بشر چه بسا بیش از دعوت و مجاهدت انبیای الهی بوده است.
اما نه هیچ یک از این موارد و نه کل آنها، دلیل موجه این قیام نیست. چرا که قرار است در این مصاف، نه تنها اباعبدالله جان خود را از دست دهد بلکه دهها اسماعیل نیز به پیروی از او روانه قربانگاه شوند.
چگونه است که در هیچ یک از روایتهای روز واقعه، نه تنها تزلزلی در گفتار و کردار امام حسین ـ که ذات مقدسش از تزلزل بری است ـ شاهد نیستیم بلکه حتی در گفتار و اعمال اصحاب شهیدش و بازماندگان به اسارت گرفته شده ـ به ویژه حضرت زینب کبری ـ چنان استواریای را شاهدیم که از ذرهای شک و دو دلی و ندامت بیگانه است.
چنین ایمانی مولود نگرش توحیدیایست ژرف که به بیانی عالی در دعای عرفه از زبان سالار این قیام بیان گردیده است، آنجا که معشوق و معبودش را چنین توصیف میکند: «لَیسَ لِقَضَائِهِ دَافِعٌ وَ لاَ لِعَطَائِهِ مَانِعٌ وَ لاَ کَصُنْعِهِ صُنْعُ صَانِع» (هیچکس در عالم سر از حکم و فرمانش نتواند کشید و بخشش او را منع نتواند کرد و هیچ صانعی در آفرینش مانند صنع او پدید نتواند ساخت).
دلیل راه قیام حسین، آن معبودی است که حکمش هیچ دافع و گردنکشی ندارد و آنچه بخواهد آن شود. و این شهسوار شرافت و نیکنامی در تمام تاریخ، خود را در برابر این معبود چنین توصیف میکند: «وَ رَآنِی عَلَی الْمَعَاصِی فَلَمْ یشْهَرْنِی» (مرا در حال عصیان بسیار دیدی و بیآبرویم نفرمودی) و هرچند معصوم، گناه نمیکند ولی امام، خود و همه خلایق را در برابر معبودش چنان فقیر و نیازمند میبیند که گویی به جای آوردن حق او و عصیان نورزیدن به درگاهش را ـ و در اینجا عصیان و عصمت را باید به معنای عرفانی این اصطلاحات دریابیم و نه به معنای فقهی آنها ـ امکانپذیر نمیداند: «تویی که به خلق عطا فرمودی تویی که فقیر را غنی ساختی تویی که سرمایه دادی تویی که پناه دادی» و اگر عصمتی هم در بندگان خاص او هست، عطای خود اوست: «تویی که هدایت کردی تویی که خوبان را عصمت از گناه، کرامت کردی»
حاصل اینکه قیام عاشقانه امام حسین(ع) نتیجه یک بینش است، بینشی که مبتنی بر فقر مخلوق در همه عرصههای وجودی و ماهوی در برابر معبود است: «ای آنکه بر ملک وجود مالکی و بر هر چیز توانا و قادری و قاهر» پس عطای جان خود و ذبح دهها اسماعیل به پای این معبود، چندان دشوار نیست، اما ایمان حسینوار به این بینش، ایمانی است کمیاب؛ اگر نگوییم نایاب.
حسین برید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست