سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

دانشگاه گندی شاپور


دانشگاه گندی شاپور

گندی شاپور یكی از هفت شهر اصلی امپراتوری ایرانیان در ایالت خوزستان بود برخی نویسندگان بنیان گذاری این شهر را به اشكانیان نسبت می دهند, اما برخی دیگر براین باورند كه این شهر را شاپور اول, دومین پادشاه ساسانی, پس از شكست ارتش والریانوس, امپراتور روم, به سال ۲۶۰ میلادی, ساخت و از آن به عنوان پایگاه نظامی و جای نگهداری ۷۰ هزار اسیر رومی بهره می گرفت

دانشگاه گندی‌شاپور نخستین دانشگاه جهان بود كه در سال ۲۷۱ پیش از میلاد در شهر گندی‌شاپور در خوزستان، به فرمان شاپور دوم بنیان‌گذاری شد. در آن دانشگاه، كه عرب‌ها آن را جندی‌شاپور خوانده‌اند، رشته‌های پزشكی، فلسفه، الاهیات و علوم، به‌ویژه اخترشناسی، آموزش داده می‌شد. گندی‌شاپور یك بیمارستان آموزشی، رصدخانه و كتاب‌خانه‌ی بزرگی نیز داشت كه نوشته‌هایی به زبان‌های پهلوی، یونانی، هندی و سریانی در آن نگهداری می‌شد. آن دانشگاه الگویی برای بنیان‌گذاری بیت‌الحكمه در بغداد شد.

● بنیان‌گذاری گندی‌شاپور

گندی‌شاپور یكی از هفت شهر اصلی امپراتوری ایرانیان در ایالت خوزستان بود. برخی نویسندگان بنیان‌گذاری این شهر را به اشكانیان نسبت می‌دهند، اما برخی دیگر براین باورند كه این شهر را شاپور اول، دومین پادشاه ساسانی، پس از شكست ارتش والریانوس، امپراتور روم، به سال ۲۶۰ میلادی، ساخت و از آن به عنوان پایگاه نظامی و جای نگهداری ۷۰ هزار اسیر رومی بهره می‌گرفت. واژه‌ی وندوی‌شاپور، كه به مفهوم "تسخیر شده به دست شاپور" است، از این نظر پشتبانی می‌كند. فردوسی نیز در چگونگی پدید آمدن این شهر آورده است:

نگه كرد جایی كه بد خارسان

از او كرد خرم یكی شارسان

كجا گندشاپور خوانی ورا

جز این نام نامی نرانی ورا

در خوزیان دارد این بوم و بر

كه دارند هر كس بر او برگذر

از او تازه شد كشور خوزیان

پر از مردم و آب و سود و زیان

یكی شارسان بود آباد بوم

كه پر دخت بهر اسران روم

برخی دیگر از تاریخ‌نگاران نوشته‌اند كه بنیان‌گذاری گندی‌شاپور را اردشیر اول آغاز كرد و پسرش شاپور آن را به پایان رساند. برای نمونه، ابن ندیم می‌نویسد: " اردشیر برای گردآوری كتاب از هند و روم و بقایای آثاری كه در عراق مانده بود، كسانی را بدان ناحیه‌ها فرستاد و از آن‌ها هرچه را متفرق بود گردآورد و آنچه را متباین بود تالیف كرد." به نظر او، اردشیر می‌خواست مدرسه‌ای بسازد كه به بزرگی و شكوه آن مانندی وجود نداشته باشد. اما زمان این كار را پیدا نكرد و پسرش شاپور اول راه او را ادامه داد.

گندی‌شاپور كه در آغاز روستای كوچكی به نام نیلاوه بود در زمان شاپور دوم،ذوالاكتاف، شهری گسترده و آباد شد. هنگامی كه ژولین، امپراتور روم، در سال ۳۶۳ میلادی به ایران یورش آورد، شاپور دوم لشكر خود را در آن شهر گرد آورد. از این رو، وندوی‌شاپور یا شاپور گرد به گنده شاپور، به معنای لشكرگاه شاپور، شناخته شد و آرام‌آرام به صورت گندی‌شاپور در آمد و زمان زیادی پایتخت ساسانیان بود. آن شهر تا زمان یورش عرب‌های مسلمان هم‌چنان از شهرهای مهم خوزستان و ایران بود و در زبان آنان به جندی‌شاپور شناخته می‌شد كه در زبان فارسی نیز به همین نام شهرت یافت. اما پس از بنیان‌گذاری بیت‌الحكمه در بغداد و رفتن بسیاری از دانشمندان وبزرگان آن شهر به آن مركز علمی اسلامی، آرام‌آرام اهمیت خود را از دست داد و پس از ۹۰۰ سال شكوفایی رو به ویرانی نهاد و اكنون ویرانه‌های آن در نزدیكی شوشتر در جایی به نام شاه آباد، بر جای مانده است.

● از پادگان نظامی تا پایگاه دانش

گندی‌شاپور كه در آغاز به یك شهر نظامی می‌ماند، آرام‌آرام چهره‌ی شهر دانش را خود گرفت. گردآمدن برخی از ماهرترین پزشكان روزگار و به وجود آمدن مركزهای آموزش پزشكی در آن شهر، سرآغاز آن دگرگونی بزرگ بود. قفطی، نویسنده‌ی كتاب اخبار الحكما، آغاز آموزش پزشكی در شهر گندی‌شاپور را از زمان اردشیر می‌داند و نوشته است كه دانشمندان و پزشكان سریانی به آن شهر آمدند و آموزش پزشكی را آغاز كردند. هم او نوشته است كه شكوفایی علمی گندی‌شاپور در زمان شاپور دوم بوده است و از زبان شاپور نوشته است كه گفت:"شمشیرهای ما مرزها را می‌گشاید و دانش و فرهنگ ما، قلب‌ها و مغزها را تسخیر می‌كند."

گندی‌شاپور در زمان خسرو انوشیروان(۵۳۱- ۵۷۹ میلادی) به شهرت تاریخی خود رسید، چرا كه به خواست او نهضت علمی توانمندی در ایران پیدا شد. وی بنا بر نوشته‌های اكاثیاس، فلسفه را از اورانوس طبیب و فیلسوف آموخته بود و به عالمان و حكیمان و مترجمان و ادیبان توجهی ویژه داشت و هر یك را به كاری می‌گماشت. چنان‌كه بولس ایرانی را مأمور تألیف كتابی در منطق ارسطو كرد و با كمك جبراییل درست‌بد(Dorostbad)، یعنی وزیر یا رئیس بهداری، در سال بیستم از سلطنت خود پزشكان گندی‌شاپور را گرد آورد تا به روش پرسش و پاسخ كتابی در علوم طب بنویسند. بهره‌گیری او از برزویه‌ی پزشك در ترجمه‌ی كتاب‌های هندی و هم‌نشینی حكیمانه او با بزرگمهر، كه به نظر می‌رسد همان برزویه باشد، مشهور است.

انوشیروان بزرگمهر را، كه ریاست دانشكده‌ی پزشكی را داشت، به هندوستان فرستاد تا كتاب‌های خوب هندی را به ایران بیاورد. از جمله كارهای ماندگار برزویه‌، ترجمه‌ی كتابی از سانسكریت به نام Panchatantra به زبان پهلوی بود كه با نام كلیله و دمنه مشهور شد. او علاوه بر این اثر ارزشمند چند تن از پزشكان هندی را همراه خود به ایران آورد. كتابی هم به نام حكمت هندی، كه در ۴۶۲ هجری/۱۰۷۰ میلادی با تلاش شمعون انطاكی از عربی به یونانی ترجمه شد، نیز به او منسوب است.

از روی‌دادهای علمی مهم دوره‌ی انوشیروان، پناه جستن هفت تن از دانشمندان و فیلسوفان مدرسه‌های روم شرقی به سال ۵۲۹ میلادی است كه از بیم تعصب ژوستی‌نیانوس، امپراطور روم شرقی، به ایران آمدند و به فرمان خسرو به مهربانی پذیرفته شدند. آن حكیمان پیروان شیوه‌ی نوافلاطونی بودند و انوشیروان با برخی از آنان به‌ویژه پریسكیانوس، گفت‌وگوهای علمی داشت و از پرسش‌ها و پاسخ‌های آن دو ،كتابی فراهم شده بود كه اكنون ترجمه‌ی ناقصی از آن به لاتین در كتابخانه‌ی سن‌ژرمن پاریس با عنوان "حل مسائلی درباره‌ی مشكلات خسرو پادشاه ایران" موجود است. این كتاب شامل گفت‌وگوهای كوتاهی در موضوع‌های گوناگون روانشناسی، كارهای اندام‌ها، حكمت طبیعی، اخترشناسی و تاریخ طبیعی است.

از آن‌جا كه در دانشگاه گندی‌شاپور، به‌ویژه در دوره‌ی انوشیروان، نسبت به دانشمندان از هر آیین و ملتی به گرمی رفتار می‌شد، آن نهاد آموزشی و پژوهشی بزرگ‌ترین مركز علمی جهان آن روزگار شد و دانشمندان و پزشكانی از جای‌جای جهان، از چین و هند، از مصر و یونان، از مسیحی و زدشتی و با هر نگرش فلسفی گردهم آمدند. از این رو، جرج سارتون، پژوهشگر تاریخ علم، بر خلاف بسیاری دیگر از پژوهشگران و نویسندگان، از آن مركز علمی و پژوهشی، نه با عنوان مدرسه‌ی كه با عنوان دانشگاه گندی‌شاپور یاد كرده است. گندی‌شاپور به بیان او:" بزرگ‌ترین مركز فكری عصر بود و افكار یونانی، یهودی، مسیحی، سریانی، هندی و ایرانی می‌توانستند در آن‌جا با هم مقایسه شوند و به هم درآمیزند."

● سازمان آموزشی

در دانشگاه گندی‌شاپور آموزش پزشكی اهمیت زیادی داشت و آموزش اخترشناسی و فلسفه پس از آن مورد توجه بود. آموزش پزشكی آمیزه‌ای از پزشكی هندی، یونانی و ایرانی بود و شیوه‌ی آموزشی آن به اندازه‌ی پیشرفت كرد كه برخی از تاریخ‌نگاران آن را شهر بقراط نام داده‌اند و قفطی، نویسنده‌ی كتاب اخبارالحكما آن را از پزشكی یونان كامل‌تر می‌داند. این نظر چندان مبالغه‌آمیز نمی‌نماید، چرا كه پزشكانی از هند، چین، اسكندریه، فینیقیه، میان‌رودان و ایران در گندی‌شاپور گردآمده بودند و باعث آمیزش و پیوند روی‌كردهای پزشكی گوناگون و نقد آن‌ها شده بودند و چنین پیوند و آمیزش علمی و فرهنگی تا آن زمان در جهان به وجود نیامده بود. جهان دانش از این رو به گندی‌شاپور وامدار است كه در دورانی كه برای ارتباط دانشمندان ملت‌های گوناگون و گسترش و پراكنش دانسته‌های علمی ابزارهای كارآمدی وجود نداشته، چنین فرصت ارزشمندی را فراهم كرده است.

شهر گندی‌شاپور كهن‌ترین بیمارستان آموزشی جهان را نیز در خود داشت. پزشكان آن بیمارستان، هم‌زمان به كار درمان بیماران و آموزش دانشجویان می‌پرداختند. به نظر می‌رسد دارای گونه‌ای از سازمان پزشكی نیز بوده‌اند. بهترین پزشك، كه به ریاست همه‌ی پزشكان می‌رسید، با لقب درست‌بد شناخته می‌شد كه علاوه بر ریاست بیمارستان گندی‌شاپور، پزشك ویژه‌ی پادشاه ساسانی نیز بود. جبراییل درست‌بد از شناخته‌شدهترین آنان بود كه اجازه‌نامه‌ی پزشكی را نیز او صادر می‌كرد. بیادق، كه كتاب الماكول و المشروب، به نام او شناخته شده است، استفان ادسی، تریبونوس و برزویه، از جمله‌ی دیگر پزشكانی بودند كه به چنان جایگاهی دست پیدا كردند و بسیار مورد توجه شاهان ساسانی بودند.

در گندی‌شاپور رصدخانه‌ای نیز برپا شده بود كه دانشجویان دانشكده‌ی اخترشناسی از آن بهره می‌گرفتند. پژوهش‌های اخترشناسی شامل گاه‌شماری و نگهداری دقیق زمان، تعیین سال كبیسه، رصد كردن ستارگان، برسی گرفتگی خورشید و ماه، تعیین طول و عرض جغرافیایی شهرها و برخی پژوهش‌ها جغرافیایی بود كه پس از آمدن اسلام به ایران به عربی ترجمه شد و دانشمندان مسلمان از آن‌ها بهره گرفتند. از آن‌جا كه برای برسی‌های اخترشناسی به دانش ریاضی نیاز هست، پژوهش‌های ریاضی نیز مورد توجه آنان بود. پژوهش‌های ریاضی نیز در كار تعیین مساحت زمین، اندازه‌ی مالیات و چگونگی كندن كاریز و مدیریت آب، به كار گرفته می‌شد.

در دانشگاه گندی‌شاپور انجمن‌های علمی ویژه‌ای برپا می‌شد كه به كنگره‌های پزشكی امروزی شباهت زیادی داشت. برای مثال، در دوران انوشیروان، به سال ۵۵۰ میلادی، جلسه‌های مناظره و گفت و گوی طولانی تشكیل شد. در این جلسه‌ها پزشكان مشهور از جای‌جای جهان آن روز در گندی‌شاپور گردهم آمده بودند و نظرها و تجربه‌های خود را به یكدیگر در میان می‌گذاشتند. گاهی خسرو انوشیروان نیز در آن نشست‌ها شركت می‌كرد و خود نیز در گفت و گوها وارد می‌شد. البته، به نظر می‌رسد مناظره‌های علمی پیش از دوران انوشیروان نیز وجود داشته است، چرا كه قفطی، از قول تاریخ‌نگاران می‌گوید:"شاپور هر دانشمند جدیدی را كه برای درس دادن در دانشگاه برگزیده می‌شد، پیش از درس در مجلس دانشمندان احضار می‌نمود و سپس به مناظره امر می‌كرد. اگر دانشمند نو رسیده از این آزمون پیروز بیرون می‌آمد، لباس ویژه‌ی استادی را بر تن می‌كرد كه بسیار آراسته بود. "

آمدن دانشمندانی از روم شرقی به ایران باعث توجه بیش‌تر به فلسفه و گفت و گوهای علمی شد. آن دانشمندان عبارت بودند از:

▪ دمسكیوس سوریانی(از دمشق)،

▪ سیمپلیكوس كیلیایی(از كیلیكیه)،

▪ پولامیوس فروگی(از فریگیه)،

▪ پریسكیانوس لودی(از لیدیه)،

▪ هرمیاس فنیقی(از فینیقیه)،

▪ دیوجانی فینیقی(از فینیقیه)

▪ ایسیدوروس غزی(از غزه).

این استادان، كه انوشیروان آنان را گرامی داشت، باعث ورود فلسفه‌ی نوافلاطونی به ایران شدند و گندی‌شاپور زمینه‌ا‌ی برای پیشرفت این گونه از فلسفه شد. ترجمه‌ی آثار فلسفی یونان به پهلوی نیز در همین دوران اوج گرفت و به شهادت بسیاری از تاریخ‌نگاران، از جمله ابن‌ندیم و ابن‌خلدون، همین كتاب‌ها بودند كه از پهلوی به عربی برگردانده شدند.

منبع:

۱. صفا، ذبیح‌ ‌الله. علم در ایران، از مجموعه مقاله‌های كتاب ایرانشهر، جلد اول، صفحه‌ی ۶۹۵، چاپخانه‌ی دانشگاه(كمیسیون ملی یونسكو در ایران) ۱۳۴۲

۲. سزگین، فواد. تاریخ نگارش‌های عربی، ترجمه‌ی كیكاووس جهانداری و به سرویراستاری احمد رضا رحیمی ریسه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول ۱۳۸۰

۳. تكمیل‌همایون، ناصر. دانشگاه گندی‌شاپور. دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۸۴

۴. صفا، ذبیح‌ ‌الله. مدرسه، از مجموعه مقاله‌های كتاب ایرانشهر، جلد اول، صفحه‌ی ۷۱۴، چاپخانه‌ی دانشگاه(كمیسیون ملی یونسكو در ایران)۱۳۴۲

۵. نیرنوری، حمید. سهم ایرانیان در تمدن جهانی، انتشارات فردوس، چاپ اول ۱۳۷۲

۶. نصر، سید حسین. علم و تمدن در اسلام، انتشارات خوارزمی، چاپ دوم ترجمه‌ی فارسی ۱۳۵۹

۷. دهخدا، علی‌اكبر. لغت‌نامه(واژه‌ی گندی‌شاپور)، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷

۸. كرامتی، یونس. پزشكی(از مقاله‌های دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، به كوشش سیدكاظم بجنوردی)، انتشارات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۳

۹. مولوی، محمدعلی. احمد نهاوندی(از مقاله‌های دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، به كوشش سیدكاظم بجنوردی)، انتشارات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۷

۱۰. سارتن. جرج. مقدمه‌ای بر تاریخ علم. ترجمه‌ی غلامحسین صدری افشار. انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۳


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.