شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

این قافله عمر عجب می گذرد


این قافله عمر عجب می گذرد

به مناسبت روز بزرگداشت خیام نیشابوری

غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم نیشابوری موسوم به خیام از بزرگ ترین و مشهورترین شعرای تاریخ ایران بعد از اسلام است که شهرتش مرزها را در نوردیده و در سرتاسر گیتی به عنوان شاعری خردگرا شناخته شده است. خیام، فیلسوف، ریاضی دان، ستاره شناس و شاعر قرن پنجم هجری قمری/ قرن دوازدهم میلادی است. شهرت او گرچه بیشتر به شاعری است اما در واقع خیام فیلسوف و ریاضی دانی بود که به آثار ابوعلی سینا پرداخت و یکی از خطبه های معروف او را در باب یکتایی خداوند به فارسی ترجمه کرد. اولین اشاره ای که به شعر خیام شده، صدسال پس از مرگ اوست. می توان وی را یکی از پرآوازه ترین شعرای کل تاریخ کلاسیک دنیا قلم داد کرد که به واسطه افکار و آرای متمایز و شفافش به بالاترین حد اشتهار و آوازه رسیده است.

بر این شهرت و معروفیت، جمیع الاطراف بودن دانش وی در سایر علوم را هم باید مضاف کرد.خیام ، در واقع نابغه ایست که تقریبا در هر علم و دانشی دستی داشته و تلفیق و ترکیب این همه دانایی و شعور را در کاسه رباعی با طعم فلسفه ریخته و به جهانیان عرضه کرده است. می توان گفت در طول این صدو اندی سال گذشته، تقریبا هیچ نامی از گذشته گان، به اندازه نام خیام پرفروغ نبوده است. نوشته اند، که خیام را به تدریس و نوشتن کتاب رغبت چندانی نبود. شاید به دلیل آن که شاگردان هوشمند برگزیده ای پیرامون خود نمی یافت و چه بسا از آن جهت که اوضاع روزگار خود را، که مقارن حکومت سلجوقیان و مخالفت شدید با فلسفه و زمان رونق بازار بحث ها و جدل های فقیهان و ظاهربینان بود، شایسته ابراز اندیشه های آزاد و بلند نمی دید.

با این همه، از او نوشته های بسیار برجای مانده که در قرون وسطی به لاتین ترجمه شده و عجیب مورد توجه اروپائیان قرار گرفته است. رساله وی در جبر و مقابله و رساله ای دیگر، که در آن به طرح و پاسخ گویی به مشکلات هندسه اقلیدس پرداخته، از جمله مشهورترین آثار ریاضی اوست. خیام، منجم بود و تقویم امروز ایرانی، حاصل محاسباتی است که او و عده ای از دانشمندان دیگر، در زمان جلال الدین ملک شاه سلجوقی انجام داده اند و به نام وی تقویم جلالی خوانده می شود. خیام، در باب چگونگی محاسبات نجومی خود رساله ای نیز نوشته است. وی علاوه بر ریاضی و نجوم، متبحر در فلسفه، تاریخ جهان، زبان شناسی و فقه نیز بوده است. علوم و فلسفه یونان را تدریس می کرده و دانشجویان را به ورزش جسمانی و پرورش نفس تشویق می کرده است.

از همین رو، بسیاری از صوفیان و عارفان زمان، او را به خود نزدیک می یافته اند. خیام، سفرهای طولانی به سمرقند، بلخ، هرات و اصفهان کرد و همه جا با روشنی تمام در باب حیرت و سرگشتگی فلسفی خویش سخن گفته است. رساله ای در کیفیت معراج، رساله دیگر درباره علوم طبیعی و کتاب های بسیار به زبان های فارسی و عربی حاصل زندگی نسبتا طولانی اوست .از آثار معروف فارسی منسوب به عمر خیام، رساله نوروز نامه است که با نثری ساده و شیوا، پیدایی نوروز و آداب برگزاری آن را در دربار ساسانیان بازگو نموده است. او در این رساله درباره آیین جهان داری شاهنشاهان کهن ایرانی و پیشه ها و دانش هایی که مورد توجه آنان بوده است ، سخن رانده و تنی چند از شاهان داستانی و تاریخی ایران را شناسانده است. خیام به خاطر رصدهای نجومی اش در جهان اسلام و در میان فارسی زبانان چهره شناخته شده ای است.

از دیگر تلاش های علمی خیام می توان به ایستادگی او در برابر نظریه رایج مرکزیت زمین اشاره کرد. خیام با تشکیک در این نظریه که امام غزالی هم به آن قائل بود، بطلان آن را ثابت کرد. وی برای اثبات گردش کره زمین و سیارات دیگر، ماکتی از منظومه شمسی ساخت که موقعیت زمین و سایر کرات را نسبت به خورشید نشان می داد و با تبیین چگونگی پدید آمدن شب و روز، نظریه خود را ثابت کرد. وی همچنین بر آن بود که ستارگان، اجرام ثابتی هستند که در صورت حرکت به دور زمین، به خاطر جرم زیادشان آتش می گیرند و به خاکسترتبدیل می شوند. منجمان مسیحی قرن ها بعد از خیام همین نظریات را به صورت امروزی مطرح کردند!

یک قطره آب بود و با دریا شد

یک ذره خاک و با زمین یکتا شد

آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟

آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

زندگی حکیم همچون عقاید و اندیشه های ژرف و پوینده او در هاله ای ابهام فرو رفته است وافسانه هایی که به این دانشمند بزرگ نسبت داده اند حقایق زندگی او را تا حدودی با داستان هایی غیر واقعی درآمیخته است. تاریخ زندگی حکیم معلوم نیست ولی بنا بر شواهد امر خیام در سال ۴۳۹ ه.ق در نیشابور، شهری که به آن عشق می ورزید و بخش مهمی از ایام عمرش را در آن گذراند، به دنیا آمده است. دوران کودکی و نوجوانی حکیم نیز کاملا مشخص نیست ولی به طور قطع وی مطالعات خود در زمینه علوم معمول آن روز را در نیشابور سپری کرده و به سبب نبوغ ذاتی و ذهن خلاق و استعداد والای خویش به دستاوردهای شگرفی نایل آمده است.

حکیم ظاهرا پس از کسب علوم و معارف عصر خویش رهسپار سمرقند شده و در این شهر مورد توجه امیر شمس الملک نصربن ابراهیم قرار گرفته است و رساله معروف خود درباره جبر را نیز در همین زمان به رشته تحریر در آورده است. خیام سپس عازم اصفهان شده و به خدمت ملکشاه سلجوقی درآمده و به اصلاح تقویم ایرانی و بنای رصدخانه ای در اصفهان همت گماشته است.سلطان ملکشاه در دوره سلطنت خویش حکیم جوان را سخت گرامی داشته و امکانات فراوانی برای فعالیت های علمی در اختیار خیام گذاشته است. پس از روی کار آمدن سلطان سنجر سلجوقی، حکیم عمر خیام که در زمره ندمای خاص سلطان ملکشاه بوده به خدمت وی درآمده و حتی سلطان را که دچار آبله سختی شده بوده مورد معالجه و درمان قرارداده ولی سنجر هیچ گاه نظر مساعدی نسبت به خیام نداشته است! از این روی وی مدتی کوتاه پس از بر تخت نشستن سلطان سنجر به زادگاه خویش نیشابور بازگشته و باقیمانده عمرش رادر این شهر به انزوا و گوشه نشینی گذرانده است.

از جمله رفتگان این راه دراز

باز آمده ای کو که به ما گوید راز

هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز

چیزی نگذاری که نمی آیی باز

شعر خیام، در قالب رباعی، شعری کوتاه، ساده و بدون هنرنمایی های فضل فروشانه و در عین حال حاوی معانی عمیق فلسفی و حاصل اندیشه آگاهانه متفکری بزرگ در مقابل اسرار عظیم آفرینش است. تعداد واقعی رباعیات خیام را حدود هفتاد دانسته اند، حال آن که بیش از چند هزار رباعی به او نسبت داده می شود. در دنیای ادب و هنر بیرون از مرزها، خاصه در جهان انگلیسی زبان، خیام معروف ترین شاعر ایرانی است که شهرتش از محافل علمی و ادبی بسیار فراتر رفته است. این شهرت مرهون ترجمه رباعیات او به وسیله ادوارد فیتز جرالد شاعر انگلیسی است. اوست که در قرن نوزدهم میلادی، افکار بزرگ فیلسوف و شاعر را به جهانیان شناساند و موجب توجه همگان به این اعجوبه علم و هنر شد.

اشعار فعلی منسوب به خیام بیش از هزار رباعی را در بر می گیرد ولی اکثر محققان، تنها هفتاد تا یکصد رباعی را از آن شاعر دانسته و سایر اشعار را اگرچه تفاوت چندانی با رباعیات واقعی خیام ندارند سروده برخی از شاعران وعارفان زمان وی و اندکی پس از مرگ خیام دانسته اند که به دلیل گستاخی و زیاده روی در ابراز عقاید فلسفی خود این رباعیات را به حکیم خفته در خاک نسبت داده و خود را از مجازات های سخت احتمالی که ممکن بوده دامن گیرشان شود رهانیده اند. رباعیات خیام در قرن نوزدهم توسط ادوارد فیتز جرالد شاعر بزرگ انگلیسی و در نهایت هنرمندی به زبان انگلیسی ترجمه گشته و مورد استقبال شدید محافل علمی و ادبی اروپا قرار گرفته است به صورتی که رباعیات خیام در مدت کوتاهی به زبانهای ایتالیایی، روسی، فرانسوی، آلمانی، عربی، ترکی، ارمنی و اسپانیایی نیز ترجمه شده و این دانشمند ایرانی شهرتی جهانی یافته است.

از سال ۱۹۶۵ تا پایان قرن نیز ترجمه های متعددی از رباعیات خیام علاوه بر زبان های ذکر شده به زبان های دیگری چون اردو، دانمارکی، سوئدی ، اسپرانتو، گالی، گجراتی، هلندی ، مجاری و پرونسی صورت گرفته است که بیشتر آن ها از متن انگلیسی فیتز جرالد و یا از متن فارسی بوده است! انصافا نیزدر شناساندن خیام به جهان غرب نمی توان نقش ادوارد فیتز جرالد و ترجمه بی نظیرش را نادیده گرفت که به راستی حق مطلب را در قالب منظومه ای با مضامین وام گرفته از رباعیات خیام ادا کرده است. اشعاری که همیشه در سایه ای از ابهام بازشناسی شده است و ۹ قرن گسست و انکار و عدم پذیرش از طرف برخی عقاید را به بهترین نحو ممکن جهانی کرده و خلق دیگر ملیت ها را نیز به اندیشه ورزی در آن چه این متفکر دوراندیش فراخوان داده بوده است مشتاق نموده است!

نویسنده : سالا ر عبدی