جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
یاد امام ره همیشه در دل هاست
امسال یک اتفاق تاریخی در تقویم زمانی کشور رخ داد. سیزدهم خرداد سال ۸۹، برابر با ۲۰ جمادیالثانی، ولادت بنیانگذار امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی و چهاردهم خردادماه ۸۹، رحلت حضرت امام خمینی(ره) است. ایشان در شهر خمین در خانوادهای اهل علم، هجرت، جهاد و در خاندانی از سلاله زهرای اطهر(س)، پای بر خاکدان طبیعت نهاد. پدر بزرگوار امام(ره) مرحوم آیتا... سید مصطفی، پس از آنکه سالیانی چند در نجفاشرف، علوم و معارف اسلامی را فرا گرفته و به درجه اجتهاد نایل آمده بود به ایران بازگشت. در روزگار ایشان، خانها بر مردم حکومت میکردند و این مرد شریف در برابر ظلم و ستم آنها قدعلم کرد و همین امر باعث شد تا آن مرد بزرگوار را شهید کنند، آن زمان «روحا...» بیش از پنج ماه سن نداشت.
بدین ترتیب امام خمینی(ره) از اوان کودکی با رنج یتیمی آشنا و با مفهوم شهادت روبهرو شد. وی دوران کودکی و نوجوانی را تحت سرپرستی مادر مومنهاش (بانوهاجر) که خود از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیتا... خوانساری بوده است و همچنین نزد عمه مکرمهاش (صاحب خانم) که بانویی شجاع بود، سپری کرد، اما در سن ۱۵ سالگی از نعمت وجود آن دو عزیز نیز محروم شد.
● وقت نماز
غلامرضا باطنی از اعضای تیم پزشکی میگفت: بعد از عمل جراحی، حال ایشان مساعد نبود و بیحال بود، اما زمانی که وقت نماز میشد، خودشان بیدار میشدند. اصلا وقتی آن لحظه میرسید چشم باز میکردند و میگفتند: وقت نماز است؟ به ایشان کمک میکردند، وضو میگرفتند و نمازشان را میخواندند.
● وصال یار
امام(ره) به همت یاران خود، بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷ شد، انقلابی که سالها طول کشید تا به نتیجه رسید و نهال انقلاب به درختی پر از شاخ و برگ تبدیل شد. امام خمینی(ره)، در طول زندگی پر برکتش هدفها، آرمانها و هر آنچه را که میبایست ابلاغ کند، گفته بود و در عمل نیز تمام هستیاش را برای تحقق همان اهداف به کار گرفته بود. در آستانه نیمه خرداد سال ۱۳۶۸، امام خود را آماده ملاقات عزیزی میکرد که تمام عمرش را برای جلب رضای او صرف کرده بود و قامتش جز در برابر او، در مقابل هیچ قدرتی خم نشد و چشمانش جز برای او گریه نکرده بود.
شگفت آنکه امام خمینـی در یکـی از غزلیاتـش که چنـد سال قبل از رحلت سروده است، آورده: «انتظار فرج از نیمه خرداد کشم... سالها میگذرد حادثهها میآید.»
ساعت ۲۰ / ۱۰ شب لحظه وصال بـود. قــلبـی از کار ایستـاد که میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احـیاء کرده بـود.
در آخرین شب زندگی و در حالی که چند عمل جراحی سخت و طولانی درسن ۸۷ سالگی تحمل کرده بود و چندیـن سرم به دستهای مبارکـش وصل بـود، نافله شب میخـواند و قـرآن تلاوت میکرد. در ساعات آخر، طمانینه و آرامشی ملکـوتـی داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانیت خـدا و رسالت پیـامبـراکرم(ص) را زمـزمه میکـرد و بـا چنیـن حــالتی بـود که روحـش به ملکـوت اعلی پرواز کرد. وقتی که خبر رحلت امــام منتشر شـد، گـویـی زلزلهای عظیـم رخ داده است، بغضها تـرکیـد و سراسر ایران و همـه کانـونهایـی کـه در جـهان بـا نام و پیام امام خمینـی (ره) آشـنا بـودنـد، یــکپارچه گـریستند و بـر سر و سینه زدنـد. حقیقـتا مردم ایران عاشق امام خمینی بـودند و چـه شعار زیبا و گـویایی در سالگرد رحلتـش انتخاب کرده بـودند که:«عشق به خمینـی، عشق به همه خوبیهاست.»
● ادب امام
روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هنگامی که امام از هواپیما پیاده شد، به هیچ وجه حاضر نشد جلوتر از برادر بزرگترش راه برود.
امام با همه محترمانه برخورد میکرد، در دوران زندگیاش دیده نشد یکبار کسی را بلند صدا کند، اسم خدمتکار منزلشان را هم صدا نمیزدند و با احترام نام میبردند.
● احترام به همسر
یکی از محافظان بیت امام (ره) میگفت: یادم میآید روزی که حاج خانم (همسر حضرت امام) برای زیارت حضرت عبدالعظیم رفته بودند و بنده هم به عنوان راننده حضور داشتم، در موقع برگشت که نزدیکهای ظهر بود، خانم گفت؛ زود برویم، من به آقا نگفتم که ناهار بخورند، آقا صبر میکنند تا من بروم. زودتر برویم که آقا برای خوردن ناهار معطل نشوند. خلاصه راهبندان بود و ترافیک. تا ما رسیدیم نیم ساعتی از وقت ناهار گذشته بود. خانم به آقا گفتند؛ شما ناهار میخوردید، ما میآمدیم. آقا در جواب با ملاطفت و احترام گفته بودند؛ «شما نفرمودید که من نمیآیم.» درستبا همین لفظ وگرنه ما ناهار میخوردیم. ما منتظر شما بودیم.
● زبان گلها
مرحوم دکتر رضا ثقفی میگفت: من یک روز وارد حیاط اندرونی شدم، گوشه حیاط یک درختچه رز بود این درختچه غرق گل رز بود، اصلا شاخ و بال این درختچه پیدا نبود، شاید بیش از ۸۰،۹۰ رز پیوندی درشت داشت، من دیدم این سید محو این گلها شده، من به حیاط وارد شدم، خانم گفت؛ که «آقا، آقا رضا آمده» آقا رو برنگرداند، با دستش مرا دعوت کرد که بروم جلو، دست من را گرفت، گفت «نگاه کن هر کدام میگویند بیا من را بو کن، گلها هم زبان دارند، هر کدام از اینها یک جور شادابی و یک جور زیبایی دارند» وقتی که برایشان گل میآوردند، در دستش میگرفت، آقا گل دوست داشت و زیباپسند بود.
● تقاضای آب
یکی دیگر از محافظان بیت امام (ره) میگوید: توی قم، زمانی که تازه به سپاه آمده بودم، روی پشتبام منزل نگهبانی میدادم. وقتی که پاس بخش برای تعویض بعضی نگهبانیاش آمد، یکی از برادران نگهبان آن طرف پشتبام برادری را که نوبت نگهبانیش تمام شده و داشت به پایین میرفت، صدا زد و گفت پایین که میروی، مقداری آب برای ما بیاور که تشنهایم. ساعتیک یا ۵/۱ بعداز نصف شب بود، طرف میخواست برود بخوابد، خوابش میآمد و حالش را نداشت تا برود و از آسایشگاه آب بیاورد. لذا در جواب گفت؛ یک ساعت دیگر که پستت تمام شد، خودت میروی پایین و آب میخوری. خلاصه نیمهشب بود و دیر وقت، ولی چند دقیقهای نگذشته بود که دیدم حضرت امام یک پارچ آب و یک پیش دستی خرما دستشان است و دارند میآیند بالا. از پلههای پشتبام آمدند بالا، من هم، سر در پشتبام نگهبانی میدادم، حضرت امام آمدند جلو، من دستپاچه شدم، پریدم پایین و گفتم؛ آقاجان! چه کار دارید؟ گفتند مثل اینکه یکی از برادرها تشنه بود، این آب را به او بدهید، خرما را هم دادند که ما بخوریم. من اصلا زبانم بندآمده بود که چه بگویم. آخر این موقع شب آقا خودشان را به زحمت انداخته بودند، گویا صدای برادری را که تقاضای آب میکردند، شنیده بودند.
● قلب مطمئن
حشمتا... رنجبر از اعضای تیم پزشکی میگوید: یکی از شبهای سال ۶۷ بود که تهران مورد حملات موشکی دشمن قرارگرفته بود، ساعت ۱۱ یا ۵/۱۱ بود که ایشان معمولا میخوابیدند مثل اینکه به خواب رفتند چون آن حالت آرامش و به اصطلاح پایین بودن ریتم قلبشان نشان میداد که الان در حالت آرامش و استراحت هستند، در همان لحظه یک موشک به حوالی جماران - گویا فرمانیه - اصابت کرد و صدای بسیار مهیبی ایجاد کرد. به طوری که ما واقعا حس کردیم که موشک به نزدیک بیت اصابت کرده است اما در همان لحظه چشمهایمان به مانیتور بود که ببینیم حضرت امام چه وضعی دارند، ریتم قلبشان بالا میرود یانه؟ خب طبیعتا در مورد هرفردی، این ریتم قلب بالا میرود و یک حالت ترس ایجاد میشود ولی برای من تعجبآور و واقعا جالب بود که ایشان نمیترسید.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
غزه آمریکا طالبان توماج صالحی حجاب رئیسی رهبر انقلاب سریلانکا کارگران پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت
آتش سوزی کنکور سیل هواشناسی تهران سازمان سنجش شهرداری تهران پلیس سلامت فراجا قتل وزارت بهداشت
خودرو دلار ارز قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی قیمت سکه مسکن سایپا
ترانه علیدوستی تلویزیون فیلم سینمای ایران کتاب مهران مدیری تئاتر شعر سینما
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین روسیه حماس اوکراین طوفان الاقصی جنگ اوکراین اتحادیه اروپا ترکیه انگلیس
فوتبال پرسپولیس استقلال بارسلونا بازی ژاوی باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال فوتسال تراکتور لیگ برتر انگلیس تیم ملی فوتسال ایران
تیک تاک همراه اول بنیاد ملی نخبگان تسلا فیلترینگ ناسا تبلیغات ایلان ماسک اپل
مالاریا سلامت روان کاهش وزن استرس داروخانه پیری دوش گرفتن