چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

شکست استراتژی آمریکا در منطقه


شکست استراتژی آمریکا در منطقه

تحولات منطقه باعث شده است ادعای کدخدایی آمریکا در جهان رنگ ببازد

تحولات و موج بیداری مردم منطقه طی هفته‌های گذشته سقوط زنجیره‌ای حاکمان دست‌نشانده و دیکتاتورهای آمریکایی را در پی داشته است، به گونه‌ای که پیامدها و دورنمای آینده منطقه را بازگو می‌‌کند. سقوط ادامه‌داری از دیکتاتورهای آمریکایی که با اوج گرفتن موج بیداری اسلامی ملت‌ها در منطقه، نفرت فزاینده افکار عمومی از آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی و سیاست‌های پلید و مزورانه آنها را نیز به دنبال داشته است.

از همین رو آمریکایی‌ها هر چند با شکل‌گیری تحولات اخیر کوشیدند به هر طریقی که شده اوضاع را به‌نفع خود مصادره کرده و مدیریت امور را به دست گیرند؛ اما اتخاذ تصمیمات درست و درک شرایط منطقه با اتاق فکر آمریکایی‌ها نسبت عکسی داشته و برخلاف انتظار سران غرب موج بیداری مردم، سقوط رژیم‌های دست‌نشانده آمریکایی را به دنبال داشته است. در حقیقت این سقوط سلسله‌وار دیکتاتورهای منطقه به معنای شکست استراتژی‌های آمریکاست که با خطای در تحلیل و عدم پیش‌بینی اوضاع شکل گرفته است.

آمریکا و سران غربی از سال‌ها پیش با خیال‌پردازی خام درباره طرح خاورمیانه بزرگ و ایجاد آرایش سیاسی در منطقه، تضعیف انقلاب اسلامی و جریان‌های مقاومت را دنبال می‌کردند تا از این طریق سیطره عنکبوتی رژیم صهیونیستی را گسترش داده و ضریب امنیتی آن را بالا ببرند؛ از این‌رو پیاده‌سازی سناریوی فتنه ۸۸ در سال گذشته در راستای همین مساله نیز قابل ارزیابی است که به منظور تکمیل نمودن این پروژه شوم خویش هزینه‌های گزافی هم پرداخت کردند، اما برخلاف انتظار سران غرب بویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، در چنین شرایطی با موج بیداری اسلامی در منطقه دچار شوک سیاسی شده‌اند و سقوط حکومت‌های دست‌نشانده در منطقه خط بطلان بر اهداف راهبردی آمریکا در منطقه کشیده است.

در همین راستا با توجه به تحولات و بیداری مردم منطقه، آمریکایی‌ها از ابتدا دچار تناقض شده و با سردرگمی از این ‌که در حمایت قیام‌های مردم منطقه باشند یا در حمایت از دولت‌های دست‌نشانده خویش، سعی داشتند به گونه‌ای در مذمت نظام‌های استبدادی و دیکتاتورها سخن بگویند ولی در صحنه عمل متحد راهبردی بن علی و مبارک و دیگر دیکتاتورها بوده‌اند. لذا با توجه به خیزش و موج بیداری مردم منطقه، آمریکایی‌ها آنچنان قافیه را باخته‌اند که اگر تا چندی پیش طرح خاورمیانه جدید با مختصات آمریکایی ـ صهیونیستی را دنبال می‌کردند امروز رسانه‌ها و تحلیلگران آمریکایی بر شکل‌گیری خاورمیانه جدید البته با مختصات اسلامی ـ و نه آمریکایی ـ اعتراف دارند.

مجله آمریکایی «فارین پالیسی» در مقاله‌ای با عنوان «اوباما در حال کمک به ایران است» صریحا خاطرنشان می‌کند؛ اوباما با بی‌تجربگی و مدیریت ناپخته‌اش در حال واگذاری خاورمیانه به جمهوری اسلامی ایران است. جالب است که روزنامه «کوریا تایمز» چاپ کره‌جنوبی نیز در گزارشی تحلیلی با تصریح بر این نکته که آمریکایی‌ها این بار هم در تحولات منطقه، صحیح عمل نخواهند کرد و اشتباهات گذشته‌شان را ادامه می‌دهند، می‌نویسد: «وقت آن است که آمریکا در خاورمیانه عقب بنشیند». در حقیقت ماجرا این است که پیامد تحولات منطقه و سقوط دیکتاتورهای سرسپرده آمریکا باعث شده است که ادعای کدخدایی آمریکا در جهان شکسته شود و به تعبیر حضرت امام ابهت پوشالی آن نابود شود و این مساله برای عموم مردم منطقه نیز برملا شده و تک‌تک مردم به این باور و یقین قطعی رسیده‌اند که همه خونریزی‌ها، افزون‌طلبی‌ها و چپاول‌گری‌ها و خیانت‌ها و جنایت‌های مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه از طریق حمایت از دولت‌های دست‌نشانده آمریکایی ـ اسرائیلی بوده است.

نکته: سقوط سلسله‌وار دیکتاتورهای منطقه به معنای شکست استراتژی‌های آمریکاست که با خطای در تحلیل و عدم پیش‌بینی اوضاع شکل گرفته است

اما نکته حائز اهمیت این که در مقابل افول قدرت آمریکا در منطقه، تحلیلگران و ناظران سیاسی در رسانه‌های غربی بر قدرت جمهوری اسلامی ایران و توان روزافزون در معادلات منطقه‌ای تاکید و اقرار دارند، به گونه‌ای که «فایننشیال تایمز» در تحلیل تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، جمهوری اسلامی ایران را برنده اصلی تحولات می‌داند چرا که قدرت منطقه‌ای خود را تثبیت کرده است و حتی توانسته در بحبوحه ناآرامی‌ها در منطقه با اعزام دو رزمناو به آب‌های مدیترانه و عبور از کانال سوئز، اقتدار خود را به نمایش بگذارد. بنابراین نکته‌ای که باید در آن تامل داشت آن است که نه تنها امروز رسانه‌ها و تحلیلگران خارجی بر ضعف و افول آمریکا در منطقه اعتراف دارند بلکه آن را ناشی از بیداری اسلامی به پرچمداری جمهوری اسلامی ایران می‌دانند تا آنجا که حتی روزنامه آمریکایی واشنگتن تایمز در ارزیابی قیام ملت‌های مسلمان در خاورمیانه و شمال آفریقا می‌نویسد: «تحولات جدید در خاورمیانه و ناآرامی در کشورهای منطقه همان هدفی را دنبال می‌کند که انقلاب اسلامی از سال ۱۹۷۹ به دنبال آن بود و آن هدف تضعیف قدرت و نفوذ آمریکاست». تحلیلگر این روزنامه آمریکایی ادامه می‌دهد که الگوی انقلاب اسلامی و در نقطه مقابل آن کمرنگ شدن نفوذ آمریکا در منطقه عیان شده است.

آنچه با این توضیحات و توصیفات بدست می‌آید دورنمای شرایط منطقه‌ای است که در آینده‌ای نه‌چندان دور، سقوط آمریکا و رژیم صهیونیستی را به دنبال دارد و تحلیل و تفسیر درباره این موضوع، بیشترین گزارش‌ها و یادداشت‌ها را به خود اختصاص می‌دهد. بر همین اساس سقوط دیکتاتورها و حکومت‌های دست‌نشانده غربی و آمریکایی در منطقه علاوه بر شکست راهبردهای آمریکا در جهان، وحشت و نگرانی سران غرب بویژه رژیم صهیونیستی را به‌وجود آورده است؛ موضوعی که نه‌تنها خیال باطل آمریکا را در طرح خاورمیانه بزرگ ناکام ساخته بلکه رژیم صهیونیستی به عنوان تهدید منطقه را نگران کرده است.

از این‌رو شکل‌گیری جریان بیداری در ملت‌های منطقه علاوه بر سقوط دیکتاتورهای دست‌نشانده، نفی سلطه و ایجاد روند استکبارستیزی، نگرانی مضاعفی را برای آمریکا و سران رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است به گونه‌ای که رژیم صهیونیستی با وجود برتری قدرت نظامی، اقتصادی و تکنولوژیک و حمایت نامحدود ایالات متحده توان حمایت از همپیمانان خود و برآورد و مهار موج آزادیخواهی مردم منطقه را نداشته و بحران‌هایی غیرقابل انتظار این رژیم را احاطه کرده است.

از این‌رو مقامات اسرائیلی و رسانه‌های این رژیم از همان نخستین روزهای شکل‌گیری موج بیداری مردم منطقه و نابودی و سقوط دولت‌های آمریکایی از روی کار‌آمدن انقلاب اسلامی دوم در مصر ابراز نگرانی کرده اند. در واکاوی حوادث و تحولات اخیر با سقوط دیکتاتورهای منطقه به نگرانی غرب می‌توان پی برد که علاوه بر دروغگویی و ادعای حمایت از جریانات آزادی‌خواه به عنوان شکست عمیق در راهبردهای آمریکا در منطقه قلمداد می‌‌شود.

علی قاسمی



همچنین مشاهده کنید