چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
پایه هر نوع موسیقی
موسیقی کلاسیک، پایهای برای هر نوع موسیقی است. موسیقی کلاسیک ایرانی هم پایه و اساس هر نوع موسیقی مرتبط است. اینجا بحث موسیقی کلاسیک غیرایرانی است. به نظرم نمیتوان با قاطعیت گفت موسیقی کلاسیک «غربی»، چون جریان کلاسیک از غرب خیلی دور تا روسیه در شرق پیش میآید. امروز اتفاقات مهمی در آمریکای شمالی حتی آمریکای جنوبی و آسیای شرقی در این جریان رخ میدهد هرچند آغاز و سرچشمه آن در اروپاست. در حال حاضر در همه دنیا این موسیقی اصطلاحا کلاسیکال جریان دارد. مساله مهم این است که موسیقی دورههای مختلف کلاسیک بستر خوبی برای آموزش است ولی متاسفانه به درستی در ایران به آن پرداخته نمیشود.این عدم توجه دلایل مختلفی دارد. یک دلیل این است که به کارهای پایه کمتر توجه میشود و دوم اینکه ظاهرا دوستان متولی فرهنگ به اولین چیزی که توجه دارند، پرمخاطب بودنِ یک اثر هنری یا یک جشنواره است و کمتر به اصالت آن میپردازند.
در حال حاضر تنها کسانی که دغدغه این موسیقی را دارند هنرجویانی هستند که در این زمینه تحصیل کرده و با عشق و بدون توجه به سرنوشت مالی این جریان و بدون توجه به اینکه کار از نظر مخاطب چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد، کار میکنند و به هر ترتیبی همراه با کسانی که دوستدار این نوع موسیقی هستند، این مسیر را ادامه میدهند. بدترین اتفاقی که میتواند برای تحلیل یک موضوع بیفتد این است که ما دست به مقایسه بزنیم. یعنی مثلا موسیقی کلاسیک غربی را با موسیقی سنتی ایرانی یا هر دو اینها را با موسیقی پاپ مقایسه کنیم. این مقایسه به هر ترتیب و از هر جهتی که صورت بگیرد، میتواند گمراهکننده باشد. زمانی ممکن است یکسری جامعهشناس بخواهند اثر اجتماعی یک پدیده به لحاظ تاثیرگذاری روی جامعه را بررسی کنند. چنین بررسی و تحلیلی شاید از دید جامعهشناسی مفید یا لازم باشد اما در این حوزه که ما داریم بحث میکنیم چنین بررسی و مقایسهای محلی از اعراب ندارد. موسیقی کلاسیک یک پدیده است و ما باید آن را در جای خودش مورد بررسی قرار دهیم. نکته مهم اینکه این موسیقی-اگر مورد مقایسه با موسیقی پاپ قرار نگیرد- کم مخاطب نیست بلکه نسبت به موسیقی پاپ مخاطبش کمتر است.ویژگی این موسیقی این است که هر چقدر مخاطب ظرایف فنی و ساختاری موسیقی را بیشتر بداند بیشتر از آن لذت میبرد و هر چقدر بیشتر آن را گوش کند مشتاقتر میشود.
این مساله خیلی مهم است و برنامههایی مثل «هفته موسیقی کلاسیک تهران» میتواند از این جهت هم مفید باشد که عده بیشتری جذب این نوع موسیقی شوند و به مخاطبان این موسیقی بپیوندند. متاسفانه در کشور ما اجرای خوب این آثار تعدادشان کم است و این مساله باعث میشود چنین جریانهایی بیشتر به سمت جریانهای آماتوری موسیقی کلاسیک میل کند. درحالیکه ما باید یک جریان حرفهای موسیقی کلاسیک هم داشته باشیم. ممکن است حرفه خیلی پردرآمدی نباشد اما باید وجود داشته باشد. مثلا آموزش موسیقی کلاسیک به صورت حرفهای وجود دارد. آموزشگاههایی هستند که در آنها یکسری افراد از طریق تدریس موسیقی کلاسیک ارتزاق میکنند. جریان اجرای موسیقی کلاسیک هم باید به چنین جایگاهی برسد. ما میتوانیم سالنهایی داشته باشیم که اینها به صورت هفتگی و دائم اجرای موسیقی کلاسیک داشته باشند. به این شکل مخاطب خاص این موسیقی میتواند مطمئن باشد که مثلا یک عصر پنجشنبه خود را میتواند با یک اجرای خوب کلاسیک سر کند.
فردین خلعتبری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست