شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

موازنه


موازنه

تحولات اخیر بازار نفت و افزایش قیمت این كالای منحصربه فرد اهمیت و ارزش پاسخ به این سوال كه با نفت این ثروت ملی چه باید كرد را افزایش داده است

صد سال از كشف نفت و رشد صنعت نفت در ایران می گذرد و هنوز پاسخ روشنی به این سوال داده نشده است.مركز ثقل نقشه انرژی جهان در حال تغییر است و یكی از عوامل این روند تغییر الگوی مصرف انرژی در آسیا و محدودیت منابع نفت و گاز جهان است.كشورهای نوخاسته در بازار انرژی در پی یافتن منابع مورد نیاز خود تلاش پیگیری را آغاز كرده اند و روسیه ، آفریقا و جمهوری های سابق شوروی به عنوان جایگزین خاورمیانه نتوانسته اند نقش قابل قبولی برعهده بگیرند.

منطقه خاورمیانه همچنان ذخیره اصلی انرژی جهان است و جایگاهی فراتر از گذشته خواهد یافت.یكی از آثار این امر افزایش روز افزون قیمت نفت است. محدودیت منابع و پیش بینی مصرف روزافزون نفت در آسیا نگرانی هایی را موجب شده است و به بازار نفت فشار وارد می كند.

ظرفیت مازاد تولید نفت جهان با تقاضا تعادل شكننده ای دارد و این تحول ناشی از روی آوردن جمعیت وسیعی در آسیا به سوی مصرف انرژی بیشتر است. جمعیت عظیمی در چین و هند دیگر دوچرخه سوار نمی شوند و با رشد اقتصادی بالای ۸ درصد خواهان استفاده از خودرو و رفاه بیشتر هستند.برخی پیش بینی های منابع غربی از عدم جایگزینی منابع انرژی جهان حكایت دارد.امروزه در مقابل مصرف هر چهار بشكه نفت خام یك بشكه نفت جایگزین می شود. در واقع محدودیت منابع موجب شده در دو دهه اخیر كمتر از نصف مصرف نفت جهان جایگزینی بیابد. در میان ۲۰ كشور تولید كننده غیرعضو اوپك تنها سه كشور توانسته اند منابع جدید نفتی بیابند.روسیه و مكزیك دو كشورسرآمد غیر عضو اوپك در تولید نفت كه در سال ۲۰۰۳ روزانه حدود ۱۲ میلیون بشكه نفت تولید كردند تنها ۱۱ درصد نفت از دست رفته را با كشف منابع جدید جایگزین كرده اند.واقعیت این است كه بخش عمده منابع كشف شده در حال مصرف است. در سال ۲۰۰۳ در مجموع نزدیك به۴۵ درصد نفت قابل استخراج در جهان مصرف شده است. اكثر كشورهای تولید كننده نفت چه عضو و چه غیرعضو اوپك امروز با حداكثر توان نفت تولید و به بازار عرضه می كنند.افزایش قیمت به طور طبیعی تمایل به تولید حداكثری را افزایش داده است. ولی رشد درآمدها به دلیل نیاز كشورهای تولید كننده به سرمایه گذاری در تأسیسات و خدمات زیر بنایی به سوی افزایش تولید سیر نمی كند.هیچ اطمینانی نیست كه در آینده ای نزدیك تعادل قابل قبولی به نفع مصرف كنندگان در بازار نفت ایجاد شود.

نقش ایران

در میان كشورها و مناطق دارای منابع نفت ایران از جمله مناطقی است كه در دو دهه اخیر در زمینه توسعه توان تولید و بهره برداری از منابع جدید سرمایه گذاری كافی نكرده است. به همین دلیل به عنوان یك منبع بالقوه در بازار آینده انرژی می تواند نقش مؤثری داشته باشد. بویژه كه دومین منابع گاز جهان را نیز دارد.

استراتژی

ایران با توجه به روندی كه در بازار انرژی جهان جریان دارد در آینده انرژی جهان نقش مهمی خواهد داشت، اما متأسفانه فاقد یك برنامه مشخص برای بهره برداری از فرصت های منحصر به فردی است كه در آن قرار دارد. قرار گرفتن در مركز ثقل تحولات انرژی جهان بی شك به یك برنامه ریزی برای بهره برداری از آن به نفع اقتصاد ملی است.

مهار مصرف داخلی و برنامه ریزی تولید و تأمین نیاز جهان برای تأمین منافع ملی، سه محور اصلی است كه استراتژی انرژی ایران باید به آن پاسخ گوید.برای رسیدن به این هدف اگر چه گام هایی برداشته شده ولی این حركت هیچگاه به مرحله عمل نرسیده است. ایجاد وحدت رویه در سیاست گذاری در این بخش كه با تشكیل شورای عالی انرژی آغاز شده بود متوقف شده و در حال حاضر طرح تشكیلات كلان دولت برای ادغام وزارتخانه های نیرو و نفت ، در دست بررسی است. ادغام یك راه حل اساسی برای ایجاد وحدت رویه در بخش انرژی كشور است. این امر عملی می شود یا نه در هر حال باید در زمینه سه محور اصلی پیش گفته یعنی مصرف، تولید و تأمین انرژی جهان با صادرات و یا تولید فرآورده های نفتی برنامه ریزی شود.متأسفانه در ایران هنوز مشخص نیست كه باید با انرژی ارزان به توسعه دامن زد و یا با صادرات انرژی هزینه های توسعه را تأمین كرد. بخشی از این اختلاف نظرها امروز در زمینه صادرات گاز و یا مصرف بنزین در كشور بروز كرده است. در صورت عدم تصمیم گیری در این زمینه و اتخاذ نكردن سیاست راهبردی با پیچیدگی بازار آینده مشكلات بیشتری بخش انرژی كشور را در خواهد نوردید.

برنامه

تنها برنامه موجود در بخش انرژی سند چشم انداز صنایع نفت و گاز است كه معاونت برنامه ریزی وزارت نفت تهیه كرده است.

اگر چه تهیه چنین برنامه ای قابل تقدیر است ولی محتوای این برنامه با تحولاتی كه در بخش انرژی جهان در حال رخ دادن است هماهنگ نیست. در این چشم انداز ضمن برشمردن نقاط قوت ایران در صنعت نفت كه همه آنها بالقوه است و در واقع این فهرست را می توان به فرصت های صنعت نفت ایران تشبیه كرد و نه نقاط قوت، به نقاط ضعف این بخش اشاره شده است، كه از میان ۲۰ مورد ضعف های مورد اشاره یكی نیز عدم شناخت كافی از وضعیت و تغییرات سریع بین المللی است.در این برنامه بسیاری از ضعف ها اشاره شده و راه حل كلی ارائه شده است. ولی مورد عدم شناخت كافی از وضعیت و تغییرات سریع بین المللی مورد توجه قرار نگرفته است.با توجه به ارتباط گسترده صنعت نفت با جهان و بازار آینده انرژی بدون یك برآورد روشن و آینده نگر از تحولات جهان نمی توان برای صنعت نفت ایران برنامه ارائه كرد. اینكه در آینده چه میزان مصرف داخلی انرژی است و تركیب آن چگونه است و در جهان این روند چگونه طی خواهد شد باید روشن باشد تا بتوان برای آینده این صنعت برنامه ریزی كرد.در این برنامه وضعیت تولید و مصرف فرآورده های نفتی براساس یك روند ثابت فرض شده و هیچ پیش بینی برای آِینده در مورد كاهش مصرف و صادرات فرآورده نفتی نشده است. در این چشم انداز پایان برنامه چهارم ایران وارد كننده بنزین است و میزان مصرف و صادرات گاز مشخص نیست و تناسب مشخصی میان آنها برقرار نشده است.این جدای ضرورت در نظر گرفتن عامل تحولات خارجی بازار است كه در این زمینه تأیید بالایی دارد. بنابراین چشم انداز ارائه شده از جامعیت لازم برای پیش بینی نقش ایران در بازار آینده برخوردار نیست.درحالی كه ایران قطعاً در آینده انرژی جهان نقش مهمی خواهد داشت و بهره برداری از این فرصت تنها با برنامه ریزی امكان دارد.

گاز

شاید یكی از مهمترین گره های جاری در بخش انرژی كشور مسأله گاز باشد. درحالی كه مصرف داخلی با رشد معادل ۲۰ درصد هر سال از طرح های توسعه داخلی پیش تر است، نیاز به تزریق گاز به چاه های قدیمی نفت به عنوان یك چالش قابل توجه پیش روی دست اندركاران صنعت نفت است. كاهش تولید نفت چاه های موجود در حوزه های نفتی كشور بدون شك به راه حلی نیاز دارد كه تزریق گاز به این حوزه ها یكی از راه حل ها است. به گفته مخالفان صادرات گاز در كشور از جمله رئیس كمیسیون انرژی در مجلس شورای اسلامی رشد مصرف داخلی تا ۵ سال آینده به ۴۲ میلیارد فوت مكعب می رسد یعنی با توجه به پیش بینی تزریق حدود ۲۰ میلیارد فوت مكعب به حوزه های نفتی، ۱۰ میلیارد فوت مكعب برای مصرف تجاری و خانگی و طرح مصرف گاز فشرده در خودروها برای كاهش مصرف بنزین، ۷ میلیارد فوت مكعب برای تولید برق و ۵ میلیارد فوت مكعب برای صنعت و پتروشیمی.

اهمیت تزریق گاز از این بابت است كه گفته می شود هر سال ۳۵۰ هزار بشكه ظرفیت تولید نفت خام كشور از دست می رود و در صورت عدم پیش بینی های لازم نرخ كاهش تولید هر سال افزایش می یابد و تا ۵۰۰ هزار بشكه نیز خواهد رسید. این مسأله هشدار دهنده است و با توجه به رشد مصرف داخلی می تواند مسأله صادرات نفت در ده سال آینده را به طور كلی متوقف كند.بررسی دقیق میزان تولید گاز و نیاز مصرف داخلی برای برنامه ریزی صادرات از ضروری ترین مسائل پیش روی صنعت نفت ایران است.چیزی كه اخیراً در شورای اقتصاد نیز مورد توجه قرار گرفت و طبق مصوبه این شورا وزارت نفت موظف شد تا موازنه دقیق تولید، مصرف و صادرات را در درازمدت مشخص كند.

حوزه مشترك

حوزه بزرگ گازی پارس جنوبی كه به طور دقیق میزان ذخایر آن مشخص نیست میان ایران و قطر مشترك است و برداشت از این حوزه از سوی قطر با سرعت ادامه دارد و درحالیكه این كشور فعالیت های خود را از سال ۱۹۷۱ یعنی بیش از ۳۰ سال پیش آغاز كرده است، در این سو و شمال خلیج فارس فعالیت ها حداقل با ۱۰ سال تأخیر آغاز شد.

گفته می شود كه این حوزه حدود ۱۰۰ تریلیون فوت مكعب ذخیره گاز دارد و برخی منابع آن را تا ۲۰۰ تریلیون فوت مكعب نیز تخمین زده اند.

این تخمین ها از سوی دو كشور تا ۵۰۰ تریلیون نیز افزایش یافته است.

اینكه این حوزه گازی چه میزان ذخیره گازی دارد اگر چه مهم است و تخمین دقیق آن می تواند به برنامه ریزی آینده كمك كند ولی به هر صورت رساندن توان برداشت ایران با توجه به امكانات فنی و نیروی انسانی داخلی و كمك شركت های خارجی به میزان برداشت قطر و حتی فراتر رفتن از آن باید در دستور كار قرار می گرفت.به گفته مسئولان وزارت نفت در حال حاضر برداشت دو كشور از این حوزه مشترك برابر شده است.این امر امكان مذاكره دو كشور برای برداشت منطبق با منافع دو طرف و حفظ محیط زیست خلیج فارس را ممكن می كند. به نظر می رسد كه جا دارد دست اندركاران وزارت نفت به ویژه در دولت جدید این مسأله را با همكاری وزارت خارجه مورد توجه قرار دهند. رقابت مخرب طرفین در این حوزه می تواند زیان های بلندمدتی در پی داشته باشد.در كنار این تلاش كه باید به صورت استراتژیك مورد توجه قرارگیرد. باید برای تأمین نیاز كشور برنامه های توسعه با تأكید بر ضرورت عدم تكرار خطای صادرات نفت خام در بخش گاز به اجرا درآید.

اجرای طرح های پتروشیمی، احداث نیروگاه و صنایع انرژی بر دیگر می توان ارزش افزوده بالایی ایجاد كند و این فراتر از برنامه هایی است كه از سوی وزارت نفت ارائه شده و در قالب استراتژی انرژی كشور می گنجد.متأسفانه طرح های احداث نیروگاه خصوصی در ایران علیرغم پیش بینی آن در برنامه سوم به كندی پیش می رود و طرح های پتروشیمی نیز به دلیل تأكید به استفاده از حداكثر توان داخلی از تأخیر در روند اجرا برخوردار هستند.چرا زمینه تأسیس پالایشگاه توسط بخش خصوصی ایران برای تولید فرآورده های نفتی و صادرات به دیگر كشورها و یا خرید داخلی و تأمین مصرف داخلی فراهم نمی شود. این یكی از فرصت هایی است كه در طول سال های اخیر از دست رفته است. امروزه با توجه به كمبود پالایشگاه برای تولید فرآورده در كشور صنعتی فرصت مناسبی است تا در ایران زمینه احداث پالایشگاه توسط بخش خصوصی فراهم شود. علاوه بر این سرمایه گذاری مشترك با دیگر كشورها برای تأسیس پالایشگاه از جمله در هند و چین باید در دستور كار قرار گیرد. اما اینكه سیاست ها در بخش انرژی چگونه هدایت شود در نهایت به یك برنامه استراتژی و درازمدت نیاز دارد.

محمد علی توحید