چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

لبخند و خنده داروی من و توست


لبخند و خنده داروی من و توست

روان شناسی لبخند هم چنان مراحل ابتدایی خود را طی می كند, اما دانش به دست آمده آن قدر هست كه پی ببریم, لبخند از اهمیت بنیانی در زندگی ما برخوردار است مردم باید از صمیم قلب احساس كنند كه نسبت به خود و دیگران وظیفه ای دارند و این وظیفه همان لبخند زدن و شاد جلوه كردن است, نه اخم كردن و چین بر چهره انداختن

روان‎شناسی لبخند هم چنان مراحل ابتدایی خود را طی می‎كند، اما دانش به دست آمده آن قدر هست كه پی ببریم، لبخند از اهمیت بنیانی در زندگی ما برخوردار است. مردم باید از صمیم قلب احساس كنند كه نسبت به خود و دیگران وظیفه‎ای دارند و این وظیفه همان لبخند زدن و شاد جلوه كردن است،‌ نه اخم كردن و چین بر چهره انداختن. این كتاب حامل تقاضایی از همگان است ـ زنان و مردان عادی، سیاستمداران، پزشكان، پرستاران و دیگر مسئولین ـ همگی وظیفه داریم سرچشمه اصلی خنده را در خود از نو كشف كنیم. لبخند و خنده هیچ عارضه جانبی مضری ندارد. حتی اگر خنده‎ها به خودی خود نتوانند همه بیماری‎ها را علاج كنند حداقل می‎توانند لحظاتی را از نگرانی و دردی كه بیماری به همراه دارد، دور كنند.

لبخند زدن علاوه بر معكوس كردن سیر بیماری و تامین سلامت، فواید دیگری نیز دارد. لبخندها و خنده‎ها بهترین یخ‎شكن در گردهمایی‎های اجتماعی هستند. زمانی كه افراد قادرند در كنار یكدیگر و با هم بخندند كمتر از حضور هم عصبی می‎شوند. خنده احساسات ناشی از خصومت را كه اغلب در برخوردهای اولیه ظاهر می‎شوند از میدان به در می‎كند. لبخند چرخ‎های زندگی اجتماعی را روغن‎كاری می‎كند و گردهمایی‎ها را لذت‎بخش‎تر می‎نماید. لبخندها پیام‎آور دوستی هستند. افراد وقتی یكدیگر را دوست دارند به هم لبخند می‎زنند. شاید زیاد اغراق آمیز نباشد اگر بگویم كنفرانس‎های مهم و جدی بین ابرقدرت‎های سیاسی نتایج سازنده‎تری به بار می‎آورد، اگر رهبران می‎توانستند بیاموزند به جای اخم كردن بیشتر به هم لبخند بزنند.

افراد معمولاً از این وحشت دارند كه اگر زیاد لبخند بزنند و بخندند دیگران آن‎ها را جدی نگیرند. اما مشكل دنیای امروز، خنده زیاد نیست، بلكه كمبود خنده است. نتایج نظر خواهی چاپ شده در یك روزنامه فرانسوی نشان می‎دهد كه به طور متوسط امروزه مردم خیلی كمتر از مردم پنجاه سال پیش می‎خندند. شكی نیست كه زنان بیشترین امتیاز را برای مردان شوخ طبع قائل باشند. مردی كه حس شوخ طبیعی مساعدی دارد احتمالاً نمی‎تواند شرور باشد.

افرادی كه با چهره‎ای همیشه عبوس با دنیا برخورد می‎كنند، غالباً در عمق درون خود احساس وحشت می‎نمایند. آن‎ها عصبیت درونی و خجالت خود را در پشت چهره‎ای نفوذناپذیر و جدی پنهان می‎كنند.

خجالت در واقع كنار كشیدن از صحنه است، در صورتی كه لبخند زدن و خندیدن، نشانگر شخصیتی دست و دلباز، اجتماعی و خوش قلب است.

اگر چه ما معمولاً لبخند زدن و خندیدن را با سبك‎سری یكی می‎دانیم، اما تغییراتی فراسوی سبك‎سری، در جسم و بدن به هنگام لبخند زدن به وجود می‎آید كه تظاهر عینی آن شادمانی است. در این حالت تمام جسم تنظیم می‎گردد و ذهن شفاف‎تر می‎شود.

قدرت لبخند زدن خودكار، در ضمن درمانی موثر و قدرتمند برای غلبه بر پیری زودرس و حفظ زیبایی است. افراد وقتی می‎خندند فقط یك عضله اصلی به كار گرفته می‎شود. در صورتی كه برای بروز حالاتی چون خشم و اندوه عضلات زیادی باید درهم كشیده شود. لبخند باعث می‎گردد افراد، جوان‎تر به نظر برسند، در صورتی كه دیگر حالات صورت انسان را مسن‎تر می‎نمایاند. لبخند زدن بهترین اكسیر جوانی است كه داریم چیزی كه برای همه ما قابل دسترس است.

لبخند زدن باعث می‎شود افراد جذاب‎تر، زنده‎تر و جوان‎تر به نظر برسند. می‎توان تا بی‎نهایت از فواید آن سخن گفت، اما كلمه‎ای بر علیه آن نمی‎توان به زبان آورد. لبخند زدن می‎تواند فشار روانی حاكم بر هر موقعیتی را كاهش داده و در واقع موجب گردد شما بیشتر احساس خوشبختی و شادی كنید.

لبخند درمانی حلوایی نیست كه با گفتن آن دهان شیرین گردد. بلكه خود واقعیتی شیرین است.

قرن‎هاست كه گفته می‎شود خنده بهترین داروست، اما در سال‎های اخیر ما برای این عقیده ارزش زیادی قائل نبوده‎ایم. پزشكان ترجیح می‎دهند برای درمان بیماری از قرص، جراحی و دیگر شیوه‎های تهاجمی استفاده كنند، آن‎ها احتمالاً بر این عقیده كه لبخند زدن ممكن است موثرتر باشد، می‎خندند. به همین دلیل این احتمال با لبخند زدن می‎توان به جنگ بیماری‎ها رفت، برای پزشكانی كه هفت سال صرف آموختن علم طب كرده‎اند، سخت مضحك به نظر می‎رسد.

در گذشته چنین تفكری حاكم بود. اما در حال حاضر دكترها خود پی برده‎اند كه لبخند زدن و خنده، در واقع به بهبودی حال بیمار، در بیمارستان كمك می‎كند، در صورتی كه چهره‎های عبوس خود می‎تواند عاملی برای مداومت بیماری باشند.

این بدان دلیل است كه وقتی افراد لبخند می‎زنند و می‎خندند وحشت زده نمی‎باشند. در واقع غیر ممكن است هم زمان، هم ترسید و هم خندید،‌ زیرا هر یك از این فعالیت‎ها به طور خودكار، دیگری را خنثی می‎كند ما زمانی می‎توانیم بخندیم كه احساس راحتی می‎كنیم و آرام هستیم. در حال حاضر این عقیده كه قسمت اعظم بیماری‎ها بر اثر احساسات حاكی از ترس پیشرفت می‎كنند، به طور گسترده‎ای مورد قبول قرار گرفته است. فشار روانی غیر ضروری ره آورد ترس است، و این فشار در طول زمان آن چنان ناهماهنگی‎هایی در جسم ایجاد می‎كند كه ممكن است به بحران روانی منتهی گردد. زمانی كه هورمون‎های ناشی از فشار روانی به طور دائم به مقدار زیاد تولید گردد، سیستم دفاعی بدن قادر به انجام وظیفه كامل نخواهد بود، و همین راه را برای درد و انواع عفونت‎ها همواره كرده و اندام‎های داخلی بدن را تحت فشار شدیدی قرار خواهد داد. لبخند و خنده می‎تواند سلاح‎های موثری برای حمله به این دور ناسالم ترس و فشار روانی باشد و مانع رشد گسترده آن به درجات خطرناكی گردد.

در حال حاضر به این حقیقت پی برده‎ایم كه افراد شاد غالباً كمتر از افرادی كه به طور دائم احساس نگرانی و بدبختی می‎كنند بیمار می‎شوند. آن دسته از افرادی كه توانایی دیدن بعد مثبت زندگی را دارند و همواره خوش ‎بین هستند كمتر احتمال دارد مبتلا به اختلالات ناشی از فشار روانی گردند. افرادی كه هر وقت لازم باشد می‎توانند لبخند بر لب آورند، به خود كمك می‎كنند تا در آرامش و امنیت خاطر باقی بمانند.

لازم به ذكر است، ارزش درمانی لبخند زدن فقط محدود به فردی كه لبخند می‎زند نمی‎گردد، بلكه اصولاً لبخند زدن و خنده امری مسری است. زیرا افرادی كه لبخند به لب دارند در واقع می‎توانند حالت جمع اطراف خود را نیز تغییر دهند. آنان كه زیاد لبخند می‎زنند نه تنها خود حال خوبی دارند. بلكه به بهتر شدن حال دیگران نیز كمك می‎كنند. انسان‎ها اصولاً موجودات بسیار مقلدی هستند، و به راحتی از حالات افراد دیگر تأثیر می‎گیرند، حال این حالات مثبت باشند یا منفی.

بارها برای شما اتفاق افتاده كه جو حاكم بر یك اطاق، شما را متأثر ساخته باشد. افرادی كه با هم منتظر نتایج یك امتحان یا مسابقه مهمی هستند، می‎توانند یك تنش تقریباً محسوس را احساس كنند. شما معمولاً همیشه این عبارات مشابه را می‎شنوید. «سنگینی جو همه را گرفته بود». درست همان طور كه نگرانی و تنش می‎تواند جو را سنگین كند، لبخند و خنده هم می‎تواند آن را سبك نماید و هر چیزی كه فشار روانی یا تنش را كاهش دهد می‎تواند به طور غیر قابل اجتناب باعث شود افراد دروناً احساس بهترین داشته باشند.

افراد زیادی صرفاً به این دلیل مبتلا به بیماری می‎شوند كه خود و دنیای اطرافشان را بیش از حد جدی می‎گیرند. بعضی اوقات افراد در واقع از خندیدن می‎ترسند، زیرا فكر می‎كنند خندیدن باعث می‎شود، سبكسر و تهی مغز جلوه كنند. ضمناً از این وحشت دارند كه مورد تمسخر قرار گیرند. اگر خوب به این مسئله بیندیشید پی خواهید برد لبخند زدن و خندیدن در واقع جزء فعالیت‎های هوشمندانه‎ای است كه می‎توانید انجام دهید. انسان‎ها تنها موجوداتی هستند كه می‎توانند لبخند بزنند، بخندند و از یك لطیفه لذت ببرند ـ و ما باید این ظرفیت را هر چه بیشتر در خود افزایش دهیم، توانایی خندیدن، بیش از هر چیز دیگری انسان را از دیگر حیوانات متمایز می‎كند. حیوانات می‎توانند فشار روانی را احساس كنند، می‎توانند نگران شوند و احساس بدبختی كنند، می‎توانند وحشت زده گردند ـ اما قادر نیستند با صدای بلند بخندند. چون به نظر می‎رسد؛ خنده بیش از هر چیز دیگر مكانیزمی امنیتی است كه صرفاً به بشر اعطا شده تا او بتواند سلامتی خود را حفظ كند و شادی را تجربه نماید.

تمام شواهد موجود، حاكی از این است كه انسان‎ها خلق شده‎اند تا شاد باشند، و بیش از این كه موجوداتی غمگین و بیچاره باشند، مخلوقاتی خندان و شاد هستند. اولین حالت انسانی یك نوزاد همان لبخند زدن است. اولین هیجان نوزاد همان احساس شادی است. البته شكی نیست نوزادان به محض به دنیا آمدن گریه می‎كنند، اما این گریه بیش از این كه پاسخی مستقل به محرك وارد شده باشد، به دلیل ناراحتی عمومی ناشی از تغییر محیط است. علاوه بر این گریه اولین صدایی است كه آن‎ها می‎توانند تولید كنند. در چهره نوزادان تا مدت‎ها بعد از این كه یاد می‎گیرند بخندند و لبخند بزنند نمی‎توان اندوه، خشم، غم و بدبختی مشابه كرد. این امر حاكی از آن است كه توانایی خنده و شادی قابلیت‎هایی ذاتی هستند، در صورتی كه دیگر هیجانات منفی رفتاری، آموختنی می‎باشند كه بعداً كسب می‎گردند.

افراد می‎توانند بیماری‎های جدی خود را با خنداندن خود معالجه كنند. مشهورترین نمونه آن مورد «نورمن كازینز» است كه بعداً‌ شرح حال او در این كتاب خواهد آمد. او زمانی كه توانست بیماری خود را كه تصور می‎شد، غیر قابل علاج است با كرایه فیلم‎های خنده‎دار مداوا كند و بدین ترتیب دكترها را شكست بدهد … نظریه «كازینز» كه بعدها او از آن به عنوان یك شیوه درمانی استفاده كرد این بود: همان طور كه هیجانات منفی ما را بیمار می‎كنند، بنابراین هیجانات مثبت باید بتوانند مجدداً بهبودی ما را میسر سازند. سال‎ها پزشكان عقیده «كازنیز» را مورد تمسخر قرار داده و فرضیه او را رد می‎كردند، اما اكنون بعد از مدت‎ها محققین در سراسر دنیا فواید درمانی لبخند و خنده را مورد بررسی قرار داده‎اند. چندین عصب شناس فرانسوی تغییرات جسمی حاصل از یك دفعه خنده را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده‎اند كه: خنده چیزی به جز فایده برای بدن ندارد. خنده عوارض جانبی مضری ندارد، درمانی است ارزان و كاری است كه هر كس بدون كمك دیگری می‎تواند از عهده انجام آن برآید.

خنده می‎تواند تغییرات فیزیولوژیكی گسترده‎ای چون بهبود عمل هضم، آرام كردن و تنظیم تمام سیستم‎های داخلی و بهبود جریان خون را در بدن به وجود آورد.

هر چند در حال حاضر نظریه پزشكی، به طور فزاینده‎ای بر این عقیده است كه خنده می‎تواند وسیله قدرتمندی برای شفای بیماران باشد، اما در مجموع بیمارستان‎ها و دكترها در بخش‎های جراحی استقبال چندانی از این نظریه نكرده‎اند. بخش‎های جراحی در بیمارستان‎ها اماكنی نیستند كه مردم برای تفریح به آن جا رفته باشند. این اماكن جای مناسبی برای خنده نیستند. صدها سال پیش بیمارستان‎ها خود تهدیدی برای سلامتی محسوب می‎شدند. اكنون كه به بسیاری از مشكلات مربوط به بهداشت فایق آمده‎ایم، زمان آن فرا رسیده كه به جو بیمارستان‎ها هم توجه كنیم. مردم از بیمارستان وحشت دارند و این وحشت در دیوارهای بیمارستان احساس اضطراب و نگرانی می‎كنند. در صورتی كه اگر بیمارستان‎ها به گونه‎ای شادتر طراحی شده بودند دكترها متوجه می‎شدند چگونه تنش به راحتی از این مكان‎ها رخت بر بسته و بیماران سریع‎تر بهبودی خود را به دست می‎آوردند.

نویسنده: لیز هاجكینسون

مترجم: زهرا ادهمی