یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

ربا اعلان جنگ با خدا


ربا اعلان جنگ با خدا

لقمه حلال این عبارت بیانگر دغدغه بسیاری از افرادی است که به دنبال جلب رضایت خداوند متعال و داشتن زندگی سالم و خالی از شبهات اقتصادی هستند

لقمه حلال؛ این عبارت بیانگر دغدغه بسیاری از افرادی است که به دنبال جلب رضایت خداوند متعال و داشتن زندگی سالم و خالی از شبهات اقتصادی هستند. با توجه به گستردگی معاملات و امور تجاری در زندگی امروزی، رعایت این اصل مهم اقتصاد اسلامی یعنی، تن ندادن به بیع و معاملات ربوی، برای ملتزمان به دین اسلام و اصول آن، امری اجتناب ناپذیر است. ربا، از احکام صریح و غیر قابل خدشه قرآن است. در این مطلب سعی شده که با بیان آیاتی که صراحت در ربا دارند، جایگاه این حکم فقهی در قرآن نشان داده شود و همچنین نظر مشهور فقهای شیعه بر مبنای این آیات بیان گردد.

● تاریخچه ربا

لوح های گلی به جامانده از سومری ها که به چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح می رسد، نشان می دهد که استقراض در آن زمان رواج داشته است. افراد طلا و نقره و دیگر کالاها را قرض می گرفتند و در مقابل سودی با نرخ حدود ۳۳-۱۵درصد در سال به وام دهنده می پرداختند. در مصر باستان و بسیاری دیگر از تمدن های کهن مثل بابل، چین و یونان نیز ربا رایج بوده است.

ویل دورانت در کتاب «تاریخ تمدن» می نویسد: «از اسناد برجای مانده از چهار هزار سال پیش از میلاد به دست می آید که قراردادها را با نوشتن و گواهی مؤکد می کرده اند و نیز آئین وام گرفتن نزد آنها معمول بوده است. کالا یا طلا و نقره را قرض می گرفته اند و در برابر آن سودی سالیانه- در حدود ۳۳-۱۵درصد- به وام دهنده می داده اند زیرا در آن زمان پول در حد وفور در میان مردم نبوده و معاملات با تبادل کالا انجام می گرفته و ربا از جنس خود کالا دریافت می شده است. توانگران نسل به نسل به وام دادن طلا و نقره عادت کرده بودند. کاهنان نیز به مردم قرض ربوی می دادند و در قوانین بابلی این اصل مسلم بود که هیچ کس حق نداشت پول قرض کند مگر آن که خود را مسئول پرداخت بداند. به همین جهت وام دهنده می توانست در صورت عدم وصول آن فرزند بدهکار را به گروگان بگیرد. تمدن بابلی اصولاً برپایه بازرگانی تکیه داشت و بیشتر اسنادی که به دست ما رسیده، دلالت دارد که خرید و فروش و وام و قرض دادن و مشارکت و نظایر آن در میان قوم بابل رواج داشته است.»

● ربا در دیگر ادیان

ربا در همه ادیان آسمانی حرام شمرده شده است. در بررسی حرمت ربا در دین یهود می توان با مراجعه به تورات موارد متعدد تحریم ربا را یافت. از جمله این که در تورات آمده است: «اگر نقدی به فقیری از قوم من که همسایه تو باشد قرض دادی مثل ربا خوار با او رفتار مکن و هیچ سود بر او مگذار». یا در جای دیگر آمده است: «اگر برادرت نیازمند شد به او قرض بده و از او سود یا منفعتی طلب مکن.» یهودیان به صراحت از ربا منع شده اند. البته در حال حاضر یهودیان گرفتن ربا از یکدیگر را حرام و از غیر یهودی جایز می دانند.

تمام دستورات تحریم ربا در دین یهود شامل آئین مسیحیت نیز می شود. در انجیل آمده است: «اگر به کسانی قرض دهید که امید بازگرداندن را از آنها دارید، چه فضیلتی بر شما دارد. گناهکاران نیز به هم قرض ربوی می دهند تا آنها مثل آن را برگردانند.»

● ربا در آیات قرآن

حداقل هفت آیه در قرآن کریم به حرمت ربا، دلالت واضح دارد. سوره بقره آیه های ۲۷۵ ، ۲۷۶ ، ۲۷۸ و ،۲۷۹ سوره آل عمران، آیه های ۱۳۰ و ۱۳۱ و سوره نساء آیه ۱۶۱. در بین این آیات، آیه های ۲۷۸ و ۲۷۹ سوره بقره دلالت صریح و محکم تری بر حرمت ربا و اهمیت آن دارد. گفته شده است که بعد از نزول این آیه پیامبر (ص) مأموریت یافت که با ربا خواری با قدرت برخورد کند و با توسل به زور ، دست رباخواران را کوتاه نماید. در قرآن کریم در مورد هیچ گناهی جز ربا چنین تعابیری به کار نرفته است. می توان گفت که گناه ربا، تنها گناهی است که خداوند در برابر آن چنین موضع سختی را اتخاذ کرده است. آیاتی که موضع گیری های صریح و سخت خداوند در برابر این گناه را به تصویر می کشد، به این ترتیب است:

۱) الذین یأکلون الربالایقومون الاکمایقوم الذی یتخبطه الشیطان من المس ذلک بانهم قالوا انما البیع مثل الربوا و احل الله البیع و حرم الربا فمن جاء موعظهٔ من ربه فانتهی فله ما سلف و امره الی الله و من عادف ا ولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. (بقره‎/ ۲۷۵)

کسانی که ربا می خورند (در قیامت) بر نمی خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان دیوانه شده (و نمی تواند تعادل خود را حفظ کند گاهی زمین می خورد و گاهی بر می خیزد) این به خاطر آن است که گفتند: داد و ستد مانند ربا است (و تفاوتی میان آن دو نیست) در حالی که خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام (زیرا فرق میان این دو بسیار است) و اگر کسی اندرز الهی به او رسد و (ازرباخواری) خودداری کند، سودهایی که در سابق [قبل از نزول حکم تحریم] به دست آورده مال اوست (و این حکم گذشته را شامل نمی شود) و کار او به خدا واگذار می شود (وگذشته او را خواهد بخشید) اما کسانی که باز گردند (و بار دیگر مرتکب این گناه شوند) اهل آتشند و همیشه در آن می مانند.

الف و لام جنس که بر روی کلمه «بیع» (خرید و فروش) آمده است، همه اقسام بیع را در بر می گیرد. بیع دو نوع است:

▪ بیع مصرفی یعنی خرید و فروش (لوازم زندگی و امور مصرفی مثل خرید قند و شکر و فروختن شیر)

▪ بیع تجاری و تولیدی (خرید و فروشی که برای سود جستن و اضافه کردن سرمایه باشد). الف و لام جنس تمام انواع بیع را در بر می گیرد و در مقابل آن الف و لامی که بر روی «ربا» آمده، انواع ربا چه در تولید و تجارت و چه در مصرف را در بر می گیرد.

نتیجه آیه این است که خداوند انواع بیع و معاملات را حلال شمرده است به جز آن مواردی که با دلایل خاص حرمتشان بیان شده مثل بیع خمر و ربا. مقدم بودن کلمه «البیع» بر کلمه «الربا» دلالت بر حصربیع دارد. یعنی فقط بیع است که مثل رباست از جهت سوددهی اما معاوضات دیگر که در قالب های متفاوت انجام می گیرد مثل هبه و اجاره و صدقه هیچ گونه شباهتی با ربا ندارند.

تعبیر جن زدگی در زمان نزول این آیه شایع بوده است. حتی کفار برای توهین به پیامبر (ص) به ایشان لقب مجنون و ساحر را می دادند و عقاید خاصی به اجنه داشتند. بنابراین قرآن استناد به همین عقیده عرفی کرده است. جهت تقریب به ذهن باید گفت که در زبان فارسی هم گفته می شود که «فلانی مست مال و شهوت است». قرآن هم اشاره به این دارد که افرادی که ربا خوار بوده اند، جن زده اند ولو این که در ظاهر سالم باشند ولی روح آنها گرفتار چنین حالتی است.

۲) یمحق الله الرباو یربی الصدقات والله لایحب کل کفار اثیم. (بقره۲۷۶‎/)

خداوند ربا را نابود می کند و صدقات را افزایش می دهد و خداوند هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمی دارد. کلمه «یمحق» به معنی «کاهش می دهد» است. مفهوم آن این است که خداوند نتایج سود ربوی را کاهش می دهد و مالی که از طریق ربا به دست آمده بی برکت و کم ارزش می نماید. سودی که ربا خوار از ربا به دست می آورد در مقابل یک سود حلال، بی ارزش و بی حاصل است و در مقابل آن صدقه قرار دارد.

یعنی هرچند که صدقه معادل با کم شدن ظاهری مال است اما برعکس خداوند در ازای این کاستی، برکات و فزونی در مال صدقه داده شده به وجود می آورد؛ یا در دنیا و یا در آخرت.

۳) یا ایهاالذین آمنوا اتقوالله وذروا ما بقی من الربوا إن کنتم مؤمنین. (بقره۲۷۸‎/)

ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفت) خدا بپرهیزید و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده رها کنید، اگر ایمان دارید. بعد از نزول این آیه رسول خدا(ص) فرمودند: هرکس ربا بگیرد قتل او واجب است.

۴) فان لم تفعلوا فأذنوابحرب من الله ورسوله و إن تبتم فلکم رؤوس اموالکم لا تظلمون و لا تظلمون. (بقره۲۷۹‎/)

اگر چنین نکنید بدانید که خدا و رسولش با شما پیکار خواهند کرد و اگر توبه کنید سرمایه های شما از آن شماست (اصل سرمایه بدون ربا) نه ستم می کنید و نه برشما ستم می شود.

در این آیه لحن سخن تغییر می کند و بعد از این که خداوند در آیات قبل ربا خواران را نصیحت می کند، در این آیه به آنها اخطار می کند که اگر به کارشان ادامه دهند و در برابر حق تسلیم نشوند به خدا و رسولش اعلان جنگ داده اند. لحن آیه آن قدر شدید است که برخی گمان کرده اند مخاطب آیه کفاری هستند که با اعتقاد به حلیت ربا و گفتن «انما البیع مثل الربا» اقدام به رباخواری می کنند.

۵) یا ایها الذین آمنوالاتأکلواالربا اضعافاً مضاعفهًٔ و اتقواالله لعلکم تفلحون. (آل عمران۱۳۰‎/)

ای کسانی که ایمان آورده اید! ربا (و سود پول) را چند برابر نخورید. به خدا ایمان آورید تا رستگار شوید.

گفته اند این آیه نخستین دستوری بود که خداوند با فرستادن آن به طور صریح مسلمانان را از رباخواری نهی کرد. در «لاتأکلوا» منظور از «اکل» خصوص خوردن نیست بلکه شامل گرفتن و هر نوع تصرفی در مال غیر از طریق ربا می باشد. اما چون خوردن از توابع مهم اکثر تصرفات است و همچنین از باب مجاز، تعبیر به «اکل» شده است.

علامه طباطبایی در تفسیر این آیات می گوید: این آیات در مقام تأکید حرمت ربا و سخت گیری بر رباخواران است و در مقام تشریع ابتدایی نیست. (آیات سوره بقره) چون زبان آنها زبان قانونگذاری نیست. آیه ای که از نظر لحن کلام صلاحیت قانونگذاری را دارد، آیه ۱۳۰ سوره آل عمران است که می فرماید: «لاتأکلواالربا اضعافاً مضاعفهًٔ...». از قسمتی از آیات سوره بقره مانند جمله «وذروامابقی من الربا...» استفاده می شود که مسلمانان کاملاً رباخواری را ترک نکرده بودند و با وجود نهی شارع هنوز ربا کم و بیش در میان آنها متداول بود. بدین سبب خداوند فرمان داد که به طور کلی از ربا خودداری کنند و از سودی که برعهده بدهکاران است، صرف نظر نمایند.

۶) وأخذهم الربا و قد نهواعنه و أکلهم اموال الناس بالباطل و اعتدنا للکافرین منهم عذاباً الیماً. (نساء۱۶۱‎/)

و(همچنین) به خاطر ربا گرفتن در حالی که از آن نهی شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل و برای کافران عذاب دردناکی آماده کرده ایم.

از این آیه فهمیده می شود که ربا در دین یهود تحریم شده بود لکن آنها مخالفت می نمودند و با انواع نیرنگ ها رباخواری می کردند. اگر چه حرمت ربا در این آیه ظاهراً متوجه یهود است. لکن می توان گفت، تحریم شامل ادیان الهی دیگر هم می شود. در کلام خدا ربا در ردیف ظلم و بازداشتن مردم از راه خدا و خوردن اموال مردم به ناحق قرار گرفته است که حرمت شان شدید و قطعی است و اختصاص به آئین خاصی ندارد، پس قرینه می شود بر این که «ربا» برای پیروان همه ادیان الهی حرام است.

۷) و ما آتیتم من رباً لیربوافی اموال الناس فلایربواعندالله و ما آتیتم من زکوهٔ تریدون وجه الله فاولئک هم المضعفون.(روم۳۹‎/)

آنچه به عنوان ربا می پردازید تا در اموال مردم فزونی یابد نزد خدا فزونی نخواهد یافت و آنچه را به عنوان زکات می پردازید و تنها رضای خدا را می طلبید (مایه برکت است) و کسانی که چنین می کنند دارای پاداش مضاعفند.

پی نوشتها:

۶- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ،۱۰۳ ص ،۱۲۱ ح ۳۳.

۷- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ،۱۰۳ ص ،۱۱۶ ح ۶.

۸- کافی، ج ،۵ ص ،۱۴۷ ح ۱۲.

۹- طبرسی، مستدرک الوسائل، ج ،۱۳ ص ،۳۳۲ ح ۱۵۵۰۸.

۱۰- حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ،۱۲ ص ،۴۵۶ ح ۴.

۱۱- محمدحسین ابراهیمی، ربا و قرض در اسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۲.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.