دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مناسبات راهبردی ژاپن در چین


مناسبات راهبردی ژاپن در چین

محور اصول کاری ژاپن و چین,در بخش اقتصادی است دو کشور در سالهای اخیر تلا ش کرده اند تا با بهره گیری از ظرفیتهای اقتصادی ضمن حضور در روند توسعه,به بازیگری فعال در معادلا ت جهانی مبدل گردند هرچند که دو کشور بزرگترین شرکای اقتصادی و تجاری می باشند که حجم مبادلا تشان بالغ برصدها میلیارد دلا ر است اما چالشهای سیاسی از یک سو بر روابط دو جانبه و از سوی دیگر بازیگری اقتصادی جهانی آنها تاثیر نامطلوب دارد

هوجین تائو رئیس جمهور چین امروز برای دیداری تاریخی به ژاپن سفر می‌کند.این دیدار از آن جهت دارای اهمیت است که وی دومین رئیس جمهوری است که در طول تاریخ روابط دو کشور از ژاپن دیدار می‌کند در حالی که ده سال از آخرین سفر مقامات ارشد چین به ژاپن می‌گذرد.دو کشور به عنوان قطب‌های اقتصادی و سیاسی در سالهای اخیر توانسته‌اند به جایگاهی مهم در معادلا‌ت منطقه‌ای و جهانی دست یابند به گونه‌ای که اکنون از آنها به عنوان بازیگران مطرح در نظام بین الملل یاد می‌شود.هرچند دو کشور دارای سوابق تاریخی کهن هستند که می‌تواند نشانه‌ای بر پیوند آنها باشد اما همان زمینه‌های تاریخی به ویژه گرایشات استعماری ژاپن (پیش از جنگ جهانی دوم)‌و لطماتی که بر چین وارد ساخته‌اند،مانع از توسعه مناسبات دو کشور شده است. رویکرد ژاپن به همگرایی با آمریکا و دیدارهای مکرر مقامات ژاپنی از معبد <یاسوکونی > ، دیدگاه متضاد طرفین در قبال تایوان و تبت ، دوری ژاپن از کشورهای منطقه به ویژه تقابل با کره شمالی و... از دیگر عوامل عدم توسعه مناسبات سیاسی دو کشور گردیده است.در چنین شرایطی سفر <هوجین تائو> رئیس جمهور چین به ژاپن می‌تواند نقطه عطفی در روابط دو کشور باشد که نوید دهنده بهاری نوین در مناسبات شرق آسیا خواهد بود.رویکرد دو کشور به توسعه همکاریها می‌تواند پیامدهای مثبتی برای آنها و کل منطقه به همراه داشته چرا که:

۱) چنانکه ذکر شد محور اصول کاری ژاپن و چین،در بخش اقتصادی است. دو کشور در سالهای اخیر تلا‌ش کرده‌اند تا با بهره‌گیری از ظرفیتهای اقتصادی ضمن حضور در روند توسعه،به بازیگری فعال در معادلا‌ت جهانی مبدل گردند. هرچند که دو کشور بزرگترین شرکای اقتصادی و تجاری می‌‌باشند که حجم مبادلا‌تشان بالغ برصدها میلیارد دلا‌ر است اما چالشهای سیاسی از یک سو بر روابط دو جانبه و از سوی دیگر بازیگری اقتصادی جهانی آنها تاثیر نامطلوب دارد.در شرایطی که بحران اقتصادی جهان را فرا گرفته، دو کشور برای جذب بازار، سیاستهای مشابهی را در عرصه منطقه‌ای و جهانی پیگیری می‌کنند، تامین انرژی برای دو کشور امری ضروری است و ...توسعه روابط و حل اختلا‌فات گذشته می‌تواند گامی مهم برای تحقق اهداف اقتصادی آن ‌باشد.در این چارچوب حل اختلا‌فات پیرامون استفاده از میادین نفت و گاز مشترک و حضور در اتحادیه‌های منطقه و بازارهای جهانی نظیر ورود به آفریقا و خاورمیانه نقش مهمی در توسعه آنها خواهد داشت.

۲) تحولا‌ت شرق آسیا بیانگر تشدید رقابت تسیلحاتی در منطقه است.گرایشات چین به توسعه توان دفاعی و رویکرد ژاپن و کره جنوبی به خریدهای تسلحاتی و تقویت پایگاههای آمریکا، فضایی ناسالم را بر منطقه حاکم ساخته است. با توجه به اینکه استمرار این روند از یک سو درآمدها و کارکردهای اقتصادی منطقه را در مسر خریدهای تسلیحاتی و عدم سرمایه گذاری جهانی سوق می‌دهد از سوی دیگر بهانه‌ای برای حضور آمریکا در منطقه می‌گردد، کشورهای منطقه تلا‌ش دارند تا با رایزنی‌های متعدد فضایی سالم و بدون تنش نظامی را بر منطقه حاکم سازند. امضای تفاهم نامه‌های امنیتی میان کره جنوبی، چپن و ژاپن و تاکید آنها بر عدم نظامی شدن منطقه مهمترین گام در این عرصه است که در سفر <تائو> به ژاپن می‌تواند تقویت گردد.

۳) با توجه به آنکه عرصه بین الملل به مجموعه‌ای از بازیگران منطقه‌ای مبدل شده است، کشورهای شرق آسیا نیز رویکرد به ائتلا‌ف فراگیری را در پیش گرفته‌اند. همگرایی چین و ژاپن به علا‌وه دو کره در کنار کشورهای عضو آ سه آن و سایر کشورهای شرقی می‌تواند اتحادیه های قوی در منطقه ایجاد کند که بازیگری مطرح در عرصه جهانی خواهد بود. اجرای این امر مستلزم ثبات در منطقه و ائتلا‌ف برگردان چون چین و ژاپن است که در رایزنی‌های اخیر مقامات دو کشور به آن تاکید شده است.

در مجموع سفر هوجین تائو به ژاپن تحولی بزرگ در شرق آسیا است که دستاوردهای سیاسی،اقتصادی و امنیتی بسیاری برای دو کشور به همراه خواهد داشت. این امر مقابله عملی چین در برابر توسعه طلبی‌ها و سیاستهای آمریکا در شرق آسیا است که با تحرکات نظامی و تجزیه طلبی برای حفظ پایگاهایش فعالیت می‌کند.این روابط در حل بحران‌های منطقه به ویژه مسائل تبت، اختلا‌فات مرزی و تاریخی دو کشور، جریان تایوان و...قابل تامل است به ویژه اینکه ژاپن نیز گرایش به چین را کسب متحدی در برابر روسیه در قبال جزایر مورد مناقشه و راه حلی برای حضور در آسیای مرکزی و قفقاز می‌داند.

علی تتماج