سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ یکشنبه ۱۱ اردیبهشت


امروز با سعدی ـ یکشنبه ۱۱ اردیبهشت

عشقِ جانان در دلم هرگز نبودی کاشکی
یا چو بود اندر دلم، کمتر فزونی کاشکی
آزمودم درد و داغ عشق باری صدهزار
همچو من معشوق یک ره آزمودی کاشکی
نغنویدم، زان خیالش را نمی‌بینم به خواب
دیده …

عشقِ جانان در دلم هرگز نبودی کاشکی

یا چو بود اندر دلم، کمتر فزونی کاشکی

آزمودم درد و داغ عشق باری صدهزار

همچو من معشوق یک ره آزمودی کاشکی

نغنویدم، زان خیالش را نمی‌بینم به خواب

دیده گریان من یک شب غنودی کاشکی

از چه ننماید به من دیدار خویش آن دلفروز؟

راضیم راضی، چنان روی ار نمودی کاشکی

هر زمان گویم ز داغ عشق و تیمار فراق

دل ربود از من نگارم، جان ربودی کاشکی

ناله‌های زارِ من شاید که گر کس نشنود

لابه‌های زار من یک شب شنودی کاشکی

سعدی از جان می‌خورد سوگند و می‌گوید به دل

وعده‌هایش را وفا باری نمودی کاشکی