جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ماهیت جنبش های دانشجویی


ماهیت جنبش های دانشجویی

ماهیت جنبش های دانشجویی را می توان در سه مرحله تقسیم بندی و تحلیل کرد مرحله اول آن از آذر سال ۱۳۳۲ با آمدن نیکسون تا قدرت گرفتن شاه تا سال ۱۳۴۱ است

ماهیت جنبش های دانشجویی را می توان در سه مرحله تقسیم بندی و تحلیل کرد؛ مرحله اول آن از آذر سال ۱۳۳۲ با آمدن نیکسون تا قدرت گرفتن شاه تا سال ۱۳۴۱ است. مرحله دوم آن از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۷ ادامه پیدا می کند و مرحله سوم آن نیز از سال ۱۳۵۷ آغاز شده و تاکنون ادامه دارد.

با توجه به این مقدمه می توان به دو مساله پرداخت؛ اول نفس دانشگاه و دانشجو که این سابقه در کل دانشگاه ها و موقعیتی که دانشگاه ها به وجود می آورند وجود دارد و دیگر اینکه تفاوتی بین دانشجویان دیگر اقشار جامعه به وجود می آید که این در نتیجه همان موقعیتی است که دانشگاه ها برای دانشجویان به وجود می آورند. به همین اعتبار می توان یادآور شد که دانشجو فردی است که سایر اقشار جامعه از او توقع دارند، چراکه بین دانشجویان و دیگر اقشار تفاوت وجود دارد. مثلاً در سال ۱۹۶۴ در اروپا نهضت دانشگاهی و انقلاب فرهنگی و اجتماعی رخ داد که باعث تغییرات ملی در سطح اجتماع و شیوه حکومتداری شد و دانشجویان آن زمان تا حدود زیادی دولتمند شدند. اما در ایران به شکل دیگری بود. در سال ۱۲۶۴ دارالفنون تاسیس شد که موسس آن امیرکبیر بود.

از طرف دیگر کشور ایران سابقه فرستادن دانشجو برای آموختن علم، هنر، ادبیات و... را داشت و چون هزینه زیادی را کشور متحمل می شد بالاخره تصمیم به تاسیس دانشگاه گرفته شد و بالاخره در سال ۱۳۱۳ دانشگاه تهران تاسیس شد. اگرچه قبل از دانشگاه تهران نیز موسسات و دانشگاه وجود داشت ولی دانشگاه به مفهوم آکادمیک، سیاسی و جهانی همان سال ۱۳۱۳ در تهران شکل گرفت. نخستین حرکتی که در ایران در این تاریخ به راه افتاد حرکت گروه ۵۳ نفر بود که در زمان رضاشاه شکل گرفت و سردمدار آن دکتر تقی ارانی مدرس فیزیک بود. اما این وضعیت را نمی توانیم جنبش دانشجویی به معنای امروزی بدانیم ولی این یک حرکت اجتماعی بسیار جدی بود. پس از آن نیز ورود متفقین و سرنگونی دیکتاتوری رضاشاه را باید سرفصلی در تاریخ دانست. بنابراین تا سال ۱۳۳۲ دانشگاه های ما عملاً محل پرورش اندیشمندان و کادر اداری و فنی بود اما از نظر اجتماعی این دوره آنچنان که باید و شاید تاثیرگذار نبود تا اینکه حادثه شهریور سال ۱۳۳۲ رخ داد و حکومت ملی مصدق ساقط شد. ۱۶ آذرماه سال ۱۳۳۲ اتفاقات مهمی در ایران و جهان رخ داد.

در ایران حکومت ملی مصدق ساقط شد. در جهان نیز جنگ جهانی دوم به اتمام رسید. در امریکا نیز انتخاباتی صورت گرفت که حاصل آن روی کار آمدن جمهوریخواهان در امریکا بود که یک ژنرال پنج ستاره به حکومت رسید؛ کسی که فاتح جنگ در اروپا بود و توانسته بود هیتلر را شکست دهد.

در آذرماه سال ۳۲ بعد از کودتای مردادماه و بازداشت و دستگیری و محاکمه مصدق و نهضت فکری ایرانیان، دانشجویان به آمدن نیکسون به ایران اعتصاب کردند چرا که نیکسون را عامل کودتا می دانستند. در تمامی دانشگاه ها اعتراض شکل گرفت اما در دانشگاه فنی تا حدودی ملموس تر بود چرا که با وارد عمل شدن نیروهای گارد، سه نفر از دانشجویان این دانشگاه به نام های شریعت رضوی، بندچی و بزرگ نیا کشته شدند. کشته شدن این سه دانشجو نخستین خونی بود که در جنبش دانشجویی ریخته شد و متعاقب آن فشار سیاسی حاکم شد و این حرکت در جامعه اسمی تحت عنوان روز دانشجو و جنبش دانشجویی پیدا کرد که می توان از آن به عنوان سرفصل در تاریخ استفاده کرد، بنابراین هر سال ۱۶ آذر روز حرکت دانشجوها بود. از سوی دیگر این حرکت آنچنان در جامعه تاثیرگذار بود که هر دانشجویی که تازه به دانشگاه راه می یافت نیز بدون اینکه اطلاعی از مبارزات داشته باشد روز ۱۶ آذر را به خوبی می شناخت. از این رو جنبش دانشجویی هویت پیدا کرد و هویتی نیز که در آن زمان داشت هویتی ضدرژیم بود و اهداف آن نیز تغییر در جامعه از طریق به وجود آوردن یک خیز اجتماعی یعنی جنبش دانشجویی بود که در سال ۱۳۳۲ رژیم را هدف قرار داده بود و نتیجه آن نیز اول به وجود آوردن خیزش مردمی و دوم تغییر نگاه حاکمیت به جامعه از آذر سال ۱۳۳۲ و فشارهایی که رژیم به مردم وارد می کرد، بود.

از ۱۶ آذر سال ۳۲ تا سال ۱۳۵۷ نیز باید نگاه دوباره یی به جنبش انداخت.

نعمت احمدی



همچنین مشاهده کنید