چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

آبادان


آبادان

آبادان در یک نگاه

● موقعیت جغرافیایی آبادان

▪ حدود وسعت

در خصوص حدود و ثغور شهر آبادان از گذشته‌های دور میان جغرافی‌دانان و مورخان اختلاف نظر بوده است. مطالعه‌ی متون تاریخی، این پدیده جغرافیایی را برای خواننده روشن می‌كند. اصطخری(درسال ۳۴۰ هـ.ق)آنجا كه به ذكر مسافات دیار عرب می رسد، می‌نویسد:«ازعبادان تا بحرین پانزده مرحله دارند، و از بحرین تا عمان یك ماهه راه، و از عمان تا مهره یك ماهه راه، و از رود تا حضرموت یك ماهه راه، و ازجده تا ساحل جحفه پنج مرحله، و از ساحل جحفه تا جار سه مرحله، و از جار تا ابله بیست مرحله، و از كوفه تا بصره دوازده مرحله، و از بصره تا عبادان دو مرحله، این است گشت دریای محیط بر دیار عرب.»[۱]

اسحاق بن حسین منجم در كتاب«آكام المرجان فی ذكر المدائن المهشوره فی كل مكان»كه یك متن جغرافیایی از سده چهارم هجری قمری است در ذكر شهر عبادان آورده است.

«عبادان در اهواز ودر اقلیم چهارم قراردارد. فاصله آن از خط مغرب هفتاد و پنج درجه---چهارهزار و نهصد و پنجاه میل—و از خط استوا سی و یك درجه-- دو هزار و دویست و سی و شش میل—است.»[۲]

ابن حوقل(در سال ۳۶۷ ه-ق)قول اصطخری راتأیید می كند و می گوید:«اما گرد بر گرد جزیره العرب، از عبادان تا بحرین و هجر در حدود پانزده مرحله است»[۳]

ابوعبیده در كتاب«مراصد الاطلاع» به سال۷۰۰ هجری قمری در تشریح حد ناحیه سواد كه روستایی از روستاهای عراق است می نویسد«از حدیثه الموص است تا عبادان طولا،و از غدیب القادسیه تا حلوان عرضاً پس طولش ۱۶۰ فرسخ است و طولش از طول عراق بیشتر است... و عرض عراق همان عرض سواد است بی‌اختلاف و آن هشتاد فرسخ است.»[۴]

حمد اله مستوفی در قرن هشتم هجری در كتاب «نزهه القلوب»در رابطه با طول و عرض عبادان بیان می كند كه:«...و عبادان كه ورای آن عمارت نیست و در این معنی گفته اند مصراع لیس قریه وراء عبادان حدیث بسیار وارد است او رااز ثغور شمارند كه سرحد مسلمانی است باكفار هند...»[۵]

وی در جای دیگر می‌گوید:«...از بصره تا عبادان دوازده فرسنگ و از آنجا دو فرسنگ دیگر خوشاب است...»[۶]

در گذشته برخی از جغرافی‌دانان ابعاد جغرافیایی آبادان را به طور دقیق بیان می‌كردند. برای نمونه ابن سرابیون در سال ۲۹۰ هجری قمری موقعیت آبادان را در كتاب«عجایب الاقالیم السبعه»(عرض و طول جغرافیایی) را چنین می نویسد:«شهر عبادان بركنار دریا، طول ۷۵ درجه و ۵۵ دقیقه و عرض آن ۳۱ درجه است.»[۷]

در بیان طول و عرض جغرافیایی آبادان اختلاف نظر بین جغرافی‌دانان مسلمان و یونانی وجود داشته است. برخی ۳۰ درجه و ۲۴ دقیقه عرض شمالی در حالی كه عده‌ای دیگر ۳۱ درجه و۲۱ دقیقه عرض شمالی گفته اند و ۴۸ درجه و ۱۵ دقیقه طول شرقی، در حالی كه عده ای ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه طول شرقی بیان می‌كنند. عده‌ای نیز۳۰ درجه و ۲۲ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۱۵ دقیقه طول شرقی گفته‌اند. بطلمیوس طول آبادان را ۷۵ درجه و ربع وعرض آن را ۳۱ درجه دانسته است.[۸]

در یك جمع‌بندی، شهر آبادان مركز شهرستان بین ۳۰ درجه و۲۲ دقیقه و ۳۰ ثانیه عرض شمالی و۴۸ درجه و ۱۲ دقیقه و ۳۰ ثانیه طول شرقی نسبت به نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته و بلندی آن از سطح دریا ۲ متر و فاصله‌ی هوایی آن تا تهران ۶۶۶ كیلومتر است. فاصله زمینی آن تا خرمشهر ۱۵ كیلومتر، تا اهواز ۱۱۵كیلومتر و تا تهران ۱۰۴۶ كیلومتر است.[۹]

در بیان جایگاه آبادان و موقعیت آن، برخی از جغرافی‌دانان تاریخ رودخانه‌ها را مبنا قرار داده و سپس وضعیت جغرافیایی آبادان را تشریح كرده‌اند. اصطخری به سال ۳۴۰ هجری قمری به ذكر دیار عراق كه می رسد بیان می‌داردكه:«و شهرهای كوچك است ...»[۱۰]در جای دیگر كه به ذكر حدود خوزستان می‌رسد، می نویسد:«شرقی حدود خوزستان حد پارس و سپاهان است ....و جانب غربی ناحیت واسط و جایگاهی كه آن را دورالراسبی خوانند. و حد شمالی آن حد صیمره و كرخه و لورتا به حدود جبال پیوندد از سپاهان ... و لیكن حد جنوبی از عبادان تا روستای واسط مخروط می‌شود، پس تنگ‌تر آید از آنچه در برابر اوست هم از حد عبادان تا دریا بر حد پارس تقویسی است كه در زاویه افتد، پس این حد جنوبی به دریا رسد.»[۱۱]

این حوقل به سال ۳۶۷ هجری قمری آبادان را هم برمبنای دریا و هم بر مبنای رودخانه تشریح حدودی می‌كند. او می‌نویسد:

«اما عبادان قلعه كوچك آبادی بر كناره دریا و محل گرد آمدن آب دجله است و آن رباطی است كه جنگجویان از صفریه و قطریه به دیگر دزدان دریایی در آنجا می باشند و در آنجا پیوسته مرز دارانی مراقبت می كنند. عبادان رود دجله را به عرض قطع می كند و در ساحل همین دریا به مهرویان از سرزمین فارس می رسد و در این میانه جاهایی است كه جز از راه آبی راهی بدانها نیست، زیرا آبهای خوزستان به رود دورق و حصین مهدی و باسیان می پیوندد و همگی به دریا می‌ریزند.»[۱۲]

یاقوت حموی در سال ۶۲۶ هجری قمری (۱۲۲۹ میلادی)جایگاه آبادان را دقیق‌تر در رابط با رودخانه تشریح می كند و بیان می دارد كه:«ایرانیان آن را میانرودان نامند، زیرا در میان دو رود جای گرفته است.»[۱۳]

ابوالفداء به سال ۷۲۱ هجری قمری در «تقویم البدان»موقعیت آبادان را در رابطه با رودها و دریا چنین بیان می كند:«سپس دریا بر ساحل عمان امتداد یابد و به طرف شمال گذرد تا به عبادان رسد...».[۱۴] و به ذكر رودخانه دجله كه می رسد چنین می گوید:«و به عبادان، می رسد و در معرضی در طول هفتاد و پنج درجه و همان عرض سی و یك و نصف درجه، به دریا می ریزد.»[۱۵]

عده‌ای دیگر از جغرافی دانان تاریخی موقعیت جغرافیایی آبادان را صرفاً بر مبنای دریا بیان كرده‌اند. اصطخری به سال۳۴۰ هجری قمری این موقعیت را چنین می‌گوید:«و در خوزستان دریا نیست مگر اندك مایه از دریای پارس كه از ماهی رویان تا نزدیك سلیمانان برابر عبادان باشد.»[۱۶] پس از اصطخری ، مسعودی (۳۴۶ هجری قمری/ ۹۵۷ میلادی)در ذكر حدود نواحی سواد(عراق)می نویسد:«حد آن از سوی مشرق جزیره‌ای است كه به دریای پارسی پیوسته و به میانرودان معروف است.»[۱۷]

اسحاق بن حسین منجم در سده ی چهارم هجری قمری چنین می ‌گوید:«و عبادان بر كرانه دریای عراق واقع شده كه به دریای بزرگ اخضر پیوسته است.»[۱۸] احمد مقدسی نیز آبادان را «شهری در محاصره دریا»[۱۹] توصیف كرده است.

شهر آبادان از نظر دوری و نزدیكی به دریا، در طی قرون متمادی شاهد تغییرهای عمده ای بوده است. آبادان به طور نسبی هر سال از دریا فاصله می گیرد و علت آن رسوباتی است كه جریان رودخانه‌ای بهمنشیر و اروند رود با خود به طرف دریا برده و روز به روز بر فاصله شهر آبادان از دریا می افزاید. ناصر خسرو قبادیانی كه در سال ۴۴۳ هجری قمری از آبادان دیدار كرده درباره فاصله دریا تا دیوارهای آن می‌نویسد:

«...و عبادان بر كنار دریا نهاده است،چون جزیره‌ای كه شط آنجا دو شاخ شده است، چنان كه از هیچ جانب به عبادان نتوان شد الا به آب گذر كنند و جانب جنوبی عبادان خود دریای محیط است كه چون مد باشد تا دیوار عبادان آب بگیرد و چون جزر شود كمتر از دو فرسنگ دور شود.»[۲۰]

سه قرن بعد از ناصر خسرو، ابن بطوطه درسال ۷۲۵ هجری قمری به آبادان می آید و مشاهداتش را اینگونه در «سفرنامه» خود می نگارد:«عبادان قریه بزرگی است در زمینی شور و فاقد عمارت و آبادی، عبادان معبدها و رباط‌ ها و مسجدهای متعدد دارد و فاصله آن تا ساحل دریا سه میل است.»[۲۱]

بنابراین با بررسی متون تاریخی و جغرافیایی در می یابیم كه از قرن اول تا قرن پنجم، آبادان بر ساحل خیلج‌فارس واقع بوده است كه در دوره‌ی بعد از آن سه میل از دریا فاصله می گیرد. امروزه فاصله آبادان تا دریا ۵۰ كیلومتر از شمالی‌ترین نقطه خلیج فارس دور شده است.[۲۲]

قرارگرفتن آبادان در جوار دو رودخانه از یك طرف و خلیج‌فارس از طرف دیگر باعث شده تا برخی را عقیده بر این باشد كه آبادان زمانی شبه جزیره بوده زیرا از سمت خرمشهر رودخانه‌ای وجود نداشته و گویا بین سالهای ۳۲۴ الی ۳۷۲ هجری قمری عضدالدوله دیلمی نهر حفار یا فم عضدی (نهر عضدی)را گسترش داد وبه صورتی كه امروز شاهد آن هستیم درآورد. این كه آبادان زمانی احتمالاً شبه جزیره بوده سخنی است كه می توان پذیرفت. لیكن این عقیده كه در نتیجه‌ی حفر نهر به فرمان عضد الدوله دیلمی(۳۲۴-۳۷۲ هجری قمری/ ۹۳۶ -۹۸۲ میلادی)شبه جزیره آبادان به صورت جزیره درآمده، جای تأمل است، زیرا قرنها پیش از عضدالدوله، چندین جغرافی‌دان یونانی و از آن میان «فیلوس تورگیوس» در سده ۴ میلادی از آبادان به عنوان جزیره‌ای یاد می‌كنند كه میان دو رود محصور بوده است.[۲۳]

منطقه‌ای با چنین ویژگی‌هایی بیشتر جزیره است تا شبه جزیره، شاید هم آبادان در گذشته‌ای دور اندك پیوندی با خشكی داشته است. این گفته ابوالفداء(۷۳۲ هجری قمری/ ۱۳۲۲ میلادی) كه عبادان بر دریای فارس است و این دریاگرد آن را گرفته، چنانكه جز اندكی از آن در خشكی نیست[۲۴]می تواند مؤید فرض شبه جزیره بودن آن بوده باشد.

تعبیر اعتماد السلطنه(۱۳۲۹ هجری قمری/ ۱۹۱۱ میلادی)نیز آن جا كه می گوید «وقتی به شبه جزیره عبادان می رسی، دجله منشعب می شود و عبادان به سبب ریختن این دو شعبه دجله به دریا به این وضع جزیره می‌شود»[۲۵]در خور توجه است. احمد كسروی نظریه‌ی اتصال كارون به شط العرب در شمال جزیر‌ه‌ی آبادان را چنین بیان می كند:

«این نكته را هم باید گفت كه در زمان‌های باستانی كارون با شط العرب در نیامیخته، از جویی كه امروز به نام بهمنشیر معروف است، یك سره به دریا می ریخته، نمی دانیم كدام پادشاهی جویی میانه دو رود برای آمد و شد و كشتی‌ها پدید آورده كه حال امروزی پیدا شده و در همان زمان‌ها بوده كه در شمال این جوی در آنجا كه دو رود به هم می‌پیوندند، آبادی پیدا شده كه به نام «بیان»معروف بوده. نیز آن جوی نوین را جوی بیان می نامیده‌اند. در قرن‌های نخستین اسلامی بیان یكی از شهرهای خوزستان شمرده می شد و ناچار به علت آمد و شد كشتی‌ها تجارت مهمی داشته، یكی از كارهای تاریخی عضدالدوله دیلمی این است كه آن جوی بیان را كه برای آمد و شد كشتی‌های بزرگ گنجایش نمی داده، پهن‌تر و گودتر گردانیده، به نام خود«جوی عضدی»نامید و پیداست كه از این كار او رونق بیان بیشتر گردید. گویا از همان زمان عضدالدوله و در نتیجه آن كار او بوده كه كارون از جوی دیرین خود(بهمنشیر)بازگشته و بخش انبوه آب آن از راه جوی بیان به شط العرب ریخته است.»[۲۶]

در هر صورت، پژوهش‌های جغرافی‌دانان نشان می دهد كه در روزگاران قدیم آبادان جزیره نبوده است. در واقع این خشكی دلتایی بوده كه هر سال بر وسعت آن افزوده شده است. بعدها این دلتا به صورت جزیره در آمده است.

حدود جغرافیایی امروز آبادان، از این قرار است:«از شمال، شهرستان خرمشهر و رود كارون، از مشرق، رودخانه بهمنشیر و اراضی مسطح باتلاقی، و از جنوب و مغرب، اروند رود(شط العرب). شهرستان آبادان به سبب محصور بودن بین رود كارون، شط العرب و رود بهمنشیر جزیره‌ای را تشكیل می دهد...»[۲۷]

شهرستان آبادان با مساحتی حدود ۲۷۹۶ كیلومتر مربع در جنوب غربی خوزستان و منتها الیه خلیج فارس واقع است. درازی آن حدود ۶۴ كیلومتر، پهنای آن بین ۳ تا ۲۰ كیلومتر و ارتفاع بالاترین نقطه‌ی آن سه متر از سطح دریا است. این شهرستان از جانب شمال به شهرستان‌های شادگان و خرمشهر، از شرق به شهرستان بندر ماهشهر و رودخانه بهمنشیر، از جنوب به خلیج فارس و از غرب به مرز ایران و عراق و اروند رود محدود است.

از آن جا كه مرز ایران و عراق در قسمت اروند رود همیشه مورد مشاجره و اختلاف بین دو كشور بوده است، لازم است در این جا این نكته روشن گردد، زیرا به هر جهت این بحث به یك سمت آبادان نیز مربوط می‌گردد. مرز ایران و عراق تا سال ۱۳۵۳ هجری شمسی(۱۹۷۵ میلادی)مطابق تعهد ایران و عثمانی بوده است، به استثنای اصلاحی كه ضمن عهدنامه‌ای بین پادشاه ایران و پادشاه عراق به تاریخ ۱۳ تیر ماه سال ۱۳۱۶ هجری شمسی تنظیم و به امضا رسید كه در آن بخشی از موافقتنامه در مورد اروند رود به شرح زیر بوده است:

«ماده ۲- خط سرحدی به جلوترین نقطه جزیره شطیط(تقریباً در ۳۰ درجه و ۱۷ دقیقه و ۲۵ ثانیه از عرض شمالی و در ۴۸ درجه و ۱۹ دقیقه و ۲۸ ثانیه طول شرقی) رسیده به طور عمود از حدآبهای جزری به تالوگ[۲۸]اروند رود ملحق می شود و تا نقطه واقع در مقابل اسكله فعلی نمره یك آبادان(تقریباً در ۳۰ درجه و ۲۰ دقیقه و ۴/۸ ثانیه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۱۶ دقیقه و ۱۳ ثانیه طول شرقی)آن را تعقیب می نماید. از این نقطه مجدداً خط سرحدی به سطح آب‌های جزری متصل شده و خط سر حدی را به طوری كه در صورت مجالس ۱۹۱۴ میلادی توصیف گردیده است، پیروی می نماید.

یوحنا اسفندیاری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.