شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

پنه لوپ Penelope


پنه لوپ Penelope

پنه لوپ ویلهرن فرزند خانواده ای ثروتمند و متشخص است اما والدینش او را از کودکی در خانه محبوس کرده و اجازه خروج از منزل را به او نمی دهند چون پنه لوپ با دماغی بزرگ و شبیه خوک به دنیا آمده و دیگران با دیدن او وحشت می کنند خانم و آقای ویلهرن این اتفاق را ناشی از طلسمی قدیمی می دانند و تلاش دارند تا شوهری برای دخترشان دست و پا کنند

▪ کارگردان: مارک پالانسکی.

▪ فیلمنامه: لزلی کیونی.

▪ موسیقی: جابی تالبوت.

▪ مدیر فیلمبرداری: مایکل آماتیو.

▪ تدوین: جان گرگوری.

▪ طراح صحنه: آماندا مک آرتور.

▪ بازیگران: کریستینا ریچی[پنه لوپ ویلهرن]، جیمز مک آوی[جانی/مکس]، کاترین اوهارا[جسیکا ویلهرن]، پیتر وینکلیج[لمون]، ریچارد ئی. گرانت[فرانکلین ویلهرن]، ریس ویترسپون[آنی]، سایمون وودز[ادوارد وندرمن]، رونی آنکونا[واندا]، مایکل فیست[جک]، نایجل هیورز[آقای وندرمن]، لنی هنری[کرول]، کریستینا گرترکس[خانم وندرمن].

▪ ١٠٤ دقیقه.

▪ محصول ٢٠٠٦ انگلستان، آمریکا.

▪ ژانر: کمدی، فانتزی، عاشقانه.

پنه لوپ ویلهرن فرزند خانواده ای ثروتمند و متشخص است. اما والدینش او را از کودکی در خانه محبوس کرده و اجازه خروج از منزل را به او نمی دهند. چون پنه لوپ با دماغی بزرگ و شبیه خوک به دنیا آمده و دیگران با دیدن او وحشت می کنند.

خانم و آقای ویلهرن این اتفاق را ناشی از طلسمی قدیمی می دانند و تلاش دارند تا شوهری برای دخترشان دست و پا کنند.

اما همه جوانان برومند شهر بعد از دیدن دماغ بانو پنه لوپ ویلهرن پا به فرار می گذارند. تا اینکه یکی از آنها به اسم واندرمن که فرزند بانکداری متنفذ نیز هست، به وحشت افتاده و سر از دفتر کار لمون، روزنامه نگاری فضول و کوتوله در می آورد که سال ها قبل یک چشم خود را در تلاش برای گرفتن عکسی از پنه لوپ از دست داده است.

لمون برای اثبات حرف های پسر بانکدار، به سراغ جوانی قمارباز و خوش سیما به نام جانی رفته و از وی می خواهد تا در لباس خواستگار وارد خانه ویلهرن ها شده و عکسی از پنه لوپ به دست بیاورد. جانی از پشت آینه یک طرفه با پنه لوپ آشنا و هم صحبت می شود.

اما به زودی میانه آن دو شکرآب شده و پنه لوپه از خانه می گریزد. مدتی بعد در اثر بی پولی عکس خود را در ازای ٥ هزار دلار به لمون می فروشد، اما نتیجه چاپ شدن تصویرش در روزنامه ها بر خلاف تصور همگان، همدلی و برخورد خوب از سوی مردم است.

واندرمن نیز که از برخورد رسانه ها هراسیده، بر اثر فشارهای پدرش راضی به ازدواج با پنه لوپ می شود. اما پنه لوپه حاضر به ازدواج با او نیست...

● چرا باید دید؟

سابقه مارک پالانسکی قبل از ساخت پنه لوپ یا پنه لوپی محدود است به تهیه کنندگی و کارگردانی چند برنامه تلویزیونی، دستیارکارگردانی در فیلم های جزیره، وحشت در امیتی ویل و کارآموزی در پشت صحنه فیلم های پرل هاربر و آرماگدون و نوشتن و ساخت دو فیلم کوتاه، و بدیهی است که همکاری با کسی چون مایکل بی می توانسته و حتما شگردهای روایی خوبی از وی آموخته است.

اما داستان انتخاب شده که بر خلاف تصور تم خود باوری و پذیرش شرایط همان طور که هست را یدک می کشد، موجب سقوط وی شده است. فیلم که دو سال قبل ساخته شده، با تاخیری قابل توجه و زمانی به نمایش در می آید که بازیگر مرد اول آن-جیمز مک آوی- با کفاره به شهرتی قابل توجه رسیده و حضورش در چنین فیلمی می توانی امتیازی منفی برای او به حساب آید.

پنه لوپ در یک کلام قصه پریان است، اما سیندرلا نیست. قصه دختری زشت است که طلسمی دیرین او را به کفاره گناهی که اجدادش صورت داده اند، اسیر خود ساخته و شاهزاده سوار بر اسیب سفید هم نمی تواند او را از چنگ آن برهاند. او باید چهره اش را همان گونه که هست بپذیرد و دوست داشته باشد. یعنی تم خودباوری؛ چیزی که تماشاگر باید یک ساعت و نیم از وقت گرانبهای خود را برای فهمیدن آن باید هدر دهد.

پالانسکی که فیلم را با ١٥ میلیون دلار ساخته، هنوز نتوانسته این مبلغ را از جیب تماشاگر نوجوان بیرون بکشد. با این حساب آینده شغلی او چندان روشن به چشم نمی آید. آنچه باعث افسوس است، هدر رفتن بازیگرانی کاترین اوهارا است که نقش هایی به شدت فراموش شدنی را پذیرفته اند!

اگر فرزندان کم سن و سال تان وقت و پول اضافی دارند، آنها را به تماشای پنه لوپ ترغیب کنید. شاید آنها چیز مهمی از تماشای فیلم یاد نگیرند، ولی فکر می کنم سکانس اول فیلم[روایت نفرین قدیمی] ارزش دیدن دارد و می تواند نویدبخش کارهای منسجم بعدی پالانسکی باشد.

امیر عزتی



همچنین مشاهده کنید