پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مهار مستند در بستر کنترل کتابشناختی در محیط الکترونیکی
[این مقاله] مهار مستند و مهار واژگانی و جایگاه و کاربرد آنها در فهرستنویسی نوین را تعریف می¬کند. رکوردهای مستند، فایلهای مستند و کاربرد و اهداف هر یک را مورد بحث قرار میدهد. ایجاد رکوردهای مستند و منابعی که دادههای مستند از آن جمع¬آوری میشود را توصیف میکند. درباره طرح¬های «فرادادهای» و نارساییهای متعدد و آشکار آنها بحث میکند؛ به رابطه بین دابلین¬کور و خانواده استانداردهای مارک، و به این واقعیت که هر دو چهارچوبهای استانداردی هستند که اولی ساده و دومی پیچیده و دقیق است اشاره میکند. جامعیت و مانعیت را به عنوان عناصر مطلوب در طرح¬های نمایهسازی و بازیابی مشخص میکند و آنها را با مهار مستند در فهرستها مرتبط میسازد. مشکلات فهرستنویسی اسناد و منابع الکترونیکی را بحث می¬کند و یک برنامه بینالمللی در چارچوب «کنترل کتابشناختی جهانی» (UBC)، با استفاده از یک نظام بینالمللی فهرستنویسی توصیفی و بر مبنای یک فایل مستند نام بینالمللی را پیشنهاد می¬کند و به اقدام فوری درباره پیشنهادهای ارائهشده دعوت میکند.
● مقدمه
تصوری وجود دارد که به موجب آن، مهار مستند و مهار کتابشناختی، یکسان و دو روی یک سکهاند. حداقل از نظر ظاهری، مهار کتابشناختی بدون مهار مستند ناممکن است. فهرستنویسی بدون نقاط دستیابی استانداردشده نمیتواند وجود داشته باشد و مهار مستند، سازوکاری است که از طریق آن به سطح لازم استانداردشدگی میرسیم. فهرستنویسی به بحث درباره ترتیب، منطق، عینیت، دلالت دقیق، و ثبات میپردازد و باید دارای سازوکارهایی باشد که این خواص را محقَق کند. نام، عنوان یا موضوع مشابه، هر بار که در رکورد کتابشناختی پدیدار میشوند، صرف نظر از اینکه چندبار ظاهر شوند، باید (چه در زبان طبیعی، چه در زبانهای ساختگی ردهبندی) نماد[۱] یکسانی داشته باشند. اگر رکوردهای دقیقی از هر نماد مستندشده، شکلهای متفاوت آن، و استنادهای قبلی و قواعدی که آن نماد بر اساس آنها بنا نهاده شده است (مثلاً مهار مستند) موجود نباشد، دستیابی به استانداردسازی مطلوب و مورد نیاز مقدور نخواهد بود.
بیایید ابتدا به مبانی فهرستنویسی نگاهی بیندازیم. رکورد فهرستنویسی شامل سه بخش است:
- نقطه دستیابی،
- توصیف کتاب شناختی،
- امکان یا (امروزه) خودِ مدرک[۲]
نقطه دستیابی، کاربر را به رکورد راهنمایی میکند؛ توصیف، این امکان را به کاربر میدهد که تصمیم بگیرد آیا مدارک مورد نظر همانهایی هستند که فرد به دنبالش بوده؛ و مکان، کاربر را به مدرک مورد نظر وصل میکند. این قاعدهای ساده و در عین حال عمیق، و مبنای تمامی فعالیتهای فهرستنویسی است. حتی «دابلین کور» نیز که خیلی جدید است، شامل نقاط دستیابی، عناصر توصیفی، و اطلاعات مربوط به مکان است. تمامی عناصر یک مدخل فهرست، استاندارد هستند. توصیف و مکان به شکل استاندارد ارائه می شود (در غیر این صورت، قابل درک نیست). استانداردهایی که در توصیف، مراعات میشوند (و مهمترین آنها، استانداردهای بینالمللی توصیف استاندارد کتابشناختی[۳] هستند) و استانداردهای محلی برای تعیین مکان، در دایره شمول مهار مستند قرار نمیگیرند. از اینرو مهار مستند و مهار واژگان مربوط به آن، به نقاط دستیابی و استانداردسازی آنها مربوط میشوند. نقطه دستیابی دو کارکرد اصلی دارد: امکان یافتن رکورد را به کاربر فهرست میدهد، و رکوردهایی را که دارای یک ویژگی مشترک هستند گرد هم میآورد[۴]. به منظور انجام کارکرد نخست، نقطه دستیابی باید استاندارد باشد (بدیهی است که کاربر همیشه باید Il gattopardo را زیر Tomasi di lampendusa ,Giuseppe [Gattopardo] بیابد، نه این که گاهی زیر نقطه دستیابی مذکور و گاهی زیر Lampendusa, Giuseppe Tomasi di و یا زیر ترجمهها یا شکلهای متفاوت عنوان). این همان چیزی است که به عنوان «مهار واژگان» شناخته شده، یعنی نمایش هر نام (شخصی یا تنالگانی)، عنوان قراردادی، فروست، و نشانه موضوع در یک قالب واحد و استانداردشده. دلیل اینکه چرا ما قوانین فهرستنویسی توصیفی داریم این است که هر فهرستنویس که از آن قوانین پیروی میکند باید- به لحاظ نظری- در هر مورد به نتیجه یکسان و استاندارد دست یابد.
● رکوردهای مستند
مهار واژگان برای مهار مستند بسیار ضروری است، اما با اینکه مهمترین اقدام در این زمینه است صرفاَ قدم اول به شمار میآید. «رابرت برگر»[۵] مفهوم رکورد مستند را به محملی تشبیه میکند که حاوی نتایج فعالیت مستندسازی است[۶]. به بیان خلاصه، او مینویسد که رکورد مستند دارای پنج جزء است:
- برای ثبت قالب استاندارد هر نقطه دستیابی،
- برای اطمینان از گرد هم آوردن تمامی رکوردها و نقاط دستیابی مشابه
- برای فراهمآوردن رکوردهای فهرستنویسی استاندارد شده،
- برای مستند کردن تصمیمات اتخاذ شده و منابع آنها در خصوص نقطه دسترسی،
- برای ثبت کردن همه شکلهای نقاط دسترسی، غیر از آن که به عنوان قالب اصلی انتخاب شده (مثل قالبهایی که مرجع، از روی آن ساخته شده).
من هم مورد زیر را به آنها اضافه می کنم:
▪ برای ثبت رویهها و دیگر کاربردهای نقطه دستیابی استاندارد در راهنمایی فهرستنویسان.
در بسیاری از فهرستهای برگهای و فهرستهای پیش از اوپک [۷]، رکورد مستند وجود دارد اما تنها به صورت ضمنی و در قالب جزئیات خودِ مدخلهای فهرست. در فهرستهای پیوسته، آشکار بودن وضعیت رکوردهای مستند، پیوند داشتن آنها به مدخلهای فهرست، و دربرداشتن حداقل عناصری که برای کارکردهای مذکور در بالا لازم است، مطلوب هستند. یعنی باید شامل موارد زیر باشند:
▪ نقطه دستیابی استانداردشده؛
▪ همه حالتهایی که ارجاعهای «نگاه کنید» از روی آنها ساخته شدهاند؛
▪ یک ارتباط (ارجاع «نیز نگاه کنید») به همه رکوردهای مستند پیونددادهشده؛
▪ منابعی که نقطه دستیابی استاندارد، از آنها مشتق شده؛
▪ سیاهههایی از رویهها و دیگر موارد استفاده قالب استاندارد.
علاوه بر این، در رکوردهای ماشینی پیشرفته، خود رکورد مستند با تمامی رکوردهای کتابشناختی وابسته به خود مرتبط است[۸]. پایگاه حاصل از گردآوری تمامی رکوردهای مستند مورد استفاده در فهرست، فایل مستند یا از نگاهی دیگر، اصطلاحنامه نامیده میشود.
● محتوای رکوردهای مستند از کجا سرچشمه میگیرد؟
بدیهی است که محتوای رکوردهای مستند (شکل مستند، شکلهای متفاوت، پیوندها، و انواع مختلف یادداشتها) از اهمیت بسیاری برخوردار است. در مواردی که تفاوتهایی وجود دارد، همیشه دلیلی برای انتخاب یکی از بین همه وجود دارد. عامل نخست در چنین انتخابهایی، قواعد فهرستنویسی مورد استفاده در ناحیهای است که فهرستنویسی در آنجا انجام میگیرد. از آنجا که ما قواعد فهرستنویسی جهانی نداریم (هر چند ویرایش ۲ قوانین فهرستنویسی آنگلو- امریکن[۹]، به یک جایگاه جهانی رسیده است)، سیاهههای جهانی سرعنوانهای موضوعی یا نظامهای ردهبندی جهانی نداریم، فهرستنویسان مناطق مختلف، حتی در مواردی که با جزئیات دقیقاً مشابه کار میکنند، نتیجهگیریهای کاملاً متفاوتی دارند. این جزئیات ترکیبی از امور عینی (جزئیات ارائهشده در خودِ مواد یا در منابع مرجع) و امور ذهنی (تفسیر فهرستنویس از قواعد فهرستنویسی یا موضوع مدرکی که در دست فهرستنویسی است) میباشد.
در اینجا به برخی منابع که باید در ایجاد رکوردهای فهرستنویسی مورد توجه قرار گیرند اشاره میشود:
▪ فایلهای مستند ملی و محلی موجود؛
▪ قواعد فهرستنویسی قابل کاربرد، سیاهه سرعنوانهای موضوعی، و ...؛
▪ مدرک در دست فهرستنویسی؛
▪ منابع مرجع (در عامترین تعریف از این اصطلاح، یعنی هر منبعی که دادههای مفیدی مهیا کند).
هر یک از اینها باید نسبت به آنهای دیگر مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرند. برخی منابع، حتی در درون یک دسته، اعتبار بیشتری نسبت به دیگر منابع دارند. هیچ منبعی را نمیتوان همیشه برجسته دانست. به عنوان مثال، زمانی که قواعد فهرستنویسی به فهرستنویس این اجازه را بدهد، میتوان جزئیات پیداشده در منابع مرجع را جایگزین جزئیات ارائهشده در خود مدرک نمود. همچنین یک فایل مستند ملی ممکن است در یک مورد، و یک فایل مستند محلی (به دلیل دانش محلی ویژه) در مورد دیگری، معتبرتر باشند. در درون خودِ مدرک، ممکن است اطلاعات یافتشده در بخشی از آن با اطلاعات یافتهشده در بخش دیگر مغایر باشد. بالاخره اینکه منابع مرجع، سلسلهمراتب روشنی دارند. برخی ناشران نسبت به دیگران آثاری با کیفیت بهتر تولید میکنند، و خیلی از منابع چاپی نسبت به اکثر منابع الکترونیکی معتبرتر هستند. نتیجهای که از تمامی اینها میگیریم این است که به فرد فهرستنویسی نیازمندیم که بتواند این ابهامها را با مهارت، قضاوت درست، و حاصل تجربههای خود از میان بردارد. «مهارت» در آگاهی از نوع مادهای که فهرستنویسی میشود، در آگاهی از قواعد حاکم بر فهرستنویسی، در آگاهی از تفسیرهای صورتگرفته از آن قواعد در گذشته، و در آگاهی از قابلیت کاربرد منابع مرجع و قوت و ضعف آنها نهفته است. «قضاوت» درست به معنای توانایی ارزیابی تمامی این عوامل و اتخاذ تصمیم براساس روح موجود در قوانین است در زمانی که این قوانین از ادبیات مبهمی برخوردار هستند. «تجربه» در مجموعه آگاهی از قواعد، خطمشیها، و رویههایی نهفته است که در طول سالیان متمادی و بر اثر فهرستنویسی مواد فراوان به دست میآید. براساس سه مشخصه ذکرشده، فهرستنویس میتواند رکوردهایی تولید کند که واقعاًً مستند باشند و برای فهرستنویسان و کاربران کتابخانه، در سراسر جهان نیز مفید باشند.
● فراداده و مهار مستند
فراداده که معنای تحتاللفظی آن «دادههایی درباره دادهها» است (که در همین تعریف تحتاللفظی، فهرستنویسی واقعی را دربرمیگیرد)، برگرفته از خواست غیرکتابداران در جهت ارتقای بازیابیپذیری صفحات وب و دیگر منابع اینترنتی است. مفهوم اصلی فراداده این است که میتوان در جستجوی پایگاههای اطلاعاتی، بدون اتلاف وقت و نیاز به فرایندهای پرهزینه فهرستنویسی استاندارد، به جامعیت و مانعیت مناسبی دست یافت (برای بحث درباره این موضوع به ادامه مقاله توجه کنید)؛ به عبارت دیگر، چیزی بین جستجوی متن آزاد در موتورهای جستجو (که سریع، ارزان و غیرمؤثر است) و فهرستنویسی کامل (که بعضی وقتها کند، نیازمند به نیروی انسانی زیاد، گران و بسیار مؤثر است) میباشد. با وجود تمامی تلاشها برای رفع این تفاوتها، فراداده نه این است و نه آن و به همین دلیل نتوانسته است موفقیت کسب کند و این عدم موفقیت، معیاری است که تمامی نظامهای نمایهسازی و بازیابی باید با آن سنجیده شوند. اگر پایگاه اطلاعاتی کوچک باشد، هر نظامی میتواند مفید واقع شود. معیار واقعی آزمایش پایگاههای اطلاعاتی این است که آنها چگونه با میلیونها رکورد کار میکنند. فهرستها (حتی فهرستهایی در سطوح گسترده جهانی همانند پایگاه اطلاعاتی اُسیاِلسی[۱۰]) نشان دادهاند که میتوانند کارآمد باشند. موتورهای جستجو، حتی آنهایی که مانند گوگل، نظامهای به ظاهر پیشرفتهای دارند، به طور آشکاری در اداره پایگاههای اطلاعاتی بزرگ، ناکارآمد هستند.
پس از مقالات فراوان و همایشهای متعدد (جریانی که برخی کتابداران فراری از حرفه نیز در آن شرکت داشتند)، یک محصول به ظاهر استاندارد توسط اُسیاِلسی به نام «دوبلین کور»[۱۱] ایجاد گردید و به عنوان نمونه درخشانی از فراداده و آنچه قادر است انجام دهد، معرفی شد. «دوبلین کور» شامل ۱۵ عنصر است که هر یک از آنها معادل کم و بیش یکسانی در رکورد مارک[۱۲] دارد. همانگونه که هر فهرستنویس واقعی میداند، مارک شامل بیش از ۱۵ فیلد اصلی و فرعی، به علاوه اطلاعات درجشده در فیلدهای ثابت رمزدار میباشد. به علاوه، برای انواع مختلف انتشارات از کتابها و ادواریها تا منابع الکترونیکی، قالبهایی از مارک وجود دارد که به تنوع نمادها [یعنی برچسبها، فیلدها و...] میافزاید. آنهایی که از فراداده دفاع میکنند و- تلویحاً و صریحاً- بر این باورند که همه جنبههای دادههای کتابشناختی را میتوان در ۱۵ دسته جا داد، توجهی ندارند که قالبهای مارک نتیجه بوالهوسی و هیجانهای یکباره فهرستنویسان نیستند، بلکه برای پاسخگویی به ویژگیهای واقعی انواع مدارک پیچیده به وجود آمدهاند. چیزی که ما در اختیار داریم، سیاهه سادهانگارانه (از خیلی جهات مبتدیانه) و کوتاهی از دستههایی [از موضوع یا برچسب] است که انتظار میرود برای افرادی که فهرستنویس نیستند مورد استفاه قرار گیرد و جایگزین فهرستنویسی شود.
متون مربوط به فراداده با ارجاعاتی به «فهرستنویسی مارک» (عبارت جاهلانهای که پوچی مفهومفراداده را نشان میدهد [۱۳]) پدید آمده است همانطور که هر فهرستنویسی میداند، مارک چهارچوب استانداردی برای حفظ اطلاعات کتابشناختی است. مارک، محتوی فیلدهایش را تعیین نمیکند و تعیین آن را به استانداردهای محتوایی مثل قواعد فهرستنویسی آنگلو- امریکن، سرعنوانهای موضوعی کنگره[۱۵]، و ... واگذار میکند. افرادیکه درباره «فهرستنویسی مارک» صحبت میکنند آشکارا فکر میکنند که فهرستنویسی فقط مسئله تشخیص عناصر یک رکورد کتابشناختی بدون معین نمودن محتوای آن عناصر است. بر این اساس، روشن است که آن افراد واقعا نفهمیدهاند فهرستنویسی چیست. مهمترین چیز درباره کنترل کتابشناختی، «محتوا» و ماهیت کنترلشده آن محتوا است و نه نشانههای آن محتوا. در نتیجه، وقتیکه تمام جنجالها به پایان برسد و پیشروان و شاهان فراداده سخن خود را به پایان برسانند، ما میمانیم با پیشنهاد نامعقولی مبنی بر این که یک زیرمجموعه ۱۵ فیلدی از رکوردهای مارک- بدون تعیین چگونگی پرکردن آنها توسط غیر فهرستنویسان- جایگزینی برای فهرستنویسی واقعی است. نکته این است که فراداده و دوبلین کور به مدت پنج سال به این شکل تهوعآور مورد بحث قرار گرفتهاند و افراد معدودی به این نقص آشکار اشاره کردهاند و این بحث، داستان آن پسربچه و پادشاه عریان را به یاد می اندازد[۱۶]. اما در این ماجرا، پادشاه- دست کم در حال حاضر- بدون لباس (یعنی محتوای کنترل شده) در حال قدم زدن است.
● مهار مستند و محتوای رکوردهای کتابشناختی
حتی اگر تعداد محدود و ماهیت دستهبندیهای پیشنهادشده برای دوبلین کور و دیگر طرحهای فرادادهای را نادیده بگیریم، آنها فاقد مفاهیم مهار واژگان و عمل مستند- به عنوان ابزاری که واژگان مهارشده به مدد آنها اجرا و نگهداری میشوند- هستند. با توجه به ساختارهای پیچیده رکوردهای کتابشناختی و نیاز به استانداردکردن محتوای آنها، بدیهی است که دوبلینکور نمیتواند در پایگاههای اطلاعاتی، در هر اندازهای که باشند، موفق باشد. دلالتهای نامشخص برای موضوع، نام، عنوان، و فروست که تابع هیچ نوع استانداردسازی- از جمله مهار واژگانی- نیستند با رشد پایگاه اطلاعاتی، نتایج هرچه ناقصتری را ارائه میکنند و وقتی پایگاه اطلاعاتی دوبلین کور در اندازه مناسبی ظاهر میشود، نتایج بهدستآمده رضایتبخشتر از نتایج یک جستجو در فیلد متن آزاد در محیط وب، نخواهد بود.
● مانعیت و جامعیت[۱۷]
تمامی نظامهای بازیابی بر دو معیار مهم، یعنی مانعیت و جامعیت استوارند. در یک نظام کاملاً کارآمد، تمامی رکوردهای بازیابیشده دقیقاً با اصطلاحات جستجو مرتبط هستند (مانعیت ۱۰۰%) و تمامی رکوردهای مرتبط بازیابی میشوند (جامعیت ۱۰۰%). مثلاً اگر کاربری از طریق یک فهرست، آثار «اُسکار وایلد» [۱۸] را جستجو کند و فقط تمامی آثار او را که در کتابخانه موجود است بازیابی کند نه آثار دیگر را، این دو معیار به شکل کامل محقق شدهاند. در دنیای واقعی، ممکن است که کتابخانه تعدادی از آثار «اُسکار وایلد» (مانند اشعار او در جُنگهای ادبی، مقالههای او در مجموعههایی با چندین نویسنده) را داشته باشد که با جستجو از طریق فهرست بازیابی نشوند، ولی کاربر ممکن است انتظار داشته باشد که تمامی کتابها، نمایشنامهها، مجموعههای نامهها و اشعار «وایلد» را بازیابی کند. همچنین ممکن است فردی انتظار داشته باشد که جستجو برای «وایلد» در یک فهرست کتابخانهای سازمانیافته، به دقت (مانعیت) بالایی دست یابد و تعداد مدارک بازیابیشده نامرتبط با این نویسنده، صفر یا خیلی کم باشد. این مطلب را با نتایج حاصل از جستجوی متن آزاد در موتورهای کاوش مقایسه کنید. حتی جستجوی ساده نام یک نویسنده، حتی برای نویسندهای که نام نسبتاً نامعمول دارد، نتایج نادرستی را به همراه خواهد داشت. به عنوان مثال برای استفاده در این مقاله، من جستجویی را با نام «مایکل گورمن» در گوگل انجام دادم. حدود ۷۷۱۰ مورد بازیابی شد. از ۱۰ یافته نخست (که گفته میشود مرتبطترینها هستند) سه تا مربوط به من بودند. مطالب دیگر ارجاعهایی بودند به فیلسوفی با همین نام در شهر واشنگتن[۱۹]؛ مورخی در استنفورد[۲۰]؛ یک موسیقیدان ایرلندی[۲۱]؛ و یک مهندس مشاور در دنور، کلرادو[۲۲] تعداد ۷۷۰۰ مدخل باقیمانده نظم مشخصی نداشتند و برخی از آنها حتی به فردی با نام «مایکل گورمن» نیز مربوط نبودند. این نتیجه عدم مهار مستند است. اگر هر مدخل گوگل فهرستنویسی میشد، نام، عنوان و نقاط دسترسی موضوعی استانداردشده به آن اختصاص مییافت، به طوری که بیش از ۷۷۰۰ مدخل موجود، نظمی منطقی مییافت و همه مدخلهای مربوط به هر «مایکل گورمن» با هم دستهبندی میشدند و از مدخلهای مربوط به «مایکل گورمن»های دیگر متمایز میشدند. به عبارت دیگر در چنین حالتی جستجوگر از شانس معقولی برای تشخیص مدخلهای مربوط به «مایکل گورمن» که او به دنبال آنها است برخوردار است (مانعیت) و تمامی مدخلهای دارای آن خصوصیت را تشخیص میدهد (جامعیت).دو چیز مسلم است
نظامی که دارای مهار مستند است به طور آشکاری برتر از نظام فاقد مهار مستند است. در واقع، حالت دوم را به سختی میتوان یک نظام نامید، زیرا نتایج جستجو تقریباً غیر قابل استفاده هستند. جستجوگر با هزاران رکورد بدون نظم و بدون وجه مشخصه چه میتواند بکند؟ نکته بدیهی دوم اینکه مهار واژگان و مستندی که برای جستجو در نظام گوگل لازم است، بسیار وقتگیر و گران خواهد بود. این دو عامل، هسته اصلی دشواری کار «فهرستنویسی وب» و اعمال کنترل کتابشناختی بر اینترنت و وب است. اگر بخواهیم از مانعیت و جامعیت در جستجوها مطمئن باشیم، باید مهار واژگانی داشته باشیم، اما نمیتوانیم این کنترل را به انبوه مدارک حاشیهای، موقتی، و بیارزش وب گسترش دهیم. پس چاره چیست؟
● راهحلها
اولاً، من معتقدم که ما یا باید کلِ ایده فراداده را به عنوان چیزی که هیچ سودمندی در پایگاههای اطلاعاتی بزرگِ مورد استفاده کتابداران و کاربران کتابخانه ندارد، رها کنیم، یا این که طرحهای فرادادهای را به قابلیتهای رکوردهای کتابشناختی سنتی اضافه کنیم. ایده کنار گذاشتن فراداده ایده جالبی است، حتی اگر تنها به این دلیل بدیهی باشد که (همانطور که اخیراً به طور عملی ثابت شده است) چنین طرحهایی تنها در پایگاههای اطلاعاتی کوچکی که منابع تخصصی را دربرمیگیرند موفق هستند. اما ایده غنیسازی فراداده به منظور منطبق کردن آن با استانداردهای فهرستنویسی، شاید از لحاظ روانشناختی و سیاسی جذابتر باشد. با این همه، تعدادی افراد و سازمانهای بانفوذ، در طرحها و برنامههای فراداده مشارکت دارند یا از آن حمایت میکنند و دشوار است تصوّر اینکه آنها با واقعیت مواجه شوند و اظهار کنند که تا آنجا که به کتابخانهها مربوط میشود، فراداده بی اثر است.
معضلی که چنین سازمانهایی با آن مواجه هستند، به گونهای شسته و رفته در گزارش کتابخانه دانشگاه کرنل [۲۳]درباره مشارکت آنها در پروژه «کورک» (فهرستنویسی پژوهشی تعاونی)[۲۴]که یکی از بزرگترین پروژههای فرادادهای است، شرح داده شده است:
بسیاری از کارکنان از فرم گزینش کاغذی که در حال حاضر به منظور گردآوری اطلاعات برای فراهمآوری و فهرستنویسی استفاده میکنیم ناراضی هستند و واداشتن کارمندان بخش خدمات فنی به این که در توصیف هر منبع اینترنتی از صفر شروع کنند نیز بیفایده است. اما اگر گزینشگران و کارکنان بخش مرجع شروع به ایجاد رکوردهای اولیه نمایند، از نظر محتوای رکوردها، چقدر میتوان از آنها انتظار داشت؟ آیا باید به دانشجویان و کارکنان فراهمآوری آموخت که از «کورک» و «دوبلین کور» برای دستیابی به رکوردهای اولیه استفاده کنند؟
در رابطه با مبحث بالا، ما مطمئن نیستیم که چگونه مجموعه عناصر دوبلین کور را پیاده کنیم. آیا باید رهنمودهایی در این زمینه وجود داشته باشد؟ آیا میشود بر سر برخی رهنمودهای بنیادی برای محتوای رکوردهای دوبلین کورِ دانشگاه کورنل، در طرح کورک توافقهایی حاصل نمود (مانند آنچه کتابخانه دانشگاه مینهسوتا انجام داده است)؟ ما مطمئن هستیم که نمیخواهیم از دوبلین کوری استفاده کنیم که خستهکننده، وقتگیر یا پیچیده باشد؛ از این رو اگر رهنمودهایی داشته باشیم، یادگیری و استفاده از این رهنمودها، باید ساده و روشن باشد.[۲۵]
نکته این است که استفاده از افرادی که مهارت و تجربه فهرستنویسان را ندارند برای تکمیل الگوهای فرادادهای، لزوماً منجر به ایجاد پایگاههای اطلاعاتی نامناسب و غیر قابل استفاده میشود. دیگر واقعیت مسلم این است که فهرستنویسی واقعی نیز ضرورتاً وقتگیر و پیچیده است. دنیای اطلاعات و دانش مضبوط، پیچیده است و شمار این پیچیدگیها نامحدود است. تصور نظامی که بدون داشتن «رهنمود»های لازم (یعنی قواعدی که ماهیت و شکل محتوای رکوردها را نشان دهند) امکان بازیابی مناسب اطلاعات مرتبط را فراهم کند، ناممکن است. در نهایت نمیدانم آیا این حقیقت به ذهن افراد درگیر در طرحهای فرادادهای خطور میکند یا نه، که فهرستنویسی با کیفیت بالا و در عین حال ارزان ناممکن است؛ اما از این میترسم که قبل از آن، ما فرایند طولانی و پرهزینه آموزش و بازآموزی را طی کنیم، و ناکارآمدی پایگاه دادههایی را تجربه کنیم که رکوردهای فاقد استاندارد و مهار مستند را در خود جای دادهاند.
دومین راهحل در بررسی عمیق و کامل ماهیت مدارک و منابع الکترونیکی نهفته است. ما نمیتوانیم و نباید تمامی منابع الکترونیکی را فهرستنویسی کنیم، چرا که در دنیای چاپی، میلیونها مدرک فرعی و موقتی را فهرست کردهایم. مشکل این است که چگونه منابع الکترونیکی دارای ارزش ماندگار را پیدا کنیم، و بعد از این که فهرستنویسی شدند، چگونه آنها را نگهداری کنیم. اینها سؤالهای عمیق و پیچیدهای هستند که به سادگی پاسخ داده نمیشوند، اما برای پیشرفت ما در امر دسترسپذیرکردن منابع و مدارک الکترونیکی برای تمامی کاربران کتابخانه، ضروریاند.[۲۶]
● به سوی کنترل کتابشناختی جهانی
[۲۷]هدفی که در پشت «کنترل کتابشناختی جهانی» نهفته این است که هر مدرک در کشور خاستگاه آن، فقط یک بار فهرستنویسی شود و نتایج آن فهرستنویسی در تمام جهان دسترسپذیر شود. اگر چه اکنون به تحقق این هدف آرمانی از هر زمان دیگری نزدیکتر شدهایم، اما هنوز فقدان دو عامل حیاتی در آن مشهود است: یکی قواعد فهرستنویسی (و سیاهه سرعنوانهای موضوعی) مورد پذیرش جهانی و دیگری یک فایل مستند بینالمللی. تنها یک راه برای دسترسی به این ابزارها و به تبع آن، تحقق کنترل کتابشناختی جهانی وجود دارد.
نخست ما باید قواعد فهرستنویسی برای نقاط دسترسی داشته باشیم که دارای واژهبندی یکسانی در هر زبان باشد (ما به توافق بینالمللی درباره عناصر توصیفی در قالب استانداردهای آی.اِس.بی.دی. رسیدهایم). از ملزومات چنین قواعدی این است که صرفاً از قواعد عمومی و مورد توافق گستردهای تشکیل شده باشد که بتواند بر تفاوتهای فرهنگی و زبانی فائق آید. برای مثال، ما همه میتوانیم توافق کنیم که در برخی شرایط مشخص، شکل سرشناسه برای شخص باید در برخی موارد مشخصشده بر مبنای پرکاربردترین نامی که از آن فرد در انتشارات متعلق به او یافت میشود، و در موارد دیگر بر مبنای رایجترین شکل از نام که در منابع مرجع درج شده است، باشد. به همین منوال، میتوانیم توافق کنیم که مدخل مستقیم نام تنالگانها ارجحیت دارد و بر سر مواردی که تنالگانها میتوانند به عنوان «مؤلف» آثار منتشرشدهشان به شمار آیند، به توافق برسیم. به جای اینکه از اول شروع کنیم، میتوانیم به عنوان یک مبحث عملی، از قواعد عمومی بخش ۲ قواعد فهرستنویسی آنگلو- امریکن، ویرایش ۲ به عنوان مبنای بحثها درباره قواعد جهانی استفاده کنیم.
دوم اینکه ما باید یک فایل مستند جهانی تأسیس کنیم که در آن هر فرد، تنالگان، عنوان قراردادی، و موضوع، (بر مبنای ایدهای که در آیاِسبیاِن[۲۸] مورد استفاده قرار گرفته) با یک شماره مشخص شده باشد و آن شماره مشخصکننده رکوردی باشد که در آن، شکل استاندارد نام یا عنوان، با همه ویژگیهای زبانی و فرهنگی متفاوت آن، قابل بازیابی باشد. یک مثال ساده آن چنین است، که شاعر رومی با نامQuintus Horatius Falccus، در کشورهای انگلیسیزبان به نام Horace، و در ایتالیا به نامQuinto Orazio flacco و نیز Orazio شناخته میشود. رکورد این شاعر در فایل مستند جهانی، هر چهار شکل نام او (و نیز تمامی نامهایی که او با آن نامها در زبانهای دیگر شناخته میشود) را در بر خواهد داشت و شکل مرجح نام او در زبانهای انگلیسی، ایتالیایی، آلمانی، فرانسوی و... را هم نشان خواهد داد (به پیوست نگاه کنید).
در انتقال رکوردها، تنها نمادِ عددی خنثای نام یا عنوان، در فیلد مربوطه در رکورد مارک اضافه خواهد شد. مثلاً یک رکورد مارک برای کل آثار «هوراس» که در فلورانس [۲۹]منتشر شده، اطلاعات زیر را در بر خواهد داشت:
که پس از انطباق با فایل مستند جهانی، در کتابخانههای انگلیسی، آمریکایی، کانادایی، و ... به این شکل:
- Horace
- [Works]
و در یک کتابخانه ایتالیایی به شکل زیر نمایش داده خواهد شد:
- Orazio
- [Opere]
با این روش، قاعده فهرستنویسی جهانی، سرشناسه را براساس رایجترین شکل نام در منابع مرجع در زبانها و فرهنگهای مختلف تعیین میکند و با ارائه عنوان قراردادی Works یا هر عبارت مناسب دیگری در زبان مورد نظر، آن آثار را کنار هم گرد میآورد. فایل مستند جهانی، امکان جابهجایی رکوردها را فراهم میکند به گونهای که هم منطبق با قواعد فهرستنویسی باشد و هم تمهیدات مربوط به تفاوتهای زبانی و فرهنگی به شیوهای بیطرفانه در آن پیشبینی شده باشد.
● نتیجهگیری
مهار مستند در فعالیتهایی که ما با عنوان فهرستنویسی از آن یاد میکنیم، نقش اساسی و حیاتی دارد. فهرستنویسی- به معنای تجمیع منطقی دادههای کتابشناختی در قالب رکوردهای قابل استفاده و بازیابی- فعالیتی است که کتابخانه را به تعقیب ماموریتهای اصلی خود در ارائه خدمات و دسترسی آزاد و رایگان به تمامی اطلاعات و دانش مضبوط، قادر میسازد. ما بدون معماری کتابشناختی، نمیتوانیم خدمات کتابخانهای واقعی داشته باشیم و بدون مهار مستند هم نمیتوانیم معماری کتابشناختی داشته باشیم. این نکته، بسیار ساده و بسیار عمیق است.
پینوشتها
[۱]. Gorman, M. ۲۰۰۴. Authority control in the context of bibliographic control in the electronic environment. In Authority control in organizing and accessing information: definition and international experience, ed. A. G. Taylor and B. B. Tillett, ۱۱-۲۱. New York: Haworth Information Press. http://www.sba.unifi.it/ac/relazioni/gorman_eng.pdf (accessed April ۲۰, ۲۰۰۶).
[۲]. Denotation
۳. در نظامهایی که دسترسی به مدارک و منابع را مهیا میکنند، «مکان» عبارت است از مکانیاب یکسان منبع (URL) یا چیزی شبیه به آن که با کلیک کردن بر روی آن، کاربر را به اصل منبع یا مدرک متصل میکند.
[۴]. International Standard Bibliographic Description (ISBD)
[۵]. Burger, Robert H. Authority work. Littleton, Colo.: Libraries Unlimited, ۱۹۸۵. p.
[۶]. Robert Burger
۷. من بیش از ۲۵ سال به دفاع از این نظام مدون پرداختهام. به عنوان مثال نگاه کنید به:
Gorman, Michael. Authority files in a developed machine system. In What’s in a name / ed. and comp. by Natsuko Y. Furuya. Toronto: University of Toronto Press, ۱۹۷۸. pp. ۱۷۹-۲۰۲.
[۹]. Online Public Access Cataloges (OPACs)
۹. نمونههای بسیاری هست که از جمله میتوانید نگاه کنید به:
Weibel, Stuart. CORC and the Dublin Core. OCLC newsletter, no.۲۳۹ (May/June ۱۹۹۹)
[۱۰]. Anglo American Cataloguing Rules (AACR۲)
[۱۱]. Online Computer Library Center (OCLC)
[۱۲]. Dublin Core (DC)
[۱۳]. Machine Readable Cataloging (MARC)
[۱۴]. CORC at Cornell; final report. http://campusgw.library.cornell.edu/corc
[۱۵]. Library of Congress Subject Headings (LCSH)
۱۶. اشاره به داستان رِندی است که خود را به دروغ خیاط زبردستی به پادشاهی معرفی کرد و ادعا کرد که بهترین لباس را برای پادشاه خواهد دوخت و چنان پادشاه و اطرافیان را فریب داد که پادشاه را عریان، در بین مردم روانه ساخت و به او قبولاند که لباسی زیبا و فاخر به تن دارد. اطرافیان هم برای خوشآمد پادشاه دم بر نیاوردند. بچهای به هنگام عبور پادشاه او را دید و بانگ برآورد که پادشاه لخت است و تازه پادشاه متوجه شد که چه فریبی خورده است. (مترجمین)
[۱۷]. Precision and Recall
[۱۸]. Oscar Wilde
[۱۹]. Washington, DC
[۲۰]. Stanford
[۲۱]. Irish
[۲۲]. Denver, Colorado
[۲۳]. Cornell University
[۲۴]. Cooperative Research Cataloging Project (CORC)
[۲۵]. CORC at Cornell; final report.
http://campusgw.library.cornell.edu/corc/.
۲۶. برای مشاهده بررسی گسترشیافتهای از این مقوله نگاه کنید به:
[۲۶]. Gorman, Michael. The enduring library. Chicago: ALA, ۲۰۰۳. Chapter ۷
[۲۷]. Universal Bibliographic Control (UBC)
[۲۸]. International Standard Book Number (ISBN)
[۲۹]. Florence
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست