یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

نقش امثال و حکم در تعامل تمدن ها


نقش امثال و حکم در تعامل تمدن ها

امثال و حکم, از ارکان اصلی و اساسی هر زبان است که باری از سنت ها و رسوم و آداب و تاریخ و منش و بینش یک ملت را به دوش می کشد در حقیقت حاصل آزمون ها, ذوق ها, و بینش ها در قالب مثل به کوتاه ترین و فشرده ترین شیوه ارایه می شود

ادبیات در جوامع بشری نقش به سزایی دارد. پس از تاریخ یک ملت به راحتی می توان از ادبیات یک کشور به فرهنگ مردم آن پی برد. امثال و حکم بخش مهمی از میراث فرهنگی هر ملتی را تشکیل می دهد و آن را از قدیمی ترین آثار ادبی فکر انسان دانسته اند که مبدا و پیدایش آن را نمی توان به وضوح مشخص کرد. از زمان شکل گیری فرهنگ مکتوب، به یقین می توان گفت به ندرت اثری می توان یافت که خالی از بازتاب فرهنگ عامه در جلوه های گوناگون آن و از جمله امثال و حکم باشد.

امثال و حکم، از ارکان اصلی و اساسی هر زبان است که باری از سنت ها و رسوم و آداب و تاریخ و منش و بینش یک ملت را به دوش می کشد. در حقیقت حاصل آزمون ها، ذوق ها، و بینش ها در قالب مثل به کوتاه ترین و فشرده ترین شیوه ارایه می شود. در این مقاله کوشش شده است تا نقش امثال و حکم و بازتاب آن در فرهنگ عمومی و جایگاه آن در فرهنگ جهانی و داد و ستدهای متقابل به منظور ایجاد صلح و دوستی و گشودن باب گفت و گو در میان مردم کشورهای گوناگون از برخی جهات مورد بررسی قرار گیرد. در پایان هم نمونه هایی از امثال و حکم به سه زبان فارسی، عربی، انگلیسی در بارزترین وجوه همسانی مضامین مشترک انسانی آورده شده است.

امروزه گسترش پدیده جهانی شدن مفاهیم نوینی را مطرح می کند که در راستای آن همه چیز به سوی وحدتی ناگزیر می رود. ادبیات به عنوان یکی از ارکان اصلی میراث بشری می تواند نقش موثر و تعیین کننده ای در نزدیکی و ارتباط ملت ها ایفا کند. ادبیات هر ملتی، برگرفته از فرهنگ و تمدن آنهاست که همواره پویا و حرکت پذیر و بر دیگر فرهنگ ها و تمدن ها تاثیرگذار بوده و از آنها هم تاثیر گرفته است. تفحص و جست و جو در ادبیات جهان نشان می دهد که چگونه ملل مختلف در این زمینه از یکدیگر بهره گرفته اند. کنکاش در خصوص مسایل مشترک و متفاوت در ادبیات جهان می توان گامی در راستای تحقق آرمان گفت و گو و تعامل تمدن ها باشد و راه را برای ارتباط بیشتر میان ملت ها هموار سازد.

طی دوران های گذشته دگرگونی اندیشه ها و منبع الهام آنها در جوامع مختلف تنها در پی تغییر و تحول شرایط حاکم بر جامعه به وجود می آمد. و از آنجا که شرایط زندگی هر جامعه با جوامع دیگر اختلاف داشت طرز تفکر و اندیشه ها نیز متفاوت می نمود و به تبع آن تغییر شرایط هر جامعه، دگرگونی و تحولی را به همراه داشت که با جوامع دیگر متفاوت بود. پیامد چنین جریانی، دوری زمانی و مکانی اندیشه ها را در پی داشت که البته در برقراری ارتباط میان جوامع مختلف و نزدیک کردن اندیشه ها و شیوه های تفکر، عواملی چون بازرگانی، کوچ و مهاجرت و جنگ ها را نباید از یاد برد.

اما امروزه، با آغاز مرحله نوین ارتباطات بشری، و به میدان آمدن رسانه های گروهی با فراگیری بالا (ارتباط اینترنتی و ماهواره ای) نزدیکی و یکسانی اندیشه به دور از مرزهای مکانی و جغرافیایی چشمگیرتر شده است. عظیم ترین تاثیر رسانه های گروهی، کوچک و کوچک تر کردن جهان و برداشتن مرزها و حصارها میان کشورها و فرهنگ هاست. این امر می تواند در مبادله فرهنگی که یکی از عوامل اصلی شکوفایی و بالندگی ملل است، موثر واقع شود. چه فرهنگ های گوناگون در سایه ارتباط با یکدیگر، که از راه های متفاوت صورت می گیرد به داد و ستد فرهنگی می پردازند.

فرهنگ رسمی هر کشوری بر گرفته از فرهنگ شفاهی و عامه مردم آن سرزمین است. آنچه امروز به عنوان شاهکارهای ادبی و هنری به ما رسیده است، روزگاری به صورت پراکنده بر زبان نیاکان ما جاری بوده، آنها را نسل به نسل به صورت شفاهی از یکدیگر فرا گرفته و به آیندگان منتقل کرده اند. در حقیقت بزرگان ادب ایران و دیگر کشورهای جهان مانند فردوسی، سعدی، حافظ، هومر و شکسپیر با تاثیرپذیری از همین فرهنگ مردم، توانسته اند آن گنجینه فرهنگ انسانی را فراهم سازند و با ذوق و اندیشه تیزبین خود، شاهکارهایی را به بشریت عرضه کنند.

جلوه های بارز امثال و حکم که بخشی از فرهنگ عامه است گاه به حدی جذاب و دل انگیز است که می تواند تاثیر عمده ای در فرهنگ عمومی و ملی و گاه جهانی داشته باشد و سبب ارتقای فرهنگ جامعه شود زیرا راستی و صمیمیتی که در این گونه آثار است، می تواند چنان اثری در فرهنگ آفرینان به جای گذارد که نتیجه آن خلق شاهکارهای ملی و جهانی است.

به طور کلی فرهنگ عامه بخشی از دانسته ها و یافته های انسان است که بر زبان عامه مردم جاری است و خود شامل دو بخش مادی و معنوی است. در بخش مادی، لباس، مسکن، پیشه ها، خوردنی ها، شیوه زندگی مردم و در بخش معنوی یا ادب شفاهی، افسانه ها و اسطوره ها، امثال و حکم، ترانه ها، باورهای مردم و چیستان ها مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

توجه به کنکاش و تحقیق در فرهنگ عامه و بازتاب آن در فرهنگ عمومی از مسایل بسیار مهم است که می تواند در پی بردن به احوال و آثار و تمدن ملل دیگر و روشن کردن فرهنگ و تمدن اقوام گذشته کمک کند. این که هر چه بیشتر به خویشتن خویش توجه کنیم و به روحیه ها و ذوق مردم گذشته پی ببریم و به بازیابی هویت فرهنگی خود دست یابیم. آری توجه به فرهنگ عامه، گذشته از ارزش فرهنگی ای که دارد، چیزی است که به حیات امروزین ما قوام می بخشد و ریشه و اصالت دیرینه ما را نمایان می سازد و سرمایه ای است که از ما همچون دژی محکم در داد و ستدهای فرهنگی محافظت می کند.

به تعبیر گاندی: «نمی خواهم خانه ام را با دیوارها محصور کنم و پنجره هایش را بر وزش بادها ببندم، می خواهم که فرهنگ های سرزمین ها آزادانه از خانه من گذر کند اما هرگز اجازه نخواهم داد که وزش این بادها صدمه ای به بنیان این خانه، که سخت استوار است، بزند.»

پانوشت ها:

۱ _ امینی، امیر قلی، داستان های امثال، شرکت سهامی چاپ، ۱۳۲۴، ۱/۹.

۲ _ بخشی از فرهنگ مردم است که تخیل، احساس، آرزو و اندیشه های گوناگون آنها را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند و نشان دهنده معیارهای زیبایی شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی هر قوم است. ادبیات عامه را هنر زبانی و هنر کلامی عامه نیز نامیده اند، زیرا ادبیات عامه میراث معنوی نسل های گذشته است که به صورت شفاهی در قالب آثاری ذوقی در میان آیندگان رواج یافته است و گونه های مختلف آن ادبیات داستانی، غیر داستانی و نمایشی ... مهم ترین بخش آثار داستانی، قصه ها یا افسانه های تاریخی، نیمه تاریخی، قهرمانی، عاشقانه، اخلاقی و پندآموز، رمزی، تمثیلی، طنزآمیز و تخیلی است که بیشتر به نثر و گاهی به نظم یافت می شود. آثار غیر داستانی، مانند متل ها، چیستان ها، لطیفه ها، شوخی ها و دعاها به نثر و نظم، هر دو پیدا می شود؛ فرهنگ نامه ادبی فارسی، با سرپرستی حسن انوشه، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول، ۱۳۷۶، ص ۵۷.

۳ _ جمشید بهنام و رامین جهانبگلو، تمدن و تجدد، نشر مرکز، چاپ اول، ۱۳۸۲، ص ۵۳.

۴ _ بهمنیار، احمد، داستان نامه بهمنیار، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۹، مقدمه.

۵ _ رنه ولک (و دیگران)، چشم اندازی از ادبیات و هنر، ترجمه غلامحسین یوسفی و محمد تقی (امیر) صدقیانی، معین، ۱۳۷۰، ص ۱۳۸.

۶ _ مجله یغما، س ۲، ش ۱، صص ۶ _ ۷.

۷ _ پرتوی آملی، مهدی، ریشه های تاریخی امثال و حکم، انتشارات سنایی، چاپ اول، ۱۳۶۹، مقدمه ص ۱۸.

۸ _ دهخدا، علی اکبر، امثال و حکم، چاپخانه سپهر، چاپ پنجم، ۱۳۶۱، ۲/۱۰۵۰.

۹ _ محتشم، حسن، فرهنگواره تحلیلی امثال و حکم (ضرب المثل های سبزواری)، دانشگاه آزاد اسلامی، معاونت پژوهشی، ۱۳۷۸، مقدمه: ص ۱۱.

۱۰ _ امینی، امیرقلی، فرهنگ عوام یا تفسیر امثال و اصطلاحات زبان پارسی، انتشارات دانشگاه اصفهان، مقدمه.

۱۱ _ کلیات اشعار فارسی مولانا اقبال لاهوری، با مقدمه احمد سروش، انتشارات سنایی، چاپ ششم، ۱۳۷۳، ص ۲۰۳.

۱۲ – Long fellow s, Long fellow s poems, New York: E.P. DUTTON & CO ING, ۱۹۶۰ p.۴۶۳.

دیگر منابع:

_ ابریشمی، احمد، فرهنگ مثل های فارسی و انگلیسی، انتشارات زیور، چاپ اول، ۱۳۷۶.

_ خلایلی، کمال، معجم کنوز الامثال و الحکمهٔ العربیهٔ، مکتبهٔ لبنان ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۸.

_ عبدالرحمن، عفیف، مکتبهٔ لبنان ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۸.

دکتر سندس کردآبادی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.