یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مافیای ایرانی, از توهم تا واقعیت


مافیای ایرانی, از توهم تا واقعیت

۳ نگاه به مافیا در ایران

با به قدرت رسیدن دکتر احمدی‌نژاد در نهمین انتخابات ریاست‌جمهوری، واژه «مافیا» وارد ادبیات رسمی مسئولان جمهوری اسلامی شد.

هرچند پیش از آن، این واژه سابقه‌ای طولانی در فرهنگ غیررسمی و تا اندازه‌ای ادبیات ژورنالیستی داشت، اما احمدی‌نژاد را می‌توان شخصی ‌دانست که رسما از واژه مافیا در تبلیغات انتخاباتی استفاده کرد و وعده مبارزه با مافیای نفتی را داد و در طول حدود سه سال گذشته از دوره ریاست‌جمهوری خود نیز بارها از این واژه به عنوان مهمترین عامل ناکامی‌های دولت خود استفاده کرده است.

در این میان، دستگاه قضائی و نظارتی کشور با درخواست از رئیس‌جمهور برای ارایه اطلاعات و مستندات شفاف درباره وجود و فعالیت مافیا، اعلام کرده‌اند تاکنون وجود چنین پدیده‌ای که گسترده و سازماندهی‌شده از طریق فعالیت‌های غیرقانونی اقدام به کسب منافع نامشروع کند، اثبات نشده است.

در این میان سه فرضیه درباره فعالیت مافیا در کشور هست که هر یک از آنها، دارای هوادارانی در میان مسئولان، کارشناسان و مردم است و در این فرصت، به بررسی این فرضیات پرداخته می‌شود:

▪ فرضیه نخست: وجود مافیا در کشور، توهمی است که آگاهانه یا ناآگاهانه در ذهن مردم شکل گرفته و مشکلات موجود کشور به این گروه‌های نامعلوم نسبت داده می‌شود، هرچند برخی مسئولان نیز با دامن زدن به این توهم، تلاش دارند مسئولیت معضلات و کاستی‌های ناشی از عملکرد خود را با فرافکنی به این گروه‌های زیرزمینی نسبت دهند.

▪ فرضیه دوم: وجود مافیا در ایران یک واقعیت است و گروه‌های مخالف نظام و دولت با استفاده از امکانات مالی محدود خود، می‌کوشند با استفاده از عوامل گسترده خود در داخل و با انجام اقدامات اقتصادی علیه کارآمدی دولت، توطئه کرده و منافع نامشروع نیز به دست آورند.

▪ فرضیه سوم: وجود مافیا در ایران یک واقعیت است، اما با توجه به ساختار کاملا دولتی اقتصاد کشور و دخالت حکومت در همه ابعاد و تصمیمات مدیریتی و اقتصادی در جامعه، فعالیت مافیا بدون داشتن پایگاه قابل اتکا در داخل حاکمیت و دولت، غیرممکن خواهد بود و مافیایی که اراده حاکمیت، مبنی بر نابودی آن شکل بگیرد، هر اندازه از قدرت نیز برخوردار باشد، به سادگی از بین خواهد رفت.

البته از نگاهی، شاید هر سه این فرضیه‌ها که ظاهری متفاوت دارند، درست به نظر برسند؛ از یک منظر، مافیا با مفهوم مصطلح در جهان به ویژه فرهنگ آمریکایی و ایتالیایی به عنوان شبکه‌ای قدرتمند که دارای مزدوران آدمکش و خونخوار، مشاغل کثیف مانند قاچاق مواد مخدر، قمار و فحشا و تعدادی از خانواده‌های جنایتکار است، در ایران وجود ندارد.

البته شاید در جهان امروز نیز تنها بتوان در فیلم‌های هالیوودی این‌گونه مافیا را دید و عناصر مافیایی دیروز، امروز به اصطلاح تغییر رویه داده و شغل‌های تمیز را پوشش فعالیت خود قرار داده‌اند.

به بیان دیگر، در ایران باید در جستجوی مافیای ایرانی با ویژگی‌های خاص آن از نظر فرهنگی، جامعه‌شناسی و حتی مذهبی گشت. از سوی دیگر، استدلال گروه دوم نیز درست به نظر می‌رسد؛ نتیجه فعالیت مافیا،‌ ناکارآمدی اقتصادی و تحمیل هزینه‌های سنگین به مردم است و طبیعتا فعالیت مافیا در درازمدت، دولت و نظام را ناکارا و متزلزل جلوه می‌دهد و هیچ نظام سیاسی هوشمندی، عواملی را که در کلان مشروعیت و کارآمدی آن را زیر سؤال ببرد، تحمل نخواهد کرد؛ بنابراین، مافیا باید ریشه در اپوزیسیون نظام داشته باشد.

اما در مقابل، استدلال گروه سوم نیز علمی است، در همه زمینه‌های قابل تصور برای فعالیت مافیا؛ از بازرگانی خارجی گرفته تا تجارت داخلی و از عرصه تولید گرفته تا خرده‌فروشی، مجموعه حاکمیت، ابزارهای قدرتند و اختیارات نامحدودی دارندد که با استفاده تنها بخشی از آن، می‌توان هر جریان قدرتمند و سازماندهی‌شده‌ای را به زانو درآورد.

فرض کنید دولت، قصد مبارزه با مافیای شکر یا برنج، چای، آهن، سیمان، سیگار و هر کالای دیگر را داشته باشد. این مافیا با یک تصمیم ساده در وزارت بازرگانی و یا هیأت وزیران و تغییر در وزارت و رویه‌های موجود، خلع سلاح شده و دولت می‌تواند با قرار دادن نقطه ثقل تجارت در جبهه مخالف مافیا یا شرکت‌های خود، آن را به راحتی تحت فشار قرار داده بلکه نابود کند.

از سوی دیگر، فعالیت مافیا نیز بدون حمایت و هماهنگی با دستگاه‌های دولتی ممکن نیست، این شبکه زیرزمینی حتما باید از تصمیمات آینده دولت آگاهی داشته باشد و حتی از گرفته نشدن تصمیماتی که منافع آن را به خطر می‌اندازد، جلوگیری کند؛ مثلا فرض کنید قرار است تصمیمی درباره تغییر تعرفه یا آزادسازی یا کنترل قیمت یک کالا و رفع محدودیت‌های تجاری یا برقراری آن برای یک کالا گرفته شود. طبعا اطلاع از این تصمیم برای مافیا، منافع زیادی داشته و ناآگاهی از آن، زیان‌های شدیدی به آن تحمیل می‌کند؛ بنابراین اگر مافیایی وجود داشته باشد و خوش‌بینانه به موضوع بنگریم، اگر خود در گرفتن تصمیمی مطابق با منافعش، نقش ایفا نکند، از تصمیم گرفته شده، پیش از اعلام آن اطلاع خواهد داشت.

بنابراین، می‌بینیم که هر سه گروه، دلایلی برای ادعای خود دارند و نمی‌توان نظر آنها را به سادگی رد کرد، اما از سوی دیگر، می‌توان فرضیه‌ای را هم ارایه کرد که با استدلال هر سه گروه سازگار بوده و بتواند به معایب آنها نیز پاسخ دهد.

واقعیت این است که اگر مافیا را شبکه‌ای گسترده و سازماندهی‌شده بدانیم که با فعالیت‌های غیرقانونی، به کسب منافع نامشروع می‌پردازد، برای اقتصاد ایران باید این تعریف را کمی تغییر دهیم و مافیا را شبکه‌های محدودی بدانیم که با استفاده از رانت و فعالیت‌های ظاهرا قانونی و یا شبه‌قانونی، درآمدهای هنگفت به دست می‌آورند.

درواقع، تفاوت عملکرد مافیا در ایران و کشورهای پیشرفته،‌ به شفاف نبودن قوانین و مرزهای اقتصادی بازمی‌گردد که باعث می‌شود فعالیتی که ظاهرا باید در چهارچوب مرزهای قانونی قرار داشته باشد، از ماهیتی تبعیض‌آمیز و خلاف عدالت برخوردار باشد؛ مانند دادن مجوز انحصاری یا محدود تجارت بسیاری از کالاها که هم‌اکنون در اختیار یک یا چند گروه قرار دارد یا اطلاع گروه‌های نزدیک به مقامات و دستگاه‌های دولتی از تصمیمات مهم اقتصادی، بیش از اطلاع دیگر بخش‌های بازار.

از سوی دیگر، چهره و ظاهر فعالیت‌های این گروه‌ها، یا دست‌کم رئوس آنها به گونه‌ای است که علاوه بر آن‌که ظواهر شرعی و انقلابی را رعایت کرده، حتی در زمره نیروهای خاص و مورد عنایت در این عرصه‌ها قرار دارند و در مرحله‌ای بالاتر، بخشی از منافع اقتصادی فعالیت خود را به فعالیت‌های عام‌المنفعه، مذهبی و سیاسی اختصاص می‌دهند و در این شرایط، حمایت مسئولان و مقامات از این فعالیت‌ها، متأسفانه نوعی توجیه شرعی و سیاسی نیز پیدا می‌کند.

در بسیاری از موارد، می‌بینیم کسانی که به فعالیت‌های شبهه‌آمیز اقتصادی اشتغال دارند،‌ نه تنها اهل واجبات دینی هستند،‌ بلکه مرجع انجام بسیاری از مستحبات هستند و از راه‌اندازی صندوق‌های قرض‌الحسنه گرفته تا برگزاری مراسم مذهبی و به جا آوردن حج و زیارت‌های پی در پی، جزو برنامه‌های ثابت آنهاست.

بسیاری از چهره‌های به ظاهر موجه که با استفاده از رانت دولتی به ثروت‌های کلان می‌رسند، حتی با اختصاص بخشی از منافع خود به عنوان وجوهات شرعی، در ساختار حوزه‌های علمیه و برخی بیوت نیز صاحب اعتبار می‌شوند و نتیجه آن‌که مافیا در ایران برخلاف دیگر کشورهای دنیا، دست‌کم در برخی از لایه‌های بالا، ظاهری موجه دارد. هرچند منافع اقتصادی ناشی از این رانت‌ها، تنها محدود به این چهره‌ها نمی‌شود و دیگر سودجویان اقتصادی نیز از این فضا استفاده خود را می‌کنند و در مجموع، می‌توان گفت که مافیا در ایران به نام برخی چهره‌ها و به کام شمار بسیاری از فعالان و رابطه‌های اقتصادی عمل می‌کند.

به آغاز سخن بازمی‌گردیم؛ اگر اراده در میان مسئولان فراتر از تبلیغات و فرافکنی مشکلات برای مبارزه با مافیا وجود دارد، کافی است نگاهی دقیق به اطرافیان و حامیان خود در جناح‌های گوناگون بیندازند تا امکان قطع رانت‌ها و ریشه‌های مافیا ممکن شود.



همچنین مشاهده کنید