شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
آیا واقعا تفاوتی بین اولاند و سارکوزی, یا اوباما و رامنی وجود دارد
آیا واقعا مهم است که چه کسی از بین اولاند سوسیالیست و سارکوزی، رییسجمهور فعلی، برنده انتخابات فرانسه باشد؟ در مورد رقابت بین اوباما و رامنی چه اظهار نظری باید کرد؟ اجازه دهید در این یادداشت کوتاه به این پرسشها بپردازیم.
آیا اهمیتی دارد که اولاند سارکوزی را شکست دهد؟
هر دو کاندیدای یادشده، بهرغم تفاوتهای ظاهری، خواستار حمایت از اوراق قرضه منطقه یورو، کنترل بر مهاجرت و فعالیت بیشتر و درگیرانهتر بانک مرکزی اروپا هستند و هر دو نیز میخواهند مزارع فرانسوی را از شر خطر کالاهای وارداتی حفظ کنند.
هر دو کاندیدا به درجات مختلفی علیه تجارت آزاد موضعگیری میکنند. از همه اینها مهمتر، هر دو کاندیدا میخواهند تا آلمان ریسکپذیری بیشتری داشته باشد و برای «نجات» یورو پول بیشتری خرج کند.
اگر بخواهیم از نظر طرحها و ایدههای پیشنهادی، کاندیدای چپ میانه ــ فرانسوا اولاند ــ و راست میانه ــ نیکولا سارکوزی ــ را بررسی کنیم، تفاوت اندکی خواهیم یافت. پس آیا واقعا برندهشدن یکی از این دو بر دیگری اهمیت دارد؟
بله، در واقع اهمیت دارد. خطر از بین رفتن زودتر منطقه یورو تحت زمامداری اولاند بیشتر است تا تحت زمامداری سارکوزی. این ادعا دو دلیل دارد:
۱. اولاند میخواهد تا معاهده مرکوزی [معاهده پولی اتحادیه اروپا که با تلفیق دو نام مرکل و سارکوزی، حامیان اصلی آن، در مطبوعات مرکوزی خوانده میشود] را از نو به بحث بگذارد و چنین کاری میتواند به فسخ فوری این معاهده بینجامد.
۲. اولاند همچون سارکوزی مورد احترام بقیه اروپا نخواهد بود. بنابراین هر معاهده جدیدی که باید منطقه یورو را به لحاظ سیاسی از نو متحد کند، به نظر محال میرسد.
از آنجا که من فکر میکنم از هم پاشیدن منطقه یورو اتفاق خوبی است، پس امیدوارم که اولاند برنده انتخابات شود، حتی اگر این حرف به معنای حمایت ظاهری از چپگراها باشد!
بسیاری با فرض من مبنی بر اینکه «از هم پاشیدن منطقه یورو اتفاق خوبی است» مخالف هستند. با این حال، چنین اتفاقی ــ فارغ از موافقت یا مخالفت با فرض من ــ قرار است رخ دهد! هیچ اتحاد ارزی در تاریخ در غیاب اتحاد سیاسی دوام نیاورده است و اکنون باید برای همه مشخص شده باشد که اروپا به اتحاد سیاسی دست نخواهد یافت.
بنابراین تمرکز منطقه یورو نباید بر نجات چیزی نجاتنیافتنی باشد، بل برعکس، باید تمرکز خود را بر فروپاشی منطقه یورو با کمترین هزینه ممکن معطوف سازد. تاخیر در این امر بسیار هزینهبر است و یونان گواهی بر این ادعا. آنچه زمانی یک مشکل ۴۰ میلیارد یورویی بود، اکنون، پس از تخفیفها و کاهشهای متعدد، به مشکلی ۲۰۰ میلیارد یورویی بدل شده است.
اسپانیا و پرتغال نیز همین ادعا را به کرسی خواهند نشاند. به زبان سادهتر، هر چقدر منطقه یورو زودتر از هم بپاشد، ضرر نهایی کمتر خواهد بود. از آنجا که اولاند فروپاشی سریعتری را ممکن خواهد کرد، پس کاندیدای بهتری است و باید حامی او بود.
آیا مهم است که اوباما رامنی را شکست دهد؟
در نگاهی سطحی و به دلایلی مشابه اهمیتی ندارد که اوباما انتخابات را ببرد یا رامنی. ایالات متحده در هر حال، از یک سو گیرِ طرح اوباماکر خواهد بود یا از سوی دیگر، گیر طرح رامنیکر [منظور طرحهای تامین اجتماعی و مراقبتهای درمانی اوباما و رامنی است]. اگر به نظر شما تفاوتی بین این دو وجود دارد، به من هم بگویید!
هم رامنی و هم اوباما جنگافروز هستند و تنها درجات این جنگافروزی تفاوت دارد. وقتی بحث بر سر هزینههای نظامی و به راه انداختن جنگ باشد، رامنی بهطور جنون آسایی راستگرا است و اوباما به طور شدیدی راستگرا!
سیاستهای تجاری هر دو نیز یکسان است. رامنی جنگی تجاری با شیلی را قطعا به راه خواهد انداخت، در حالیکه جنگهای تجاری تحت زمامداری اوباما صرفا احتمال بسیار زیادی دارد.
اوباما به نظر اتحادیهها آدم بهراهتری است، اما رامنی چنین نخواهد بود. اما این هم چندان تغییری ایجاد نخواهد کرد.
آیا اوباما یا رامنی با کسری بودجه مواجهه خوبی خواهند داشت؟ بار دیگر، پاسخ من نه است. رامنی شاید چنین ادعایی داشته باشد، اما طرحهای اقتصادیاش ابدا چنین امیدی به دل ما نمیاندازد.
به علاوه، اگر رامنی انتخاب شود، هدف نهایی او انتخاب دوباره خواهد بود. این یعنی رامنی همه سعیاش را در راستای اجرای سیاستهای برونرفت انجام خواهد داد. سوابق نه چندان درخشان او نیز چنین ادعایی را تا حدی اثبات میکند.
پس آیا برندهشدن اوباما یا رامنی در انتخابات به واقع اهمیتی خواهد داشت؟ با نگاهی سطحی، نه! فقط قوانین مربوط به آبستنی زنان تغییر بسیار زیادی به خود خواهند دید [ در این مورد، من طرف اوباما هستم]. و جز مورد اخیر، اوباما و رامنی دو روی یک سکه هستند.
با این حال، اگر رامنی انتخاب شود، چهار سال بعد آمریکا در برابر گزینههای فاجعهبار انتخاباتی، یعنی هیلاری کلینتون در برابر میت رامنی خواهد بود. تنها تصور این قضیه هم باید هر شهروند آمریکایی را به فکر بیندازد. به عبارت دیگر، اگر اوباما دوباره انتخاب شود، چهارسال بعد دیگر بساطش را جمع خواهد کرد، اما اگر رامنی انتخاب شود، احتمالا ۸ سال آمریکا را زیر دست خود خواهد کرد. اما از شوخی گذشته، اگر اوباما دوباره انتخاب شود، قطعا جمهوریخواهان به این فکر خواهند افتاد که کاندیدای بعدی خود را نزدیکتر به راست میانه انتخاب کنند، در حالیکه از راست افراطی فاصله بیشتری بگیرد. به همین خاطر، میتوان امیدوار بود کاندیدایی مثل ران پاول در انتخابات ۲۰۱۶ به میدان بیاید، اما این اتفاق تنها مشروط به این است که اوباما این بار انتخاب شود.
مایک شدلاک
مترجم: امین گنجی
منبع: بیزنس اینسایدر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس ایران انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم مجلس دوازدهم مجلس ستاد انتخابات کشور وزارت کشور رئیس جمهور دولت دولت سیزدهم
تهران زلزله هواشناسی سیل شهرداری تهران پلیس سازمان هواشناسی بارش باران وزارت بهداشت قتل آموزش و پرورش ازدواج
قیمت طلا قیمت دلار خودرو گاز قیمت خودرو بورس ایران خودرو هوش مصنوعی بانک مرکزی نمایشگاه نفت مالیات بازار خودرو
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران کتاب تلویزیون سینمای ایران میراث فرهنگی فضای مجازی دفاع مقدس نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سریال مهران مدیری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
فلسطین رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه حماس سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه افغانستان ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر سپاهان رئال مادرید لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس بازی لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ باشگاه استقلال
ایلان ماسک تبلیغات اینترنت ناسا اپل فیبرنوری گوگل
فشار خون چاقی آسم کبد چرب زوال عقل