جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

ایران, روسیه و چین محوری ضد هژمون


ایران, روسیه و چین محوری ضد هژمون

نوشته حاضر روابط موجود میان كشورهای Russia و چین را از منظر همكاری های فزاینده در آینده و احتمال ائتلاف و یا اتحاد این سه كشور در قبال یكجانبه گرایی های ایالات متحده مورد بررسی قرار خواهد داد

نوشته حاضر روابط موجود میان كشورهای ایران، روسیه و چین را از منظر همكاری‌های فزاینده در آینده و احتمال ائتلاف و یا اتحاد این سه كشور در قبال یكجانبه گرایی‌های ایالات متحده مورد بررسی قرار خواهد داد. در این راستا از یك سو ایران، چین و روسیه به عنوان كشورهایی در نظر گرفته شده‌اند كه هر یك در مناطق خاص خود از موضع یك ابرقدرت منطقه ای بر خوردار هستند و از سوی دیگر به نقش مداخله‌گر ایالات متحده و تضاد منافع این كشورها در حوزه نفوذ خود با واشنگتن پرداخته شده است.

در نظام تك قطبی سلسله مراتبی فعلی، آمریكا با توجه به داعیه و انگیزه هژمونی جهانی و تعریف فراملی كه از منافع و امنیت ملی خود دارد، به طرح استراتژی اقدام نظامی پیشگیرانه در پرتو جهان بینی مبتنی بر دو انگاری تضاد میان خیر و شر پرداخته است. در این راستا سیاست خارجی خود را در محو نیروها و كشورهایی تنظیم كرده است كه به منزله قدرت‌های منطقه‌ای مطرح هستند، از نظر واشنگتن هر اندازه رفتار هژمون‌های منطقه‌ای مستقل تر باشد، به همان اندازه آنها برای منافع ایالات متحده خطرناك ترند و باید تحت فشار بیشتری قرار گیرند.

ایران در خاور میانه، چین در آسیای شرقی و روسیه در آسیای مركزی و قفقاز، داعیه هژمونی منطقه‌ای دارند. از این رو می‌توان چنین عنوان كرد كه هر یك از این كشورها در حوزه‌ای مجزا قرار گرفته و منافع هر یك از آنها در مناطق تحت نفوذ دیگری در مسائل اقتصادی خلاصه شده است وشامل مسائل حیاتی نظامی و امنیتی نمی شود. اما همین كه حضور ایالات متحده به عنوان یك بازیگر مداخله گر با خصوصیات یك هژمون تمام عیار به میان می‌آید، می‌توان موضعی یكسان را برای هر سه كشور در نظر گرفت. ‌

اگر چه شدت و ضعف مواضع هر یك از سه كشور نسبت به ایالات متحده متفاوت است و هر یك رویكردی خاص نسبت به ایالات متحده دارند، اما در یك نقطه مشخص می‌توان اشتراك منافع هر سه كشور را مشاهده كرد كه آن تعارض با واشنگتن بر سر تعیین حوزه نفوذ است. بی شك هر سه كشور مورد بحث خواستار ایجاد و تثبیت هژمونی خود در مناطقی كه قرار گرفته‌اند هستند و حضور ایالات متحده می‌تواند از این منظر نوعی تهدید به حساب آید.

بدین ترتیب ساختار نظام بین الملل و نوع رابطه ایران، چین و روسیه با تك قطب آن حاوی محدودیت‌ها، فشارها و نگرانی‌های خاصی برای این سه كشور است. زیرا در نظام بین الملل به طور معمول، ابر قدرت‌ها و قدرت‌های بزرگ با توجه به مقدورات زیاد و محذورات كم، خواهان حفظ وضع موجود هستند و در مقابل ، قدرت‌های متوسط، كوچك و ریز كه مایل به تغییر وضع موجود هستند به دلیل مقدورات كم و محذورات زیاد، ناگزیرند كه بلند پروازی‌های خود را به شدت محدود كنند. از این رو گاهی برخی از این قدرت‌ها گام‌هایی در جهت اتحاد با یكدیگر و ایجاد بلوكی از قدرت در مقابل قدرت بزرگ تر بر می‌دارند. زیرا یكی از روش‌های تولید قدرت، ائتلاف سازی و اتحاد قدرت‌های كوچك در مقابل قدرت بزرگ است.

با این تفاسیر از یك سو می‌توان به احتمال شكل گیری محوری ضد هژمون از سوی قدرت‌هایی نظیر ایران، روسیه و چین خوشبین بود و از سوی دیگر می‌توان سیاست‌های ایالات متحده برای تضعیف قدرت‌های منطقه‌ای این سه كشور را درك كرد. در ادامه با نگاهی اجمالی به مناسبات میان سه كشور ایران، روسیه و چین، امكان تشكیل محوری ضد هژمون از سوی این سه كشور را بررسی خواهیم كرد.

● ایران - روسیه ‌

ایران و مسكو از دیرباز به دلیل مجاورت، علائق سنتی، تاریخی و استراتژیكی خاصی را نسبت به یكدیگر دنبال كرده‌اند. اما اینك شرایط نسبت به گذشته تغییرات بسیاری كرده است. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران را به عنوان تنها پایگاه روسیه در غرب آسیا در آورده است. ‌

ایران از یك سو امكان دسترسی روسیه به بنادر موجود در آب‌های خلیج فارس و اقیانوس هند را فراهم می‌كند و از سوی دیگر نقش یك حائل را در بخش جنوبی روسیه در مقابل یكجانبه گرایی‌های ایالات متحده ایفا می‌كند. در واقع ایران مانع دست اندازی و احاطه استراتژیك آمریكا به روسیه از سمت جنوب است.

روسیه نیز برای تهران به عنوان مانعی سخت جهت حضور و نفوذ قدرت‌های منطقه‌ای مانند اسرائیل و تركیه و فرامنطقه‌ای همچون ناتو و آمریكا در منطقه قفقاز و آسیای مركزی به حساب می‌آید كه از این دیدگاه با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران انطباق دارد. چرا كه تهران نیز همانند مسكو، با گسترش ناتو به سمت شرق، بسط نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریكا در منطقه قفقاز و آسیای مركزی و سلطه غرب- به‌ویژه بر منابع انرژی كشورهای این حوزه- و حذف ایران و روسیه از مسیرهای انتقال انرژی این منطقه به دنیای خارج مخالف است.

اگر چه روند انقباضی اقتصاد روسیه سبب شده است كه روسیه برای ادامه حیات اقتصادی خود به كمك‌های ایالات‌متحده و سایر كشور‌های غربی و نهادهای مالی و پولی بین‌المللی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانك جهانی كه كنترل آنها در دست آمریكا است، وابسته شود، اما همواره این كشور تلاش كرده تا مواضعی ضد غربی اتخاذ نماید.

همچنین روسیه برخلاف میل آمریكا، قراردادهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی متعددی با ایران منعقد كرده است. در زمینه انرژی همچنان به همكاری خود با ایران ادامه می‌دهد و توافقات خود با تهران را به نفع منطقه می‌داند و معتقد است كه این روابط به تقویت ثبات در خلیج ‌فارس كمك می‌كند. ‌

در حالی كه همكاری میان ایران و روسیه در بخش‌های نظامی ـ تسلیحاتی، انرژی و اقتصادی دنبال می‌شود، واشنگتن علیرغم انتقادات بی شمار، هنوز موفق به تغییر رفتار روسیه با ایران نشده است. البته در مقابل مقاومت روس‌ها در برابر فشارهای آمریكا، ایران نیز در مبارزه با رشد بنیادگرایی اسلامی و حل و فصل اختلافات سیاسی در آسیای مركزی و قفقاز مواضعی به سود روسیه اتخاذ كرده است. این مساله نقطه قوتی در روابط میان دو كشور محسوب می‌شود.

شعیب بهمن