یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

زنگ های خطر به صدا درآمده


زنگ های خطر به صدا درآمده

اقتصاد ژاپن

هر وقت متخصصان مالی می‌خواهند بحران اقتصادی بعدی جهان را پیش‌بینی کنند، همه نگاه‌ها به سمت اروپا برمی‌گردد. یونان و ایرلند هر دو به طرح نجات نیاز پیدا کردند. می‌گویند نفر بعدی اسپانیا است، هرچند این کشور انکار می‌کند که اساسا هرگونه مشکلی داشته باشد.

حالا چند کارشناس پیدا شده‌اند که می‌گویند همه در اشتباه هستند. می‌گویند اروپا را فراموش کنید. حواستان به ژاپن باشد. دیلن گرایس، تحلیلگر مرکز «سوسیته جنراله» اخیرا در گزارش خود نوشته است: «شکستی مفتضحانه در ژاپن در حال وقوع است.» ویتالی کتسنلسون، متخصص مدیریت نقدینگی، درمصاحبه‌ای که اخیرا در خبرنامه مشهور جان مولدین چاپ شده بود گفته است: «مثل این می‌ماند که تایتانیک به صخره یخ خورده باشد، همه می‌دانیم که غرق خواهد شد، مساله فقط زمان است.» یکی از متخصصان صندوق‌های سرمایه‌گذاری که اخیرا با او صحبت می‌کردم می‌گفت ژاپن طی چهار سال و نیم گذشته ۹ وزیر مالی عوض کرده است – حتی یکی از آنها بعد از استعفا خودکشی کرد.

پیش از اینکه به دنبال ترکیدن حباب مسکن در اوایل دهه نود اقتصاد ژاپن به جهنم وارد شود، همه تصور می‌کردند که عملکرد اقتصادی این کشور یکی از درخشان‌ترین معجزات اقتصادی جهان است. امروزه تصور عمومی این است که ژاپن رکودی، اما با ثبات است. بعد از آن که سرعت رشد اقتصادی کند شد، دولت ژاپن مالیات‌ها را پایین آورد و مخارج را افزایش داد؛ استقراض و کسری بودجه به ارقام بی‌سابقه رسید، اما مشکل از بدهی‌ها نیست؛ زیرا مردم ریسک گریز ژاپن – که از یک دهه قبل بعد از ترکیدن حباب تکنولوژی ریسک گریزتر هم شده‌اند- حجم قابل‌توجهی از پس‌اندازهایشان را به اوراق قرضه دولتی سرازیر کرده‌اند (اوراقی که به نام غیررسمی JGBs شناخته می‌شود). چه چیز از اوراق قرضه دولتی ایمن‌تر؟ در نتیجه این پدیده بخش عمده بدهی دولت ژاپن توسط شهروندان همین کشور تامین شده – کاملا برخلاف ایالات‌متحده که حجم عمده‌ای از اوراقش را خارج از مرزها می‌فروشد. وقتی پادتورم گریبان اقتصاد ژاپن را گرفت، نرخ بهره حجم عظیم بدهی‌های دولت به رقم ناچیز ۵/۱ درصد رسیده است.

به طور خلاصه دولت ژاپن به خاطر کاهنده بودن روند قیمت‌ها توانسته است حجم استقراض‌هایش را بدون افزایش هزینه استقراض بسیار بالا ببرد. این پدیده خوش یمن سبب شده که دولت با وجود کاهش درآمد مالیاتی بیش از یک سوم، مخارجش را مرتب بالا ببرد. بخش ناخوش قضیه این است که حجم بدهی‌ها آنقدر بالا رفته که حتی با همین نرخ بهره اندک هم، بخش زیادی از عایدی مالیاتی دولت صرف پرداخت بهره این اوراق می‌شود – بیش از ۲۵ درصد، طبق آمارهای رسمی خود دولت. به‌علاوه بخش عمده بدهی‌های ژاپن نسبتا کوتاه‌مدت است، به این معنا که مثلا تنها همین سال گذشته دولت مجبور بود ۱۴۰ هزار میلیارد ین اوراق تازه منتشر کند تا جای اوراق سررسید شده را بگیرند. ۵۰ هزار میلیارد ین هم اوراق جدید منتشر شد تا شکاف میان عایدی‌ها و مخارج دولت را پوشش دهد.

آنچنان که برنی مدوف اعتقاد دارد، این بازی را چندان نمی‌توان کش داد. نرخ پس‌انداز ژاپن که زمانی زبانزد بود، حالا تقریبا به صفر نزدیک شده است. در عین حال این کشور پیرترین جمعیت جهان را دارد، آن هم تقریبا بدون هیچ مهاجرتی. وقتی کارمندان و کارگران بازنشسته شوند چه کار می‌کنند؟ شروع می‌کنند به برداشت پول از حساب‌های بانکی. بنابراین ماهیت مشکل آشکار می‌شود.

حالا ممکن است بپرسید که چرا ژاپن همین کاری که ما ولخرجان آمریکایی می‌کنیم را نمی‌کند؛ یعنی اوراق بدهی‌اش را به بازار جهانی نمی‌فروشد؟ بله خب ممکن است، اما آن وقت باید بهره‌ای بسیار بالاتر از ۵/۱ درصد بپردازد. اگر خودتان سرمایه‌گذار باشید، چرا باید اوراق قرضه ۵/۱ درصدی ژاپنی را بخرید وقتی اوراق آمریکایی و آلمانی خیلی بیشتر از این بهره می‌دهند؟ کسانی که با آنها مشاوره کردم می‌گویند ژاپن باید برای اوراق ده ساله‌اش حدود ۵/۴ درصد بهره بپردازد تا در بازار جهانی بتواند رقابت کند، اما این هم مشکل دیگری به همراه می‌آورد. اگر نرخ بهره از ۵/۱ درصد به ۳ درصد هم برسد، آنگاه هزینه بهره بیش از نیمی از درآمد مالیاتی دولت ژاپن را می‌بلعد. گرایس می‌گوید: «هر گونه افزایش رتبه ریسک اوراق قرضه ژاپن، هزینه بهره را به سطوحی می‌رساند که دولت قادر به پرداخت آن نیست.»

یک راه دیگر برای خلاصی ژاپن از این مخمصه کاهش مخارج است، اما گرایس می‌گوید همین حالا هم درآمد مالیاتی ژاپن کفاف پرداخت بدهی‌ها و تامین اجتماعی باهم را نمی‌دهد. بنابراین چه چیز را باید کاهش داد؟

کسانی که به تکرار تاریخ اعتقاد دارند به مثال آلمان وایمار اشاره می‌کنند و می‌گویند که ژاپن از پادتورم به دامن تورم افسارگسیخته خواهد افتاد. می‌گویند بانک ژاپن برای بازپرداخت بدهی‌هایش ین چاپ خواهد کرد. گرایس می‌گویند دولت‌هایی که اسیر نقدینگی می‌شوند شروع به کاهش ارزش پول می‌کنند. این داستان هیچ گاه پایان خوشی نداشته است.

با این حال در حال حاضر اجماع کلی این است که چنین وضعیتی پیش نخواهد آمد. در واقع اصلا مثلی شده است که می‌گویند تا علیه ژاپن فروش استقراضی (short selling) نکرده و متضرر نشده باشید، هنوز در بازارهای جهانی معامله گر نشده‌اید. گرایس می‌گوید: «ممکن است ۱۰ هزار نفر را پیدا کنید که بگویند من احمقم و ۱۵ سال است که این کار را می‌کنند و ۱۵ سال است که در اشتباه هستند.» بانک مرکزی ژاپن می‌گوید اوضاع روبه بهبود است؛ تحلیلگران می‌گویند دولت گزینه‌های فراوانی پیش رو دارد، از افزایش مالیات ارزش افزوده گرفته تا ملتزم کردن نظام بانکی به پذیرش بیشتر دارایی‌ها به عنوان پشتوانه اوراق قرضه دولت. (بانک مرکزی ژاپن همین حالا هم به روش خاص خود به «انبساط مقداری» روی آورده یا دارد همانند آمریکا اوراق قرضه دولتی را می‌خرد. کاری که می‌گویند به بهبود اقتصاد کمک خواهد کرد.) بخش شرکتی نسبتا سلامت ژاپن می‌تواند پول مازادش را در اوراق قرضه دولتی سرمایه‌گذاری کند. گرایس می‌گوید: «همه متوجه وخیم بودن شرایط بلندمدت ژاپن هستند؛ اما به نظر همه دیگر خسته‌تر از آن هستند که باور کنند کشوری که سال‌ها است منطق بازار قرضه را شکست داده حالا یک باره تغییر خواهد کرد.»

اما اینکه چیزی تغییر نکرده به این معنی نیست که هرگز تغییر نخواهد کرد. هرچند وخیم شدن شرایط مالی ژاپن به لحاظ ریاضیاتی باید تدریجا اتفاق بیفتد – پس‌اندازکنندگان همه یکباره برای برداشت پول‌هایشان هجوم نمی‌آورند - بازارهای مدرن عادت دارند که مشکلات زیربنایی را خیلی سریع به بحران تبدیل کرده و حل‌و‌فصل کنند. اگر یک درس از تحولات اخیر آموخته باشیم، همین است که هر گاه ترس عنان را در دست بگیرد دیگر باید انتظار هرچیزی را داشت. اگر ژاپن مشکلی دارد این مشکل برای تمام جهان است. هرچه باشد ژاپن هنوز هم سومین اقتصاد بزرگ جهان است. برخلاف یونان و ایرلند، ژاپن بزرگ‌تر از آن است که بتوان نجاتش داد، حتی اگر کسی بخواهد نجاتش بدهد. چین و ژاپن بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران خارجی اوراق قرضه آمریکا هستند. یک سوال بدیهی این است که اگر ژاپن شروع به فروش اوراق آمریکا کند چه خواهد شد؟

مشکلات ژاپن به یک طریق دیگر هم ممکن است مساله‌ساز شوند. از برخی جهات خیلی مهم آمریکا دارد پا جای پای ژاپن می‌گذارد – مثلا همین استفاده از نرخ بهره پایین برای انتشار اوراق قرضه جدید. گرایس می‌گوید: «تاثیر مهم‌تر ژاپن شاید روانی باشد.» منظور او این است که چون بازی خطرناک ژاپن با اوراق قرضه تابه حال ختم به خیر شده، خیلی کشورهای دیگر از جمله آمریکا فکر کرده‌اند که می‌توانند با انتشار اوراق قرضه کم‌بهره بدتر شدن وضعیت مالی شان را نادیده بگیرند. اگر بازار اوراق قرضه تصمیم بگیرد که دیگر به این تصور روی خوش نشان ندهد، داستان ممکن است برای خیلی‌ها به تراژدی ختم شود.

مترجم: مجید شهرزاد

منبع: اسلیت