شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

جنگ ثروت در نقاب تعقیب تروریسم


جنگ ثروت در نقاب تعقیب تروریسم

در روزهای اخیر خبر کشف نظامی معدن «لیتیوم» در افغانستان در کنار دیگر معادن از جمله مس, آهن, طلا و لاجورد که ارزش مجموعه آنها تا یک هزار میلیارد دلار برآورد می گردد, دلایل حضور و اشغال این کشور از سوی آمریکا و همپیمانانش را با تحلیلها و ابهامهای جدید همراه کرده است

در روزهای اخیر خبر کشف نظامی معدن «لیتیوم» در افغانستان در کنار دیگر معادن از جمله مس، آهن، طلا و لاجورد که ارزش مجموعه آنها تا یک هزار میلیارد دلار برآورد می گردد، دلایل حضور و اشغال این کشور از سوی آمریکا و همپیمانانش را با تحلیلها و ابهامهای جدید همراه کرده است.

اکنون این خبر علت حضور واشنگتن در کابل را بیش از پیش شفافیت بخشیده است. ایالات متحده پس از فروپاشی شوروی، در قالب نظم نوین جهانی، بویژه در حمله ۲۰۰۱ به افغانستان و جنگ ۲۰۰۳ علیه عراق، دلایلی را برای حمله به این کشورها عنوان نمود که امروز واهی بودن آنها بر همگان آشکار گردیده است.

جرج بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا، علت حمله به عراق را ساقط نمودن دیکتاتور این کشور، انهدام سلاحهای کشتار جمعی و استقرار دموکراسی مطرح کرد؛ اما با وجود گذشت ۷ سال از آغاز حمله، هنوز نتوانسته اند وجود سلاحهای مورد ادعا را ثابت کنند و با انجام مصاحبه های جنجالی و مبهم، از نیات واقعی خود طفره می روند.

در مورد افغانستان نیز همین موضوع صدق می کند. دلیل حمله، نابودی تروریسم، طالبان و القاعده اعلام شده بود، اما با گذشت ۹ سال مشخص گردید ادعاهای یاد شده پوششی برای دستیابی به هدفهای مهمتری بوده است که اکنون رسانه های جهان بدان پرداخته اند.

«جیم جونز» رئیس سازمان امنیت ملی آمریکا، اعتراف می کند: «هم اکنون تقریباً هیچ کدام از اعضای القاعده در افغانستان حضور ندارند. شاید زمان آن فرا رسیده است که رهبران سیاسی مان در توضیحی صادقانه تر، علت اصلی فرستادن جوانهای دیگری را به افغانستان که قربانی کردن آنان برای حفاظت از محصولات مشتق از تریاک است، اعلام نمایند.»

در عراق مشخص گردید، دولتمردان کاخ سفید در پی تسلط بر منابع نفتی عراق هستند و تلاش می کنند این حضور را به فرصتی جهت کسب موقعیتهای ژئوپلتیک برای رژیم غاصب صهیونیستی تبدیل نمایند، چنان که ارتباطهای مشکوک در شمال عراق با تل آویو، این ادعا را ثابت می کند.

در شرایط کنونی، اوباما در خصوص اعزام نیروی گسترده به افغانستان از سوی افکار عمومی و برخی نمایندگان کنگره در فشار است و این دستاورد می تواند از سطح مخالفتها بکاهد، به نحوی که «استنی هویر» که یکی از طرفداران پر و پا قرص سیاست «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا در جنگ با تروریسم و عملیاتهای ارتش در افغانستان و عراق است، در اظهاراتی اذعان نمود: رویدادها در افغانستان به آن آرامی که سناتورهای دموکرات امیدوار بودند، پیش نمی رود.

بدون شک، اثبات این موضوع می تواند مخالفان، اعم از افکار عمومی و سیاستمداران با سیاستهای خارجی اوباما، را همسو نماید.

برآوردها در افغانستان تاکنون بیانگر این واقعیت است که واشنگتن در مبارزه با طالبان با وجود همراهی ناتو، توفیقی به دست نیاورده است. طالبان اکنون با گذشت ۹ سال از استقرار آمریکا، بر ۵۵ درصد خاک افغانستان مسلط گردیده است. هزینه حضور در این کشور تاکنون حدود ۴۰۰ میلیارد دلار برآورد گردیده است، تلفات انسانی آمریکا از مرز ۱۰۰۰ کشته فراتر رفته است و هزینه های مالی در بودجه سال جاری این کشور نیز سنگینی می کند.

دولت آمریکا بدین ترتیب می خواهد به آمریکایی ها بگوید صرف میلیاردها دلار هزینه برای تداوم اشغال افغانستان با وجود این ذخایر غنی معدنی، ارزش دارد و با چپاول این معادن می توان آن بودجه را جبران کرد.

گفتنی است، استخراج و بهره برداری از این منابع به امنیت نیاز دارد، زیرا بخش اعظم معادن کشف شده در افغانستان در مناطق جنوبی و شرقی و در امتداد مرزهای این کشور با پاکستان، یعنی همان نقاطی که طالبان در آنها فعال است، قرار دارد. از این رو، حجم مخالفتها با سیاستهای رئیس جمهور آمریکا را می تواند کاهش دهد. پر واضح است، تأمین امنیت مستلزم افزایش نیرو و استمرار حضور است.

از این رهگذر، می توان زمان عقب نشینی نیروها را نیز با این استدلال فعلاً به تأخیر انداخت. همان گونه که «دیوید پترائوس» فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه، در اظهاراتی با اشاره به ناتوانی نیروهای تحت فرمانش در تأمین امنیت افغانستان، گفت: اوضاع میدانی در افغانستان طوری است که تصمیم واشنگتن برای موعد مقرر عقب نشینی را تهدید خواهد کرد.

اعلام این خبر در شرایط کنونی می تواند به عنوان یک موفقیت برای دولت اوباما تلقی گردد و افکار عمومی را از ناتوانی اوباما در خصوص مهار لکه نفتی در خلیج مکزیک به سوی افغانستان معطوف نماید، زیرا بحران زیست محیطی در خلیج مکزیک که بزرگترین فاجعه زیست محیطی تاریخ ایالات متحده لقب گرفته است، به بحرانی جدی برای رئیس جمهور این کشور مبدل گردیده تا جایی که وی را مجبور کرده است ۴ بار به این مناطق سفر کند و حتی برنامه دیدارهای خارجی خود را از کشورهای اندونزی واسترالیا لغو نماید. بحران زیست محیطی پیش آمده در آبهای خلیج مکزیک نیز میزان رضایت از نحوه عملکرد اوباما در میان رأی دهندگان را از ۴۸ درصد به ۴۴ درصد کاهش داده است. برخی کارشناسان نفتی، نشت نفتی را برابر با ۴۰ هزار بشکه در روز برآورد کرده اند.

بنابراین، موضوع دستیابی آمریکا به معادن یاد شده در افغانستان، رونمایی از دروغ دیگری به نام تعقیب تروریسم طالبان و یادآور فریب دولتمردان کاخ سفید در مورد اشغال عراق است و می توان این دروغ را به مواضع فریبکارانه آمریکا در اصرار بر صدور قطعنامه چهارم علیه ایران نیز ارزیابی کرد.

از سوی دیگر، حمایت واشنگتن از رژیم صهیونیستی با وجود جریحه دار شدن افکار عمومی از اقدام این رژیم در به شهادت رساندن فعالان صلح و مدافعان حقوق بشر، شورای امنیت را از اتخاذ تصمیم متناسب و صدور قطعنامه ای در خصوص محکومیت تل آویو بازداشت و صرفاً به صدور بیانیه ای فاقد الزام حقوقی محدود نمود.

غلامرضا قلندریان