چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

گزارشی به نفع دیپلماسی مشروط


گزارشی به نفع دیپلماسی مشروط

آخرین گزارش محمد البرادعی درباره پرونده هسته یی ایران به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته یی, گامی به پیش در دیپلماسی به شمار می رود اما شیفتگی بی قاعده در قبال آن خطایی استراتژیک است که می تواند تبعات سختی را متوجه تهران کند

آخرین گزارش محمد البرادعی درباره پرونده هسته یی ایران به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته یی، گامی به پیش در دیپلماسی به شمار می رود اما شیفتگی بی قاعده در قبال آن خطایی استراتژیک است که می تواند تبعات سختی را متوجه تهران کند.

گزارش اخیر دستاورد تعامل سازنده تهران با آژانس بین المللی انرژی هسته یی بود. البرادعی نیز به درستی موارد پیشرفت در مذاکرات را در گزارش خود بازتاب داد، اما این گزارش هرگز به معنای پایان بخشی مناقشه یی نیست که تهران و جامعه جهانی را طی سال های اخیر به خود مشغول کرده؛ در بند ۴۱ گزارش ارائه شده به شورای حکام تاکید شده است؛ «اگرچه آژانس غیر از آنچه در برنامه کار به آن پرداخته شد، هیچ اطلاعات ملموسی درباره فعالیت ها و مواد هسته یی جاری اعلام نشده احتمالی در ایران ندارد، اما آژانس در موضعی نیست که درباره نبود فعالیت ها و مواد هسته یی اعلام نشده در ایران تضمین معتبر دهد مگر آنکه پروتکل الحاقی به طور کامل اجرا شود.» رئیس IAEA زیرکانه چند منظور را در این بند (به ویژه) گنجانده است؛ نخست، شانه خالی کردن از بار مسوولیت هرگونه اتهام احتمالی و جاری علیه تهران بدون توجه به همکاری های فعال ایرانیان با آژانس. دوم، تایید ضمنی اتهام ها درباره استمرار پنهان کاری ایران در فرآیند تولید فناوری هسته یی. سوم، باز گذاشتن مسیر اعمال فشارها به تهران برای استانداردسازی رفتار آن با خواست مخالفان هسته یی. چهارم، اعلام پیش شرط تازه با اشاره به ضرورت اجرای پروتکل الحاقی به طور کامل. پنجم، القای این تصور که تهران هنوز باید برای اعتمادزایی تلاش کند بی آنکه چشم انداز معلومی از نتایج دستاورد کنونی به نفع آن تصویر شود.به این ترتیب البرادعی گزارشی را به شورای حکام ارائه کرد که در آن دو مفهوم در دو سطح متعارض استیفا می شود؛ مفهوم ظاهری که گزارشی است از پیشرفت در اقدام دیپلماتیک و مفهومی لایه بندی شده تر که بر استمرار نگرانی ها از پنهان کاری ایران تاکید دارد. استقبال ایران و غرب (واشنگتن و متحدانش) از گزارش البرادعی نیز بیش از هر چیز ناشی از همان دوگانگی است که از یک سو تهران را در تلاش برای اثبات ادعای صلح آمیز بودن فناوری هسته یی اش خشنود کرده است و از سویی دیگر، مخالفان هسته یی ایران را برای اعمال فشار بیشتر به تهران ترغیب می کند.گزارش البرادعی تصریح دارد که فرآیند اعتمادزایی تهران همچنان ادامه دارد و باید هر آنچه را پس از این درباره توانمندی هسته یی ایران به عنوان کشفیات تازه اعلام شود، به تاثیرگذاری بر فرآیند یاد شده واگذار کرد.ابراز خشنودی درباره گزارش اخیر نباید به اندازه یی باشد که معنای حل و فصل قطعی پرونده هسته یی را در اذهان متبادر کند، به عبارت دیگر منافع تهران در استقبال کامل از گزارشی نیست که گزارشگر آن را در مشروعیتی مطلق قرار می دهد. بزرگنمایی بی قاعده گزارش البرادعی ممکن است تهران را در آینده دچار محدودیتی کند که خروج از آن به دلیل استقبال کامل از گزارش اخیر سخت شود. بدیهی است ترجیح واشنگتن ارائه کارنامه یی ناموفق از تعامل آژانس با تهران بود. اما فراموش نباید کرد که دستور کار مخالفان هسته یی ایران در این مناقشه از آغاز نه مواجهه فنی - حقوقی، بلکه سیاسی بوده است. البرادعی نیز در گزارش خود چنین قاعده یی را رعایت کرده است. او آنچه از حیث فنی - حقوقی لازم بود را گفت، ولی با اعلام ابهام درباره نیات و برخی پنهان کاری های احتمالی تهران، بستر هرگونه سوءبرداشت را نزد مخالفان فراهم آورد.

به همین دلیل چانه زنی های دیپلماتیک همچنان اصلی ترین دستور کار مناقشه هسته یی تهران است، با این حال برداشت های متفاوت هر یک از طرف ها درباره اعمال روش های دیپلماتیک، پرونده هسته یی تهران را پیچیده و چالش برانگیز می کند. گزارش ۱۶ نوامبر رئیس آژانس بین المللی انرژی هسته یی نیز بر عمق این اختلاف ها می افزاید. راهبرد دیپلماتیک واشنگتن و برخی متحدان غربی اش، گسترش دامنه فشارها به ایران از سه مسیر قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، ایجاد ائتلاف های بین المللی در چارچوب سیاست یکجانبه علیه تهران و سرانجام اشارات گاه و بی گاه به گزینه نظامی است. مجموعه اقدام های امریکا در هر سه سطح دستیابی به هدفی واحد است که در آن عقب نشینی کامل ایران از مواضع هسته یی اش دنبال می شود.

واشنگتن اقدام دیپلماتیک را به مثابه دکترین «تهدید تا لبه پرتگاه» به اجرا گذاشته که در آن مذاکره تنها بر اساس قواعدی انعطاف ناپذیر قابل قبول است. در واقع واشنگتن با اشاره به گزارش اخیر البرادعی تلاش می کند همچنان با روش دیپلماتیک بازی با حاصل جمع صفر و یک را در قبال تهران ادامه دهد.اروپاییان نیز بر ادامه دیپلماسی تاکید دارند، اگرچه ممکن است برخلاف امریکاییان، گزارش رئیس آژانس بین المللی انرژی هسته یی را عامل تشویق در گسترش تحریم ها علیه تهران دانسته و بر تصویب قطعنامه سوم از سوی شورای امنیت سازمان ملل تاکید کنند. سطح اختلاف رفتاری اروپاییان و واشنگتن در اینجا تمایلی است که بلوک اروپایی بر ادامه فشارها در چارچوب سازوکارهای بین المللی بروز داده اند؛ یعنی همان موضعی که برلین پس از انتشار گزارش البرادعی اعلام کرد.

با این حال در عمق سیاست های راهبردی امریکا و اروپا همچنان اشتراک مواضع باقی است. هر دو طرف بر تعلیق غنی سازی اورانیوم و اصولاً تعطیلی فعالیت های هسته یی ایران تاکید دارند. علاوه بر این، گزارش البرادعی درباره تعاملات مثبت تهران با آژانس دستمایه یی شده تا بلوک غرب افزایش دامنه تحریم ها را سبب این وضع بخواند. بلوک آسیایی (شرقی) در مناقشه هسته یی ایران اما برداشت دیگری از تشویق دیپلماسی دارد. روسیه و چین به عنوان شرکای فعال ایران اکنون با اتخاذ موضع انتقادی مقابل بلوک غرب (اعم از اروپایی و امریکایی) اصرار بر تعاملی دارند که در آن دغدغه های تهران و جامعه جهانی به طور متقابل به رسمیت شناخته شده و در این حال فرآیند مساله هسته یی ایران بدون هر گونه تهدید علیه منافع استراتژیک این دو قدرت در آینده حل و فصل شود. به عبارت دیگر درک مشترک روسیه و چین از عمق مخالفت های غرب با توانمندی هسته یی ایران که به زعم آنان منافع راهبردی دو قدرت یاد شده را منظور دارد، موجب بروز انشقاق در گروه ۱«۵ شده و آنان با اشاره به گزارش ۱۶ نوامبر البرادعی معتقدند می توان تهران هسته یی بدون هر گونه احتمال تهدیدزایی را در چارچوب مذاکرات دیپلماتیک تحمل کرد.

به اعتقاد این دو موقعیت کنونی ایران به اندازه یی رسیده است که بتوان آن را از حیث توانمندی هسته یی نظارت شده به رسمیت شناخت. محور اصلی اختلاف میان طرف شرقی با طرف غربی در این زمینه بیش از هر چیز تکلیف قطعنامه های پیشین شورای امنیت و مساله تعلیق فعالیت های اتمی از سوی ایران است. به این ترتیب با شناسایی مواضع سه طرف فعال در مناقشه هسته یی تهران، می توان عرصه یی از چانه زنی ها را شاهد بود که در آن هر یک بر ادامه دیپلماسی مطابق با رویکرد خود اصرار دارد.جمهوری اسلامی ایران به عنوان طرف چهارم ماجرا با تکیه بر گزارش البرادعی، درک دیگری از رویکرد دیپلماتیک را ارائه می کند. به اعتقاد تهران گزارش البرادعی سندی بر صلح آمیز بودن فناوری هسته یی ایران است. بنابراین نه تنها باید از تصویب قطعنامه سوم شورای امنیت سازمان ملل چشم پوشی شود، بلکه بدون توجه به دو قطعنامه قبلی این شورا، پرونده ایران به طور اصولی به آژانس بین المللی انرژی هسته ای بازگردد. به اعتقاد تهران، ادامه دیپلماسی تنها در این چارچوب مورد قبول می تواند باشد. به عبارت دیگر درک تهران از ادامه دیپلماسی، فرآیندی حقوقی - فنی است که اداره آن در صلاحیت IAEA قرار دارد. نکته مهم در این فرآیند نبود لزوم تعلیق فعالیت هسته یی و تعطیل همه تلاش ها برای اعمال فشار به تهران است. در نگاه تهران با انتشار گزارش البرادعی، جامعه جهانی باید بابت تعاملات مثبت انجام شده، به ایران پاداش دهد.به این ترتیب همه طرف های درگیر در پرونده هسته یی ایران بر ادامه دیپلماسی تاکید دارند؛ گزارش اخیر البرادعی نیز چنین امری را تشویق می کند، ولی فاصله درک هر یک از طرف ها از فرآیند دیپلماتیک به اندازه یی است که گزارش اخیر البرادعی نتوانسته به کاستن از آنها کمک شایانی کند؛ به ویژه که گزارش ۱۶ نوامبر تنها بر جنبه های فنی - حقوقی استوار نبوده و برای رفع ابهام های سیاسی تلاش معلومی را نه تنها به عمل نیاورده بلکه زیرکانه در بند ۴۱ خود به دامنه آن افزوده است.

جلال خوش چهره



همچنین مشاهده کنید