جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
نیکی کریمی بازیگر, کارگردان یا مترجم
نیکی کریمی از معدود هنرمندانیست که فعالیت خود را محدود به بازیگری نکرده و در عرصه کارگردانی و ترجمه نیز تواناییهایی را بروز داده است. وی نوزدهم آبان سال ۱۳۵۰ در تهران به دنیا آمد و از دوران دبیرستان به بازیگری علاقهمند شد. نیکی کریمی پس از بازی در چند نمایش مدرسهای توسط «جمشید حیدری» برای نقش اول فیلم «وسوسه» برگزیده شد و در کنار «رضا رویگری» که در آن زمان سوپراستار سینما به حساب میآمد، قرار گرفت.
این فیلم ضعیف با فیلمنامه قدیمی و پندهای اخلاقی زیاد، نتوانست نظر تماشاگران را به سوی خود جلب کرده و گیشه خوبی را برای آن رقم بزند. کریمی که برای نخستین بار جلوی دوربین ۳۵ میلیمتری قرار گرفته بود بازی فوقالعاده ضعیفی را ارائه داد که در قیاس با دیگر اجزای آشفته «وسوسه» چندان عجیب نمینمود! «بهروز افخمی» که در آن سالها با مجموعه دیدنی «کوچک جنگلی» به نامی آشنا برای سینما دوستان تبدیل شده بود، برای فیلم «عروس» که فیلمنامهاش را «علیرضا داودنژاد» به رشته تحریر درآورده بود، کریمی را برای نقش اول برگزید.
وی برای برطرف کردن ضعفهای بازیگری او دورهای چند ماهه گذاشت و در کنار آن شریک مناسبی همچون «ابوالفضل پورعرب» را برگزید. «عروس» در سینمای بیستاره دهه ۶۰ به شدت مورد توجه قرار گرفت و پرفروشترین فیلم سال (نزدیک به دو میلیون تماشاگر در تهران) لقب گرفت. «عروس» به لحاظ اجتماعی موجی را در جامعه ایجاد و در بدنه خود سینما نیز تحولاتی را پایه ریزی کرد که مهمترین آن تولد ستاره در سینمای پس از جنگ تحمیلی بود. هرچند که در این موفقیتها نقش کریمی تنها منحصر به چهره بوده و هنر بازیگری چندان در این امر دخیل نبود.
کریمی پس از «عروس» یک سالی را به نپذیرفتن پیشنهادهای نقش اول سینما مشغول بود و سرانجام در سال ۱۳۷۱ با دو فیلم از دو کارگردان بزرگ سینمای ایران
- مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی - به پرده نقرهای بازگشت.«ردپای گرگ» بازگشت دوباره کیمیایی به دنیای خاص خود بود که در این میان نقشهایی کوچک را نیز به بازیگران جوانی همچون کریمی بخشید. کریمی در نقش دختر قهرمان فیلم حضوری بسیار کمرنگ داشته و اندک سکانسهای مربوط به وی بسیار نچسب از کار درآمده است.استفاده از صدای سرصحنه، ضعفهای کریمی در رابطه با فن بیان را آشکار کرد و لطمه زیادی به بازی او وارد کرد.مهرجویی بهعنوان کارگردانی که «زن» نقش برجستهای در سینمایش دارد، در اقتباسی تازه از نمایشنامه «خانه عروسک» نوشته «هنریک ایبسن»، نقش «سارا» را به کریمی واگذار کرده و توانست بسیاری از ضعفهای بازی وی را اصلاح کند.شخصیت «سارا» بهعنوان زنی مقاوم و استوار در برابر ناملایمات زندگی به خوبی با شکنندگی ظاهر کریمی به اصطلاح مچ شده و به باور تماشاگرانش مینشیند. اوج بازی او را میتوان در سکانس پایانی فیلم و ترک خانه مشاهده کرد که متاسفانه بیان ضعیف او از کوبندگی و جذابیت سکانس فوق کاسته است.
با این حال «سارا»، سکوی پرتاب مناسبی برای کریمی بود که نامزدی سیمرغ بلورین یازدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر و صدف نقرهای جشنواره «سن سباستین» را در کنار جایزه بهترین بازیگر جشنواره سه قاره «نانت» برای وی به ارمغان آورد.«سیروس الوند» که با فیلم ستایش شده «یک بار برای همیشه» بسیار مورد توجه قرار گرفته بود، برای فیلم «چهره»، کریمی را برگزید که پس از گذشت مدتی از فیلمبرداری مشکلاتی سد راه این همکاری شده و «عاطفه رضوی» جایگزین وی شد.کریمی پس از مدتی با دو فیلم ابراهیم حاتمیکیا - «بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» - حضوری قدرتمندانه بر پرده سینماها داشت که البته دو فیلم یادشده چندان مورد توجه هیات داوران جشنواره فیلم فجر قرار نگرفتند.نیمه دوم دهه ۷۰، کریمی بسیار پرکارتر از گذشته شد و اغلب فیلم هایش نیز گیشه مناسبی داشتند. به همین خاطر نیز وی به یکی از معدود ستارههای زن سینمای این دهه تبدیل شد و به مرور به حافظه تاریخی مخاطبان خویش رخنه کرد.
«جهان پهلوان تختی» ساخته بهروز افخمی، «دو زن» ساخته تهمینه میلانی و «نسل سوخته» اثر رسول ملاقلی پور از فیلمهای شاخص او در کنار کارهای تجاری تری همچون «روانی»، «سیب سرخ حوا» و «دختران انتظار» بودند.جالب اینکه هیات داوران جشنواره فیلم فجر همچنان به نقش آفرینیهای شاخص کریمی بیاعتنا بوده و سیمرغ بلورین را از او دریغ میکردند!در انتهای دهه ۷۰ و آغاز دهه ۸۰ بهوضوح نوعی پختگی در بازی وی به چشم میآمد و دیگر خبر چندانی از بیان ضعیف و نارسایش در فیلمها نبود.کریمی در دهه ۸۰ نیز همچنان پرکار ظاهر شد و در فیلمهایی با درجات کیفی متفاوت به ایفای نقش پرداخت.از «شام عروسی» و «نوک برج» گرفته تا «باج خور»، «چه کسی امیر را کشت» و «دیوانه از قفس پرید» که این آخری سرانجام سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را برای وی به ارمغان آورد.میلانی در فیلمهای «زن محور» خود به بازیگرانی از جنس کریمی احتیاج داشت تا بتواند بیشترین حجم همذات پنداری را در مخاطبان خویش نسبت به قهرمان فیلم خود برانگیزاند.اتفاقی که تا حدودی در «واکنش پنجم» نیز رخ داده، البته به اندازه «نیمه پنهان» و «دو زن» نیست. نقش کوتاه کریمی در «چه کسی امیر را کشت» گوشههایی از استعدادهای نادیده گرفته شده وی را به نمایش گذاشت و بسیار مورد توجه منتقدان نیز قرار گرفت.
«محاکمه در خیابان» دومین همکاری این بازیگر با استعداد با مسعود کیمیایی پس از فیلم «ردپای گرگ» است که به نتیجه نسبتا درخشانی منجر شد.کریمی در قالب یک زن خیانتکار بازی ظریفی را ارائه کرده و به خوبی لایههای مختلف نقش را با توجه به کوتاهی زمان نقش به تصویر کشیده است.کریمی در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ با فیلم «یک شب» روی صندلی وسوسه کننده کارگردانی نشست که البته سرانجام خوبی پیدا نکرد و هیچگاه به نمایش عمومی درنیامد.کریمی هرقدر در بازیگری به موفقیت رسید در فیلمسازی با شکست روبهرو شد و دومین فیلمش نیز - «چند روز بعد» - راهی به پرده نقرهای پیدا نکرد و سرانجام روانه شبکه نمایش خانگی شد.آخرین فیلم او با نام «سوت پایان» نیز با وجود پیشرفتهای قابل ملاحظهاش در کارگردانی با واکنش منفی نویسندگان سینمایی و استقبال سرد مردم روبهرو شد و سازندهاش را بار دیگر به دنیای بازیگری بازگرداند. کریمی که تنها بازیگر زن ایرانی با سه جایزه مهم از جشنوارههای معتبر «سه قاره نانت»، «سن سباستین» و «تائورمینای» ایتالیاست، در کنار سینما به ترجمه کتاب نیز دست زد که مشهورترین شان ترجمه کتاب «آوازهایی که مادرم به من آموخت؛ زندگینامه مارلون براندو» است که با استقبال گرم کتابخوانها روبهرو شد.کریمی در سالهای پایانی دهه ۸۰ در فیلمهای ضعیف همچون «آقای هفت رنگ»، «شکلات داغ»، «خیابان بیست و چهارم» و «دو خواهر» پرداخت که با وجود برخورداری از مولفههای تجاری، اغلب در گیشه شکست خوردند (البته به استثنای دو خواهر). حضور کوتاه کریمی در «جرم» ساخته مسعود کیمیایی هم آنچنان که باید دیده نشد که بخش مهمی از آن به خنثی بودن نقش و فضای مردانه آن بازمی گردد.
البته نمیتوان از بدشانسی کریمی به دلیل عدم اکران فیلم تماشایی «خیابانهای آرام» به کارگردانی کمال تبریزی به سادگی گذشت که میتوانست فیلم پرفروش دیگری را به کارنامه مفصلش اضافه کند.وی که این روزها فیلم «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» را بر پرده سینماها دارد، از معدود بازیگران سینمای ایران است که فاکتورهای ستاره شدن را داشته و به تعریف استاندارد این واژه در صنعت سینما نزدیک است. اما تغییر مسیر دادن به سمت فیلمسازی و نیز برخی انتخابهای غلط سینمایی کریمی را در این مسیر دچار مشکل کرده و در نهایت سینمای کم ستاره ایران را از داشتن ستارهای با استعداد و توانا محروم ساخت.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست