سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

نگاهی به جایگاه آموزش نیروی انسانی در دستگاه های اجرایی


نگاهی به جایگاه آموزش نیروی انسانی در دستگاه های اجرایی

کارکردها و چالش ها

نظام اداری و مدیریتی در جوامع در حال توسعه مانند ایران به دلیل محدودیت‌های ناشی از کمبود نیروی انسانی ماهر، نقش و اهمیت ویژه‌ای دارد. شاید بتوان از منابع موجود فیزیکی با انتخاب و به کارگیری شیوه‌های صحیح فنی و تکنولوژیکی مناسب استفاده صحیح و درستی کرد، لیکن استفاده مطلوب از منابع انسانی، ایجاد انگیزش و روحیه، تشریک مساعی و همکاری به سهولت میسر نیست زیرا شرایط اجتماعی و فردی مانع به کارگیری حداکثر توان و ظرفیت افراد می‌شود. بنابراین بهبود بهره‌وری نیروی انسانی باید یکی از اهداف مهم هر کشور، سازمان یا نهاد تلقی شده و برای آن، برنامه‌ریزی دقیق و صحیحی تدارک دید. به دلیل محدود بودن ظرفیت‌های انسانی،‌عوامل بی شماری بر بهره‌وری نیروی انسانی موثر بوده است که مهمترین آن عبارتند از: انگیزش، آموزش، ارتباط نیروی انسانی با مدیریت و محیط کار. از میا ن این عوامل اجمالا به نقش آ‌موزش و نیروی انسانی در افزایش کارایی و اثربخشی و بهره‌وری در سازمان‌ها می‌پردازیم:

● جایگاه آموزش نیروی انسانی در سازمان

آموزش و توانمندسازی یکی از پیچیده‌ترین وظایف در اداره امور هر سازمان و بویژه در مدیریت نیروی انسانی است. بعد از نظام جذب، نظام بهسازی و به کارگیری مناسب منابع انسانی قرار دارد. در حقیقت آموزش از مهمترین اقدامات و برنامه‌های هر سازمان بوده و نظام آموزشی تکمیل کننده نظام استخدامی به شمار می‌رود و باعث توانمندی و رشد نیروی انسانی موجود شده و موفقیت‌های آتی را تضمین می‌کند. آموزش و بهسازی باعث بینش و بصیرت عمیق‌تر دانش و معرفت بالاتر و توانایی و مهارت بیشتر انسان‌های شاغل در سا زمان برای اجرای وظایف محوله شده و در نتیجه موجب میل به هدف‌های سازمانی با کارایی و ثمربخشی بهتر و بیشتر می‌شود.

● مبانی آموزش کارکنان دولت

در حال حاضر آموزش ضمن خدمت کارکنان در دستگاه‌های اجرایی از جایگاه خاصی برخوردار است زیرا مدیران به درستی دریافته‌‌اند که انسان‌ها حدود یک سوم یا بیشتر از ساعت‌های بیدارشان را در محیط کار می‌گذارند بنابراین تلاش می‌کنند تا آموزش و مهارت آموزشی آنها را در تصمیم‌گیری‌ها و ... مشارکت دهند. اما باید دید که آموزش‌های ارائه شده در سال‌های گذشته چه مسیری را طی نموده است. آنچه مسلم است آموزش کارکنان دولت در سال‌های اخیر دو مرحله را پشت سر گذاشته است و در طول زمان با توجه به شرایط و تجارب به دست آمده تا حدودی متحول شده است. مع‌الوصف هر دو مرحله آسیب‌هایی داشته و تا رسیدن به مرحله ایده‌آل فاصله زیاد دارد. این مراحل عبارتند از:

▪ مرحله اول: قبل از انقلاب تا پایان دهه هفتاد

از زمان تصویب قانون استخدامی کشوری (۱۳۴۵) تا پایان دهه هفتاد آموزش کارکنان دولت در قالب بندها و تبصره‌های قانونی دچار تغییرات و تحولات مختلفی شده است.

به طوری که در مواد ۴۴، ۴۵ و ۴۶ و تبصره ۱۳ قانون استخدام کشوری بر آموزش کارکنان و ضرورت دریافت مجوزهای لازم از سازمان امور اداری و پست‌های کشور تاکید شده است. این روند تا سال ۶۳ ادامه داشته تا اینکه در آن سال سازمان امور اداری و استخدامی سابق مبادرت به طراحی و استقرار نظام آموزشی کارکنان دولت می‌نماید. این نظام در تاریخ ۱۳/۶/۱۳۶۳ برای اجرا به دستگاه‌های مشمول قانون استخدام کشور ابلاغ شده است. در بررسی این نظام مشخص می‌شود که آموزش، مرحله ورود در سازمان بوده ولی آموزش به عنوان یک اصل مستمر و پویا مطرح نبوده و دنبال نشده است.

▪ مرحله دوم آموزش کارکنان

همزمان با تصویب برنامه سوم توسعه در سال ۱۳۷۹ دولت در ماده ۱۵۰ قانون به امر آموزش تاکید نموده و صراحتا موضوع آموزش را به عنوان یکی از برنامه‌های محوری مطرح می‌نماید. "به دستگاه‌های اجرایی اجازه داده می‌شود درصدی از اعتبارات جاری و عمرانی خود را برای اجرای دوره‌ای آموزش ضمن خدمت (خارج از نظام آ‌موزش عالی رسمی کشور) به شرح زیر هزینه کند.

۱) اجرای آموزش ضمن خدمت متناسب با مشاغل مورد تصدی کارکنان به منظور افزایش سطح کارایی آنها

۲) اجرای دوره‌های آموزشی ویژه مدیران

توجه به این قانون مشخص می‌کند سیر صعودی در امر آموزش و ارتقاء و کارایی نیروی انسانی از اهمیت به سزایی برخوردار بوده به طوری که قانونگذار ضمن مشخص کردن سطوح مختلف آموزش تا حدی دست مجری را در هزینه کردن اعتبارات در بخش آموزش باز می‌گذارد اما این اقدام کافی نبوده و عملا سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی ملزم به هزینه کردن اعتبارات در حوزه‌های آموزشی نشده‌اند و آموزش را نوعی هزینه و نه سرمایه‌گذاری می‌دانستند.

● آسیب‌شناسی نظام آموزشی کارکنان دولت

به رغم گستردگی فعالیت‌ها و تنوع روش‌های آموزشی در طول سال‌های متمادی، فضای آ‌موزشی کارکنان دولت با مشکلات و موانع متعددی روبرو بوده است. برخی آسیب‌ها که بیشتر در مرحله اول آموزشی کارکنان دولت مربوط بوده است. فهرست‌وار عبارتند از:

- آسیب‌های مربوط به بستر آموزش کارکنان دولت

در این زمینه مواردی مطرح است که شاید در مرحله دوم آموزشی کارکنان دولت نیز مطرح باشد. از جمله:

الف) عدم اعتقاد مدیران به آموزش کارکنان دولت و عدم ملاحظه‌ هزینه‌های آموزشی به عنوان سرمایه‌گذاری ضروری سازمان.

ب) فقدان واحد مستقلی برای آموزش کارکنان در دستگاه‌های اجرایی

ج)ناکافی بودن و یا نداشتن انگیزه کارکنان برای شرکت در دوره آموزشی

د) گرایش بیش از حد کارکنان به دوره‌های آموزشی منجر به مدرک تحصیلی رسمی

هـ) سلیقه‌ای عمل کردن مدیران و مسئولان آموزشی دستگاه‌ها در تعیین دوره‌های آموزش و روش‌های آموزشی

- خلاهای قانونی در زمینه آموزش

آنچه در این زمینه به اختصار می‌توان بیان نمود شامل مواردی از قبیل:

۱) عدم بازنگری در قوانین و مقررات آ‌موزشی بویژه مواد ۴۴-۴۵ و ۴۶ قانون استخدام کشوری

۲) عدم شمول مقررات آ‌موزشی به همه سازمان‌های دولت و چندگانگی در این زمینه

۳) بی‌توجهی به بحث اعتبارات و هزینه‌های آموزشی در سال‌های برنامه اول و دوم (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶)

۴) فقدان ضمانت اجرایی و مقررات آیینی در خصوص اجرای قوانین و مقررات آموزشی در قانون استخدام کشوری

- ضعف ساختار نظام آموزشی کارکنان دولت

در این بخش می‌توان به مواردی از قبیل:

- مشخص نبودن مبانی نظری نظام آموزشی کارکنان دولت

- فقدان حاکمیت نگرش سیستمی

- عدم ارتباط منطقی نظام آموزشی کارکنان دولت با سایر نظام‌های مدیریت منابع انسانی

- فقدان جامعیت طبقه‌بندی دوره‌های آموزشی

اشاره نمود. موارد چهارگانه فوق از عمده‌ترین چالش‌ها و مشکلات ‌آموزشی کارکنان در دوره‌های مختلف بوده و در این دوره بیشتر احساس می‌شود.

مشکلات مربوط به فرایند آموزشی کارکنان

عمده مشکلات و موانع آموزشی کارکنان دولت که در طول سالیان دراز سبب کاهش کارایی و اثربخشی آموزش شده است مربوط به فرایند آموزش می‌باشد در این رابطه مسائلی از قبیل:

▪ نیاز سنجی: فقدان الگوی خاص و مدون و عدم نیازسنجی آ‌موزشی برای تعیین دوره‌های آموزشی مورد نیاز کارکنان دولت و اکتفا به حداقل بررسی شده است.

▪ طراحی و تدوین دوره‌ها: در این زمینه از نیروهای متخصص استفاده نشده و ذینفعان آموزش مشارکت جدی نداشته و طراحی برنامه‌ها از جامعیت لازم برخوردار نبوده است.

▪ اجرای دوره‌ها: در این حوزه می‌توان به مواردی از قبیل رعایت نشدن موازین آموزشی بزرگسالان، ساختار نامناسب برای انتخاب مدرس مناسب، وجود مقررات نامناسب نحوه پرداخت حق‌التدریس، انحصاری کردن برخی از دوره‌ها در مرکز آموزش مدیریت دولتی.

▪ ارزشیابی آموزشی: نبود جایگاه ارزشیابی در نظام آموزشی، استفاده نکردن از نتایج نظام جدید ارزشیابی در اصلاح فرایند آموزشی از عمده موارد در این زمینه است.

● چالش‌های نظام جدید آموزش کارکنان دولت

گرچه آسیب‌ها و مشکلات مربوط به آموزش کارکنان دولت به نحوی شامل مرحله دوم آموزش کارکنان دولت (نظام جدید) نیز می‌شود. مع‌الوصف برخی مشکلات و موانع ساختاری در مسیر آ‌موزش کارکنان دولت وجود دارد که به دوره و زمان خاصی مربوط نمی‌شود و در چند سال اخیر آشکارا مشاهده و کم و بیش در سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی وجود داشته است و باید خاطرنشان نمود که فرایند آموزش بدون توجه به آنها به نتایج مطلوب و موثری نخواهد رسید. از جمله این موضوعات که نقش محوری و تعیین کننده دارد موضوع نیازسنجی دوره‌های آموزشی است. امروزه بحث نیازسنجی آ‌موزشی در سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی انجام نشده و یا ناقص انجام می‌شود ثمره آن عدم اجرای دوره‌های کاربردی و یا اجرای برخی دوره‌های غیرکاربردی و غیرمفید که کارایی و اثربخشی خوبی ندارد.

بحث نیازسنجی در بخشنامه شماره ۶۳۲۶/۱۸۰۳ مورخ ۲۰/۱/۸۵ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق اشاره شده و مسئولیت اجرای آن سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و استان‌ها بوده‌‌اند اما متاسفانه سازمان مذکور این نقش را به خوبی انجام نداده است به طوری که مثلا فرم نیازسنجی ابلاغی بر اساس محور: تحلیل سازمان، تحلیل شغل و تحلیل فرد یا مشاغل با رعایت متوسط حداقل ۶۰ ساعت آ‌موزش برای مدیران و ۴۰ ساعت برای کارکنان انجام نشده است و سبب گردیده آموزش‌ها بدون هدف و بی‌برنامه صورت پذیرد.از دیگر موضوعاتی که در این بخش باید به آن توجه شود بحث ارزشیابی دوره‌های آموزشی است که در بخشنامه مربوطه، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور نقش محوری داشته ولی عملا سازمان مذکور نقش اجرایی و نظارتی خود را انجام نداده و یا به خوبی ایفای نقش ننموده است.

سازمان مذکور باید با اندیشیدن ساز و کار اجرایی کمیته آموزشی دستگاه‌ها را تشکیل و به عنوان عضو موثر بر آموزش کارکنان و ارزشیابی دوره‌ها نظارت می‌کرد که این مهم به خوبی انجام نشده است و صرفا به ابلاغ دستورالعمل‌ها و بخشنامه اکتفا نموده است. حتی در تبصره ۱۰ آیین‌نامه اجرایی ماده ۵۴ قانون برنامه چهارم توسعه، دستگاه‌های اجرایی مکلف شده‌اند تا پایان خرداد ماه هر سال عملکرد برنامه‌های ‌آموزشی سال قبل خود را به تفکیک مواد مندرج در فرم هـ (پیوست) به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق گزارش نموده و نماینده سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور یا استان در کمیته راهبری یا اجرای آ‌موزش مسئولیت پیگیری دریافت مستندات،‌تحلیل و امتیازدهی بر عملکرد آموزشی دستگاه‌ اجرایی تحت نظارت خود را بر عهده گیرد. مشاهده می‌شود اقدامات لازم انجام شده و فرایند مربوطه طی نشده است.

● آموزش کارکنان دولت و مسیر طی نشده (نتیجه‌گیری)

در نظام آموزش کارکنان دولت که شامل نیازسنجی، تدوین برنامه، اجرای برنامه و ارزشیابی است هر کدام از مراحل یا انجام نشده یا ناقص انجام شده است و یا اینکه در ارتباط با سایر مراحل دنبال نشده. در کنار این موضوع گواهینامه‌های آموزشی نیز که از دو نوع اول و دوم تشکیل شده است به خوبی پیگیری و صادر نشده است. به طوری که در حال حاضر تمامی آ‌موزش دیدگان دقیقا تکلیف و وظیفه خود را در دستگاه‌های اجرایی نمی‌دانند که در کجای این فرایند هستند و چه آموزش‌هایی را دیده و چه آموزش‌هایی را باید ببینند. در کنار موضوع افرادی هستند که آموزش‌های کافی نیز دیده‌اند.

مع‌الوصف سازمان و یا مقام مسئولی که پاسخگوی آنها برای دریافت گواهینامه‌های نوع دوم باشد وجود ندارد. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که پاسخگوی افراد ذینفع چه دستگاه و یا مسئولی است؟ ضمنا در صورتی که واجد شرایط گواهینامه نوع دوم هستند چرا ساز و کار لازم اندیشیده نمی‌‌شود و افراد مذکور از مزایای آن بهره‌مند نمی‌شوند؟ البته سخن از بهره‌برداری صرف از مزایای آموزشی نیست. بلکه باید مقوله آموزش هم در اثربخشی و هم در بهره‌مندی از مزایای مربوطه آن برای کارمند مشخص باشد. موضوعی که هم اکنون روشن نیست اما انتظار می‌رود با اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری بویژه فصل نهم (توانمندسازی) مسیر آینده آموزش د۱ر دستگاه‌هایش اجرایی مشخص و هموار شود. زیرا جهت‌گیری آموزش معطوف به توانمندسازی شده و از طرفی جایگاه نقش آموزش در مسیر تعالی سازمان و ارتقای نیروی انسانی به خوبی ترسیم و مشخص شده است.

منابع و مآخذ:

۱- جمعی از اساتید مدیریت. مجموعه مقالات آموزش کارکنان، جلد اول مرکز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۷۱

۲- رونق، یوسف. قانون مدیریت خدمات کشوری، انتشارات فرمنش، ۱۳۸۶

۳- شمس‌الدینی، سعید. دفتر آموزش و پژوهش در یک نگاه، ۱۳۸۶

۴- طباطبایی، سید احمد. نظام آ‌موزش و کارکنان دولت، معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، ۱۳۸۳

۵- منوریان، عباس. سنجش تاثیرات آموزشی، موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، ۱۳۸۴