پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

تعریف , اقسام و استثنائات جرم سیاسی


در مقاله حاضر تعریف جرم سیاسی از دیدگاههای مختلف همراه با تعریف پیشنهادی, و همچنین اقسام آن مورد بحث و دقت نظر قرار گرفته و در پایان جرایمی که دارای ماهیت سیاسی هستند مانند جرایم علیه امنیت خارجی ولی از رژیم ارفاقی استثنا شده اند, مطرح گردیده است

در مقاله حاضر تعریف جرم سیاسی از دیدگاههای مختلف همراه با تعریف پیشنهادی، و همچنین اقسام آن مورد بحث و دقت نظر قرار گرفته و در پایان جرایمی که دارای ماهیت‏سیاسی هستند (مانند جرایم علیه امنیت‏خارجی) ولی از رژیم ارفاقی استثنا شده‏اند، مطرح گردیده است. جرم سیاسی از جمله موضوعاتی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه خاص قرار گرفته و برای مقابله با آن از یک رژیم ارفاقی برخوردار گردیده است; اما علی رغم تکلیف قانون اساسی به قانونگذار عادی برای تعیین حدود و ثغور، شرایط و موضوعات مرتبط با آن، تاکنون قانونی در این رابطه از تصویب قوه مقننه نگذشته است; هر چند در سالهای اخیر اقداماتی جهت انجام این مهم صورت گرفته است. لذا جهت‏بستر سازی برای تصویب قانونی جامع و کامل، در مقاله حاضر تعریف جرم سیاسی از دیدگاههای مختلف همراه با تعریف پیشنهادی، و همچنین اقسام آن مورد بحث و دقت نظر قرار گرفته و در پایان جرایمی که دارای ماهیت‏سیاسی هستند (مانند جرایم علیه امنیت‏خارجی) ولی از رژیم ارفاقی استثنا شده‏اند، مطرح گردیده است. یکی از موضوعات قانون اساسی که تا کنون اقدامی از سوی قانونگذار عادی نسبت‏به آن صورت نگرفته، موضوع اصل یکصد و شصت و هشتم می‏باشد که بر اساس آن می‏بایست تعریف و شرایط جرم سیاسی و نحوه انتخاب و اختیارات هیات منصفه طبق موازین اسلامی مشخص می‏شد، ولی در قوانین جاری کشور قانونی در خصوص جرم سیاسی دیده نمی‏شود. همچنین نمی‏توان با تمسک به قوانین مربوط به جرایم سیاسی، آنها را از جرایم عمومی تمییز داد. (۳) این مساله، خاص سیستم حقوقی کشور ما نیست، بلکه در بسیاری از سیستهای حقوقی کشورها مشاهده می‏شود; البته در اکثر این کشورها به مفهوم جرم سیاسی اشاره شده و طرز برخورد با این مجرمین از مجرمین عادی متمایز گشته است، و اقداماتی نیز برای تحقق اهداف مذکور در قوانین اساسی و عادی برداشته شده است. یکی از مشکلات، موضوع تعریف « جرم سیاسی » است. به بیان یکی از نویسندگان حقوقی اکثر قانونگذاریهای جزایی به میدان تعریف جرم سیاسی وارد نشده و ترجیح می‏دهند نسبت‏به آن سکوت کنند. به نظر ایشان ریشه و اساس سختی تعریف جرم سیاسی آن است که وصف « سیاسی » یک تعبیر بسیار گسترده است که دارای معانی و توضیحات متفاوت می‏باشد. اگر بگوییم جرم سیاسی به جرایمی گفته می‏شود که کشف از خطر سیاسی می‏کند و یا برای مصلحتهای اساسی نظام سیاسی کشور مضر است، به قول ایشان این تعریف، « تفسیر کردن اصطلاحی بوسیله همان اصطلاح مبهم می‏باشد »; چرا که مصالح سیاسی یا خطر سیاسی مفاهیمی هستند که خودشان نیاز به تعریف و توضیح دارند. (۴) شاید به خاطر همین مشکلات بوده است که بعضی از دانشمندان در خصوص این نوع جرایم تعبیر « جرم سیاسی » را بکار نبرده و برای آن اسم دیگری که دارای مشکلات کمتر است، انتخاب کرده‏اند; مثل تعبیر « جرایم علیه شخصیت دولت »، اما این نام‏گذاری نیز مشکل ما را حل نمی‏کند. زیرا این مساله در واقع بازی با کلمات، و جایگزین کردن الفاظی به جای الفاظ دیگر می‏باشد. چه این که این تغییرات و جایگزین کردن ها مشکل اساسی ما که همان ارائه تعریفی دقیق می‏باشد را حل نمی‏کند. (۵) ارائه تعریفی جامع از این نوع جرایم نتایج عملی مهمی را به دنبال خواهد داشت; مثل نفی مجازات اعدام نسبت‏به آنها، برخورداری از نظام خاص زندان که منطبق با مجرمین سیاسی باشد، و تمام امتیازاتی که برای یک مجرم سیاسی در نظر گرفته شده است. یکی دیگر از مزیتهایی که در جوامع انسانی نسبت‏به مجرمین سیاسی مطرح است، این است که افکار عمومی مرتکبین آن را تا حدودی از اغماض و ارفاق نسبت‏به آنها، بهره‏مند می‏سازد. زیرا دارای انگیزه شرافتمندانه بوده، و در راه اصلاح جامعه و نظام سیاسی قدم برمی‏دارند. یکی از نکات قابل توجه این است که آنچه گفته شده که مجرم سیاسی از انگیزه و هدف شرافتمندانه برخوردار بوده و ممکن است در آینده یکی از قهرمانان ملی جامعه خودش منظور گردد، چرا عمل وی جرم بوده و دولتها او را مجازات می‏کنند؟ در پاسخ به این سؤال، که شاید ابتدایی و واضح باشد باید گفت: اولا نمی‏توان خطرناک بودن مجرم سیاسی را انکار کرد; چرا که اعمال ارتکابی این دسته از افراد، تا حدی نظم عمومی را مختل می‏کند، و به دنبال آن جرایم علیه اموال و اشخاص رو به افزایش می‏گذارد. ثانیا به عقیده یکی از حقوقدانان قبول داعی و انگیزه بی‏غرضانه برای مجرمین سیاسی در غالب موارد مشکل می‏باشد; برای آنکه عده‏ای هستند که از روی حس انتقام و جاه‏طلبی و ... خود را اصلاح طلب و کسی که به دنبال سعادت جامعه است، معرفی می‏کنند. (۶) یکی دیگر از مشکلات آن است که قانونگذار بعد از انقلاب اسلامی با تصویب قوانین جزایی بر اساس موازین اسلامی مرزی میان محاربه و افساد فی الارض و بغی (جرم سیاسی) قرار نداده است.مواردی از جرایم مذکور در قانون مجازات اسلامی از نظر مفهوم و محتوی، جرم سیاسی هستند، ولی قانونگذار آنها را در حکم محارب قرار داده است و یا عنوان محاربه اطلاق کرده است; ولی واضح و بدیهی است که تفاوت میان جرایم مذکور بسیار است. حال برای آن که بتوانیم قلمرو و حدود و ثغور جرم سیاسی را بشناسیم مباحث را در دو گفتار به شرح زیر خلاصه می‏کنیم:

گفتار اول: جایگاه و تعریف جرم سیاسی.

گفتار دوم: اقسام و استثنائات جرم سیاسی.

گفتار اول: جایگاه و تعریف جرم سیاسی

الف - جایگاه جرم سیاسی در طبقه بندی جرایم

در حقوق جزای عمومی جرایم را از حیثیتهای مختلف تقسیم‏بندی و طبقه‏بندی می‏نمایند. جایگاه جرم سیاسی در میان طبقه‏بندی جرایم از سوی حقوقدانان دارای شیوه واحد نمی‏باشد. بعضی از حقوقدانان و قوانین کشورها وقتی جرایم را تقسیم‏بندی کرده‏اند، جرم سیاسی را در زمره طبقه‏بندی جرایم از حیث طبیعت و ماهیت جرم، دسته‏بندی کرده‏اند. (۷) ماده ۲۰ قانون مجازات عراق مقرر می‏دارد: « تقسم الجرائم من حیث طبیعتها الی عادی و سیاسیهٔ. » (۸) بعضی دیگر جرم سیاسی را در ذیل بحث عنصر روانی مطرح کرده و گفته‏اند بر حسب عنصر روانی جرایم به دو دسته عمومی و سیاسی تقسیم می‏شوند; به عبارت دیگر جرم سیاسی یکی از اقسام جرایم بر اساس عنصر اخلاقی است. (۹) قانون مجازات سوریه نیز تعریف و مواد مربوط به جرم سیاسی را در ذیل عنوان عنصر روانی جرم آورده است. (۱۰) عده‏ای دیگر نیز جرم سیاسی را در تقسیم‏بندی جرایم از حیث موضوع آنها، طبقه‏بندی کرده‏اند. یکی از حقوقدانان می‏گوید می‏توان از حیث موضوع، جرایم را به جرایم علیه اشخاص یا اموال، یا مؤسسات، یا حاکمیت دولت و... تقسیم نمود. (۱۱) بعضی دیگر از حقوقدانان نیز جرم سیاسی را از حیث عنصر قانونی طبقه‏بندی کرده و می‏گویند یکی از تقسیم‏بندیهای جرم از حیث عنصر قانونی، تقسیم جرایم به عمومی و سیاسی و نظامی است. (۱۲)

ب - تعریف جرم سیاسی

همان گونه که گفتیم ارائه یک تعریف دقیق از هر موضوعی خصوصا جرم سیاسی بسیار مشکل است. تعبیر « جرم سیاسی » از دو کلمه « جرم » و « سیاسی » و یک اضافه بین دو کلمه، تشکیل شده است. هر چند تعریف جرم و سیاست تا حدودی روشن است، ولی بخاطر آن که در تعریف سیاست تشتت آراء و اختلاف نظر بسیار است، اضافه « جرم » به « سیاسی » مطلب را مشکل می‏نماید. علاوه این که جرم سیاسی، مانند سایر جرایم وجود عینی ثابت و مشخص ندارد، تا بتوان با توصیف عناصر تشکیل دهنده و سایر خصوصیات، آن را تعریف نمود. مفهوم جرم سیاسی بطور رسمی در سال ۱۸۳۰ وارد قانون کشور فرانسه شد و از جرایم عادی جدا گردید، (۱۳) ولی تعریفی از آن ارائه نگردیده و بعدها، فقط به مصادیق آن اشاره شد. در قوانین ایران نیز تنها اسمی از جرایم سیاسی و امتیازات آن برده شده، ولی تعریف خاصی از آن نشده است. لذا حقوقدانان ایرانی نیز با الهام از نوشته‏ها و متون خارجی بطور اجمال به این موضوع پرداخته‏اند. در سطح بین المللی نیز از مدتها قبل توجه جدی به جرم سیاسی بوده و در کنفرانسهایی از سوی مجامع بین‏اللملی برای تعیین حدود و ثغور و تعریف جرم سیاسی تشکیل شده است. (۱۴) حال با این مقدمه کوتاه به تعاریف ارائه شده از سوی قوانین بعضی از کشورها، دکترین، کنفرانسهای بین‏المللی و پیش‏نویسهای پیشنهادی لایحه مربوط به جرم سیاسی در ایران پرداخته و سپس تعریف پیشنهادی را ارائه می‏دهیم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.