چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
رابطه مالیات گیری با شانس و اقبال
همیشه وقتی صحبت از افزایش یا کاهش مالیاتها میشود، پای یک بحث قدیمی نیز به میان میآید و آن تصاعدی یا تنازلی بودن مالیات بر درآمد است. در ایالات متحده مالیات بر درآمد به صورت تصاعدی وضع میشود؛ بدان معنا که در هر سطح معینی از درآمد، نرخ نهایی مالیات (نرخ پرداخت به ازای آخرین دلار کسب شده) بیشتر از نرخ متوسط مالیات در هر سطح از درآمد است.
نتیجه این امر بنا به گزارش بنیاد هریتیج و دانیل میشل، این است که یک درصد بالایی سطوح درآمدی چیزی در حدود ۳۵ درصد از مالیات اخذ شده کل افراد و ۲۵درصد بالایی سطوح درآمدی نیز تقریبا ۸۳درصد از مالیاتها را تامین مینمایند. رویهمرفته نیمه بالایی سطوح درآمدی منبع ۹۶درصد از کل مالیاتهای اخذ شده از درآمد افراد هستند.
آن دسته از افرادی که خواهان اخذ مالیاتهای تصاعدی هستند در حقیقت تاکید بر برابری و انصاف دارند. به عقیده این گروه، هر یک دلار مالیاتی که توسط ثروتمندان پرداخت میشود بار و فشار کمتری نسبت به یک دلار مالیات پرداختی توسط فقرا به همراه دارد، اما دسته دیگری که خواهان یک نظام مالیاتی کمتر تصادعی هستند در واقع تاکید بر کارآیی دارند. به اعتقاد گروه دوم، مردم مولدتر میبایست با نرخ مالیاتی کمتری مواجه شوند تا انگیزه کار سختتر و تولید بیشتر برای آنها ایجاد شود.
تقابل این دو رویکرد در ادبیات اقتصادی باعث گشوده شدن مبحثی به نام «نرخ مالیات بهینه» شده است. اقتصاددانان این تقابل را در قالب یک مساله بهینهسازی ریاضی مدلسازی میکنند که در این مدلها آنچه حداکثر میشود، شاخصی از رفاه کل جامعه است و نوعا مساله برابری افراد و انصاف را در بر داشته و در عین حال قیود این مسائل میتواند مباحث پیرامون کارآیی مانند ایجاد انگیزه مناسب برای تولیدکنندگان را نیز شامل شود.
این نوع فرمولبندی مساله بهینهسازی مالیات بر درآمد اولین بار توسط جیمز مرلیس، اقتصاددان دانشگاه کمبریج و برنده جایزه نوبل مورد استفاده قرار گرفت. در نسخه ساده شده مدل مرلیس، مالیاتدهندگان صرفا از لحاظ توانایی تولید به ازای یک میزان تلاش مشخص تفاوت دارند. یکی از نتایج قابل توجه این مدل این است که افرادی که در بالاترین سطوح درآمدی قرار دارند، میبایست با نرخ نهایی مالیات کمتری مواجه شوند.
این نتیجهگیری ناشی از یک تحلیل ریاضی تفصیلی است، اما درک و تفسیر آن کار چندان سختی نیست. برای درک این مدل ابتدا فرض کنید که بیل گیتس یک میلیارد دلار درآمد در سال ۲۰۰۰ کسب کرده که از درآمد هر مالیاتدهنده آمریکایی دیگری بیشتر است. همچنین فرض کنید که بهرغم تلاش حسابداران او، گیتس میبایست ۴۰ سنت از آخرین دلار کسب شده را به اداره درآمدهای داخلی آمریکا(IRS) بپردازد.
حال تغییرات زیر را در این مدل اعمال خواهیم کرد به گونهای که نرخ نهایی مالیات برای تمام افراد با درآمد بیش از یک میلیارد دلار از ۴۰درصد به صفر برسد. در این حالت اداره درآمدهای داخلی هیچ بخشی از درآمد خود را از دست نمیدهد؛ چرا که اصولا درآمد هیچ فردی بیش از یک میلیارد دلار نیست. همچنین از طرفی ممکن است کاهش نرخ نهایی مالیات سبب گردد تا آقای گیتس در سال ۲۰۰۱ کمی بیشتر کارکرده و محصولات جدید تولید نماید که هم به نفع او و هم به نفع بقیه ما باشد.
البته باید ذکر کرد که وقتی صحبت از کاهش نرخ نهایی مالیات برای میلیاردرها میشود، در مورد اینکه این نرخ برای میلیونرها چقدر باید باشد سخنی به میان نمیآید. نکتهای که خود مرلیس نیز به آن اشاره کرده و محققان پس از او مانند پیتر دایاموند از ام.آی.تی و امانوئل سائزارهاروارد نیز آنرا تایید کردهاند. اما به هر طریق استدلال شهودی که در بالا ذکر شد تا حد زیادی متقاعد کننده بوده و مبین این نکته است که اگر درآمد صرفا به توانایی افراد بستگی داشته باشد، افرادی که در صدر نظام توزیع درآمد- توانایی قرار دارند میبایست با نرخهای نهایی کمتری مواجه شوند.
اما شاید گفته شود که این مدل بیش از حد ساده است و مثلا شاید آقای گیتس با همین میزان سطح مولد بودنش، تمام دستاوردهای خود را مرهون توانایی اش نداند و ممکن است کمی شانس و اقبال هم در این قضیه دخیل بوده. واگر در این مورد کمیصادقانهتر صحبت کنیم ممکن است این قضیه حتی برای میلیونرها هم صادق باشد.
لذا در اینجا مدل دیگری را در نظر خواهیم گرفت که در آن تفاوت درآمد افراد صرفا ناشی از شانس و اقبال آنها است نه تواناییشان. در این مورد احتمالا مالیات بر درآمد بهینه، نرخهای نهایی بسیار بالایی را بر میلیاردرها تحمیل خواهد کرد. لذا شور و اشتیاق میلیاردرها برای کار سختتر کاهش خواهد یافت؛ چرا که سود پس از مالیات آنها در درآمدهای بالاتر از یک میلیارد دلار کاهش یافته است.
بنابراین شدت تصاعدی بودن مالیات بهینه در مدلی که شانس و اقبال نیروی محرکه آن است، بیش از مدلی است که توانایی نیروی محرکه آن است. نظریات اقتصادی تا اینجای کار ما را راهنمایی میکنند، اما از اینجا به بعد سوالی حیاتی مطرح میشود و آن اینکه چه بخشی از درآمد ناشی از تواناییها و چه بخشی ناشی از شانس و اقبال است؟
به جرات میتوان گفت که تاکنون در محافل اقتصادی پاسخی برای این سوال ارائه نشده است. با این حال و با توجه به اینکه هر کس نطر خود را دارد میتوان از فرد پرسید که تفاوت درآمد او با دیگران ناشی از شانس است یا تواناییهای او؟ درست مثل این است که از مردم، دموکرات یا جمهوریخواه بودن آنها جویا شویم.
شواهد اولیه و موجود حاصل از پیمایشهای عمقی مانند مطالعات تابلویی مربوط به پویاییهای درآمد در دانشگاه میشیگان نشان میدهد که درآمد خانوارها از سالی به سال دیگر بسیار تغییر مینماید. اقتصاددانان دریافتهاند که وقایع تصادفی مانند بیماریهای فصلی، تصادفات، طلاق و اتفاقات غیرمنتظره خانوادگی، نقش پررنگی در نوسانات درآمدی سال به سال خانوارها در کوتاه مدت ایفا میکنند.
کریستوفرجنکس از استادان سیاستگذاریهایاجتماعی در دانشگاه هاروارد، سالها پیش به همراه چند تن از همکاران خود به این مطلب اشاره کردند که نابرابری درآمدی میان چند برادر که ویژگیهای محیطی و ژنتیکی یکسانی دارند، تقریبا به شدت نابرابریهای موجود در میان کل جمعیت یک کشور است. لذا به گفته آنها عامل تصادفی در بلند مدت نیز نقش مهمی ایفا مینماید. حال اگر که شانس و اقبال نقشی اساسی در تعیین درآمد داشته باشد، وجود مالیات بر درآمد تصادفی نیز توجیهپذیر خواهد بود که در آن با خلق نوعی بیمه اجتماعی، فرد خوش اقبال به فرد بد اقبال یارانه میدهد. شاید خواننده مردمی فیل آکس بهترین پاسخ را به این سوال داده باشد که چرا نیمه بالای درآمدی میبایست بیش از نیمه پایینی مالیات بپردازند: «شانس و اقبال است که جایگاه ما را متمایز مینماید».
هال واریان
مترجم: محمدامین صادقزاده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست